eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
83 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌸 دستورالعمل مرحوم سید علی قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی:🌸 ✅علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم قاضی هستند ، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که : در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ 📌 سید علی قاضی در جواب فرمودند:📌 🌟 ”پس از پنج مرتبه صلوات و آیة الکرسی ، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:🌟 💎 «اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ»“. إ ن شاء الله گشایش یابد. ✅ علاّمه انصاری فرمودند:من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل می کردم و نتیجه می گرفتم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
✨﷽✨ ✍رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربده‌کش‌های تهران بود،اما عاشق امام حسین علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. ✨﷽✨ ✍رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربده‌کش‌های تهران بود،اما عاشق امام حسین علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. •┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
مروری بر اتفاقات تلخ بعد از رحلت پیامبر( ص) 🔻وقایع مهم روزهای اول و دوم ربیع الاول سال ۱۱ هجری - پس از تدفین پیکر مطهر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله امیرالمؤمنین به سفارش آن حضرت به امر مهم جمع‌آوری قرآن دست یازیده‌اند؛ - آغاز تحصن گروهی از صحابه در خانه زهرای اطهر سلام الله علیها به نشانه اعتراض به غصب خلافت؛ - اولین هجوم مقدماتی؛ - دومین هجوم مقدماتی؛ و گویا در همین هجوم است که حضرت صدیقه علیها‌السلام به پشت در آمده و با اشاره به اهل سقیفه را به و متهم می‌کنند و می‌فرمایند: «قومی را به بدکاری شما ندیدم.» - امیرالمؤمنین با حضور در آستانه در می‌فرمایند تا قرآن را جمع آوری نکنند از منزل خارج نخواهند شد.
مروری بر اتفاقات تلخ بعد از رحلت پیامبر( ص) 🔻وقایع روز جمعه سوم ربیع الاول سال ۱۱هجری - امروز سومین و آخرین روزی است که امیرمومنان علیه السلام به جمع‌آوری قرآن مشغولند؛ - اولین نمازجمعه به امامت ابوبکر! - هجوم سوم به بیت وحی که منجر به شکستن تحصن می‌شود و از تمامی تحصن کنندگان گرفته می‌شود؛ در این هجوم است که زبیر با شمشیر خارج می‌شود و به فرمان عده‌ای بر سر او می‌ریزند و شمشیر وی را با کوبیدن به سنگ می‌شکنند. - با توجه به تهدید صدیقه کبری سلام الله علیها به نفرین، اقدام بیشتری برای اخذ از امیرمومنان انجام نمی‌شود. - اولین شب یاری طلبی اهل بیت علیهم السلام از مهاجرین و انصار - سقیفه‌گران علاوه بر استفاده از زور و شمشیر؛ در بُعد فرهنگی نیز تبلیغات شدیدی را آغاز می‌کنند! ادامه دارد۰۰۰۰۰۰۰۰
🔆 شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کفت بیرون کند 🔹ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ بیمار ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯی ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ. 🔸ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ. 🔹ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان، برگه تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩند تا هزینه جراحی را بپردازد. 🔸پیرﻣﺮﺩ همین که برگه را گرفت؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ. ﺑﻪ ﺍﻭ گفتند که ﻣﺎ می‌توانیم ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ می‌کرد. 🔹ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ گفتند: می‌توانیم ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ‌ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ. 🔸ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪند و از او پرسیدند: ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ؟ نمی‌توانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ؟ 🔹ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ چیزی که مرا به گریه می‌اندازد این است ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ. 🔰ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ‌ﭼﯿﺰﯼ نمی‌خوﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم. 🔻ﻭﻟﯽ ما ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ نمی‌دﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به‌جا نمی‌آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☘ 📖 | از سری قصه‌های "بمب های صوتی ظریف" که با ظرافت منتشر میشوند‼️ 🍃🌹🍃 🔻 تابحال شاگردی به این تنبلی دیده بودین که طرف بعد از ۸ سال متوجه شده اونی که در چند بند برجام اومده "تعلیق" تحریما بوده نه "لغو" تحریما‼️ 🔹 جالب اینجاست هر کی هم بهش میگفت: آقا اونی که در از بعضی بندهای برجام نوشته شده "تعلیق" است نه "لغو"، باز هم در اوج پرروئی نجومی، چنین جواب میداد: شما دلواپسان اشتباه میکنید؛ اگه اونی که من نوشتم (بنابر ادعای بعضی) و دیدم و با کمال افتخار امضاء کردم؛ "لغو" هست و نه "تعلیق" 🤨 ❌ آدم به این فرد چی بگه 🤔 چی نگه 🙄.... 🔸 حتی برفرض که چنین شخصی محاکمه شود و تاوان این اعمال سهل انگارانه یا خیانتکارانه ش رو ببینه، باز هم دل انسان آروم نمیشه!!، آخه مگه این همه حماقت و نادانی(فعلا بیخیال نفوذ و خیانت!!!) قابل فراموشی است⁉️ 🔺 خلاصه القصه: مگه میشه⁉️من که باورم نمیشه؟؟ مگه داریم⁉️ ابوموسی اشعری!! از قبرت سر بر آر و ببین چه خبره⁉️ عجب وارثان خلفی داری 😏 🖌مش قنبر
🔴 بدتر از بنی صدر !! 🔹بنی صدر مُرد. خیانت کرد ، رسوا شد ، فرار کرد و در غربت مُرد. 🔹اما بودند و هستند خائنانی بدتر از بنی صدر که از تجربه او سوء استفاده کردند و خیانت کردند ولی فرار نکردند و در همین مملکت با پررویی و وقاحت تمام ، قیافه حق به جانب گرفتند و به ریش همه ما خندیدند ... ✍"قاسم اکبری" ‎‎‌‌‎‎‌‍‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎
✨﷽✨ 🌼واجب یا مستحب ✍️عراقی‌ها تصمیم گرفتند ما را به زیارت حرم حضرت علی و امام حسین علیهم السلام ببرند، اما وقتی نوبت به اردوگاه ما رسید کسی حاضر نشد در زیر پرچم صدام به زیارت برود. ما می‌گفتیم اگر ما را به زیارت می‌برید، چرا در شب عاشورا، دو ماه پیش، با ما آن طور رفتار کردید؟ عراقی‌ها جواب می‌دادند که آن روز دستور داشتیم شما را بزنیم و امروز هم دستور رسیده که به هر طور ممکن شما را به زیارت ببریم، اما کسی به حرف بعثی‌ها گوش نداد و همه متحد القول شدیم که زیر پرچم صدام به زیارت نرویم، زیرا آنها می‌خواستند از این ماجرا علیه اسلام و انقلاب سوء استفاده کنند. دلیل دیگر این بود که گروهی را که قبل از ما به زیارت برده بودند به آنها اجازه نداده بودند نماز صبحشان را بخوانند. این مسئله برای ما خیلی سخت بود و با این که یک عمر انتظار زیارت قبر ابا عبدالله الحسین علیه السلام را داشتیم اما نتوانستیم برای یک امر مستحب (زیارت)، یک امر واجب (نماز) را کنار بگذاریم. بعد از این اتفاق، نگهبانانِ بعثی ما را بیش از یک ماه مورد ضرب و شتم قرار دادند و بیش از دویست نفر از دوستانمان را عریان کردند و پس از کتک‌کاری و شکنجه، به ارودگاهی دیگر انتقال دادند و ما تا مدتی از آن ها بی خبر بودیم. 📚 نماز در اسارت، ص ۳۱ ـ ۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ 💠 سخنان حکمت آموز ✍اباذر می‌گوید: به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله عرض کردم به من سفارشی فرمایید، حضرت فرمودند: تو را سفارش میکنم پرهیزگار باش، پرهیزگاری سرآمد تمام کارهای نیک است. ➖عرض کردم: یا رسول الله افزون فرمایید. فرمودند: به پایین دست خود نگاه کن، به بالا دست خود ننگر، زیرا در این صورت در تنگنای نعمت قرار نمی گیری. ➖ یا رسول الله! اضافه فرمایید. پیوند با خویشاوندان کن، اگرچه آنان قطع صله ی رحم کنند. ➖ یا رسول الله بیشتر فرمایید. تهی دستان و همنشینی با آنان را دوست بدار. ➖اضافه فرمائید. حق را بگو اگرچه تلخ باشد. ➖یا رسول الله افزون فرمایید. درراه خدا از سرزنش کننده هراس نداشته باش. 🔹سپس فرمودند: آدمى را همين عيب بس كه در او سه خصلت باشد: 1⃣ عیب‌های مردم را بشناسد و از عیب خود بی خبر باشد. 2⃣ برای مردم بد بداند، عیبی را که در خودش باشد. 3⃣ همنشین خویش را بی جهت آزار دهد. 📚 بحار ج 77، ص 75. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌸صفات والاى پرهيزکاران ❤️فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ، مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ، وَ مَلْبَسُهُمُ الاِقْتِصَادُ، وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ 💎 پرهيزکاران در اين دنيا صاحب فضايلى هستند: گفتارشان راست، لباسشان ميانه روى و راه رفتنشان تواضع و فروتنى است» 📘 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍🌺 چقدر این جمله زیباست انسانهای ناپخته همیشه میخواهند که در مشاجرت پیروز شوند.... حتی اگه به قیمت از دست دادن «رابطه» باشد.... اما انسانهای عاقل درک مکنند که گاهی بهتر است در مشاجره ای ببازند ٬ تادر رابطه ای که برایشان باارزش تراست« پیروز» شوند..‌. هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد؛ مگر به «فهم وشعور» ؛ مگر به «درک و ادب» ؛ آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران ازبالا نگاه کند وآن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده بگیرد واو را بلند کند ! واین قدرت تونیست ؛ این انسانیت است...!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍁🍁
✨در وضو چه اسراری نهفته است؟ 🕊پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرمایند : شستن صورت ها و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد. ◆ شستن صورت در وضو، یعنی خدایا! هر گناهی که با این صورت انجام دادم، آن را شست وشو می کنم تا با صورت پاک به جانب تو بایستم و عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم. ◆ شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه دست شستم و به واسطه گناهانی که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم. ◆ مسح سر در وضو، یعنی خدایا! از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام، سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم. ◆ مسح پا، یعنی خدایا! من از رفتن به مکان زشت پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام، تطهیر می کنم. 📚 من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۰۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•