🌀انسانم آرزوست ابن مسکویه: شنیدم از اهل علمی که حکایت می کرد از قاضی جلیل القدر و عالی مرتبه(که در سنین بالا اهتمام به یادگیری هندسه داشت) می گفت به او گفتم چه چیز تورا به یادگیری هندسه واداشت در حالی که باتوجه به سن و شغل تو این کار برای تو خوب نیست و نادانان به ضرر تو سخن خواهند گفت و تو نیز بهره زیادی از این علم بخاطر زیادی سن نخواهی برد و فراگیری این علم زمان زیادی می طلبد و تیز هوشی نوجوانان را می طلبد. قاضی گفت:وای بر تو چه می گویی من در خودم احساس دشمنی و نفرت نسبت به این علم و اهلش کردم پس خواستم به هندسه بپردازم تا این علم را دوست بدارم تا نسبت به هیچ علمی و دانشمندانش بغض و کینه نداشته باشم. [الهوامل و الشوامل، ص١٩٠] پ ن: مخالفان فلسفه و عرفان باید چنین خود را درمان کنند. 💢کانال فلسفه و عرفان https://eitaa.com/AGLOESHG

🌀5700 عنوان پایان نامه کار شده حوزوی تا پایان بهمن 98 مدرسه فیضیه قم ، کتابخانه آیت الله العظمی حائری #پایان_نامه 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3

خاطره داریوش شایگان از گعده های علمی با علامه طباطبایی(ره) t.me/howzehoralhistory 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG

🔻من از محضر چهار تن فیض برده‌ام، که هر یکی از آنها برایم ارزش خاص خود را دارد. بی هیچ تردید، علامه طباطبایی را بیش از همه ستوده و دوست داشته ام. به او احساس ارادت و احترامی سرشار از عشق و تفاهم داشتم. سوای احاطه وسیع او بر تمامی گستره فرهنگ اسلامی آن خصلت او که مرا سخت تکان داد، گشادگی و آمادگی او برای پذیرش بود. به همه حرفی گوش می‌داد، کنجکاو بود و نسبت به جهان های دیگر معرفت حساسیت و هشیاری بسیار داشت. 🔻از محضر او به نهایت توشه برداشتم و او هیچ یک از سئوالات مرا درباره مجموعه طیف فلسفه اسلامی بی پاسخ نمی‌گذاشت. با شکیبایی و حوصله و روشنی بسیار به توضیح و تشریح همه چیز می‌پرداخت. فرزانگی اش را جرعه جرعه به انسان منتقل می‌کرد. چنانکه در دراز مدت نوعی استحاله در درون شخص به وجود می‌آورد. 🔻ما با او تجربه ای را گذراندیم که احتمالاً در جهان اسلام یگانه است: پژوهش تطبیقی مذاهب جهان به هدایت و ارشاد مرشد و علامه ای ایرانی. ترجمه های انجیل، ترجمه فارسی اپانیشادها، سوتراهای بودایی، و تائوته چینگ را بررسی می‌کردیم. استاد با چنان حالت کشف و شهودی به تفسیر متون می‌پرداخت که گویی خود در نوشتن این متون شرکت داشته است. هرگز در آنها تضادی با روح عرفان اسلامی نمی‌دید. با فلسفه هند همان قدر اخت و آمیخته بود که با جهان بینی چینی و مسیحی. 🔻یک بار او را به ویلایی در ساحل خزر که به دریا مشرف بود دعوت کردم. مثل همیشه بحث فلسفه و رابطه میان دیدن و دانستن در میان بود. از نظر او تمامی معرفت اگر به سطح تجربه ای آنی و شهودی اعتلا نمی‌یافت هیچ ارزش و اعتباری نداشت. من در آن ایام نوشته های یونگ را زیاد می‌خواندم و در آن زمان در کتاب انسان و جستجوی روان غرق بودم. استاد خواست بداند که کتاب چیست و من هم خلاصه ای از کتاب را برایش نقل کردم. اصل مطلب این بود که در حالی که قرون وسطی روح جوهری و جهانی را موعظه می‌کرد قرن نوزدهم توانست روانشناسی فارغ از روح را به وجود آورد. استاد چنان از این نکته به وجد آمده بود که خواست کتاب به فارسی ترجمه شود و افزود: زیرا باید جهان را شناخت. ما نمی‌توانیم خود را در برج های عاج مان محصور و منزوی کنیم. 🔺تجربۀ شگفت دیگری که با او داشتم، ملاقات دوبه‌دویی بود که زمانی در خانه‌ای در شمیران بین ما دست داد. قرار بود که همۀ اهل محفل آن شب در آنجا گرد آیند. من به آنجا رفتم اما بقیه غایب بودند. احتمالاً تاریخ جلسه را اشتباه کرده بودند. ما تنها بودیم. شب فرا می‌رسید و از گردسوزهایی که در طاقچه‌ها نهاده بودند، نوری صافی می‌تراوید. مانند همیشه روی زمین بر مخدّه نشسته بودیم. من از استاد دربارۀ وضعیت اخروی و اینکه چگونه روح نماد ملکاتی است که در خود انباشته و پس از مرگ آنها را در جهان برزخ متمثّل می‌کند سؤال کردم. ناگهان استاد، که معمولاً بسیار فکور و خموش بود، از هم شکفت. از جا کنده شد و مرا نیز با خود برد. 🔻دقیقاً به خاطر ندارم که از چه می‌گفت، اما آن فوران ِحال‌های دمادم را که در من می‌دمید خوب به یاد دارم. احساس می‌کردم که عروج می‌کنم. گویی از نردبان هستی بالا می‌رفتیم و فضاهایی هر دم لطیف‌تر را بازمی‌گشودیم. چیزها از ما دور می‌شدند. هوای رقیق اوج‌ها را و حالی را که تا آن زمان از وجودش بی‌خبر بودم حس می‌کردم. سخنان استاد با حسّ بی‌وزنی و سبکی همراه بود. دیگر از زمان غافل بودم. هنگامی که به حال عادی بازآمدم، ساعت‌ها گذشته بود. سپس سکوت مستولی شد. ارتعاش‌های عجیبی مرا تسخیر کرده بود؛ رها و مجذوب در خلسۀ صلحی وصف‌ناپذیر بودم. استاد از گفتن ایستاد و سپس چشمانش را به زیر انداخت. دریافتم که بایست تنهایش بگذارم. نه تنها به سؤالم پاسخ گفته بود، بلکه نفس تجربه را در من دمیده بود. این تجربه را دیگر برایم تکرار نکرد امّا یقین دارم که اهل باطن و کرامات بود، ولی دربرابر مخاطبان ناآشنا دم فرو می‌بست. باآنکه در محافل رسمی روحانیت فیلسوف طراز اوّلی بود که لقب علّامه داشت، ولی به روحانیان متحجّر بی‌اعتماد بود. منبع: زیر آسمان‌های جهان، مصاحبه رامین جهانبگلو با داریوش شایگان، ترجمه نازی عظیما، نشر فرزان، ص 69 تا 71 t.me/howzehoralhistory 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG

پاسخ اشکالات علامه #طباطبایی بر ملاصدرا توسط مرحوم دکتر مهدی #حائری در ذیل مبحث امکان عام 💢کانال فلسفه و عرفان https://eitaa.com/AGLOESHG

🌀 چلّه‌گیری اعراض از دنیاست نه از کاردنیا و از خلق دنیا و از جامعه. انسان در متن جامعه زندگی می‌کند در درس و بحث هست اگر حوزوی و دانشگاهی است، در تجارت و اقتصاد هست اگر تاجر و پیشه‌ور است، ولی در همه امور می‌گوید خدا، دیگر نمی‌گوید اوّل خدا، دوم فلان شخص! ۱۳۹۵/۰۶/۰۴ 💢کانال فلسفه و عرفان https://eitaa.com/AGLOESHG

از منشورات دارالضیاء از آنجا که در ایران بسیار کمیاب است تقدیم می شود 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG

شرح محقق دوانی و ملاعبدالله یزدی بر تهذیب المنطق سعدالدین تفتازانی کمیاب 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3

🌀پادکست ٤ تير سالروز ولادت علامه #حسن_زاده آملى گرامى باد. #زندگينامه 💢کانال فلسفه و عرفان👇 https://eitaa.com/AGLOESHG

به جوادی آملی مراجعه کنید! مرحوم آیت الله ابراهیم امینی پس از فوت علامه طباطبایی در یک برنامه تلویزیونی خاطره ای بیان کردند و گفتند: در آخرین روزهای عمر علامه طباطبایی از ایشان پرسیدم: بعد از شما به چه کسی مراجعه کنیم؟ علامه طباطبایی نام آیت الله جوادی آملی را می برند و فرمودند: خدمت ایشان رجوع کنید! خبرگزاری شفقنا، گفتگو با مسعود آذربایجانی، ۹۹/۴/۶. 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG

تمثال مرحوم خلد آشیان حضرت مستطاب حجه الاسلام والمسلمین و سیدالعلماالربانیین آقای حاجی میرزا علی آقا #قاضی طباطبایی تبریزی نزیل نجف اشرف متولد سنه هزاردویست وهشتادو پنج قمری و متوفای سنه هزاروسیصدو شصت و شش قمری که در سن هفتاد سالگی برداشته شده افاض الله علینا من برکاته محمدحسین #طباطبایی دستخط مبارک حضرت #علامه طباطبائی در پشت تصویر استادشان آیة الحق قاضی طباطبائی. چنانچه در احوالات مرحوم علامه آمده تصویر مرحوم آقای قاضی همیشه همراهشان بود رحمهماالله 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG

اگر آن حساسیتی که علمای ما روی کفر داشتند روی ظلم می داشتند کفر بوجود نمی آمد چرا که ظلم موجب کفر میشود. 💢کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG