🍃🌹قسمتی از زندگینامه شهید علی دراجی 🍃🌹
🍃🌹علی از شیعیان پاک و شجاع عراقی بود. پدرش ابومیثم از فرماندهان بزرگ سپاه پدر عراق که دوشادوش سپاه ایران مقابل ارتش بعثی عراق جنگید و در سال 1379 در راه زدودن عتبات عالیات از لوث حکومت بعثیان، به دست بعثیان به شهادت رسید. بعداز نابودی رژیم بعث علی به همراه خانواده اش به عراق بازگشت سال ها بعد یکباره کشور سوریه مورد حمله تروریست های تکفیری قرار گرفت و علی راه پدر را در پیش گرفت.
🍃🌹آن روزها او دانشجوی رشته حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران بود.اما درس را رها کرد و به سرزمین شام رفت.
سرانجام در تاریخ بیست ونهم مرداد ماه سال 1392 به شهادت رسید.🍃🌹
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️ دختر شهیدی که فالفروش شد!
این پنج دقیقه را تا دیر نشده از دست ندید
#دختر_کلاه_صورتی
#فقط_به_عشق_علی
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپی از دست نوشته منتشر نشده مستند ساز شهید مدافع حرم «هادی باغبانی»
✅انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید باغبانی
#شهید
#شهادت
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
شهادت پاسدار بنابي در درگيري با اشرار ضد انقلاب
🔹فرمانده سپاه بناب: پاسدار شهيد «علي پيغامي خوشه مهر»، ديشب حين انجام ماموريت در راه حراست از كيان نظام مقدس جمهوري اسلامي در درگیری با اشرار ضد انقلاب در ارتفاعات قنديل سردشت به شهادت رسید.
#شهید
#شهادت
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
★انگشت به لب مانده ام
♥️از قاعده ے #عشق
★ما یار ندیده
♥️تب معشــ❣ـوق کشیدیم
#همسران_شهدا
#شبتون_شهدایی🌙
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
🌹🍃 راوی همسر شهید؛ همسرم ابتدا در تهران بود. درس طلبگی میخواند. بعد به مشهد آمد، رفت دنبال کار خیاطی. شلوار مردانه میدوخت و کارش خوب بود. یک سالی که در عقد بودیم، رفته بود به جبهه. در جبهۀ ایران بود. کنار برادران ایرانی خود با صدام میجنگید. دشمن آمده بود و خیلی از جاها را گرفته بود و سیدحسین رفته بود. میگفت: ایران و افغانستان ندارد. همه باید برویم. مسلمان با مسلمان مرز ندارد. 🌷🍃 تقریباً سی سال با او زندگی کردم. من ایرانی هستم؛ اما شهید حسینی افغانستانی بود. از ششسالگی در ایران و اینجا بزرگ شده بود. من تفاوتی بین ایران و افغانستان نمیدیدم. ما همسایۀ دیواربهدیوار بودیم. خانۀ او نزدیک خانۀ ما بود. وقتی از بزرگترها درباره فاصله ها و تفاوت فرهنگی مان پرسیدم، گفتند: خیلی اگر باشد، بهاندازۀ ۱۵۰ سال است که با هم فاصله داریم یا کمی بیشتر یا کمی کمتر. چه فرقی میکند؟ مهم این است که در گذشتۀ نهچندان دور، ما یکی بودهایم. او وقتی خیلی کوچک بود، پدرش را از دست داده بود؛ برای همین هم بود که من باید برای او، هم پدر میبودم و هم مادر و هم همسر. باید برایش همهچیز میبودم و خیلی چیزهای دیگر: زن، زندگی، خانه و... . همۀ اینها را بودم. 🌷🍃همسرم اهل مطالعه هم بود. بیشتر، کتابهای شهید مطهری را میخواند. توی زندگی، از چیزهایی که دوست داشت غیر از مطالعه، دیدوبازدید، صلۀ رحم، مردمداری و احترام به همه بود. هیچوقت نمیگذاشت ناراحتی، زیاد توی دلش بماند. میگفت: از کسی کینه به دل نداشته باشید، کینه ایمان را از بین میبرد. چیزی که خیلی دوست داشت، اهمیتدادن به نماز بود. دوست داشت همگی، من و بچهها، به نماز اهمیت بدهیم.