eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
83 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌟💫🌟💫🌟💫 💠برکت قربانی💠 🌟پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: 💎هر کس خانه اى مى سازد، گوسفند چاقى قربانى کند و گوشت آن را به بینوایان دهد. سپس بگوید: پروردگارا! جن و انس سرکش و شیاطین را از من دور کن و خانه هایمان را براى ما مبارک گردان. اگر چنین کاری انجام دهد، درخواستی که دارد برآورده می شود. 📚 الکافی/ج6 /ص299 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔴باغ دنیـــا 🌷 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:اینجا باغی است که هر کس می‌آید می‌تواند از میوه‌ آن بچیند و بخورد، امّا از بردن خبری نیست. اگر درون قبر یک ریال همراهت باشد، قبر را نبش می‌کنند و آن را در می‌آورند. اگر یک انگشتر دستت باشد آن را در می‌آورند. از این باغ هیچ چیز را نمی‌شود بیرون بُرد. در باغ نمی‌توانستی کول کنی و ببری. تا درون باغ هستی می‌خوری و می‌خورانی. بهره‌ آخرتت هم آن اقبالی است که به جهان دیگر داری. پس اگر کم داد با صاحب باغ دعوا نمی‌کنی. اگر هم زیاد داد دعوا نمی‌کنی. با باغدار نمی‌گویی چرا اینچنین نمی‌کنی، چرا چنان نکردی، این گل‌ها چیست؟ این میوه‌ها چیست؟ ایراد نمی‌گیری، می‌خوری و در باغ راه می‌روی. 📚 کتاب طوبی محبّت جلد دوم - ص 24 ‌ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔆آيه اى كه مسيحى را مسلمان كرد 🍃زكريا پسر ابراهيم مى گويد: من مسيحى بودم و مسلمان شدم . سپس جهت مراسم حج به سوى مكه حركت كردم . در آنجا محضر امام صادق عليه السلام رسيدم ، عرض كردم : 🍃- من مسيحى بودم و مسلمان شده ام . فرمود: - از اسلام چه ديدى كه به خاطر آن مسلمان شدى ؟ - اين آيه موجب هدايت من گرديد كه خداوند به پيامبر مى فرمايد: ((ما كنت تدرى ماالكتاب و لا الايمان و لكن جعلناه نورا نهدى به من نشاء)) 🍃از مضمون اين آيه دريافتم ، اسلام دين كاملى است و از كسى كه هيچ نوع مكتب و مدرسه اى نديده ، چنين سخنانى ممكن نيست و بنابراين بايد به محمد صلى الله عليه و آله وسلم ، وحى شده است . حضرت فرمود: 🍃- به راستى خدا تو را هدايت كرده . بعد، سه مرتبه گفتند: - ((اللهم اهده )) خدايا! او را به راه ايمان هدايت فرما! سپس فرمودند: - پسر خان ! هر چه مى خواهى سؤ ال كن ! گفتم : 🍃- پدر مادر و خانواده ام همه نصرانى هستند و مادرم كور است ، آيا من كه مسلمان شده ام و با آنان زندگى مى كنم ، مى توانم در ظرف هايشان غذا بخورم ؟ فرمودند: - آنان گوشت خوك مى خورند؟ گفتم : - نه حتى دست به آن نمى زنند. فرمودند: - با آنان باش ! مانعى ندارد. 🍃آن گاه تاءكيد نمودند نسبت به مادرت - بخصوص - خيلى مهربانى كن و اگر مرد او را به ديگرى واگذار مكن (خودت او را كفن و دفن كن ) و به هيچ كس مگو كه پيش من آمده اى ، تا به خواست خدا در منى نزد من بيايى . در منى خدمتشان رسيدم ، مردم مانند بچه هاى مكتب ، دور او را گرفته بودند و سؤ ال مى كردند! وقتى به كوفه بازگشتم ، با مادرم بسيار مهربانى كردم ، به او غذا مى دادم و لباس و سرش را مى شستم . روزى مادرم گفت : 🍃پسر جان ! تو در موقعى كه به دين ما بودى اين طور با من مهربانى نمى كردى ، اكنون چه سبب شده كه اين گونه با من رفتار مى كنى ؟ گفتم : 🍃- من مسلمان شده ام و مردى از فرزندان يكى از پيامبران خدا مرا به خوشرفتارى با مادر دستور داده است . گفت : - نه ! او پسر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است . 🍃- مادرم گفت : خود او بايد پيامبر باشد، زيرا چنين سفارش هايى (در مورد احترام به مادر) روش خاص انبياست . 🍃- نه مادر! بعد از پيغمبر ما پيغمبرى نخواهد آمد و او پسر پيغمبر است . - دين تو بهترين اديان است ، آن را بر من عرضه كن ! 🍃من هم شهادتين را به او آموختم و او نيز مسلمان شد و نماز خواندن را نيز ياد گرفت و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند. بعد از مدتى مادرم مريض شد، رو به من گفت : 🍃- نور ديده ! آنچه به من آموختى تكرار كن ! من شهادتين را برايش گفتم . شهادتين را گفت و در دم از دنيا رفت . صبحگاه ، مسلمانان او را غسل دادند و من بر او نماز خواندم و در قبرش ‍ گذاشتم . 📚بحارالانوار، ج۱ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
انسان شناسی ۲۲۴.mp3
10.55M
●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ 💢 چرا من باید وقت بذارم و اهل بیت علیهم‌السلام رو بشناسم، و از این سخت‌تر، حتماً دوستشون داشته باشم؟ 💢 حالا دوست داشتن یه طرف، چرا من باید سبک زندگی‌ام رو از اهل بیت علیهم‌السلام، که دهها قرن قبل از زمان ما می‌زیستند، دریافت کنم؟ 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 در زندگی مردم شَر نندازیم! دختری درسش را میخواند و سر کار میرود، فامیلی او را در مهمانی می‌بیند میگوید "شوهر نکردی؟ میتُرشیا!" حرفش را میزند و میرود ولی روح و روان دختر را به هم میریزد. زنی بچه‌ دار شد، دوستش گفت "برای تولد بچه،‌ شوهرت برات هیچی نخرید؟ یعنی براش هیچ ارزشی نداری؟" بمب را انداخت و رفت. ظهر که شوهر به خانه آمد کار به دعوا کشید و تمام! جوانی از رفیقش پرسید "کجا کار می‌کنی؟ ماهانه چند می‌گیری؟ صاحبکار قدر تو رو نمیدونه!" از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! پدری در نهایت خوشبختیست؛ یکی میگوید "پسرت چرا بهت سر نمی‌زند؟ یعنی برات وقت نمیگذاره؟" با این حرف صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند! این است سخن گفتن به زبان شیطان؛ در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم: "چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور زندگی می‌کنی؟" ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم! مفسد و شرور نباشیم👌 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🔆انفاق نان بدون نمك   🍂معلى بن خيس مى گويد: در يكى از شب هاى بارانى ، امام صادق عليه السلام از تاريكى شب استفاده كردند و تنها از منزل بيرون آمده ، به طرف ((ظله بنى ساعده ))(54) حركت كردند. من هم با كمى فاصله آهسته به دنبال امام روان شدم . ناگاه ! متوجه شدم چيزى از دوش امام به زمين افتاد. در آن لحظه ، آهسته صداى امام را شنيدم كه فرمود: ((خدايا! آنچه را كه بر زمين افتاد به من بازگردان .)) جلو رفتم و سلام كردم . امام از صدايم ، مرا شناخت و فرمود: 🍁- معلى تو هستى ؟ - بلى معلى هستم . فدايت شوم ! من پس از آنكه پاسخ امام عليه السلام را دادم ، دقت كردم تا ببينم چه چيز بود كه به زمين افتاد. ديدم مقدارى نان بر روى زمين ريخته است . امام عليه السلام فرمود: - معلى نانها را از روى زمين جمع كن و به من بده ! 🍁من آنها را جمع كردم و به امام دادم . كيسه بزرگى پر از نان بود طورى كه يك نفر به سختى مى توانست آن را به دوش بكشد. معلى مى گويد: عرض كردم : اجازه بده اين كيسه را به دوش بگيرم . فرمود: نه ! خودم به اين كار از تو سزاوارترم ، ولى همراه من بيا. 🍁امام كيسه نان را به دوش كشيد و راه افتاديم ، تا به ظله بنى ساعده رسيديم . گروهى از فقرا و بيچارگان كه منزل و مسكن نداشتند در آنجا خوابيده بودند حتى يك نفر هم بيدار نبود. حضرت در بالين هر كدام از آنها يك يا دو قرص نان گذاشت به طوريكه حتى يك نفر هم باقى نماند. 🍁سپس برگشتيم ، عرض كردم : فدايت شوم ! اينان كه تو در اين شب برايشان نان آوردى ، آيا شيعه هستند و امامت شما را قبول دارند؟ 🍁امام عليه السلام فرمود: - نه ! ايشان معتقد به امامت من نيستند؛ اگر از شيعيان ما بودند بيشتر از اين رسيدگى مى كردم ! 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫 🌺 دعا در این ماه شعبان سهم تعیین‌ کننده‌ ای دارد! 🌸 دعا جزء قضا و قدَر است در قبال قضا و قدر نیست؛ آنچه که در روایات ما آمده که دعا در متن قضا و قدَر قرار دارد بیگانه نیست، جلوی قضا و قدَر را نمی ‌گیرد، خودش جزء قضا و قدر هست، اگر جلوی قضا را می ‌گیرد این یک قضای نسبی است نه قضای مطلق. بخشی از قضاها در خارج دعا است، بخشی از قضاها در حوزه دعا انجام می ‌گیرد 🌼 دعا در قبال قانون علیت نیست، بلکه خودش در ردیف علل قرار می‌ گیرد. 🌻 دعا خودش است اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ اهل دعا نباشد مذموم است یک نحوه استکباری است، یک نحوه خودخواهی است که ﴿إِنَّ الَّذینَ یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین﴾ ❗️ گفتند کسی که دست او به دعا برنمی‌آید، لب او به دعا نمی‌جنبد، قلب او به دعا نمی ‌تپد، او خوی استکباری دارد. 🤲 در بارگاه ذات أقدس الهی با دست لرزان و قلب تپنده عرض کنیم «یا رب العالمین إدفع عنّا کل بلاء»! 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📌 ۲۲ اسفند ماه روز بزرگداشت مقام شهدا 🔹️ به یاد سرهای به سامان عشق رسیده و از تن عافیت دل بریده؛ ◇ به یاد قطرات خون دلمه بسته بر لب های تسبیح گویان عارف؛ ◇ به یاد دسته پلاک های جامانده از همسفرانی که در گمنامی، به ملکوت «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» رسیده اند؛ ◇ به یاد پوتین های خاک خورده و پاهای سالک راه حق شده، کمرهای خمیده در پشت خاکریزهای عاشقی و چشم های تا ابد محو تماشای جلال و عظمت آستان بندگی؛ ◇ به یاد شما شقایق سیرتان، در آستانه راه حیات ایستاده ایم و چشم داریم تا کاروان سبز و سرخ شهادت، خیابان های خسته و زمستان زده شهرمان را به برکت قدومتان، میزبان بهار کنند. ◇ راه شهیدان ادامه دارد... 🔺️ ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا گرامی باد 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🔆پابرهنه در ميان آتش ! 🌾ماءمون رقى نقل مى كند: روزى خدمت امام صادق عليه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام كرده ، نشست . آن گاه عرض كرد: 🌾- يابن رسول الله ، امامت حق شماست زيرا شما خانواده راءفت و رحمتيد، از چه رو براى گرفتن حق قيام نمى كنيد، در حالى كه يكصدهزار تن از پيروانتان با شمشيرهاى بران حاضرند در كنار شما با دشمنان بجنگند! امام فرمود: - اى خراسانى ! بنشين تا حقيقت بر تو آشكار شود. 🌾به كنيزى دستور دادند، تنور را آتش كند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طورى كه شعله هاى آن ، قسمت بالاى تنور را سفيد كرد. به سهل فرمود: - اى خراسانى ! برخيز و در ميان اين تنور بنشين ! خراسانى شروع به عذر خواهى كرد و گفت : - يابن رسول الله ! مرا به آتش نسوزان و از اين حقير بگذر! 🌾امام فرمود: - ناراحت نباش ! تو را بخشيدم . در همين هنگام ، هارون مكى ، در حالى كه نعلين خود را به دست گرفته بود، با پاى برهنه وارد شد و سلام كرد. امام پاسخ سلام او را داد و فرمود: - نعلين را بيانداز و در تنور بنشين ! هارون نعلينش را انداخت و بى درنگ داخل تنور شد! 🌾امام با خراسانى شروع به صحبت كرد و از اوضاع بازار و خصوصيات خراسان چنان سخن مى گفت كه گويا سال هاى دراز در آنجا بوده اند. سپس از سهل خواستند تا ببيند وضع تنور چگونه است . سهل مى گويد، بر سر تنور كه رسيدم ، ديدم هارون در ميان خرمن آتش دو زانو نشسته است . همين كه مرا ديد، از تنور بيرون آمد و به ما سلام كرد. امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر از اينان پيدا مى شود؟ عرض كرد: 🌾- به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود. آن جناب نيز فرمودند: آرى ! به خدا سوگند! يك نفر هم پيدا نمى شود. اگر پنج نفر همدست و همداستان اين مرد يافت مى شد، ما قيام مى كرديم . 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
23.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 سرود سلام یا زهرا با ریتم سلام فرمانده . در مورد عفاف و حجابه . خیلی قشنگههه😍😍حتمااا ببینید 💐💐💐💐💐💐💐
✍️ ازعلامه جعفری ره . روزی طلبه فلسفه‌خوانی نزد من آمد تا برخی سوال بپرسد. ديدم جوان مستعدی است كه استاد خوبی نداشته است. . 🔸ذهن نقاد و سوالات بديعی داشت كه بی‌پاسخ مانده بود. پاسخ‌ها را كه می‌شنيد، مثل تشنه‌ای بود كه آب خنکی يافته باشد. . 🔸خواهش كرد برايش درسی بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. . 🔸چندی كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتی يافته بودم كه برايش خطر داشت. . 🔸هرچه كردم، اين حالت در او كاسته نشد. می‌دانستم اين شيفتگی، به استقلال فكرش صدمه می‌زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قربانی استقلال ضميرش كنم. . 🔸روزی كه قرار بود برای درس بيايد، در خانه را نيمه‌باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازی و حركات كودكانه كردم. . 🔸ديدمش كه سر ساعت آمد. از كنار در، دقايقی با شگفتی مرا نگريست. با هيجان، بازی را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بی يک كلمه، رفت كه رفت. . 🔸اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفری با آن همه خدمات فكری و فرهنگی به اسلام، گفت: برای آخرتم به معدودی از اعمالم، اميد دارم. يكی همين دوچرخه‌بازی آن روز است! . 🌹 شادی روح مطهر مرحوم علامه جعفری صلواتی قرائت بفرمایید 🌹 . ‎‎‌‌‎‎•https://eitaa.com/darolsadeghiyon https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺 ❤️امام زمان را خیلی دوست دارم ، می خواهم بدانم او چقدر مرا دوست دارد ؟ «محبت» واژه اي زيبا است و ابراز محبت، بين دو محبوب پيوند عاطفي عميق بين آنها برقرار مي كند. محبت يك ويژگي اخلاقي دو سويه است كه از چشمه سار عشق دروني مي جوشد. محبت امام زمان(علیه السلام) به دوستان و شيعيان خود، شعبه اي از چشمه سار محبت خدا و ندا است و درخت زندگي را آبياري مي كند اگر پيوند ما با امام زمان(علیه السلام) محكم، استوار و دائمي باشد، پيوند آن امام همام با ما نيز همين گونه خواهد بود. بلكه بندگان الهي در هر صف كه باشند حتي در جرگه گناهكاران ـ با فرض پشيماني از گناه ـ محبوب خدا خواهند بود و محبوب خدا هميشه مورد عنايت و لطف و نظر خواصان درگاه معبود به ويژه آخرين وصي حتي و ذخيره الهي در زمين، حضرت مهدي(علیه السلام) ـ خواهند گرفت. امام رضا(علیه السلام) مي فرمايند: «از نشانه هاي امام .... ولايت او بر مردم، از ولايت آنها بر خودشان بالاتر، از پدر و مادر بر آنها مهربان تر و دلسوز تر است».(من لا يحضر الفقيه ـ ج4/ص419). حال اگر در اين سخن نيك بنگريم، خواهيم فهميد توجه اما به شيعيان چقدر زياد است كه از توجه و علاقه پدر و مادرشان (بيشتر است). فرزند هر چه در حق پدر و مادر خود نامهرباني و جفا كند، باز هم آنان او را فرزند خود مي دانند و او را دوست خواهند داشت. علاقه و دوستي امام(علیه السلام) از اين هم بالاتر است. زيرا امام خليفه خدا در بين مردم است و صفات خدا را در مرتبه اعلا جلوه گر مي سازد از اين رو بايد رئوف ترين باشد و صفت رحمانيت و رحيميت الهي را به آنها منتقل كند. ائمه(علیهم السلام) خود به ياران مي فرمودند: «اگر شما بيمار شويد ما نگران و بيمار مي شويم و اگر شما در صحت و شادي باشيد ما نيز خوشحال هستيم». خود آن حضرت در نامه براي عالم بزرگ شيعه شيخ مفيد، مي نويسند: «فانا نحيط علماً بأبنائكم و لايعزب عنا شيء من اخباركم»؛ «ما بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده و مخفي نمي ماند». و اضافه مي فرمايند: «ان غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم و لولا ذلك بكم الاواء و اصطلمكم الاعداء»؛ « ما در رسيدگي و سرپرستي شما كوتاهي نكرده و ياد شما را از خاطر نبرده ايم. اگر جز اين بود، دشواري ها و مصيبت ها بر شما فرود مي آمد و دشمن شما را ريشه كن مي ساخت». (احتجاج طبرسي، ج2، ص596). نشانه دوستي واقعي، خير خواهي و هدايت به خوبي ها نجات دادن از خطرات و دور كردن از دام هاي شيطان است. در زندگي ما بسيار اتفاق مي افتد كه گاهي دچار ترديد در انتخاب خوب و بد مي شويم و سر انجام راه صحيح را انتخاب مي كنيم. اين هدايت از ناصيه والي و سرپرست ما امام زمان(علیه السلام) است. گاهي در مشكلات سخت گرفتار مي آييم و ناگهان به طريقي مشكل ما حل مي شود. اين نجات از ناحيه آن يوسف زهرا(علیه السلام) است. ممكن است دام شيطان ما را گرفتار سازد و سرانجام از آن رهايي پيدا كنيم؛ اين رهايي از دعاي امام زمان(علیه السلام) درباره ما است. بايد به اين شهود برسيم كه دائما در زندگي مورد عنايت و لطف آن حضرت هستيم تا پي دوستي واقعي او ببريم. همه اينها نشانه دوستي واقعي يوسف فاطمه در حد اعلاي محبت، نسبت به شيعيان و دوستداران، بلكه نسبت به تمامي انسان هاي موحد و خداپرست است. 🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺