قبله ام طاق دو ابروی کج عباساست ؛
از ازل خانه ی دل بیت غم عباساست .
- کاش راهی بود تا میتونستم برگردم
به همون شب به همون زمان به همون
روضه های وسط بین الحرمینت ؛
پرسیدمازخودمکهچرازندهامهنوز؟!
عشقتکشیدیکتنهجورِجوابرا . .
ولیپاییزواقعافصلِعاشقیکردنه-!
فکرکنپاییزباشه؛
بینالحرمینباشی :)
بارونمبباره💔...
‹آقایاباعبدالله!›
_
چشم من خیره به عکس حرمت بند شده
با چه حالی بنویسم که دلم تنگ شده...(:
و خدا خواست ڪہ از دست تو دࢪمان بࢪسد
خواست تا عطࢪ علۍ بہ خࢪاسان بࢪسد : )
درستهالانزائرتنیستم
اما . . .
ماهیچوقتیادموننمیره
تواوجناامیدیهاوسختیها
هروقتپشتسرمونرونگاهکردیم
شمارودیدیم🥲...
‹ آقایامامحسین ›