18.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
#حدیث
🌹#امام رضا علیه السّلام فرمود :
♦️چون ماه محرم می رسید، کسی پدرم (موسی بن جعفر ع)را خندان نمی دید. و غم و اندوه بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرّم می گذشت ، روز دهم محرّم که می شد ، آن روز ، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود، و می فرمود: این همان روزی است که حسین که درود خداوند بر او باد در آن روز کشته شد.
📓«امالی صدوق ، ص ۱۱۱»
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
✋چرا امام حسین(علیهالسلام) همراه خانوادهاش، به کربلا عزیمت کردند؟ مثلا نوزادی که چندماه بیشتر از تولدش نمیگذرد، در آن واقعه چکاری از دستش بر میآید که امام حتی او را هم با خود برده است؟ آیا نمیشد نوزاد به اتفاق مادرش در مدینه بماند؟
👌پاسخ:
🔹قبل از هرچیز، باید توجه داشت که امام، خانواده خود را با هدف جنگ به سمت کوفه نبرد تا سوال شود که چرا امام، خانوادهاش را به کربلا برد.
🔹 لذا امام برای جنگ و مبارزه مسلحانه از مدینه خارج نشد و همراه بردن خانواده نیز اصلا برای به اسارت رفتن و ذلت آنان نبوده است. گرچه در نهایت به آن منتهی شد ولی هدف هرگز این مسائل نبوده است.
🔹بلکه امام باهدف دعوت کوفیان به احیای سنت جدبزرگوارش و برای مستقر شدن و زندگی کردن در شهر کوفه به آنجا عزیمت کردند. پس طبیعی است که همراه کردن خانواده، زن و فرزند یک امر کاملا طبیعی است.
🔹از طرفی هم خود امام، به قصد سفر طولانی عازم آنجا شدند و به این زودی هم امکان رجوع به مدینه را نداشتند و از آنجایی که احتمال سوءقصد و تعرض از سوی دشمنان حضرت زیاد بود، لازم بود که خانوادهشان را با خود همراه کنند.
نکته بعدی اینکه خود امام میدانست كه یارانش از سوی سپاه یزید و عمربن سعد به شهادت میرسند و هیچكس هم از افراد بشر به این واقعه و هدف آن آگاه نمیشوند. لذا ثبت این واقعه نیازمند مروجینی دارد كه ندای حق و حقیقت را به گوش انسانهای عاقل برسانند و آن مروّجین، اهلبیت و زنان و بچههای حضرت بودند كه تکمیل کننده قیام خونین كربلا بودند.[1]
در نتیجه همانطور که بیان شد، هدف امام هیچ گاه این نبود كه خود، یاران، اصحاب و خانواده خود را به كشتن دهد؛ بلكه نظر حضرت، قیام برای توجّه دادن مردم به فساد بنیامیه بود و اینكه حكومت آنان اصلا بنای اسلامی نیست، بلکه آنان در صدد محو و از بین بردن اسلام به ویژه نام مبارک پیامبر هستند. در نتیجه امام كاملا آگاهانه و عالمانه اقدام به این كار نمود و به مردم دنیا ثابت كرد كه اینان حاضر نیستند کسی از بنیهاشم زنده بماند حتی طفل شیرخوار را هم هدف تیر خود خواهند كرد و با اهلبیت پیغمبر نوعی رفتار میكنند كه با امرای مشركین هم آنطور سخت رفتار نكردهاند و نظرشان جز نابودی اسلام و آثار نبوت و ریاست و حكومت چیزی دیگری نیست.[2]
🔹مضاف براینکه رفتن خانواده حضرت به همراه امام، خواست شخصی آنان بوده و خودشان بر چنین مسافرت پر رنج و دردی راضی و بلکه خوشحال بودهاند. به عنوان مثال؛ "جون" غلام امام که ابوذر سابقا به حضرت هدیه داده بود، امام او را آزاد کرد تا برود و زنده بماند اما "جون" به جای اینکه از آزادی خود خوشحال شود به گریه افتاد و گفت: ... سوگند به خدا شما را رها نمیسازم تا خون سیاهم با خونهای شما در آمیزد.[3] وقتی غلام که همواره بدنبال آزادی است این چنین باشد، حساب بقیه به ویژه خانواده حضرت و عشق و علاقهشان به سید الشهدا بیشتر روشن میشود.
پینوشت:
[1]. حماسه حسینی، چاپ صدرا، ج 3، ص 340
[2]. بررسی تاریخ عاشورا، ص 31
[3]. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص452
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🌱🌱🌱🌱🌱
#داستان_آموزنده
🔆خواهش از چه كسى ؟
🍃در يكى از روزها شخصى از انصار به حضور مبارك امام حسين عليه السّلام رسيد و خواسته و نياز خود را بدين مضمون روى كاغذى نوشت : اى سرورم ! اى ابا عبداللّه ! من به فلان شخص مبلغ پانصد دينار بدهكار هستم و توان پرداخت آن را ندارم ، چون تنگ دست بوده از لحاظ مالى ، سخت در مضيقه مى باشم .
🍃پس از آن كه امام حسين عليه السّلام نامه او را قرائت نمود، يك هزار دينار تحويل وى داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت : در تمام حالات سعى كن ، خواهش و خواسته خود را فقط به يكى از سه شخص بگو و از او تقاضا كن :
🔅1 - اين كه سعى كن خواسته ات را از كسى تقاضا نمايى كه مؤ من و مورد اطمينان باشد.
🔅2 - با مروّت و جوانمرد باشد، كه حتّى الا مكان نااميدت نكند.
🔅3 - داراى حسب و نسب شريفى باشد، كه تو را سبك نشمارد، بلكه برايت اهميّت و ارزش قايل شود.
🍃اءمّا دين دار مؤ من ، ايمانش سبب مى شود كه خواسته و خواهش تو را برآورده نمايد.
و امّا كسى كه حسب و نسب درستى داشته و جوانمرد باشد، هرگز روى تو را زمين نمى اندازد و به هر شكلى كه باشد آبروى تو را حفظ و خواسته ات را برآورده مى كند.
همچنين آورده اند:
🍃روز عاشورا، برخى از افراد بر پشت امام حسين عليه السّلام أ ثراتى را مشاهده كردند.
پس موضوع را براى فرزندش ، امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام بازگو كردند و علّت آن را جويا شدند؟
🍃حضرت سجّاد عليه السّلام پاسخ داد: اين أ ثرها به اين جهت است كه پدرم سلام اللّه عليه ، كيسه هاى آرد، خرما و... را بر پشت خود حمل مى نمود و درب منازل خانواده هاى بى سرپرست و تهى دستان و بيوه زنان و يتيمان مى برد و شخصاً تحويل آن ها مى داد.
📚بحارالانوار: ج 44، ص 190، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب .
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🚩🚩🚩🚩🚩
#داستان_آموزنده
🔆آب دهان و شفاى چشم
🍁صالح بن ميثم اسدى حكايت كند:
روزى به حضور عمّه ام ، حُبابه والبيّه - كه در اثر سجود و عبادت بسيار، نحيف و لاغر گشته بود - وارد شدم ؛ و پس از احوال پرسى ، عمّه ام به من گفت : اى برادرزاده ! مايل هستى تا حديثى از امام حسين عليه السّلام برايت بيان كنم ؟
🍁گفتم : بلى ، برايم بازگو كن ، تا بشنوم .
عمّه ام ، حُبابه گفت : من هر روز جهت زيارت و ملاقات حضرت ابا عبداللّه الحسين عليه السّلام به ديدارش مى رفتم تا آن كه ناراحتى چشم پيدا كردم و ديگر نتوانستم به محضر شريفش حضور يابم .
🍁چند روزى بدين منوال گذشت ، تا آن كه روزى امام حسين عليه السّلام با جمعى از اصحابش در حالى كه من در جايگاه عبادت خود نشسته بودم بر من وارد شد و فرمود: اى حبابه ! كجائى ، مدّتى است ، كه تو را نمى بينم ؟
🍁عرضه داشتم : اى پسر رسول خدا! ناراحتى چشم برايم پيش آمده است و به اين جهت نتوانستم محضر شما شرفياب گردم .
🍁پس حضرت دستور داد و روسرى خود را از صورتم كنار زدم ، آن گاه نگاهى به چشم من كرد و سپس آب مبارك دهان خود را به چشم من ماليد و اظهار داشت :
🍁اى حُبابه ! خداوند متعال را شكرگزار باش ، كه ناراحتى چشم تو را برطرف نمود و بهبودى بخشيد.
🍁بعد از آن به جهت شكر و سپاس پروردگار به سجده رفتم ؛ و حضرت به من خطاب كرد و اظهار نمود: اى حبابه ! سرت را بلند كن و بنشين و در آئينه نگاه كن ، و ببين در چه حالتى هستى ؟
🍁حبابه گويد: چون سر از سجده بلند كردم ، ديگر هيچ درد و ناراحتى در چشم خود احساس نكردم ؛ پس حمد و ستايش خداوند متعال را به جاى آوردم .
🍁پس از آن امام حسين عليه السّلام افزود: ما اهل بيت و شيعيان ما، همه بر يك فطرت هستيم و از يك سرشت آفريده شده ايم ؛ و ديگران از ما جدا و بيزار مى باشند.
📚بحارالا نوار: ص 44، ص 180، دعوات راوندى : ص 65، ح 163،رجال كشّى : ص 115 ح 183، مدينة المعاجز: ج 1، ص 457، ح 976.
🚩🚩🚩🚩🚩🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️هیئت مجازی |شب دوم
🏴ورود کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا
🎙سید رضا نریمانی
#محرم
#امام_حسین
#هیئت_مجازی
══•ஜ۩🥀۩ஜ•══
🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧
◼️شعر ورود کاروان به کربلا
ای به زینب دل و دلدار بیا برگردیم
پسر حیدر کرار بیا برگردیم
تا رسیدیم به اینجا به دلم بد آمد
پسر فاطمه این بار بیا برگردیم
ترسم این است در این دشت مبدل سازند
روز ما را به شب تار بیا برگردیم
ترسم این است که یک روز نباشی و شود
خیمه ها بر سرم آوار بیا برگردیم
بین گهواره چه آرام علی خوابیده
تا نشد طفل تو بیدار بیا برگردیم
من به این دشتِ بلا حس عجیبی دارم
حرمله می رسد انگار بیا برگردیم
به روی دوش علمدار ببین دختر را
تا به پایش نرود خار بیا برگردیم
نکند آب به روی حرمت بسته شود
هر چه مشک است تو بردار بیا برگردیم
حیفِ رخسار علی اکبر لیلا، حیف از
قد و بالای علمدار بیا برگردیم
کوفیان رحم ندارند برادر نَشَوی
بین گودال گرفتار بیا برگردیم
همۀ خلق بدهکار تو هستند حسین
می شود شمر طلبکار بیا برگردیم
🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧💔🏴🥀🍁💧
✨﷽✨
🏴رفتن به روضه یڪ عبادت مهم است
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): حبیب ابن مظاهـر را در خـواب دیدند به او گفتند با این مقامی کہ داری چه آرزویی داری؟
حبیب گفت آرزو دارم زنـده شوم و بہ مجالسی کہ ذکـر مصیبت حضرت اباعبدالله علیهالسلام را میکنند بروم بنشینم و در مصیبت اهل بیت گریه کنم
من در زمان بچگی این را از منبریهای قدیمی شنیدم خود گریه کردن یک چیزی است
« مَنْ اَبْڪـٰی وَجَبَتْ لَـہُ الْجَنَّة»
کسی که گریه کند یا بگریاند مثل منبریها کہ روضه میخوانند و مـردم را میگریاند
یا تباکی کند، یعنی گریه ات نمیآید دستت را جلوی چشمت بگذار به این عمل تباکی میگویند «بهشت بر او واجب میشود»
اینقدر گریه بر امام حسین علیهالسلام ثـواب دارد آیت الله خوانساری رحمت الله علیہ با آن همه علمی کہ دارد باز هم ترس خدا را دارد میگوید من دست خالی هستم و فقط بہ یک عملم خیلی امید دارم و آن این است کہ هـر جا که روضه بود میرفتم و مینشستم و بر مصیبت امـام حسـین علیهالسلام گریہ
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩
🏴ورودکاروان اهلبیت علیهم السلام به کربلا
◾ «....و ما من نبي الا و قد زار كربلا، و وقف عليها و قال: انك لبقعة كثيرة الخير فيك يدفن القمر الأزهر».
....همه ي أنبياء زيارت نمودند آن مقام شريف را، و در آن توقف كرده، گفتند: اي زمين، تو مكاني پرخير هستي، در تو دفن خواهد شد ماه تابان امامت
📚كامل الزيارات ص۱۴۳ ، بحارالانوار ج۴۴ ص۳۰۱
◾ورود امام حسین علیه السلام به کربلا
بنابر مشهور در روز دوم محرم در سال ۶۱ه.ق بوده و آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سید الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان در چنین روزی واردکربلای معلی شدند.(۱)
در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد.امام پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:"غاضریه"نام دیگرش را پرسیدند گفتند:"شاطئ الفرات"اسم دیگری هم دارد؟گفتند:"کربلا"هم می گویند.در این هنگام حضرت آهی کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:"اللهم انی أعوذ بک من الکرب و البلاء."به خدا قسم زمین کربلا همین است.به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان مارا به اسیری می برند! بخدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده می شود.ای جوان مردان ، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست...."(۲)
📚۱. ارشاد ج۲ص۸۴ ، قلائد النحور ج محرم وصفر ص۲۴ ، الوقایع و الحوادث ج۲ص۸۹ ، مناقب ابن شهر آشوب ج۴ص۱۰۵ ، جلاء العیون ص۳۷۹ ، معالی السبطین ج۱ص۲۸۵
۲. از مدینه تا مدینه :ص۲۳۶ ، فیض العلام ص۱۴۲
◾ عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نیز نقل كرده است كه: امام علیه السلام چون به كربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینكه نام كربلا را شنید فرمود: این مكان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است.
در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامه ای "عبیداللّه بن زیاد" را از ورود امام علیه السلام به كربلا آگاه نمود.
در این روز امام علیه السلام به اهل كوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود.
▪️اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر كرده و به شهادت رساندند. زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود:
▪️"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیيءٍ قَدیرٌ؛
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی.
◾شیعیان در سر هواى نینوا دارد حسین
خون دل با كاروان كربلا دارد حسین
از حریم كعبه و جدش به اشكى شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور جدش مصطفى است
ورنه این بى حرمتى ها كى روا دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت مى كند
عزّت و آزادگى بین تا كجا دارد حسین
دشمنش هم آب مى بندد به روى شاه دین
داورى بین با چه قوم بى حیا دارد حسین
🚩🖤🚩🖤🚩🖤🚩