5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریم حامد زمانی برای نماهنگ سپر
@istafan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این داستان : خوابیدن حامد زمانی در صبح جمعه در استودیو ایستاده 😂😂
@istafan
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
این داستان : خوابیدن حامد زمانی در صبح جمعه در استودیو ایستاده 😂😂 @istafan
اگه باز نمیشه بعدا دوباره میزارم براتون
🌚🌝🌗
مردی صبح از خواب بيدارشد و ديد تبرش ناپديد شده⚒
شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد؛ برای همين، تمام روز او را زير نظر گرفت...🔍🕵🔎
متوجه شد كه همسايه اش در دزدی مهارت دارد...
مثل يك دزد راه می رود...
مثل دزدی كه می خواهد چيزی را پنهان كند، پچ پچ می كند...
آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض كند، نزد قاضی برود و شكايت كند.
اما همين كه وارد خانه شد، تبرش را پيدا كرد!
زنش آن را جابه جا كرده بود!
مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه می رود؛ حرف می زند و رفتار می كند!!!
#قرار_ايستاده_ها
#قضاوت_ممنوع
❌💭❌
قضاوت عجولانه و نادرست؛
نه تنها نشونه ي نداشتن #ايمان درست حسابيه!
بلكه نشونه ي نداشتن #عقل درست و حسابي ام هست!
پس شما توي روابطتون براحتي ميتونيد به عقلِ كسايي كه دور و اطرافتون راجع به اين و اون قضاوت نابجا ميكنن شك كنيد و رابطتون رو بر اين مبنا باهاشون بچينيد!✌️
#قرار_ايستاده_ها
#قضاوت
📎
ديگه بالاتر از حرفِ قرآن كه نداريم!
يعني وقتي قرآن يه چيزي رو ميگه!
يعني خودِ خدا گفته!
اينو تعمدا تاكيد ميكنيم كه نشون بديم:
كسايي كه راجع به ديگران #قضاوت بيجا ميكنن؛ اونم به هر بهونه اي...!!!
مثلا اين روزا مُد شده به بهونه ي دفاع از دين و ارزشها و اعتقادات! چجور آدمايي هستن!!!؟؟؟؟
خدا در قرآن ميفرمايد:
"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا..."
"اى کسانى که ایمان آوردهاید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید!..."
ديگه خود دانيد🚶🏻
#قرار_ايستاده_ها
#قضاوت
🕯چندتا جمله ي بينظير از مواعظ اخلاقي #حضرت_عيسي (ع) كه مربوط به موضوع اين هفتمونه رو حيفم اومد نخونيم!
1️⃣جمله ي اول1️⃣
"طوبی لمن جعل بَصَرهُ في قلبه و لَم یَجعلْ بَصَرهُ في
عَیْنِه"
يعني:
خوش بحال كسي كه با دلش ببينه! نه با چشمش!
👁♥️👁
#چشم در اينجا به معني: ادراكات ظاهري و سطحيه!
يعني ديدنِ بدون تفكر! ديدنِ بدونِ تعمق!
يعني دقيقا همونطور كه حيوونا ميبينن!!!
💭❗️💭❗️💭
پس كسي كه فقط با چشمش قضاوت ميكنه:
يه كارِ حيواني انجام داده نه يه عملِ انساني!
💓💓💓
و #قلب توي اين جمله به معني:
ادراكات عميق و درونيه!
🔔🗯🔔🗯🔔🗯
كلاً دنيا كارش همينه!
همه چيز رو جوري نشون ميده كه آدم گول بخوره!
كارش ظاهر سازيه! ظاهر همه چيزو يه جوري درست ميكنه كه فريبنده باشه!
😈😈😈
پس يه #ايستاده؛ هر چيزي رو با چشمش ميبينه باور نميكنه! قبول نميكنه! عجله نميكنه! 👁❌👁
بلكه درنگ ميكنه! فكر ميكنه! بررسي ميكنه! تحقيق ميكنه!
🤔💭🤔💭🤔💭
حالا چه برسه به چيزايي كه با چشم خودش نديده! بلكه از كس ديگه اي شنيده!!! 👂🗣⛔️
... ادامه داره...
#قرار_ايستاده_ها
#قضاوت⛔️
@hamedzamanimusic
📢📢📢
#ايستاده_ها ي عزيز👍
الان كه داشتم يه متن جديد براي #قضاوت مينوشتم يهو يادم اومد كه يه نكته ي خيلي مهم رو بايد بهتون بگم:
اونم اينه كه عليرغم اينكه اين دوتا موضوع نزديكي زيادي با هم دارند و خيلي جاها بهم ربط دارن اما:
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
📢#قضاوت با #سوءظن و #بدبيني فرق داره!!!📢
📢#قضاوت با #سوءظن و #بدبيني فرق داره!!!📢
📢#قضاوت با #سوءظن و #بدبيني فرق داره!!!📢
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
قضاوت كردن يعني:
حكم دادن و تصميم گرفتن از روي ظاهر!
يعني پيش داوري كردن!
كه هم ممكنه راجع به كارهاي منفي باشه؛ هم مثبت
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
اما #سوءظن يعني:
#بدبيني
يعني فقط بد ديدن!
همه چيز رو بد ديدن!
و به همه چيز و همه كس شكِ منفي داشتن!
فقط منفي!
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
كه اتفاقا #سوءظن موضوع خيلي جذاب و خيلي مهميه كه تو هفته هاي آينده بدجوري باهاش كار داريم!
2️⃣جمله ي دوم2️⃣
🔹ادامه ي موعظه ي #حضرت_عيسي (ع):
🔹راجع به #قضاوت:
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
"لاتنظروا فی عیوب الناس کالارباب و انظروا فی عیوبکم کهیئة العبید"
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
به عيبهاي مردم شبيه اربابها (رئيسها) از روي خودخواهي نگاه نكنيد!!! جوريكه انگار خودتون بري و عاري از هر نقص و اشتباهي هستيد؛
بلكه شبيه برده و بنده ي متواضعي نگاه كنيد كه براي در امان موندن از مؤاخذه ي ارباب كار خلافي انجام نميده!!!
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
#قرار_ايستاده_ها
#قضاوت
✈️🍪🍫✈️
زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود.
چون هنوز چند ساعت به پروازش باقي مانده بود، تصميم گرفت براي گذراندن وقت کتابي خريداري کند.
او يک بسته بيسکوئيت نيز خريد و بر روي يک صندلي نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد...
مردي در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه ميخواند...
وقتي که او نخستين بيسکوئيت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم يک بيسکوئيت از داخل بسته برداشت و خورد...
زن خيلي عصباني شد ولي چيزي نگفت...
پيش خود فکر کرد : بهتر است ناراحت نشوم؛
شايد اشتباه کرده باشد...
ولي اين ماجرا تکرار شد...
هر بار که او يک بيسکوئيت برميداشت؛ آن مرد هم همين کار را ميکرد...
اينکار او را حسابي عصباني کرده بود ولي نميخواست واکنشي نشان دهد...
وقتي که تنها يک بيسکوئيت باقي مانده بود، با خودش گفت:
حالا ببينم اين مرد بيادب چکار خواهد کرد؟؟؟
مرد آخرين بيسکوئيت را نصف کرد و نصفش ديگرش را خورد...
زن با خودش گفت: اين ديگر كمال پررويي و بي ادبي است!
پس با لحن بدي شروع به پرخاش كردن به مرد كرد...
اما چند جمله اي بيشتر نگفته بود كه بلندگوي فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپيماست...
زن کتابش را بست، چيزهايش را جمع و جور کرد و با نگاه تندي که به مرد انداخت غرغر كنان از آنجا دور شد و به سمت خروجي اعلام شده رفت...
وقتي داخل هواپيما روي صندلياش نشست، دستش را داخل ساکش کرد تا عينکش را داخل ساک قرار دهد...
ناگهان با کمال تعجب ديد که جعبه بيسکوئيتش داخل كيف است... باز نشده و دست نخورده!
خيلي شرمنده شد! از خودش بدش آمد ...
يادش رفته بود که بيسکوئيتي که خريده بود را داخل كيفش گذاشته بود...
آن مرد بيسکوئيتهايش را با او تقسيم کرده بود، بدون آن که عصباني و برآشفته شده باشد!
اما متاسفانه ديگر زماني براي توضيح رفتارش و يا معذرتخواهي نبود!!!
#حكايت_ايستاده_ها
#قرار_ايستاده_ها
#قضاوت