eitaa logo
سوگند قلم ✍
345 دنبال‌کننده
917 عکس
187 ویدیو
96 فایل
نون والقلم و ما یسطرون ن،سوگند به قلم و انچه مینویسند ایتا: نشر به شرط یک صلوات هدیه به حضرت مادر🥀https://eitaa.com/A_karimi_67 اینستاگرام: @karimi_1_3_6_7
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خلوتکده مستان
کنعان‌ِ دل، بدون‌ تو‌ شادی‌ پذیر‌ نیست یوسف ظهور کن‌ که‌ پریشان‌ شدن‌ بس‌ است @A_karimi_67
کاش شیخ عباس جایی در مفاتیح الجنان ذکر تسکین فراق کربلا را می‌نوشت... 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/A_karimi_67
بوی پیراهـن یوسف،به وطن می‌آید اربعین می‌رود و بوی حسن(ع)می‌آید..🖤 -امام‌حسنی‌ام- 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/A_karimi_67
سوگند قلم ✍
بوی پیراهـن یوسف،به وطن می‌آید اربعین می‌رود و بوی حسن(ع)می‌آید..🖤 -امام‌حسنی‌ام- 🍃🍃🍃 https://eit
🔹اولین مواجهه من با امام حسن علیه السلام ✍ محمد رضا حدادپور جهرمی اولین مواجهه من با ایشان بسیار دردناک بود. اولین بار با مقوله زندگانی و دوران سیاسی امام حسن، که یادمه دو سه روز حالم بد بود، به مطالعه این جمله برمیگرده که یاران و خواص حضرت به معاویه(قطب استکبار جهانی در طول سی سال) نوشتند: «بگو مجتبی را زنده میخواهی یا مرده؟!» منو میگین؟ خدا شاهده یادم نمیره تا چند روز حالم بد بود از این جمله. فکر کنم پایه دو یا سه حوزه بودم. سالها ماه صفر با همین یک خط، روضه می‌گرفتم برای خودم و حتی وقتی نیمه ماه رمضان میشد و مجلس جشن بود و کلی باید خوش میگذشت، یهو وسط جلسه یاد این جمله میفتادم و حالم پیش خودم دگرگون میشد. این دگرگونی که میگم، یه چیز صرفا احساسی نبودا. یه چیزی مثل خرد شدن از درون، و یا وحشت از تکرار تاریخ و یا یه چیزی تو این مایه ها که خیلی نمیشه درباره اش پیش کسی حرف زد. خلاصه سالها گذشت. تا اینکه کم‌کم پایه ده تموم شد و رفتم درس خارج و ارشد حوزه هم دفاع کردم و فضای زندگیم به سمت تدریس و تبلیغ رفت و دیدم باید درباره بعضی مقولات بنویسم و ... تا سال ۹۸ سال ۹۸ دیدم نمیتونم دیگه تحلیلی که از زندگانی و شرایط اجتماعی زندگی امام حسن دارم تحمل کنم. بارها با اساتید و علما مطرح کرده بودم. منابع را شخم زده بودم. بالغ از نود درصد حرفایی که درباره امام حسن داشتم، جاش روی منبرها نبود. اگرم میگفتی، متهم می‌شدی و خیلی ها منظور بد برمی‌داشتند و دردسر میشد. تا اینکه تصمیم گرفتم دقیقا همان چیزی که در ذهنم بالغ بر ۱۵ سال کار سالانه شکل گرفته، در لباس یک سناریو و داستان بنویسم. شاید تنها مستند داستانی که سه بار طرحش بزرگ و بزرگتر نوشتم همین موضوع امام حسن بود که الان به اسم کتاب چاپ شده. این کتاب، پازل اول از پازل سه تکه ای هست که تو ذهنمه و از امام حسن خواستم زنده بمونم و توفیق پیدا کنم دو جلد بعدش را هم بنویسم. اما همین کتاب خب اگر یادتون باشه، متنی که در کانالم منتشر کردم، برای عده ای جای نگرانی داشت. منم به نگرانی مخاطبم مخصوصا اگر بدونم آدمای فرهیخته و اساتید هستند خداییش احترام میگذارم و گارد بسته ندارم. بالاخره قراره برای اسلام و انقلاب بنویسیم. برای هوای نفس و دنیا که نیست. تصمیم گرفتم نگرانی ها را برطرف کنم و بعد از اینکه با سه چهار نفر از اساتید بسیار کاربلد و مهربان صحبت کردم، شد همین متنی که الان چاپ شده و بحمدلله الان هم رفته برای چاپ ششم یا هفتم. دقیق یادم نیست. برگردیم به اصل حرفم. به محض نوشتن این کتاب، و حتی یه مدت هم گذشت و باهاش زندگی کردم و توقع داشتم بهم آرامش بده و بار سنگین اون جمله ای که پدرمو در آورده بود از قلبم برداره، که دیدم زهی خیال باطل! اون جمله باعث شد پانزده سال بعدش کتاب چرا تو بنویسم اما از بعد از نوشتن اون کتاب، دیگه با یه جمله مواجه نبودم. بلکه یه کتاب نسبتا قطور از مفصل شده اون روضه افتاده تو زندگیم که داره صفحه به صفحه اش اعصابمو خرد می‌کنه و آه میکشم. نمیدونم چرا اینو براتون گفتم ولی دوست داشتم بدونین گاهی یه جمله میشه یه کتاب و همون کتاب میشه بهانه روضه کل عمر آدم برای یکی از جذاب ترین و مظلوم ترین و بسیار کریم و مهربان ترین امامی که ... آه یا حسن 😭😭 @Mohamadrezahadadpour
۱۰ روز میری کربلا ۳۵۵ روز دلت تنگه!😭 بخاطر همینه که میگن هیچ جای دنیا برای آدم کربلا نمیشه ... 🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/A_karimi_67
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اے کاش حرم بودم ومهمان توبودم مهمان تو وسفره احسان توبودم یڪ پنجره فولاد دلم تنگ توآقاست اے کاش که زوارخراسان تو بودم😔 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/A_karimi_67
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خلوتکده مستان
یک پنجره فولاد دلم تنگ توآقاست ای کاش که زوارخراسان تو بودم @A_karimi_67