هو
اگر از تُرکستان تا به در شام، کسی را خاری در انگشت شود، آن از آنِ من است. همچنین [اگر] از تُرک تا شام، کسی را قدم در سنگ آید، زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلی است، آن دل از آنِ من است...
👤حضرت شیخ ابوالحسن خرقانی(ره)
غم زدگان را به دمی،درمی،قدمی،قلمی، یاری رسانیم
@AGLOESHG
4_5841486269401532137.mp3
8.2M
مات حق
ز درت مران که نمی کَند، دل من دل از هوای تو
مشکن دلم که نمی رود قدمی ز صحن و سرای تو
منم آن بلاکش خون جگر که به هرکجا فتدم نظر
تو کنی به دیده من گذر همه جا رخ دلربای تو
بگشای بند دلم ز پا که کمند عهد و مهر و وفا
نبرد زکشمکش قضا که قضاست خود به رضای تو
من منتظر به اشاره ای به کرشمه ای به نظاره ای
به نوید وصل دوباره ای همه چشم من به ادای تو
چه شود به من نظری کنی نظری به رهگذری کنی
گذری به چشم تری کنی، که دهد خدای جزای تو
شده دل ز روی تو مات حق، به جمال تو جلوات حق
به حضور تو لمعات حق که نمود حق ز نمای تو
سر کوی عشق تو شد حرم ، حرم تو راست شهان خدم
تو وجودی و ما سوا عدم که الست حق ز بلای تو
بت من مزن گره بر جبین, مددی در این دم آخرین
شده ام به لحظه واپسین به امید بانگ صلای تو
تپش دلم ترنم تو دل ارفع و تجسم تو
شب و روز در تکلم تو شده روشن از صفای تو
جناب سید محمود توحیدی
متخلص به ارفع کرمانی
دکلمه بهروز رضوی
کانال فلسفه و عرفان 👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
هو
روزی یکی صوفی از مریدان شیخ ابوسعید ابوالخیر در گذر با سگی روبرو شد و عصایش بر سگ زد و دست سگ را شکست. سگ که از کار صوفی غمگین و زار شُد، شکایت نزد ابوسعید بُرد و از ان صوفی گِلِه کرد... شیخ صوفی را بازخواست و به او گفت: ای مرد بی وفا، آیا انسان با یک حیوان زبان بسته اینگونه رفتار میکند؟ صوفی پاسخ داد که سگ خود را به جامه من مالید و جامه ام نجس شد، از همین رو او را زدم، وگرنه که زدن من از روی بازی و سرگرمی نبود...اما سگ آرام نگرفت و پاسخ قانعش نکرد. پس ابوسعید که نا آرامی سگ را دید به او گفت: بگو چه مجازاتی برایش می خواهی تا من همینک او را مجازات کنم که تو خشنود گردی، و خشمت را به روز قیامت مگذاری... سگ پاسخ داد: من چون دیدم که او صوفی است و لباس مردان خدا را بر تن دارد، نزدش آمدم و به خود ترسی راه ندادم. مجازات او باید این باشد که جامه مردان را از تن او به در آوری تا دیگران نیز مانند من فریب لباسش را نخورند و از شر او در امان باشند! و بدان که با این کار خلقی را تا قیامت از دست او اسوده کرده ای....
الهی نامه
شیخ #عطار نیشابوری
کانال فلسفه و عرفان 👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
عزیزالدین نسفی قدس سره:
📝بعضی از اهل وحدت میگویند که سالکان بر دو قسمند:یک قسم ارضی و یک قسم سماوی؛ یعنی قسمی سیر و سلوک در ارض میکنند و قسمی طیران و جولان در سما میکنند.مرکب سالکان ارضی، ذکر است و مرکب و براق سالکان سماوی فکر است.بعضی دیگر از اهل وحدت میگویند که مرکب سالکان ارضی مجاهده است و براق سالکان سماوی، مشاهده است
📚کشف الحقایق،رسالهٔ سوم،ص۱۳۸
@AGLOESHG
یکی از بهترین شواهدی که دلالت دارد بر اینکه ظهور این طایفه [صوفیه] از تعلیم و تربیت ائمه شیعه سرچشمه میگیرد ، این است که همه این طوایف (که در حدود بیست و پنج سلسله کلی و هر سلسله منشعب به سلسله های فرعی متعدد دیگر است) به استثنای یک [یا دو] طایفه ، سلسله طریقت و ارشاد خود را به پیشوای اول شیعه منتسب میسازند. و دلیل ندارد که ما این نسبت را تکذیب نموده و به واسطه مفاسد و معایبی که در میان [بعضی از] این طایفه شیوع پیدا کرده ، اصل نسبت و استناد را انکار کنیم یا حمل به دکان داری بنماییم. زیرا سرایت فساد در میان طایفه ای از طوایف مذهبی ، دلیل بطلان اصل انتسابشان نیست و اگر بنا شود شیوع فساد در میان طایفه ای دلیل بطلان اصول اولی شان باشد باید خط بطلان به دور همه مذاهب و ادیان کشید و همه طبقات گوناگون مذهبی را محکوم به بطلان نمود و حمل به دکان داری و عوام فریبی کرد.
رسالت تشیع در دنیای امروز (گفتگویی دیگر با هانری کربن) صفحه ۹۴
علامه سید محمد حسین طباطبایی
@AGLOESHG
نظرعلامه مجلسی درباره زیارت جوادیه.pdf
155.2K
زیارت جوادیه امام رضا علیه السلام
به نقل علامه مجلسی(ره)
@AGLOESHG
قال امیر المومنین علی علیهالسلام: ان لله تعالی شراباً لاولیائه، اذا شربوا (منه) سکروا، و اذا سکروا طربوا، و اذا طربوا طابوا، و اذا طابوا ذابوا، و اذا ذابوا خلصوا، و اذا خلصوا طلبوا، و اذا طلبوا وجدوا، و اذا وجدوا وصلوا، و اذا وصلوا اتّصلوا، و اذا اتّصلوا لا فرق بینهم و بین حبیبهم.
جامع الاسرار و منبع الانوار ص ۳۶۳
@AGLOESHG
ای گزیده مر خدایت یا امیرالمؤمنین/خوانده نفس مصطفایت یا امیرالمؤمنین!
از نسیم باد نوروزی نشاید کرد یاد/پیش خُلق جانفزایت یا امیرالمؤمنین!
آنچه عیسی از نفس می کرد رمزی بود و بس/از لب معجزْنمایت یا امیرالمؤمنین!
خاطر همچون من شوریده خاطر کی کند/وصف ذات کبریایت یاامیرالمؤمنین!
با همه بالانشینی عقلِ کل نابرده راه/زیر شادروان رایت یا امیرالمؤمنین!
گر بُدی بالاتر از عرش برین جای دگر/گفتمی آنجاست جایت یا امیرالمؤمنین!
مدح اگر شایسته ذات تو باید گفت و بس/کیست تا گوید ثنایت یا امیر المؤمنین!
آنچه تو شایسته آنی ز روی عزّ و جاه/کس نداند جز خدایت یا امیرالمؤمنین!
ما همه از درگه لطفت گدایی می کنیم/ای همه شاهان گدایت یا امیرالمؤمنین!
فهم انسانی چه داند عزّت کار تو را/کآفرینش بر نتابد بار مقدار تو را
(بند اول از هفت بند مولانا حسن کاشی در مدح امیرالمؤمنین ارواحنا فداه)
نقل بزم قدسیان
@AGLOESHG
اي حیدر شهسوار وقـت مـدد اسـت
اي زبده هشت و چار وقت مدد است
من عاجزم از جهان و دشـمن بسـیار
اي صاحب ذوالفقـار وقت مدد اسـت
شیخ ابوسعید ابولخیر
@AGHLOESHG
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
انا و علی ابوا هذه الامه
ترجمه: من و علی دو پدر این امت هستیم
ودر عصر ما پدر ما ولی عصر علیه السلام است
این روز را به ایشان و کارگزاران و دوستانش تبریک عرض میکنیم
سایه شان مستدام
https://www.instagram.com/p/B9eH329nsei/?igshid=15mn5rb9wwo3e
...از غلط ایمن شوند و از ذهول
بانگ مه غالب شود بر بانگ غول
ماه بی گفتن چو باشد رهنما
چون بگوید شد ضیا اندر ضیا
چون تو بابی آن مدینه علم را
چون شعاعی آفتاب حلم را
باز باش ای باب بر جویای باب
تا رسد از تو قشور اندر لباب
باز باش ای باب رحمت تا ابد
بارگاه ما له کفوا احد...
❇️ستایشی که مولانا از حضرت مولی المَوالی امام علی بن ابی طالب در مثنوی شریف دارد، علی التَّحقیق بالاترین نمونهٔ مدیح آن حضرت در تاریخِ ادبیاتِ جهانِ اسلام است.
ما غالباً نمیاندیشیم که حجم نود و نُه درصدِ مدایح آن حضرت مقداری وصف چشم و ابروی معشوق خیالی و موهوم است یا اغراقهای آزاردهنده.
مدیح حضرت، بدان زیبایی و ژرفی که مولانا از آن سخن میگوید نه در فارسی و نه در عربی، در هیچ جا، دیده نشده است.
استاد محمدرضا شفيعی كدكنی
غزلیات شمس تبریز، جلد اول، ص۴۵
@AGHLOESHG
🔸 اهمیت آثار مولانا و سنائی و عطار
🔹فقیه عارف مولانا محمد تقی مجلسی در آثار خود از جمله روضة المتقین، لوامع صاحبقرانی، شرح صحیفه سجادیه و شرح خطبة البیان مکرر به اشعار حکیم سنائی استشهاد فرموده و از او با عنوان «عارف ربّانی حکيم سنايی قدّس سرّه» نام برده و انس با اشعار او را توصیه نموده است.
🔸و در مجلد آخر شرح فقيه فرموده: «وروي أنّ من الشعر لحكما، وهو ما يكون في التوحيد والمدح والمنقبة والزهد والمواعظ، كأشعار الحكيم الغزنوي والحكيم الرومي والحكيم العطّار».
«فينبغي أن يصحب في السير من كتب الحكماء الإلهيين من المثنوي و الحديقة وأمثالهما؛ ليكون سيره سفراً إلی الله تعالی، ويتفكّر في آلائه ونعمائه وحسن بلائه؛ ليخرج به عن مشابهة من هم كالأنعام بل هم أضلّ.
(روضة المتقين ج 4 ص 278).
🔹در لوامع نيز فرموده: «از حضرت اميرالمؤمنين صلوات الله عليه منقول است كه فرمودند كه ترويح كنيد نفوس خود را به حكمت های تازه؛ به درستى كه نفوس را كلال و ماندگی دست می دهد چنان كه بدن را دست می دهد، و از اين جمله است اشعار محقّقان مثل حكيم غزنوی و حكيم رومی و عطّار و غير ايشان».
(لوامع صاحبقرانی ج 4 ص 566).
@AGHLOESHG