🦋 حَسْبِيَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ🦋
❣️هدیه ما به امام زمان عجل الله و توسل به مادرمون نرجس خاتون س و پیامبر مهربونیها ❣️
🌴به نیت رفع گرفتاری ومشکل عزیزان شرکت کننده درختم
🌴به نیت حاجت روایی عزیزان شرکت کننده درختم
🌴به نیت رفع هم وغم
💟آقاامیرالمومنین آمین گوی
دعاهایتان🤲
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
💚💚💚لینک منتظران قائم المهدی عجل الله. لطفاً عضو بشید 👇👇👇
@AAAAAAAACCC
ღ꧁🌸꧂ღ꧁🌸꧂ღ
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️یک حسین زنده داریم اسمش مهدی است
#امام_زمان
التماس دعا،
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
💚💚💚لینک منتظران قائم المهدی عجل الله. لطفاً عضو بشید 👇👇👇
@AAAAAAAACCC
🌹مشاهده عجیب ملائکه و باغ و بوستان ِ برزخی
🌸شیخ حسین تبریزی که یکی از شاگردان سیّد بحرالعلوم بود روزی هنگام غروب آفتاب ، زمانی که در وادی السّلام نجف بوده است و قصد داشته که وارد قلعه ی نجف شود ، می گوید :
☘" در اثنای راه ، جمعی را دیدم بر اسبان تیز رو ، سوار شده و در پیش روی آن ها سواری بود در نهایت حسن و جمال ، من گمان کردم که یکی از آن ها مانند آقا سید صادق که یکی از علمای آن زمان بود و یکی دیگر شیخ محسن برادر شیخ جعفر می باشند لذا آنها را به اسم صدا کردم و به آنها سلام نمودم. جواب سلام مرا دادند و گفتند:
🌱"ما آن دو نفری که نام بردی نیستیم ، بلکه ما از ملائکه هستیم که به این صورت در آمده ایم و آن شخص خوش سیمایی که جلوی ما است یکی از صلحاء اهل اهواز است که او را باید به این مکان شریف برسانیم خوب است تو هم با ما بیایی "
🌿 باکمال تعجب وحیرت با آنها رفتم تا به مکان وسیعی رسیدیم که دارای هوای خوب و مناظر عالی بود که مثل آن را ندیده بودم.
✨ملائکه از اسبهای خود به زمین فرود آمدند و رکاب آن اهوازی را گرفته ، او را در باغی پیاده کردند که دارای قصری بود که به اقسام فرشها مفروش بود و از هر گونه زیور و زینت از حریر و استبرق ، آراسته و در اطراف همان موضع ، مشعلها افروخته و قندیلها آویخته بودند. پس آن اهوازی را در صدر آن مجلس نشانیدند و به افسام ملاطفت به او تهنیت گفتند. پس سفره ای انداختند که در آن همه قسم میوه جاب بود.
💫آن شخص شروع به خوردن کرد و من هم امر به خوردن نمود. من هم از آنها خوردم. پس به من فرمود :
🌷"ای مرد صالح ! آیا می دانی که سبب نشان دادن این منظره در این نشات برای تو چیست؟
گفتم " نمی دانم "
گفت " سرّش این است که پدر تو ، دو مَن گندم از من طلب داشت ، نشد که در دنیا به او بدهم . چون خدا خواست مرا بیامرزد و درجه ی مرا کامل فرماید ، مقام مرا به تو نشان داد تا دین تو را اداء کنم و بری الذّمّه از پدرت شوم. یا از من بگذر و یا حقّت را از من بگیر."
🍃یکی از آن ملائکه به من گفت " عبای خود را بگشای " پس مقداری گندم در آن ریخت و گفت " به حق خودت رسیدی "
💥ناگاه تمام آنها از نظرم غائب شد و عبا و آن مقدار گندم در دست من ماند. آن را به منزل آوردم و تا مدتها از آن گندم می خوردم و تمام نمی شد ولی وقتی سرّ آن را برای دیگران بیان کردم ، آن گندم ها تمام شد.
این شخص اهوازی عالم نبود ، بلکه مرد عوامی از طایفه شیعه بود که محبت و دوستی زیادی به اهل بیت پیغمبر علیه السلام داشت و کاسبی بود که در ایام سال از عایدی خود ، پولی جمع می کرد و در دهه محرم ، صرف عزاداری و اطعام مجالس حضرت سیدالشهداء علیه السلام می نمود و چراغ در مجالس عزاداری را روشن می کرد و شربت می داد.
📗داستانهای شگفت
لبیک یا حسین لبیک یا مهدی لبیک یا خامنه ای
اللهم عجل لولیک الفرج
یا مهدی جان عجل علی ظهورک
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
💚💚💚لینک منتظران قائم المهدی عجل الله. لطفاً عضو بشید 👇👇👇
@AAAAAAAACCC
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🌼مهدىِ فاطمه،
💫اِى سَيّدِ صاحبْ حَسَنات
💖در روز جمعه
💫هَديهاى برای تو نداريم
🌼به غير از صَلَوات
💖 اللّهُمَ
🌼 صلَّ
💖 علی
🌼 محَمَّدٍ
💖 وآلِ
🌼 محَمَّد
💖 و َعَجِّل
🌼 فرَجَهُم
💖 و اَهلِک
🌼 عدُوَّهُم...
💖 اللّهُــــمَّ عَجـِّــل
🌼 لوَلیِّــــکَ الفَـرج
@AAAAAAAACCC
💕 داستان کوتاه
"مهمان حبیب خداست"
"ابوذر" در خیمه خود در "بیابان" بود، ڪه "مهمانانی ناشناس و خسته" از گرما وارد شده و به او پناه آوردند.
ابوذر به یڪی از آنها گفت:
"برو و شتری نیڪ برای ذبح بیاور ڪه مهمان حبیب خداست."
"مرد مهمان" بیرون رفت و دید، ابوذر بیش از ۴ شتر ندارد.!
"دلش سوخت و شتر لاغری را آورد."
ابوذر شتر را دید و گفت:
چرا "شتر لاغر" را آوردی؟!
مهمان گفت:
بقیه را گذاشتم برای روزی ڪه به آن "احتیاج داری."
ابوذر تبسمی ڪرد و گفت:
"بالاترین نیازم روزی است ڪه در قبر مرا گذاشته اند و به عمل خیر محتاجم و چه عمل خیری بالاتر از این ڪه مهمان و دوست خدا را شاد ڪنم."
* برخیز و چاق ترین شتر را بیاور.! *
.
@AAAAAAAACCC
گنجشك از باران پرسيد: كارِ توچيست؟!
باران با لطافت جواب داد: " تلنگرزدن به انسان هايی كه آسمان خدا را از ياد برده اند "
« گاهی بايدكركره زندگی راپايين بكشيم و باخودخلوت كنيم وبه پيرامون مان با دقت بيشتری نگاه كنیم،
شايد چيزهایی را ازياد برده باشيم
#حدیث
💚امام جعفرصادق(علیه السلام):
🍁هرکس یک مرتبه ازروی اخلاص و نیت قلبی،
💚بررسول خدا(صلوات الله علیه)صلوات فرستدحق تعالی
🍁صدحاجت او را روا سازد
💚سی دردنیا و هفتاد درآخرت
📚 منبع:بحارالانوارج ۹۴ص۷۰
🍁 اللَّـهُمَّ 🍁
🍂 صَلِّ 🍂
🍁 عَلَى 🍁
🍂 مُحَمَّد 🍂
🍁وعلی آلِ 🍁
🍂 مُحَمَّد🍂
🍁وَعَجِّلفَرَجَهُــم🍁
____🍃🌸🍃____سهم شما ۱۴ صلوات نذر فرج
@AAAAAAAACCC
👌#تـلنـگــر
👈به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام،
مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو
تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"
شرکت داشت،با شمشیرش چه
گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟
👈به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی
امیرالمومنین،
خودش به امیرالمومنین گفت،
حُبّ و عشق توست که تو خون و
رگ من هست...
👈"شمر"جانباز جنگ صفین بود که
داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛
میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد
زانو هاش رو بسته بود؟
از بس که نماز شب خونده بود
زانوهاش پینه شتری بسته بود.
👈میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا
نماز صبحش رو که تموم کرد
"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو
به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟
👈میدونستید که همه ی اونایی که
اومدن کربلا مسلمون بودن و
اهل نماز و روزه؟
همشونم "قربت الی الله"گفتن و
اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"...
👈"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود
و اومد برای یاری ابی عبدالله!
👈"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش
ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن
ابی عبدالله...
بصیرت نداشته باشیم...
خسر الدنیا والاخره می شیم...
عطـــر ظهــــ🌼ـــــور🍃
••••❥💚❥•••••••••••••••••••••
۹ دی روز بصیرت وآگاهی
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
💚💚💚لینک منتظران قائم المهدی عجل الله. لطفاً عضو بشید 👇👇👇
@AAAAAAAACCC