...؟:
بیشترین اثر به نظر بنده اثر مدیریت و شورای عالی حوزه است؛ هر چند بقیه عوامل بی اثر نیست اما چنانچه از جانب مسؤلین محترم شوقی و نهایتا سوقی صورت نگیرد آن همه عواملی که هست ( گفته ها و ناگفته ها ) همه بی اثر است زیرا در هر فعالیت اجتماعی نقش رئیس به منزله رأس بوده و صد البته با تمامی بی مهری در قرون تا کنون ید الله فوق ایدیهم که رشته تعقل و توحید هیچ زمانی کور نشد و ذلک لان لا یبطل الحق و هو التوحید الحقیقی القرآنی
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
23422:
سلام علیکم مسلما اولین قدم برای ورود به هر علمی معرفت شناسی آن است و در نتیجه مهم ترین کار مدیریت فراهم آوردن بسترهای مناسب برای این کار است گاهی در ابتدای امر موضع گیری هایی نیز صورت می گیرد پس باید جلوه صحیح و مفید آن نشان داده شود و یا حتی جلسات پرسش و پاسخ راجع به آن قبل از تشکیل دروس رسمی برگزار شود البته لذت بردن از فلسفه طی فرایند آموزش آن اتفاق می افتد و صدالبته هر کسی توفیق ورود به این عالم زیبا را پیدا نمی کند
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
مصطفی شاملو:
علیکم السلام
پیش از هر چیز درباره این سوال باید به این اندیشید که وضعیت طلاب به لحاظ روحی چیست؟
آیا احساس هویت صحیح و انگیزه کامل نسبت به کلیت دارند که ما به فکر تقویت فلسفه در این مجموعه باشیم؟
آیا حالشان حال غریقی نیست که او در حال نابودی و جان دادن است و ما بخواهیم برایش از مضرات نبودن خورشید و گرمایش آن در زمین صحبت کنیم؟ ولی او از ما درخواست طناب داشته باشد.
باید واقع بینانه به جامعه و طلبه های برآمده از بطن همین جامعه نگاه کنیم و بعد بگوییم که چه کنیم که فلسفه در حوزه تقویت شود.
راستی فلسفه را مساله ای عمومی نمیدانم و البته طلاب هم از این قاعده مستثنی نیستند.
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
سلام
بعضی از آقایون رو از حوزه اخراج کنید که اینقدر به فلسفه و عرفان نتازند
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
اول تصحیح نگاه به فلسفه و جواب شبهات
دوم اعتبار بخشیدن به دروس فلسفه
سوم در تمام ده سال متن اموزشی منطقی و فلسفی فراهم بشه نه اینکه موسسه تخصصی بخوانند
چهارم به منطق خیلی اهمیت داده شود و برهان و مغالطات
پنجم کرسی ازاد اندیشی در موضوعات فلسفی
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
باتوجه به استعداد و علاقه شخص
شخص رو در حیطه های فلسفه راهنمایی کرده و مجموعه دروسی که خوانده میشه رو کم کرده و مباحثی که مربوط و مرتبط با فلسفه هست رو اهمیت سنجی کرده و طبق اون جنبی و اصلی قرار داد مثلا در بحث منطق مغالطات خیلی مهم هست این بخش اصلی بشه و کتبی که با فلسفه تفاوت داره و درحالت عادی ربطی به هم ندارند با توجه به علاقه شخص حذف و یا گذاشته شود.
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
مهم ترین کار بازار شغلی فلسفه و رونق مالی این رشته است یک جذابیت باید داشته باشد مثل شهریه و ویا .... البته صرفا برای اهلش نه توده
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
گسترش مراکز تخصصی سطوح دو تا چهار فلسفه
راه اندازی مدارس حکمت (مدارس تخصصی فلسفه) به صورتی که برای داوطلبین اینگونه مدارس دروس فقه و اصول جنبه فرعیت پیدا کند (لازم نیست تمام توان حوزه صرف اجتهاد در فقه و اصول شود ؛ که البته اینک در آن ساحت نیز توفیق چشمگیری دیده نمی شود)
آموزش دروس فلسفه از سطح ۱ حوزه
ایجاد رشته های تخصصی تر حِکمی در سطح ۴ (ما در بسیاری از حوزه های علمی و معرفتی مبانی مستحکمی داریم که می تواند به تولید نظریات و مسائل جدید بیانجامد ؛ مثلا در فلسفه هنر و زیبایی شناسی ، می توان از برخی مبانی حِکمی و عرفانی بهره جسته ، با خلق نظریات جدید به امتداد حِکمت در این میدان ها پرداخت که البته برای ایجاد پارادایم تمدنی سنت پسا مدرن و کمک به رجعت بشر مدرن به سوی سنت و ارزش های الهی ضروری می نماید . سخن در این موضوع بسیار است و ابوابی که باید به روی انسان این عصر بگشاییم فراوان .) در این راستا ضروری است که نگاه را رفعت دهیم هم فلسفه غرب را بنگریم و استعداد هایی که برای پرورش دارد و هم نگاهی به فلسفه شرق (فلسفه و عرفان هندی ، فلسفه کنفوسیوس ، دائو -حکمت لائو دزو- و منسیوس) و حکمت خالده خصوصا آثار رنه گنون ، لازم است .
همچنین حکمت طبیعی (طبیعیات) و ریاضی را باید به حوزه بازگردانیم ؛ چراکه فهم عمیق و دقیق حکمت مبتنی بر درک حکمت طبیعی است که جناب شیخ نیز در فصل سوم از مقاله اول الهیات شفا بدان تصریح نموده . حقیقةً بعید می دانم که شخصی جلد سوم و هشتم اسفار را بدون فهم عمیق طبیعیات و خصوصا علم طب (که خود از فروع طبیعیات درشمار است) دریابد .
البته باید به سوی حکمتی والاتر نیز حرکت نماییم تا قابلیت ظهور تامّ حضرت خلافت انسانیه در "جمعه بشری" را برای عالَم مهیّا سازیم ؛ فلسفه ای که زبانی باشد تا زبان های ناقص و بریده گو را بدان فسیح بیان ، به بیان فصیح عشق بکشاند و حرکت تاریخی بشر را به جمعه نهایی بشری ختم نماید ؛ چه ! اگر به بیان شریف آخوند در جلد سوم اسفار ، افلاک نیز در حرکت خویش به تکامل می رسند و زمان الطف و جهان متعالی می گردد ، پس "جمعه بشری" و ظرف ظهور خلیفه الهی که همان تجلی تام فضا-زمانی حضرت خلافت انسانیه باشد باید از حکمتی راقی برخوردار باشد که تمام پدیدار ها و نمود های ذهنی متفکران بشر را به اصل خویش برگرداند ؛ چه مبدأ تمام افکار و کلیه تصوّرات به انحاء مختلف تصور ، یک چیز است و آراء از جهت قرب و بُعد به مبدأ و شدت و ضعف ظهور متفاوت می شود ؛ همانگونه که شیخ اشراق نظرات دور از حق ابناء بشر را تعبیر به «کرؤیة الشیء عن بعید» می نماید . پس ظهور و تحقق جمعه بشری فراهم نمی گردد الا به چنین حکمتی یعنی «حکمت راقیه» که از جهت روش حکمتی تأویل گر (باز گرداندن انظار بعید و متوسط به قریب الی المبدأ) و "شناخت" محور است .
به امید طلوع آن جمعه که "جمعه بشری" باشد .
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
اصل بحث تقویت فلسفه به صورت عمومی محل تامله
غالب افراد کشش فهم عمیق فلسفه را ندارند. فلسفه در حاشیه باشد شاید بهتر باشد
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
باید فلسفه را به شکل های گوناگون و عمق های مختلف کار کرد مثل رمان و در مرحله بعد ساخت سریال ها و فیلم هایی بر اساس این دست رمان ها که جذاب و تفکرساز باشد تا کم کم زمینه حرکت قشر علمی به سمت مباحث عمده فلسفی ایجاد بشه
امروزه غرب تمام تفکارات خودس را در قالب رمان و سریال های جذاب به خرد جهانیان می دهد
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
در شهر ما مرکز تخصصی تربیت مدرس فلسفه راه اندازی شده و از نظر ما این بهترین کاری بود که در توان ما بود
۲۱ شهریور ۱۴۰۱