eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
82 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ پیامبر اکرم ، کانون رحمت و محبت(2) رحمت واسعه پيامبر (ص) در رفتار سراسر ملايمت آن حضرت تجلّى داشت. على (ع) در توصيف آن مظهر رحمت و محبت حق فرمود : 💎«كَانَ أَلْيَنَهُمْ عَرِيكَةً.» تاریخ المدینة المنوّرة ، ابن شَبَّة ، ج ۲ ، ص ۶۰۵ 💎پيامبر نرمخوترين مردمان بود. آن كه اهل رحمت است، اهل ملايمت و عطوفت است و راهبری و مديريت پيامبر بر اين ويژگى ها استوار بود. پيامبرِ رحمت و محبت، مسلمانان را نيز به همين صفت كمالى مى خواند، چنان كه علّامه حلّى در رساله سعديه از آن حضرت نقل كرده است كه فرمود : 📚مستدرک الوسائل ، نوری طبرسی ، ج ۹ ، ص ۵۴ 💎سوگند به آن كه جانم در دست اوست رحمت خدا جز افراد مهربان را در بر نمى گيرد. اصحاب گفتند: اى رسول خدا، ما همه مهربانيم. فرمود: مقصود كسانى نيستند كه فقط نسبت به خود و خانواده شان مهربانند و عطوفت دارند بلكه مقصود كسانى اند كه نسبت به همه مسلمانان مهربانند؛ و فرمود: خداى متعال فرموده است: 💎اگر خواهان مهربانى و بخشايش من هستيد پس نسبت به همه مهربان باشيد و عطوفت بورزيد. آنان كه صفت رحمت را در خود جلوه گر مى كنند مورد رحمت خدا واقع مى شوند و پيامبر اكرم (ص) فرمود : 💎خداى رحمان بر مهربانان مهربانى مى كند؛ پس بر آنان كه در زمين اند مهربانى كنيد تا آنان كه در آسمان اند بر شما رحمت آورند . 📚سنن الترمذی ، ج ۴ ، ص ۲۸۵ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴
۱۷ مهر ۱۴۰۰
✅ میدانید ماجرای شعر مشهور '' با آل علی هر که در افتاد ور افتاد '' چیست و این اثر از چه کسی هست؟ این شعر را سید اشرف الدین حسینی ( مدیر نشریه نسیم شمال) خطاب به نیکلای اول سزار یا تزار روسیه سرود... بعد از اینکه نیکلای فرمان داد که حرم مطهر رضوی (ع) گلوله باران شود وگفت حرم را زیرورو میکنم تا ببینم چه کسی جلوم را میگیره....بحالت مستی توهین میکرد . دین و مذهب مارو نشون گرفت. اما همان شب بطور نامحسوس و بطور معجزه اسایی که هیچ پزشکی علتش را نفهید به درک واصل شد صبح که منتظر دستورش بودن با جنازه...… روبرو شدن. اکثریت فرماندهان یا جنون گرفتن یا فرار کردن بعضیها هم بقدرت اهل بیت سلام الله علیها پی برده و متاثر شدن..در همان روز بطور نا باورانه طبع شعر اقا سید اشرف الدین شعله ور میشه... شعر کامل را بدین ترتیب سرودن.. 💠▪️💠▪️💠▪️💠▪️💠 دیشب به سرم باز هوای دگـر افتـاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضریـح شه والا گهر افتاد این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد: با آل علی هرکه درافتـاد، ورافتاد این قبر غریبُ الغُـرَبا، خسرو طوس است این قبر مُعین الضعفا، شمس شموس است خاک در او ملجأ ارواح و نفـوس است باید ز ره صدق بر این خاک درافتاد با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد حـوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل ملَک از نور، طبق‌ها همه بر کف شاهـان به ادب در حرمش گشته مشرف اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد با آل علی هر که درافتاد، ورافتاد اولاد علی شافع یوم عرصاتند دارای مقامات رفیـعُ الدرجاتند در روز قیامت همـه اسباب نجاتند ای وای بر آن کس که به این آل درافتاد با آل علـی هـرکه درافتاد، ورافتاد کام و دهن از نام علی یافت حـلاوت گل در چمن از نام علی یافت طراوت هر کس که به این سلسله بنمود عداوت در روز جزا جایگهش در سقر افتاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد هرکس که به این سلسله پاک جفا کرد بد کرد و نفهمید وغلط کرد و خطا کـرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه‌ها کرد آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد ‌ای قبله هفتم که تویی مظهر یاهو ای حجت هشتم که تویی ضامن آهو ما جمله نمـودیم به سوی حرمت رو از عشق تو در قلب و دل ما شرر افتاد با آل علی هرکه درافتاد، ورافتاد... التماس دعا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
۱۷ مهر ۱۴۰۰
*🛑👌وَلَا تَلْمِزُوا:* به دیگران طعنه نزنید و از آنها عیب جویی نکنید. *🛑👌وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب:* لقب‌های زشت و ناپسند بر یکدیگر مگذارید و از اینکه یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند صدا بزنید، شدیداً اجتناب کنید. *🛑👌اِجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ:* از بسیاری از گمانها دوری کنید، همچنین از گمان بد در مورد دیگران به شدت خودداری کنید. *🛑👌وَلَا تَجَسَّسُوا:* اهل جاسوسی و پرده دری نباشید و در کار و زندگی دیگران سرک نکشید. *🛑👌وَلَا يَغْتَب:* اهل غیبت پشت دیگران نباشید و جلساتی را که در آن غیبت کسی می شود، ترک کنید. 🛑🌹این سفارشات در سوره مبارکه حجرات آمده و برخی از رهنمودهای الهی در تعامل با سایر انسانها را به اختصار بیان فرموده است. 💐💐💐💐💐💐 سلام صبح بخیر و روزتون پر خیر و برکت همراه با سلامتی و عاقبت بخیر ی💐💐💐💐💐💐
۱۸ مهر ۱۴۰۰
:: دیروز از هر چه بود گذشتیم امروز از هر چه بودیم گذشتیم آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد آنجا بر درب اتاقمان مینوشتیم : یا حسین فرماندهی از آن توست الان مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم آزادمان کن تا اسیر نگردیم...🇮🇷🇮🇷 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
۱۸ مهر ۱۴۰۰
‍ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌸 دستورالعمل مرحوم سید علی قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی:🌸 ✅علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم قاضی هستند ، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که : در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ 📌 سید علی قاضی در جواب فرمودند:📌 🌟 ”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی ، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:🌟 💎 «اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ»“. إ ن شاء الله گشایش یابد. ✅ علاّمه انصاری فرمودند:من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل می کردم و نتیجه می گرفتم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
۱۸ مهر ۱۴۰۰
✨﷽✨ ✍رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربده‌کش‌های تهران بود،اما عاشق امام حسین علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. ✨﷽✨ ✍رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربده‌کش‌های تهران بود،اما عاشق امام حسین علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. •┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
۱۸ مهر ۱۴۰۰
مروری بر اتفاقات تلخ بعد از رحلت پیامبر( ص) 🔻وقایع مهم روزهای اول و دوم ربیع الاول سال ۱۱ هجری - پس از تدفین پیکر مطهر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله امیرالمؤمنین به سفارش آن حضرت به امر مهم جمع‌آوری قرآن دست یازیده‌اند؛ - آغاز تحصن گروهی از صحابه در خانه زهرای اطهر سلام الله علیها به نشانه اعتراض به غصب خلافت؛ - اولین هجوم مقدماتی؛ - دومین هجوم مقدماتی؛ و گویا در همین هجوم است که حضرت صدیقه علیها‌السلام به پشت در آمده و با اشاره به اهل سقیفه را به و متهم می‌کنند و می‌فرمایند: «قومی را به بدکاری شما ندیدم.» - امیرالمؤمنین با حضور در آستانه در می‌فرمایند تا قرآن را جمع آوری نکنند از منزل خارج نخواهند شد.
۱۸ مهر ۱۴۰۰
مروری بر اتفاقات تلخ بعد از رحلت پیامبر( ص) 🔻وقایع روز جمعه سوم ربیع الاول سال ۱۱هجری - امروز سومین و آخرین روزی است که امیرمومنان علیه السلام به جمع‌آوری قرآن مشغولند؛ - اولین نمازجمعه به امامت ابوبکر! - هجوم سوم به بیت وحی که منجر به شکستن تحصن می‌شود و از تمامی تحصن کنندگان گرفته می‌شود؛ در این هجوم است که زبیر با شمشیر خارج می‌شود و به فرمان عده‌ای بر سر او می‌ریزند و شمشیر وی را با کوبیدن به سنگ می‌شکنند. - با توجه به تهدید صدیقه کبری سلام الله علیها به نفرین، اقدام بیشتری برای اخذ از امیرمومنان انجام نمی‌شود. - اولین شب یاری طلبی اهل بیت علیهم السلام از مهاجرین و انصار - سقیفه‌گران علاوه بر استفاده از زور و شمشیر؛ در بُعد فرهنگی نیز تبلیغات شدیدی را آغاز می‌کنند! ادامه دارد۰۰۰۰۰۰۰۰
۱۸ مهر ۱۴۰۰
🔆 شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کفت بیرون کند 🔹ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ بیمار ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯی ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ. 🔸ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ. 🔹ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان، برگه تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩند تا هزینه جراحی را بپردازد. 🔸پیرﻣﺮﺩ همین که برگه را گرفت؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ. ﺑﻪ ﺍﻭ گفتند که ﻣﺎ می‌توانیم ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ می‌کرد. 🔹ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ گفتند: می‌توانیم ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ. 🔸ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪند و از او پرسیدند: ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؟ نمی‌توانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ؟ 🔹ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ چیزی که مرا به گریه می‌اندازد این است ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ. 🔰ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ‌ﭼﯿﺰﯼ نمی‌خوﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم. 🔻ﻭﻟﯽ ما ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ نمی‌دﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به‌جا نمی‌آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱۸ مهر ۱۴۰۰
☘ 📖 | از سری قصه‌های "بمب های صوتی ظریف" که با ظرافت منتشر میشوند‼️ 🍃🌹🍃 🔻 تابحال شاگردی به این تنبلی دیده بودین که طرف بعد از ۸ سال متوجه شده اونی که در چند بند برجام اومده "تعلیق" تحریما بوده نه "لغو" تحریما‼️ 🔹 جالب اینجاست هر کی هم بهش میگفت: آقا اونی که در از بعضی بندهای برجام نوشته شده "تعلیق" است نه "لغو"، باز هم در اوج پرروئی نجومی، چنین جواب میداد: شما دلواپسان اشتباه میکنید؛ اگه اونی که من نوشتم (بنابر ادعای بعضی) و دیدم و با کمال افتخار امضاء کردم؛ "لغو" هست و نه "تعلیق" 🤨 ❌ آدم به این فرد چی بگه 🤔 چی نگه 🙄.... 🔸 حتی برفرض که چنین شخصی محاکمه شود و تاوان این اعمال سهل انگارانه یا خیانتکارانه ش رو ببینه، باز هم دل انسان آروم نمیشه!!، آخه مگه این همه حماقت و نادانی(فعلا بیخیال نفوذ و خیانت!!!) قابل فراموشی است⁉️ 🔺 خلاصه القصه: مگه میشه⁉️من که باورم نمیشه؟؟ مگه داریم⁉️ ابوموسی اشعری!! از قبرت سر بر آر و ببین چه خبره⁉️ عجب وارثان خلفی داری 😏 🖌مش قنبر
۱۸ مهر ۱۴۰۰
🔴 بدتر از بنی صدر !! 🔹بنی صدر مُرد. خیانت کرد ، رسوا شد ، فرار کرد و در غربت مُرد. 🔹اما بودند و هستند خائنانی بدتر از بنی صدر که از تجربه او سوء استفاده کردند و خیانت کردند ولی فرار نکردند و در همین مملکت با پررویی و وقاحت تمام ، قیافه حق به جانب گرفتند و به ریش همه ما خندیدند ... ✍"قاسم اکبری" ‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎
۱۸ مهر ۱۴۰۰
✨﷽✨ 🌼واجب یا مستحب ✍️عراقی‌ها تصمیم گرفتند ما را به زیارت حرم حضرت علی و امام حسین علیهم السلام ببرند، اما وقتی نوبت به اردوگاه ما رسید کسی حاضر نشد در زیر پرچم صدام به زیارت برود. ما می‌گفتیم اگر ما را به زیارت می‌برید، چرا در شب عاشورا، دو ماه پیش، با ما آن طور رفتار کردید؟ عراقی‌ها جواب می‌دادند که آن روز دستور داشتیم شما را بزنیم و امروز هم دستور رسیده که به هر طور ممکن شما را به زیارت ببریم، اما کسی به حرف بعثی‌ها گوش نداد و همه متحد القول شدیم که زیر پرچم صدام به زیارت نرویم، زیرا آنها می‌خواستند از این ماجرا علیه اسلام و انقلاب سوء استفاده کنند. دلیل دیگر این بود که گروهی را که قبل از ما به زیارت برده بودند به آنها اجازه نداده بودند نماز صبحشان را بخوانند. این مسئله برای ما خیلی سخت بود و با این که یک عمر انتظار زیارت قبر ابا عبدالله الحسین علیه السلام را داشتیم اما نتوانستیم برای یک امر مستحب (زیارت)، یک امر واجب (نماز) را کنار بگذاریم. بعد از این اتفاق، نگهبانانِ بعثی ما را بیش از یک ماه مورد ضرب و شتم قرار دادند و بیش از دویست نفر از دوستانمان را عریان کردند و پس از کتک‌کاری و شکنجه، به ارودگاهی دیگر انتقال دادند و ما تا مدتی از آن ها بی خبر بودیم. 📚 نماز در اسارت، ص ۳۱ ـ ۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱۸ مهر ۱۴۰۰