eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
83 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄ 🏴زيارت عاشورا : 🌹امام باقر علیه السلام بعد از آموختن زیارت عاشورا به فرمودند : هر کس این زیارت را بخواند ( از دور یا نزدیک ) و بر حسین علیه السلام ناله کند و امر کند اهل خود را که بدون تقیه بر حسین علیه السلام گریه کنند و اقامه کنند را در خانه به اظهار جزع و همدیگر را بر -حسین علیه السلام تعزیت گویند، من ضامن او مى‏ شوم نزد خدا که هزار حج ، هزار عمره و هزار غزوه براى او بنویسند . 📚الکسیر العبادات فى اسرارالشهادات ص 91  ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄ 🏴روز هفتم محرم ▪️در اين روز عبيدالله بن زياد نامه‌اي به نزد عمربن سعد فرستاد و به او ‏دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و آب فرات فاصله ايجاد كرده ‏و اجازه نوشيدن حتي يك قطره آب را به امام ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن ‏نعمان خودداري شد. ‏ ▪️عمر بن سعد نيز فوراً عمرو بن حجاج را با پانصد سوار در كنار شريعه فرات مستقر كرد و ‏مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين رفتار غيرانساني سه روز ‏قبل از شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه ‏از قبيله بجيله بود فرياد برداشت كه اي حسين! اين آب را ديگر سان رنگ آسماني ‏نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطره‌اي از آن را نخواهي آشاميد تا از عطش جان‌دهی!‏ ▪️امام حسين (ع) فرمود: خدايا! او را از تشنگي بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار ‏مده! حميد بن مسلم مي‌گويد به خدا سوگند كه پس‌ازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالی‌که بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه عبدالله بن ‏حصين آن‌قدر آب مي‌آشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد مي‌زد العطش! باز آب مي‌خورد ‏تا شكمش آماس مي‌كرد ولي سيراب نمي‌شد و چنين بود تا جان داد. ▪️در اين روز بود كه خبر رسيدن مسلم بن عوسجه كه شبانه از كوفه به كربلا آمده و خود را ‏به سپاه امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد مسلم اولين شهيد ‏عاشوراست كه در حمله نخست به شهادت رسيد. پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از ‏چهره‌هاي درخشان كوفه و از هواداران اهل‌بیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از ‏مسلمانان باسابقه به شمار مي‌رفت و از آن حضرت هم روایت‌شده است كه پارسا، ‏شجاع و سواركاري نامي بود. ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄ ‍ 🌹بر گرفته از سخنراني هاي آيت الله ناصري ♦️این، اثر فوق العاده گریه کردن بر امام حسین عليه السلام است. انسان باید خودش را از این مجالس محروم نکند؛ هر چند کارهایش زیاد و گرفتاری هایش بسیار است؛ لکن برادرها و خواهرها! شبانه روزی یک جلسه، ده دقیقه، ربع ساعت، برای خدا در این جلسات شرکت کنید. برای بزرگداشت عظمت امام حسین عليه السلام و اهل بیتش شرکت کنید. ♦️برای اینکه قطره اشکی بر مظلومیتشان بریزید، شرکت کنید. اگر گریه ات گرفت که چه بهتر؛ اگر گریه ات هم نگرفت، ناراحت نباش؛ خودت را شبیه گریه کننده ها در بیاور. ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄ 🔆فطرس ملك وقتى كه حضرت سيدالشهداء (علیه السلام ) متولد شد، خداوند تبارك و تعالى حضرت جبرئيل (ع ) را با هزار ملك بر پيغمبر (صل الله علیه وآله و سلم ) نازل فرمود كه به پيغمبر(ص ) تهنيت گويد. همينطورى كه حضرت جبرئيل (ع ) بر پيغمبر (ص ) نازل مى شد گذرش به جزيزه اى كه فطرس يكى از ملك مقرب كه از حاملان عرش الهى بود كه بر اثر اشتباهى كه از او سرزده بود و در آن جزيزه زندان شده بود و بالش ‍ شكسته بود و به عذاب گرفتار بود و در بعضى روايات بمژه هاى چشمش ‍ معلق و آويزان بود و از زير او دود بدبويى مى آمد افتاد. فطرس وقتى كه جبرئيل (ع ) را با ملائكه ها ديد، گفت : اى جبرئيل با اين همه ملك كجا مى روى ؟! آيا خبرى شده ؟ حضرت جبرئيل (علیه السلام ) فرمود: خداوند متعال به حضرت محمد(ص ) نعمتى كرامت فرمود. و مرا فرستاده كه از جانب خودش به او مبارك باد بگويم . فطرس گفت : اى جبرئيل اگر مى شود مرا هم با خود ببريد شايد حضرت محمد(ص ) براى من دعا كند و من از اين گرفتارى نجات پيدا كنم . حضرت جبرئيل (بقول ما دلش سوخت و) فطرس را با خودش به محضر مقدس حضرت رسول الله (صل الله علیه وآله و سلم ) آورد. وقتى كه خدمت حضرت رسيد از طرف حق تعالى تنهيت گفت در ضمن سفارش حال فطرس را هم خدمت آن بزرگوار كرد. حضرت فرمود: اى فطرس خودت را به اين مولود مبارك بمال كه انشاء الله حالت خوب مى شود. فطرس ، ميگريست و خود را به قنداقه حضرت اباعبدالله (ع ) ماليد، بمحض ماليدن متوجه شد پرشكسته اش خوب شد و خدا بخاطر حضرت امام حسين (علیه اسلام ) توبه اش را قبول كرد. خلاصه بالا رفت و چون به آسمان رسيد گريه مى كرد و صدا مى زد: اى ملائكه ها من آزاد شده حسينم . كيست كسى مثل من كه آزاد كرده حسين باشد، بعد برگشت ، و گفت : اى رسول خدا به همين نزديكى هاى مى آيد كه اين مولود را خواهند كشت و روضه كربلا را براى پيغمبر (صل الله علیه وآله و سلم ) تعريف كرد، هم خودش و هم پيغمبر و هم تمام ملائكه ها گريه كردند و بعد گفت : يا رسول الله در مقابل اين حقى كه اين مولود گردن من دارد من ضامن مى شوم كه هر كس بزيارت اين شهيد غريب برود يا اشكى براى او بريزد چه از راه دور و نزديك آن سلام و گريه را به حضرتش ابلاغ كنم ... 📚جلاء العيون ، 2، 433 ترجمه كامل الزيارات ، 204 ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
🔸خواص عاشورایی: ضحاک بن عبدالله مشرقی 🔻ضحاک به همراه مالک بن نضر ارحبی، در میانه راه کاروان حسینی به سوی کوفه، با امام حسین(ع) ملاقات کردند. امام حسین(ع) آن دو نفر را به یاری خود خواند. مالک بن نضر عذر خواست و گفت: من بدهی و نان‌خور دارم. اما ضحاک دعوت امام را مشروط قبول کرد و گفت: اگر به من اجازه دهی، فقط تا آنجا برایت بجنگم که برایت سودمند باشد و بتوانم از تو دفاع کنم. امام(ع) پذیرفت. 🔺ضحاک در صبح روز عاشورا در حمله اول شرکت کرد و شجاعت‌های بسیاری از خود به نمایش گذاشت و نماز ظهر را همراه امام به جای آورد. او اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرد و خود پیاده به نبرد با دشمن پرداخت. ضحاک خود نقل کرده که در مقابل امام (ع)، دو نفر از دشمن را به قتل رسانده و حضرت هم در حق او دعا کردند . 🔹ضحاک میگوید: وقتی دیدم یاران امام حسین(ع) کشته شده‌اند و نوبت به وی و خاندانش رسیده خدمت اباعبدالله آمدم و گفتم: یابن رسول الله! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ حضرت فرمود: آری، من بیعت خود را از تو برداشتم؛ ولی تو چگونه می‌توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرده‌ام و به همین جهت بود که پیاده می‌جنگیدم . پس ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
◾️شب هشتم شده پرپر... ارباً اربا علی اکبر... 🌹علی بودی و شبیه پیغمبر... کل صحرا پُر شد از بُغض علی و جانِ پیغمبر... ❤️به جوانی ات قسم، با امام خود عهد میبندیم که آخرالزمانی خیبری را برای یهود رقم بزنیم.. ◾️ هشتمِ ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاشو علی‌اکبرم قلب من آروم بگیره بابای پیرت پسرم اگه نباشی میمیره 💔 🎙 ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
✨﷽✨ 🍃پیامبر صلی الله فرمودند 🔸همراه شما همواره دو شیطان از جانب ابلیس هستند که شما را گمراه کنند. هرگاه آن دو شیطان در دل شما وسوسه کنند خدا را یاد کرده و بگویید:(( لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةً إِلَّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِهِ)) آن دو شیطان در بند شوند؛ سپس نزد ابلیس رفته و شکوه کنند و گویند: «کار او ما را درمانده کرده است؛ ما را با شیاطین سرکش کمک کن». ابلیس نیز پیوسته آن دو را کمک کند تا در نهایت با هزار شیطان سرکش یاریشان کند و آن‌ها جملگی سراغ آن انسان روند 🔸خداوند متعال به فرشته‌ها فرماید: «این ابلیس است که با لشکرش آهنگ فلان بنده یا کنیز مرا کرده؛ به جنگ او بروید»! و پیوسته با آن سلاح‌هایشان که از آتش است شیاطین را بیرون می رانند 🔸و شیطان پیوسته بر خود و فرزندان کشته‌شده‌اش گریان باشد و برای زخم‌های او مرهمی نیست جز شنیدن صداهای کفرآلود مشرکان. پس اگر این انسان مؤمن بر طاعت و یاد خدا و صلوات بر محمّد و خاندانش پابرجا بماند آن زخم‌ها بر تن ابلیس باقی بماند و جرات نزدیک شدن ندارد... 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۹۸ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄ هشتم محرم 🔴ديدار امام حسين با عمر بن سعد ( 61 ق) ♦️پس از آن كه به دستور كتبي عبيدالله بن زياد، آب فرات بر روي امام حسين علیه‌السلام و يارانش بسته شد، وضعيت نگران كننده‌اي ميان سپاه امام حسين علیه‌السلام و سپاه عمر بن سعد پديد آمد و احتمال بروز جنگ و خونريزي را، هر ساعت قوي‌تر مي‌كرد. ♦️امام حسين علیه‌السلام براي كاستن حساسيت‌هاي دو سپاه و ايجاد تفاهم ميان طرفين، خواستار ملاقات خصوصي با عمر بن سعد، فرمانده سپاهيان عبيدالله بن زياد گرديد. عمر بن سعد از پيشنهاد امام حسين علیه‌السلام استقبال كرد و در شب هشتم محرم، در خيمه‌اي ميان دو لشكرگاه، تشكيل جلسه داده و تا پاسي از شب با هم گفتگو كردند. سپاهيان از متن گفتگو آن دو بي‌خبر بودند، ولي همين مقدار مي‌دانستند كه آنان به توافق‌هاي تازه‌اي رسيده‌اند.[۱] ♦️ابومخنف روايت كرده است كه ملاقات آن دو تنها يك بار نبود، بلكه آنان سه يا چهار بار با يكديگر ملاقات و گفتگو كردند.[۲] ♦️عمر بن سعد، كه حوادث كربلا را پي در پي براي عبيدالله بن زياد گزارش مي‌كرد، پس از ملاقات با امام حسين علیه‌السلام نامه‌اي رضايت‌بخش براي عبيدالله ارسال كرد و در آن، يادآوري كرد: خداوند متعال، نائره جنگ ما را خاموش و أمر امت را اصلاح نمود. زيرا حسين بن علي علیه‌السلام هم‌اينك حاضر است از همان جايي كه آمده است، برگردد و يا به سوي يكي از مرزهاي كشور برود و بسان ساير مسلمانان زندگي كند. نه از او بر ضد ما و نه از ما بر ضد او چيزي در ميان نباشد، و يا به جانب شام نزد يزيد بن معاويه رفته و اختلافش را با وي حل و فصل كند. اي عبيدالله! اين پيش آمد، هم مي‌تواند موجب خرسندي تو و هم موجب اصلاح امت باشد.[۳] ✍شايان ذكر است چيزهايي كه عمر بن سعد در اين نامه به آن‌ها اشاره كرد، برداشت‌هاي شخصي وي و يا مبالغه‌گويي‌اش براي آرام كردن عبيدالله و اصلاح ذات البين بود، تا از اين طريق زودتر غائله را پايان دهد و به حكومت وعده داده شده دست يابد. زيرا امام حسين علیه‌السلام كه با هدف امر به معروف و نهي از منكر اقدام به قيام بر عليه باطل كرده بود، هيچ‌گاه به شخصي چون عمر بن سعد، چنين تعهدي نمي‌داد. 📚 1- بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 44، ص 388. 📚2- معالم المدرستين (سيد مرتضي عسكری)، ج 3، ص 103. 📚3- الارشاد (شيخ مفيد)، ص 437. ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄ 🍃شعری از حافظ علیه الرحمه درباره حضرت علی اکبر علیه السلام🍃 در آخرین سالى که مرحوم دُرّى در قید حیات بود، یک شب از دهه محرّم (شب هشتم یا نهم) جوانى از ایشان قبل از منبر سوال میکند که مراد از این شعر چیست❓ 💠مرید پیر مغانم ز من مرنج اى شیخ 💠چرا که وعده تو کردىّ و او بجا آورد 🔅(دیوان حافظ) 📢مرحوم درّى میگوید: جواب این سوال را در بالاى منبر میدهم تا براى همه قابل استفاده باشد. 🍃🍃ایشان در فراز منبر از قضیّه نهى حضرت آدم از خوردن گندم،و اینکه امیرالمومنین علیه السلام در تمام مدّت عمر ابداً نان گندم نخورد و از نان جو سیر نشد میگوید و سپس میگوید: 🔰مراد از (شیخ) در این بیت، حضرت آدم است‏ که وعده نخوردن از شجره گندم را در بهشت داد ولى به آن وفا نکرد و از امر خداوند سرپیچى نمود و گندم را تناول کرد. 🔰ومراد از (پیر مغان) حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام است که در تمام مدّت عمر نان گندم نخورد، و وعده نخوردن از درخت گندم را او ادا کرده و به اتمام رسانید. 🔺این مجموع تفسیر این بیت بود که وى بر سر منبر شرح داد و منبرش را خاتمه داد. ⚫️قبل از پایان سال، مرحوم درّى فوت میکند ☘☘درست در سال بعد در دهه محرّم در همان شبى که این جوان سوال را از مرحوم درّى میکند، وى را در خواب می ‏بیند که مرحوم درّى به نزد او آمد و گفت: 🌟اى جوان! تو در سال قبل در چنین شبى از من معنى این بیت را پرسیدى و من آنطور پاسخ گفتم. 🌞امّا چون بدین عالم آمده‏ ام، معنى آن، طور دیگرى براى من منکشف شده است: ✅👈مراد از (شیخ) حضرت إبراهیم علیه السّلام است، و مراد از (پیر مغان) حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام؛ ✅👈و مراد از (وعده)، ذبح فرزند است که حضرت إبراهیم به آن امر خداوند وعده را وفا کرد، امّا حقیقت وفا را حضرت أبا عبد الله الحسین علیه السّلام در کربلا به ذبح فرزندش 💠حضرت علىّ أکبر علیه السّلام💠 انجام داد. فرداى آن شب، این جوان در آن مجلس که همه ساله مرحوم درّى می آمد می آید و این خواب خود را بیان میکند 📝نوشته عارف کامل مرحوم علامه حسینی طهرانی 📚کتاب شریف روح مجرد صفحه ۴۸۲ ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سرنوشت قاتل حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام مرة بن منقذ عبدی از یاران امیرالمومنین علیه‌السلام در جنگ جمل بود اما در جریان عاشورا در سپاهیان عمرسعد قرار گرفت و او را قاتل حضرت علی‌اکبر علیه‌اسلام می‌دانند که در زیارت عاشورا هم مورد لعن قرار گرفت. ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄
◾️ نهمین شب،شب سقاست... علمُ مشکُ یه دریاست... 🏴و امشب 🌹شب تاسوعای عباس است... علمدار رشید دین است 🌹گل باغ امیرالمومنین است عزیز فاطمه نور دو چشم حسین و زاده ام البنین است ┄┄┅✿❀🥀🖤🥀❀✿┅┄┄