پس از آنکه سپاه عمر سعد(لعنت الله علیه) به خیمه های اهل بیت(س) حمله ور شدند و زنان و کودکان به بیابان فرار کردند،
ديگر شام غريبان نزديك شده وقتي شب شد، بچه ها را زير يك خيمه ي نيم سوخته اي گويا جمع كردند
شمارش كردند ديدند دو تا از عزيزان را ندارند. زينب فرمود: ام کلثوم !راهي نيست جز اين كه راه بيابان را در پيش بگيريم، ببينيم بچه ها چه شدند.
خواهر زينب جان! پيدا كردم. آمدند ديدند دو تا عزيز امام حسين، صفورا و طهورا زير بوته اي افتاده بودند. گفتند: شب است بچه ها خيلي زجر ديدند.كلثوم زينب را صدا زد، وقتي خواستند دو عزيز را بغل كنند، ديدند هردو جان دادند 💔😭😭
وقتي ملاطفت از او ديد گفت: راه نجف از كدام طرف است؟ گفت دختر جان از اين جا تا نجف خيلي راه است مي خواهي چه كني؟