eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
83 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
☘☘☘☘☘☘☘ 🌼امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ✍هنگامى كه حسين بن على عليهما السّلام متولّد شدند حق تعالى به جبرئيل امر فرمود كه همراه هزار فرشته به زمين فرود آيد و از طرف خدا و خودش به رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تهنيت بگويد. محل فرود آمدن جبرئيل جزیره‌ای بود در ميان دريایى و در آن جزيره فرشته‌ای می‌زیست بنام فطرس كه از حمله عرش محسوب می‌شد و حق تعالى او را بر انجام كارى فرمان داد و چون وى در بجا آوردن آن کندی کرد، بالش شكسته شد و او در آن جزيره افتاد و مدت ششصد سال خداوند را عبادت مى كرد تا حضرت حسين بن على عليهما السّلام متولد شدند به هر صورت فطرس به جبرئيل عرضه داشت: اراده كجا دارى؟ جبرئيل فرمود: خداوند متعال بر حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نعمتى عنايت فرموده و من را براى گفتن تهنيت از جانب خودش و خودم به نزد آن جناب فرستاده اكنون محضر مبارك آن حضرت مى روم. فطرس عرضه داشت: اى جبرئيل من را با خودت ببر شايد حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى من دعا فرمايد. جبرئيل فطرس را با خود برد و هنگامى كه به مكان رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد فطرس را بيرون گذارد و خودش محضر مبارك آن جناب مشرّف گرديد و از ناحيه خدا و خود به حضرتش تهنيت گفت و سپس حال فطرس را گزارش داد. حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: اى جبرئيل او را داخل كن. جبرئيل او را داخل نمود و وى حال خود را براى آن جناب بازگو نمود. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برايش دعا نموده و فرمودند: بال شكسته خودت را به اين مولود بكش و به جاى خودت برگردد. فطرس خودش را به امام حسین کشید [سالم شد] و بالا رفت و گفت: ای رسول خدا امتت او را خواهند کشت، به جبران این شفاعت 💥هر سلام کننده‌ای كه به حضرتش سلام كند، سلامش را به محضرش ابلاغ نموده و هر كسى كه به جنابش تهنيت گويد آن را به حضورش عرضه نمايم اين بگفت و به آسمان پرواز كرد💥 📚کامل الزیارات ☘ شهید مطهری: 💥داستان فُطْرُس ملک، رمزی است از برکت وجود سیدالشهدا که بال شکسته‌ها با تماس به او صاحب بال و پر می‌شوند؛ افراد و ملتها اگر به راستی خود را به گهواره حسین بمالند از جزایر دورافتاده رهایی می‌یابند و آزاد می‌شوند...💥 🍂تا چند دلا رانده‏ای از صُقع تقدس‏ برخیز و فراگیر پر و بال چو فطرس‏🍂 📚حماسه حسینی ☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺 🏳 حضرت مهدی(عج) 🏳پرچم پروافتخار پیامبر(ص) که جبرئیل در روز بدر برای پیامبر آورد و با به اهتزاز در آمدنش مسلمانان پیروز شدند. همراه مهدی(عج) خواهد بود. 🏳حضرت علی (ع) نیز در بصره این پرچم را به اهتزاز در آورد و چشم فتنه را کور کرد. مومنان اصرار ورزیدند، حضرت پرچم را در صفین نیز باز کند، ولی نپذیرفت و فرمود: این پرچمی است که بعد از من کسی جز حضرت قائم(عج) آن را به اهتزاز در نمی آورد. (1) 💫 امام صادق(ع) درباره ماهیت و جنس این پرچم فرمود: به خدا سوگند، این پرچم هرگز از جنس پنبه و کتان و ابریشم نیست. ❓ابو بصیر پرسید: پس از چیست؟ 🔆امام فرمود: از برگهای بهشت است که جبرئیل آن را آورد و پیامبر در روز بدر برافراشت سپس جمع کرد و به دست حضرت علی(ع) داد. 🏳این پرچم همچنان نزد علی بود تا در روز جمل آن را باز کرد و خداوند فتح و پیروزی برایش آورد. آنگاه آن را جمع کرده، کنار گذاشت و اکنون نزد ماست و تا قیام قائم کسی آن را باز نخواهد کرد. (2) 💫امام سجاد(ع) به ابوخالد کابلی فرمود: گویا می بینم صاحب شما بر بلندی نجف در پشت کوفه قرار گرفته... در حالی که پرچم رسول الله را برافراشته و آن را به سوی هیچ گروهی نمی برد مگر آنکه خداوند نابودشان می سازد. (3) 📚1- معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 386. 📚2- همان، ص 387. 📚3- همان، ص 201. صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
🌈دختر شاه عباس و طلبه ✍️خدایی که سختی های تو را میبیند، تلاش تو را هم میبیند... بیخیال نشو! 👩‍🔧دختر زیبای شاه عباس ، فرار کرده بود و در کوچه و خیابان میگذشت تا شب به حجره یک طلبه پناه برد ... به او گفت از خانواده مهمیست که اگر به او پناه ندهد ، بیچاره اش میکند... آقا محمد باقر هم ناگزیر به او پناه داد... دختر زیبای شاه ، شب در حجره خوابید... اما محمد باقر تا صبح نخوابید و دانه دانه انگشتانش را روی چراغ میسوزاند تا مبادا مغلوب وسوسه هایش شود ... صبح شد ، دختر و طلبه را گرفتند و به دربار بردند... شاه گفت وسوسه نشدی؟ طلبه انگشتان سوخته اش را نشان داد ... شاه از تقوای طلبه خوشش آمد و به دخترش پیشنهاد ازدواج با او را داد و دختر قبول کرد! و محمد باقر استرآبادی، شد محمد باقر میرداماد، استاد ملاصدرا و داماد شاه ایران! همیشه نهایتِ تلاشتو بکن!! تا نتیجه ی شیرینشو ببینی https://eitaa.com/darolsadeghiyon https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
✨﷽✨ 🔴در احوال قیامت روز قيامت روزى است كه هر فردى را بلند مى كنند تا همه او را ببينند، آن وقت منادى ندا مى كند: هركس به اين شخص حقّى دارد بيايد. آنگاه طالبينِ حقوق به او رو مى آورند، كسانى را كه شايد اصلاً خودش احتمال نمى داده حقوقشان را اداء نكرده است ، اطرافش را مى گيرند. 🔥آبروى كسى را ريخته ،يا غيبت كسى را كرده، مالِ كسى را خورده يا به كسى بدهى داشته و فراموش نموده ، از او مطالبه حق مى كند، بيچاره بايد از حسناتِ خود به آنها بدهد. در روايات آمده كه ؛ براى يک درهم مال ،هفتصد ركعت نمازِ مقبول را بايد بدهد، ديگر مصيبت از اين بدتر؟ در صورتيكه حسناتش تمام شود، بايد در مقابل از گناهانِ صاحبانِ حقوق بردارد و بار آنها را سبک تر نمايد. 🌪قيامت به قدرى سخت است كه برادر از برادر و پسر از پدر و مادر از پدر، زن از شوهر و شوهر از زن فرار مى كند، از ترس اينكه نكند حق خود را مطالبه كند. 📚حقایقی از قرآن ، صفحه 19 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
💫🌟💫🌟💫🌟💫 💠برکت قربانی💠 🌟پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: 💎هر کس خانه اى مى سازد، گوسفند چاقى قربانى کند و گوشت آن را به بینوایان دهد. سپس بگوید: پروردگارا! جن و انس سرکش و شیاطین را از من دور کن و خانه هایمان را براى ما مبارک گردان. اگر چنین کاری انجام دهد، درخواستی که دارد برآورده می شود. 📚 الکافی/ج6 /ص299 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔴باغ دنیـــا 🌷 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:اینجا باغی است که هر کس می‌آید می‌تواند از میوه‌ آن بچیند و بخورد، امّا از بردن خبری نیست. اگر درون قبر یک ریال همراهت باشد، قبر را نبش می‌کنند و آن را در می‌آورند. اگر یک انگشتر دستت باشد آن را در می‌آورند. از این باغ هیچ چیز را نمی‌شود بیرون بُرد. در باغ نمی‌توانستی کول کنی و ببری. تا درون باغ هستی می‌خوری و می‌خورانی. بهره‌ آخرتت هم آن اقبالی است که به جهان دیگر داری. پس اگر کم داد با صاحب باغ دعوا نمی‌کنی. اگر هم زیاد داد دعوا نمی‌کنی. با باغدار نمی‌گویی چرا اینچنین نمی‌کنی، چرا چنان نکردی، این گل‌ها چیست؟ این میوه‌ها چیست؟ ایراد نمی‌گیری، می‌خوری و در باغ راه می‌روی. 📚 کتاب طوبی محبّت جلد دوم - ص 24 ‌ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔆آيه اى كه مسيحى را مسلمان كرد 🍃زكريا پسر ابراهيم مى گويد: من مسيحى بودم و مسلمان شدم . سپس جهت مراسم حج به سوى مكه حركت كردم . در آنجا محضر امام صادق عليه السلام رسيدم ، عرض كردم : 🍃- من مسيحى بودم و مسلمان شده ام . فرمود: - از اسلام چه ديدى كه به خاطر آن مسلمان شدى ؟ - اين آيه موجب هدايت من گرديد كه خداوند به پيامبر مى فرمايد: ((ما كنت تدرى ماالكتاب و لا الايمان و لكن جعلناه نورا نهدى به من نشاء)) 🍃از مضمون اين آيه دريافتم ، اسلام دين كاملى است و از كسى كه هيچ نوع مكتب و مدرسه اى نديده ، چنين سخنانى ممكن نيست و بنابراين بايد به محمد صلى الله عليه و آله وسلم ، وحى شده است . حضرت فرمود: 🍃- به راستى خدا تو را هدايت كرده . بعد، سه مرتبه گفتند: - ((اللهم اهده )) خدايا! او را به راه ايمان هدايت فرما! سپس فرمودند: - پسر خان ! هر چه مى خواهى سؤ ال كن ! گفتم : 🍃- پدر مادر و خانواده ام همه نصرانى هستند و مادرم كور است ، آيا من كه مسلمان شده ام و با آنان زندگى مى كنم ، مى توانم در ظرف هايشان غذا بخورم ؟ فرمودند: - آنان گوشت خوك مى خورند؟ گفتم : - نه حتى دست به آن نمى زنند. فرمودند: - با آنان باش ! مانعى ندارد. 🍃آن گاه تاءكيد نمودند نسبت به مادرت - بخصوص - خيلى مهربانى كن و اگر مرد او را به ديگرى واگذار مكن (خودت او را كفن و دفن كن ) و به هيچ كس مگو كه پيش من آمده اى ، تا به خواست خدا در منى نزد من بيايى . در منى خدمتشان رسيدم ، مردم مانند بچه هاى مكتب ، دور او را گرفته بودند و سؤ ال مى كردند! وقتى به كوفه بازگشتم ، با مادرم بسيار مهربانى كردم ، به او غذا مى دادم و لباس و سرش را مى شستم . روزى مادرم گفت : 🍃پسر جان ! تو در موقعى كه به دين ما بودى اين طور با من مهربانى نمى كردى ، اكنون چه سبب شده كه اين گونه با من رفتار مى كنى ؟ گفتم : 🍃- من مسلمان شده ام و مردى از فرزندان يكى از پيامبران خدا مرا به خوشرفتارى با مادر دستور داده است . گفت : - نه ! او پسر پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است . 🍃- مادرم گفت : خود او بايد پيامبر باشد، زيرا چنين سفارش هايى (در مورد احترام به مادر) روش خاص انبياست . 🍃- نه مادر! بعد از پيغمبر ما پيغمبرى نخواهد آمد و او پسر پيغمبر است . - دين تو بهترين اديان است ، آن را بر من عرضه كن ! 🍃من هم شهادتين را به او آموختم و او نيز مسلمان شد و نماز خواندن را نيز ياد گرفت و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند. بعد از مدتى مادرم مريض شد، رو به من گفت : 🍃- نور ديده ! آنچه به من آموختى تكرار كن ! من شهادتين را برايش گفتم . شهادتين را گفت و در دم از دنيا رفت . صبحگاه ، مسلمانان او را غسل دادند و من بر او نماز خواندم و در قبرش ‍ گذاشتم . 📚بحارالانوار، ج۱ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
انسان شناسی ۲۲۴.mp3
10.55M
●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ 💢 چرا من باید وقت بذارم و اهل بیت علیهم‌السلام رو بشناسم، و از این سخت‌تر، حتماً دوستشون داشته باشم؟ 💢 حالا دوست داشتن یه طرف، چرا من باید سبک زندگی‌ام رو از اهل بیت علیهم‌السلام، که دهها قرن قبل از زمان ما می‌زیستند، دریافت کنم؟ 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 در زندگی مردم شَر نندازیم! دختری درسش را میخواند و سر کار میرود، فامیلی او را در مهمانی می‌بیند میگوید "شوهر نکردی؟ میتُرشیا!" حرفش را میزند و میرود ولی روح و روان دختر را به هم میریزد. زنی بچه‌ دار شد، دوستش گفت "برای تولد بچه،‌ شوهرت برات هیچی نخرید؟ یعنی براش هیچ ارزشی نداری؟" بمب را انداخت و رفت. ظهر که شوهر به خانه آمد کار به دعوا کشید و تمام! جوانی از رفیقش پرسید "کجا کار می‌کنی؟ ماهانه چند می‌گیری؟ صاحبکار قدر تو رو نمیدونه!" از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد! پدری در نهایت خوشبختیست؛ یکی میگوید "پسرت چرا بهت سر نمی‌زند؟ یعنی برات وقت نمیگذاره؟" با این حرف صفای قلب پدر را تیره و تار می‌کند! این است سخن گفتن به زبان شیطان؛ در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم: "چرا نخریدی؟ چرا نداری؟ چطور زندگی می‌کنی؟" ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا... اما نمی‌دانیم چه آتشی به جان شنونده می‌اندازیم! مفسد و شرور نباشیم👌 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🔆انفاق نان بدون نمك   🍂معلى بن خيس مى گويد: در يكى از شب هاى بارانى ، امام صادق عليه السلام از تاريكى شب استفاده كردند و تنها از منزل بيرون آمده ، به طرف ((ظله بنى ساعده ))(54) حركت كردند. من هم با كمى فاصله آهسته به دنبال امام روان شدم . ناگاه ! متوجه شدم چيزى از دوش امام به زمين افتاد. در آن لحظه ، آهسته صداى امام را شنيدم كه فرمود: ((خدايا! آنچه را كه بر زمين افتاد به من بازگردان .)) جلو رفتم و سلام كردم . امام از صدايم ، مرا شناخت و فرمود: 🍁- معلى تو هستى ؟ - بلى معلى هستم . فدايت شوم ! من پس از آنكه پاسخ امام عليه السلام را دادم ، دقت كردم تا ببينم چه چيز بود كه به زمين افتاد. ديدم مقدارى نان بر روى زمين ريخته است . امام عليه السلام فرمود: - معلى نانها را از روى زمين جمع كن و به من بده ! 🍁من آنها را جمع كردم و به امام دادم . كيسه بزرگى پر از نان بود طورى كه يك نفر به سختى مى توانست آن را به دوش بكشد. معلى مى گويد: عرض كردم : اجازه بده اين كيسه را به دوش بگيرم . فرمود: نه ! خودم به اين كار از تو سزاوارترم ، ولى همراه من بيا. 🍁امام كيسه نان را به دوش كشيد و راه افتاديم ، تا به ظله بنى ساعده رسيديم . گروهى از فقرا و بيچارگان كه منزل و مسكن نداشتند در آنجا خوابيده بودند حتى يك نفر هم بيدار نبود. حضرت در بالين هر كدام از آنها يك يا دو قرص نان گذاشت به طوريكه حتى يك نفر هم باقى نماند. 🍁سپس برگشتيم ، عرض كردم : فدايت شوم ! اينان كه تو در اين شب برايشان نان آوردى ، آيا شيعه هستند و امامت شما را قبول دارند؟ 🍁امام عليه السلام فرمود: - نه ! ايشان معتقد به امامت من نيستند؛ اگر از شيعيان ما بودند بيشتر از اين رسيدگى مى كردم ! 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫 🌺 دعا در این ماه شعبان سهم تعیین‌ کننده‌ ای دارد! 🌸 دعا جزء قضا و قدَر است در قبال قضا و قدر نیست؛ آنچه که در روایات ما آمده که دعا در متن قضا و قدَر قرار دارد بیگانه نیست، جلوی قضا و قدَر را نمی ‌گیرد، خودش جزء قضا و قدر هست، اگر جلوی قضا را می ‌گیرد این یک قضای نسبی است نه قضای مطلق. بخشی از قضاها در خارج دعا است، بخشی از قضاها در حوزه دعا انجام می ‌گیرد 🌼 دعا در قبال قانون علیت نیست، بلکه خودش در ردیف علل قرار می‌ گیرد. 🌻 دعا خودش است اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ اهل دعا نباشد مذموم است یک نحوه استکباری است، یک نحوه خودخواهی است که ﴿إِنَّ الَّذینَ یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین﴾ ❗️ گفتند کسی که دست او به دعا برنمی‌آید، لب او به دعا نمی‌جنبد، قلب او به دعا نمی ‌تپد، او خوی استکباری دارد. 🤲 در بارگاه ذات أقدس الهی با دست لرزان و قلب تپنده عرض کنیم «یا رب العالمین إدفع عنّا کل بلاء»! 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
📌 ۲۲ اسفند ماه روز بزرگداشت مقام شهدا 🔹️ به یاد سرهای به سامان عشق رسیده و از تن عافیت دل بریده؛ ◇ به یاد قطرات خون دلمه بسته بر لب های تسبیح گویان عارف؛ ◇ به یاد دسته پلاک های جامانده از همسفرانی که در گمنامی، به ملکوت «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» رسیده اند؛ ◇ به یاد پوتین های خاک خورده و پاهای سالک راه حق شده، کمرهای خمیده در پشت خاکریزهای عاشقی و چشم های تا ابد محو تماشای جلال و عظمت آستان بندگی؛ ◇ به یاد شما شقایق سیرتان، در آستانه راه حیات ایستاده ایم و چشم داریم تا کاروان سبز و سرخ شهادت، خیابان های خسته و زمستان زده شهرمان را به برکت قدومتان، میزبان بهار کنند. ◇ راه شهیدان ادامه دارد... 🔺️ ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا گرامی باد 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀