⚫️انا لله و انا الیه راجعون 🔹 آیت الله سیدحسن مصطفوی دارفانی را وداع گفت کانال فلسفه و عرفان 👇 https://eitaa.com/AGLOESHG

🌀فرزند آخوند خراسانی این جمله را بارها از پدرشان نقل می کردند: کسانی که فلسفه الهی را خوب نفهمیده باشنداخبار آل محمد علیهم السلام در عقاید را نمی فهمند 📚نقدی بر تهافت‌ الفلاسفه غزالی نوشته ی سید جلال الدین آشتیانی 💢کانال فلسفه و عرفان👇 https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3

🔹مقایسه حوزه علمیه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب در بی بی سی... 🔸حتما بشنوید و نشر دهید کانال فلسفه و عرفان👇 https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3

سلام و عرض ادب دوستانی که به تازگی به ما پیوستند پیام های زیر را ملاحظه بفرمایند و اگر مفید یافتند به دوستان معرفی کنند🌺 🔹لیست درسگفتارها👇 https://eitaa.com/AGLOESHG/2586 🔹لیست کتب شرح اشارات👇 https://eitaa.com/AGLOESHG/3085 🔹لیست کتب شرح فصوص👇 https://eitaa.com/AGLOESHG/3047 🔹لینک سایت های مهم و ضروری برای پژوهش https://eitaa.com/AGLOESHG/2378 🔹لینک گروه فلسفه و عرفان https://eitaa.com/joinchat/2338127993C01d7a60817

دوستانی که مایل به گفتگوی فلسفی هستند وارد شوند👆👆👆

🔹شیوه تحصیل فلسفه 🔸استاد یزدانپناه کانال فلسفه و عرفان 👇 @AGLOESHG

🔹سیر تحصیل و مطالعه فلسفه 🔸استاد یزدانپناه کانال فلسفه و عرفان 👇 @AGLOESHG

👆پیش تر فرستاده بودم به درخواست دوستان ارسال شد

سلام علیکم سوالی را مطرح کنم واز نظر دوستان استفاده میکنیم برای تقویت فلسفه در حوزه علمیه چه باید کرد؟

پاسخ برخی از اعضای محترم را اینجا ارسال میکنم👇

...؟: بیشترین اثر به نظر بنده اثر مدیریت و شورای عالی حوزه است؛ هر چند بقیه عوامل بی اثر نیست اما چنانچه از جانب مسؤلین محترم شوقی و نهایتا سوقی صورت نگیرد آن همه عواملی که هست ( گفته ها و ناگفته ها ) همه بی اثر است زیرا در هر فعالیت اجتماعی نقش رئیس به منزله رأس بوده و صد البته با تمامی بی مهری در قرون تا کنون ید الله فوق ایدیهم که رشته تعقل و توحید هیچ زمانی کور نشد و ذلک لان لا یبطل الحق و هو التوحید الحقیقی القرآنی

23422: سلام علیکم مسلما اولین قدم برای ورود به هر علمی معرفت شناسی آن است و در نتیجه مهم ترین کار مدیریت فراهم آوردن بسترهای مناسب برای این کار است گاهی در ابتدای امر موضع گیری هایی نیز صورت می گیرد پس باید جلوه صحیح و مفید آن نشان داده شود و یا حتی جلسات پرسش و پاسخ راجع به آن قبل از تشکیل دروس رسمی برگزار شود البته لذت بردن از فلسفه طی فرایند آموزش آن اتفاق می افتد و صدالبته هر کسی توفیق ورود به این عالم زیبا را پیدا نمی کند

مصطفی شاملو: علیکم السلام پیش از هر چیز درباره این سوال باید به این اندیشید که وضعیت طلاب به لحاظ روحی چیست؟ آیا احساس هویت صحیح و انگیزه کامل نسبت به کلیت دارند که ما به فکر تقویت فلسفه در این مجموعه باشیم؟ آیا حالشان حال غریقی نیست که او در حال نابودی و جان دادن است و ما بخواهیم برایش از مضرات نبودن خورشید و گرمایش آن در زمین صحبت کنیم؟ ولی او از ما درخواست طناب داشته باشد. باید واقع بینانه به جامعه و طلبه های برآمده از بطن همین جامعه نگاه کنیم و بعد بگوییم که چه کنیم که فلسفه در حوزه تقویت شود. راستی فلسفه را مساله ای عمومی نمیدانم و البته طلاب هم از این قاعده مستثنی نیستند.

سلام بعضی از آقایون رو از حوزه اخراج کنید که اینقدر به فلسفه و عرفان نتازند

تاسیس مدارس و موسسات جدا برای فلسفه

اول تصحیح نگاه به فلسفه و جواب شبهات دوم اعتبار بخشیدن به دروس فلسفه سوم در تمام ده سال متن اموزشی منطقی و فلسفی فراهم بشه نه اینکه موسسه تخصصی بخوانند چهارم به منطق خیلی اهمیت داده شود و برهان و مغالطات پنجم کرسی ازاد اندیشی در موضوعات فلسفی

باتوجه به استعداد و علاقه شخص شخص رو در حیطه های فلسفه راهنمایی کرده و مجموعه دروسی که خوانده میشه رو کم کرده و مباحثی که مربوط و مرتبط با فلسفه هست رو اهمیت سنجی کرده و طبق اون جنبی و اصلی قرار داد مثلا در بحث منطق مغالطات خیلی مهم هست این بخش اصلی بشه و کتبی که با فلسفه تفاوت داره و درحالت عادی ربطی به هم ندارند با توجه به علاقه شخص حذف و یا گذاشته شود.

مهم ترین کار بازار شغلی فلسفه و رونق مالی این رشته است یک جذابیت باید داشته باشد مثل شهریه و ویا .... البته صرفا برای اهلش نه توده

گسترش مراکز تخصصی سطوح دو تا چهار فلسفه راه اندازی مدارس حکمت (مدارس تخصصی فلسفه) به صورتی که برای داوطلبین اینگونه مدارس دروس فقه و اصول جنبه فرعیت پیدا کند (لازم نیست تمام توان حوزه صرف اجتهاد در فقه و اصول شود ؛ که البته اینک در آن ساحت نیز توفیق چشمگیری دیده نمی شود) آموزش دروس فلسفه از سطح ۱ حوزه ایجاد رشته های تخصصی تر حِکمی در سطح ۴ (ما در بسیاری از حوزه های علمی و معرفتی مبانی مستحکمی داریم که می تواند به تولید نظریات و مسائل جدید بیانجامد ؛ مثلا در فلسفه هنر و زیبایی شناسی ، می توان از برخی مبانی حِکمی و عرفانی بهره جسته ، با خلق نظریات جدید به امتداد حِکمت در این میدان ها پرداخت که البته برای ایجاد پارادایم تمدنی سنت پسا مدرن و کمک به رجعت بشر مدرن به سوی سنت و ارزش های الهی ضروری می نماید . سخن در این موضوع بسیار است و ابوابی که باید به روی انسان این عصر بگشاییم فراوان .) در این راستا ضروری است که نگاه را رفعت دهیم هم فلسفه غرب را بنگریم و استعداد هایی که برای پرورش دارد و هم نگاهی به فلسفه شرق (فلسفه و عرفان هندی ، فلسفه کنفوسیوس ، دائو -حکمت لائو دزو- و منسیوس) و حکمت خالده خصوصا آثار رنه گنون ، لازم است . همچنین حکمت طبیعی (طبیعیات) و ریاضی را باید به حوزه بازگردانیم ؛ چراکه فهم عمیق و دقیق حکمت مبتنی بر درک حکمت طبیعی است که جناب شیخ نیز در فصل سوم از مقاله اول الهیات شفا بدان تصریح نموده . حقیقةً بعید می دانم که شخصی جلد سوم و هشتم اسفار را بدون فهم عمیق طبیعیات و خصوصا علم طب (که خود از فروع طبیعیات درشمار است) دریابد . البته باید به سوی حکمتی والاتر نیز حرکت نماییم تا قابلیت ظهور تامّ حضرت خلافت انسانیه در "جمعه بشری" را برای عالَم مهیّا سازیم ؛ فلسفه ای که زبانی باشد تا زبان های ناقص و بریده گو را بدان فسیح بیان ، به بیان فصیح عشق بکشاند و حرکت تاریخی بشر را به جمعه نهایی بشری ختم نماید ؛ چه ! اگر به بیان شریف آخوند در جلد سوم اسفار ، افلاک نیز در حرکت خویش به تکامل می رسند و زمان الطف و جهان متعالی می گردد ، پس "جمعه بشری" و ظرف ظهور خلیفه الهی که همان تجلی تام فضا-زمانی حضرت خلافت انسانیه باشد باید از حکمتی راقی برخوردار باشد که تمام پدیدار ها و نمود های ذهنی متفکران بشر را به اصل خویش برگرداند ؛ چه مبدأ تمام افکار و کلیه تصوّرات به انحاء مختلف تصور ، یک چیز است و آراء از جهت قرب و بُعد به مبدأ و شدت و ضعف ظهور متفاوت می شود ؛ همانگونه که شیخ اشراق نظرات دور از حق ابناء بشر را تعبیر به «کرؤیة الشیء عن بعید» می نماید . پس ظهور و تحقق جمعه بشری فراهم نمی گردد الا به چنین حکمتی یعنی «حکمت راقیه» که از جهت روش حکمتی تأویل گر (باز گرداندن انظار بعید و متوسط به قریب الی المبدأ) و "شناخت" محور است . به امید طلوع آن جمعه که "جمعه بشری" باشد .

اصل بحث تقویت فلسفه به صورت عمومی محل تامله غالب افراد کشش فهم عمیق فلسفه را ندارند. فلسفه در حاشیه باشد شاید بهتر باشد

باید فلسفه را به شکل های گوناگون و عمق های مختلف کار کرد مثل رمان و در مرحله بعد ساخت سریال ها و فیلم هایی بر اساس این دست رمان ها که جذاب و تفکرساز باشد تا کم کم زمینه حرکت قشر علمی به سمت مباحث عمده فلسفی ایجاد بشه امروزه غرب تمام تفکارات خودس را در قالب رمان و سریال های جذاب به خرد جهانیان می دهد

در شهر ما مرکز تخصصی تربیت مدرس فلسفه راه اندازی شده و از نظر ما این بهترین کاری بود که در توان ما بود

متاسفانه در حوزه فلسفه غرب خوانده نمی شود خصوصا این ۴۰۰ سال اخیر و چشم غالب حوزویان بر این نوع مباحث بسته است در بیشتر رشته های علوم انسانی هم همین طور است، چند نفر در حوزه هستند که زبان یونانی بلد باشند و سقراط و افلاطون و ارسطو را با متن اصلی فهمیده باشند، این افلاطون و ارسطویی که ما در حوزه از آنها بحث می کنیم هنوز به دنیا نیامده اند و موجودات خیالی ساخته و پرداخته ما هستند لذا در هیچ جای دنیا اسمی از فیلسوف حوزوی نمی بینید، ما خودمان می گوییم و خودمان می خوانیم و خودمان به خودمان جایزه می دهیم و در دیوار بسته حوزه می چرخیم و دیگران را به جرم غربی بودن و مسیحی بودن و لاییک بودن اعتنا نمی کنیم، ما زبان گفت و گو نداریم، سعه صدر و تاب شنیدن حرف مخالف نداریم، حب و بغض ها روی منش و اندیشه ما اثر گذاشته، اساتید هم بیشتر شاگرد را به صورت مقلد تربیت می کنند ، نه محقق و شاگردان هم بیشتر خود را مرید می بینند تا دانش پژوه، طلاب که سهل است بسیاری از اساتید فلسفه هم قدرت نوشتن یک مقاله علمی پژوهشی ندارند و نمی توانند مطالبی را که سالها عمر صرف آن کرده اند فرآوری کنند . تا زمانی که چوب تکفیر و چماق انگ سیاسی زدن در حوزه هست امید پیشرفت علمی نداشته باشید، اگر روزی مرجعیت فقه و اصول چه رسد به فلسفه و کلام و عرفان و ... به دانشگاه ها رسید تعجب نکنید ، حوزه ای که بزرگان آن که نام جامعه مدرسین بر خود نهاده اند درس مرحوم آیت الله صانعی را به خاطر نظرات فقهی اش در مدرسه فیضیه تعطیل می کند با اینکه همه خود را شاگرد امام صادق و سرباز امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء می دانند، آیا اجازه خواهد داد یک عالم اهل سنت از عقاید خود در این حوزه علمیه دفاع کند؟!! آیا اجازه می دهد یک فیلسوف ملحد نظرات خود را تبیین کند؟!!! مثل ما مثل کبک است که سر زیر برف می کنیم و فکر می کنیم دنیا خبری نیست، عجیب اینکه همه چیز حوزه مدرنیته و به روز است جز علمش، و .........

فلسفه در حوزه با دانشگاه فرق دارد در حوزه علمی آلی محسوب میشه و برای فهم بهتر و عقلی دین یا مقابله با شبهات و انحرافات ضد دین دنبال میشه البته ممکنه در دروس محض فلسفه این هدف پررنگ نباشد ولیکن خروجی مباحثات و ماحصل تحقیقات به مسئله ی دین و هدایت ختم میشه حداقل میشود به ماجرای تشکیل دروس فلسفه علامه ره در قم استناد نمود و ... در این باب جنس غربی با شرقی یا اسلامی و یونانی فرق ندارد. اما در دانشگاه خود فلسفه موضوعیت داره و بعضا علم غائی پندار می شود. و بهمین تناسب به طول و عرض این رشته افزوده میشه چیزی که مهم است فلسفه خواندن یا فلسفه غرب رو دنبال کردن نیست صحبت اصلی در کاربردی شدن این علم است که باید فکری بحال این مسئله کرد ما فیلسوف و فلسفه خوان و خوب زیاد داریم اما فلسفه دان و فلسفه ای که به چهار راه زندگی و حیات معنوی و مومنانه کشیده باشد نداریم بلکه کم داریم شاید همین نکته کفایت از اشکالات مطرح شده نماید البته مطالب شما راه حلی در خود نداشت و بیشتر به تعریض و ایراد و طعن شبیه بود ولیکن همین مقدار خالی از ایراد و اشکال و اشتباه نیست

به نظرم مشکل اساسی تخصص فلسفه مالی است. شهریه تقریبا صفر موسسات فلسفی با شهریه موسسات تخصصی فقه و اصول قابل مقایسه نیست. این قاعده در سایر تخصصات حوزوی نظیر کلام تفسیر ادبیات و... هم جاری است.