♦️♦️سلام سردار ! 🔻مگر نگفتید اغتشاشگران دیگر به خیابان نیایند؟ پس چه شد؟ باز هم لاف بود؟ در مراسم تشییع شهدای شاهچراغ برای دشمنان و اغتشاشگران داعش صفت خط و نشان کشیدید و گفتید به اغتشاشات پایان دهند! ما امیدوار شدیم که حساب این بی صفتان را کف دستشان می گذارید! اما انگار باید به این جور حرفهای بی عمل عادت کنیم! سردار عزیز! امروز کرج را دیدید؟ حمله به طلبه و سرباز و پلیس و مردم عادی را دیدید؟ به خون غلطیدنشان را دیدید؟ چند کودک دیگر باید داغدار پدرشان شوند؟ چند مادر دیگر باید حسرت دیدن فرزندشان تا آخر عمر به دلشان بماند؟ این صبر استراتژیک چیست که تمام نمی شود؟ بس است دیگر! خواهشا تمامش کنید! این مماشات بی اثر را تمام کنید. مطمئن باشید #پایان_مماشات خواسته همه مردم ایران است. مطمئن باشید هر مسؤولی که در این امر کوتاهی کند در ریختن قطره قطره خون این عزیزان شریک است و باید پاسخگو باشد. مصطفی منفرد

1:20 شد میزنید نمیزنید؟بخوابیم بمونیم ⁉️ #پایان_مماشات

منتظر ساعت 1:20 هستیم ... ای کاش امشب تیغ انتقام ایران کشیده شود ... #لبیک_یا_خامنه_ای #پایان_مماشات

صفحه ۱۴۴

ترجمه صفحه ۱۴۴

تلاوت صفحه ۱۴۴

ترجمه صفحه ۱۴۴

#سلام_امام_زمانم گرچه یک عمر من از دلبر خود بی‌خبرم لحظه‌ای نیست که یادش برود از نظرم نه که امروز بود دیـــــده من بر راهـش از همان روز ازل منتظــــــرم منتظــرم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

ختم صلوات امروز به نیت #شهید_ابراهیم_رمضان_زاده 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA #اختصاصی_عکسنوشته_شهدا

🌹🍃 این شهید بزرگوار در تاریخ 3/8/1345، در خانواده‌ای متدین در «رستمکلا»ی بهشهر متولد شد و کاشانه حریر و پرویز را روشنی بخشید. پدر خانواده، در کارخانه چیت‌سازی بهشهر کار می‌کرد. پدرش، «ابراهیم» را به‌خاطر هوشی که داشت، از همان سنین خردسالی، به کلاس قرآن فرستاد و او را همیشه، با خود به مسجد می‌برد. 🌹🍃 ابراهیم، در پایه دوم راهنمائی بود که انقلاب به اوجش رسید. لذا، او نیز همراه با انقلابیون، در راهپیمائی‌ها و دیوارنویسی‌های علیه رژیم شرکت‌کرده، حضور چشم‌گیری داشت. بعد از پیروزی انقلاب و تثبیت نظام برای حفظ دستاوردهای آن به عضویت پایگاه درآمد. در این نهاد هم فعالانه حضور موثری داشت. از جمله عضویت در انجمن اسلامی، شرکت در گشت های شبانه و حراست از محل، اجرای مراسمات مذهبی مانند دعای کمیل و ندبه، جذب کمک مردمی و ارسال آن به میدانهای نبرد می توان اشاره کرد. 🌹🍃پس از پایان یافتن دوره راهنمائی، در دبیرستان فنی خیری مقدم در رشته برق مشغول به تحصیل شد. مدتی از تحصیلش در مقطع دبیرستان نگذشته بود که با اجازه پدر و مادرش، برای رفتن به جبهه اقدام کرد؛ اما واحد اعزام به‌خاطر سن کم و جثه کوچک ابراهیم، با اعزامش موافقت نکردند. لذا، با اصرار خود و پیگیری‌های پدر، موفق به اعزام به جبهه شد. 🌹🍃 او در تاریخ 28/10/63 همراه با عده‌ای از هم‌رزمان، برای گشت‌زنی و شناسائی به مأموریت می‌رود؛ اما چند روزی از مأموریت آنان نگذشته بود که متوجه کمین دشمن می‌شوند. در نتیجه، خودروی آنان بر اثر اصابت رگبار دشمن آتش می‌گیرد. در این حادثه، ابراهیم مجروح می‌شود. لذا، او را به بیمارستانی در دهلران که نزدیک به محل مأموریت‌شان بود، می‌برند. اما به‌خاطر شدت جراحت، او را به باختران، و از آن‌جا به بیمارستان «فیروزگر» تهران منتقل می‌کنند؛ که متأسفانه پس از چند روز، در تاریخ 11/11/63 که سالروز ورود امام عزیز به میهن بود، به دیدار معبود شتافت.