🔆 #پندانه
✍ همنشینی با نادان
🔹"خواجه نظامالملک" وزیر ملکشاه سلجوقی به عللی به زندان افتاد.
🔸بعد از مدتی نظام حکومت دچار آشفتگی شد و مجددا از او خواستند به شغل سابق خود برگردد. خواجه فرمان را قبول نکرد و زندان و گوشهگیری را به وزارت ترجیح داد.
🔹دربار ملکشاه دنبال چارهای بودند تا خواجه را راضی به قبول شغل سابقش کنند. در این بین شخصی گفت:
خواجه دانشمند است و هیچچیز برای او بدتر از همنشینی با انسان نادان نیست.
🔸پس فکری کردند و چوپانی که گلهای را به سبب سهلانگاری و نادانی به باد داده بود و در زندان به سر میبرد، به نزد خواجه فرستادند.
🔹خواجه مشغول خواندن قرآن بود. چوپان وارد شد و جلوی خواجه نشست. ساعتی به او نگریست و بعد حالش منقلب شد و شروع به گریه کرد.
🔸خواجه گمان کرد تازهوارد عارفی است آشنا به معارف قرآن. رو به چوپان کرد و پرسید:
چرا گریه میکنی؟
🔹چوپان آهی کشید و گفت:
داغ مرا تازه کردی.
🔸خواجه گفت:
چرا؟
🔹چوپان گفت:
من بزی داشتم که پیشاهنگ گله من بود و ریشش همرنگ و اندازه ریش شما بود و مثل ریش شما که موقع خواندن تکان میخورد، هر وقت علف میخورد، ریشش تکان میخورد. برای همین یاد بزم افتادم و دلم سوخت.
🔸خواجه با شنیدن این سخن حساب کار دستش آمد و از شدت ناراحتی کاغذ و قلم طلبید و به حاکم نوشت:
🔹صد سال به کُند و بند زندان بودن
در روم و فرنگ با اسیران بودن
🔸صد قافله قاف را به پا فرسودن
بهتر که دمی همدم نادان بودن
🔹و مجددا قبول وزارت کرد و به سر شغل سابق برگشت.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹🍃ازدواج به هنگام و تکثیر نسل
❣حضرت آیت الله خامنهای:
✅ازدواج به هنگام و بدون تأخیر یکی از کار های لازم و واجب است؛ فرزندآوری و تکثیر نسل یکی از آن وظایف مهم و اساسی است که باید انجام داد که هر دوی آنها، هم ازدواج و هم تکثیر نسل جزو نیاز های حیاتی امروز و فردای کشور است.
🔮کانال مرجع گفتمان
#ازدواج_آسان
#فرزند_آوری
☘
❌ #صرفا_جهت_اطلاع | وقتی هیچی از خودت نداری
🍃🌹🍃
⛔ دیروز رژه ارتش باکو به مناسبت سالگرد جنگ قره باغ انجام گرفت و در آن پرچم رژیم صهیونیستی به اهتزاز درآمد.
🔹 بی شک این اقدام پیام معنادار علی اف به ایران بوده و قصد دارد بگوید کدام مسیر را انتخاب کرده است.
🔺 البته بی شک او و دولتمردان جمهوری باکو باید دیر یا زود آماده پرداخت هزینه های بلند کردن پرچم اسرائیل باشد؛ در دکترین جدید امنیتی جمهوری اسلامی هیچ گونه مسامحه ای با حضور اسرائیل در مرزهای ایران نخواهد شد...
✍ تقوی نیا
#روشنگری
#ثامن
#جهاد_تبیین
🍀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💗شفاعت حضرت فاطمه(س) در روز قیامت:
💢1. امام باقر(ع): به خدا قسم ای جابر درروز قیامت فاطمه (س) جدا می کند و نجات می دهد شیعیان ومحبین و دوست دارانش را همچنان که مرغ دانه ی خوب از دانه ی بد را جدا می کند. زمانی که شیعیان او با آن حضرت نزدیک در بهشت می رسند، خداوند در دل های آن ها می اندازد که برگردید و نگاه کنید، بر می گردند و نگاه می کنند. خداوند می فرماید:👈 چرا برگشتید؟ در حالی که فاطمه(س) دختر حبیبم در بین شماست! و هر آینه شفاعت، او را درباره ی شما خواهم پذیرفت...می گویند: خدایا دوست داریم قدر و منزلت ما شیعیان فاطمه (س) در این روز شناخته شود... پس از جانب خداوند خطاب می شود، ای دوستان من برگردید و نگاه کنید و ببینید هر کسی شما را به خاطر دوستی فاطمه (س) دوست داشته است، هر کسی شما را اطعام کرده است؟ هرکس را که به خاطر زهرا(س) شما دوستداران فاطمه را اطعام کرده، نیکی نموده وباجرعه ی آبی سیراب تان کرده است و یا غیبت افرد را از شما به خاطر دوستی فاطمه(س) برگردانده، دست او را بگیرید و به بهشت واردش کنید. سپس امام باقر(ع) فرمود: به خدا قسم باقی نمی ماند در بین مردم جزشک کننده، یا منافق ویا کافر. بحارالانوار، ج 43، ص65
💢2. روزی رسول خدا(ص) با حضرت علی(ع) و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه: نشسته بودند، در این حال حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: پروردگارا تو می دانی که این جماعت اهل بیت: من هستند و گرامی ترین مردم در نزد من می باشند، پس دوست بدار کسی که آن ها را دوست می دارد و دشمن بدار کسی را که آن ها را دشمن بدارد و ... و آن ها را از هر پلیدی پاکیزه دار و از هر گناهی حفظ فرما و از جانب خودت به روح القدس تأیید گردان. سپس فرمودند: ای علی پس از من تو جانشین من بر آن ها هستی و ... و گویا می بینم دخترم فاطمه که در روز رستاخیز مرکبی از نور سوار است و به پیش می آید و از طرف راست او هفتاد هزار فرشته و از چپ او هفتاد هزار فرشته،در مقابل هفتاد هزار فرشته و در پشت سرش هفتاد هزار فرشته حرکت می کند. سپس فرمودند: هر زنی که در شبانه روز پنج نماز واجب را به جا آورد، در ماه رمضان روزه بدارد و حج خانه ی خدا را انجام دهد، و زکوة مال خویش را بپردازد و از شوهر خود اطاعت نماید و ولایت علی(ع) را بعد از من بپذیرد؛ چنین زنی به شفاعت دخترم فاطمه(س) داخل بهشت می شود...شیخ صدوق، امالی، ص 291، به نقل از کتاب شفاعة، ص 66
💢3. در روایت دیگری وارد شده که حضرت فاطمه(س) مهریه ی خود را شفاعت گنهکاران امت پیامبر اکرم(ص) قرار داد، چنان که در هنگام عقد ازدواج فرمود: پدرجان چه فرقی بین من و زنان دیگر است؟...من می خواهم مهریه ام با آنان فرق داشته باشد و آن را شفاعت گنه کاران امت شما قرار دهم. این درخواست مورد قبول خداوند سبحان واقع شد و جبرئیل فرود آمد و ورقه ای از حریر آورد که این مهریه در آن نوشته شده بود، چون هنگام مرگش فرا رسید وصیت کرد آن ورقه را در کفنش و بر روی سینه اش بگذارند و فرمود: در هنگام حشر این ورقه را به دست گیرم و از گنه کاران امت پدرم شفاعت کنم...احمدبن یوسف، اخبارالاول والاثار،ص 88،به نقل از چشمه در بستر ص 278 سید مسعود پور سید آقایی وشفاعت
💢4. جابربن عبدالله از رسول خدا(ص) روایت می کند که حضرت فرمودند: هنگامی که روز قیامت فرا می رسد، دخترم فاطمه سوار برناقه ای از ناقه های بهشتی وارد عرصه محشر می شود که مهار آن ناقه از مروارید درخشان و ... چشمانش از یاقوت سرخ است و برفراز آن قبّه ای (خیمه ای) از نور که بیرون آن از درونش و درون آن از بیرونش نمایان است، فضای داخل آن قبه انوار عفو الهی و خارج آن حتمیه پرتو رحمت خدایی است و ... از جانب راست آن مرکب هفتاد هزار ملک، و از طرف چپ آن هفتاد هزار ملک و فرشته است و جبرئیل در حالی که مهار ناقه را گرفته است با همان صدای بلند ندا می کند: "نظرها به پایین افکنید این فاطمه(س) دختر محمد(ص) است که عبور می کند." در آن هنگام حتی انبیا و صدیقین و شهدا، همگی از ادب دیده فرو می گیرند تا این که فاطمه عبور می کند و در مقابل عرش پروردگارش قرار می گیرد، آن گاه از جانب خداوند عزوجل ندا می شود ای محبوبه من،ای دختر حبیب من، بخواه از من، آن چه می خواهی تا عطایت کنم، شفاعت کن هر که را مایلی تا قبول کنم.در جواب حضرت می فرماید: ای خدای من، ای مولای من، دریاب ذریه ی مرا، شیعیان مرا، پیروان مرا، دوستان مرا، دوستان ذریه ی مرا،بار دیگر از جانب حق خطاب می رسد، کجا هستند ذریه فاطمه و پیروان او، کجایند دوست دارانش و دوستداران ذریه ی او؟ در آن هنگام جماعتی به پیش می آیند (جلو می آیند) فرشتگان رحمت آنان را از هرسوی در میان می گیرند و فاطمه (س) در حالی که پیش گام آن هاست؛ همگی را همراه خود به بهشت وارد می کند...
بحارالانوار، ج 43، ص 219 و 220 و شیخ صدوق، امالی،
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🕌 نماز، آرامش و اجابت
✍قال الامام الصادق عليه السلام : ما يَمْنَعُ اَحَدَكُمْ اِذا دَخَل عَلَيْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيا اَنْ يَتَوَضَّاَ ثُمَّ يَدْخُلَ مَسْجِدَهُ وَ يَرْكَعَ رَكْعَتَينِ فَيَدْعُوَ اللّه فيهِما؟ اَما سَمِعْتَ اللّه يَقُولُ: «وَاسْتَعينوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ».
چه چيز مانع مي شود كه هر گاه بر يكي از شما غم و #اندوه_دنيایی رسيد، وضو بگيرد و به سجده گاه خود رود و دو ركعت نماز گزارد و در آن دعا كند؟مگر نشنيده اي كه خداوند مي فرمايد:«از صبر و نماز مدد بگيريد»؟
📚«تفسير عياشي، ج 1، ص 59، ح 39
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
•┈┈•••••✾•••┈┈•
#داستانک
🔻من آنجا خدا را دیدم
[مرحوم سیّد رضا دربندى فرمود که] یکى از دوستان نقل مىکرد:
خرّازىفروشى که نزدیک چهارراه حسنآباد، کنار خیابان بساط پهن مىکرد گفت: من خدا را دیدم. گفتم: چه طور خدا را دیدى؟ گفت: پاسبانى بود به نام علىخان که همهٔ مردم را ناراحت مىکرد... روزى – در زمان کشف حجاب که حجاب براى زنان ممنوع بود – زنى که روسرى سرش بود، از اینجا مىگذشت. علىخان به آن زن گفت: روسرى را بردار. آن زن گفت: من مخالف دستور دولت عمل نمىکنم؛ ولى مانعى دارم که نمىتوانم روسرىام را بردارم. پاسبان گفت: امکان ندارد، باید روسرى را بردارى. دوباره آن زن گفت: آقاى پاسبان، من متمرّد نیستم؛ ولى مانعى دارم که نمىتوانم. کمکم مردم دور پاسبان جمع شدند و وى دست برد و یک مرتبه روسرى را از سر زن برداشت. سر آن زن طاس بود و مو نداشت. همهٔ مردم خندیدند. زن هم خجالت کشید و رفت. پس از چند لحظه با چشمان خودم دیدم که مغز سر علىخان زیر ماشین است!
من آنجا خدا را دیدم. یعنى فهمیدم که: جهان را صاحبى باشد خدا نام.
📚 حکایات استاد، شیخ علی اکبر کرباسچیان، ص۱۱۳ ، ۱۱۴
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌹حضرت عبدالعظيم از نوادگان حضرت امام حسن(ع) مي باشد و از اصحاب امام جواد و امام هادي (ع) بود و عقايد خود را بر امام هادي (ع) عرضه داشت و امام او را تأييد كرد. مناسب است ما اين روايت را نقل كنيم.
🌹شيخ صدوق (ره) و غير ايشان از جناب عبدالعظيم روايت كرده اند كه فرمود: بر آقاي خودم، حضرت امام هادي (ع) وارد شدم. چون مرا ديد فرمود: مرحبا به تو اي ابوالقاسم! تو وليّ ما هستي. عرض كردم : اي فرزند رسول خدا! مي خواهم دين خود را بر شما عرضه كنم. اگر مورد پسند شما است تأييد بفرماييد و اگر ناپسنداست راهنماييم كنيد.
🌹من عقيده دارم خدا، واحد و يگانه است و مثل و مانندي ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، بلكه پديدآورنده اجسام و صورتهاست. پروردگار و مالك هر چيزي است. او مالك و صاحب هر چيزي است.
🌹عقيده دارم محمد(ص) پيامبر و رسول و آخرين آنان است و بعد از او پيامبري نخواهد بود و تا روز قيامت دين آن حضرت اسلام خواهد بود و شريعت ديگري نخواهد بود.
🌹عقيده دارم امام و خليفه و وليّ امر بعد از پيامبر(ص) اميرالمؤمنين (ع) و بعد از آن حسن (ع) و بعد حسين (ع) و علي بن الحسين و بعد محمد بن علي و سپس جعفر بن محمد و بعد موسي بن جعفر و بعد علي بن موسي و سپس محمد بن علي است و بعد شما را امام مي دانم.
🌹حضرت فرمود: بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدي (ع) خواهد بود كه كسي او را نمي بيند و از نظرها غائب خواهد بود و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد.
🌹گفتم : عقيده دارم دوست ايشان دوست خداست و دشمن ايشان دشمن خدااست و اطاعت ايشان واجب ومعصيت اينان معصيت خدا است.
🌹عقيده دارم معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و ميزان حق است و قيامت خواهد آمد و همه زنده خواهيم شد.
🌹پس امام هادي (ع) فرمود: اي ابوالقاسم! به خدا اين است دين پسنديده ثابت. بر همين اعتقاد بمان. خداوند تو را براين اعتقاد محافظت كند.
📚منتهي الآمال، ج ۲ ص ۳۹۲.
🌺سالروز ولادت #حضرت_عبدالعظيم_حسنی مبارک🌺
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌺سالروز ولادت حضرت عبدالعظيم عليه السلام
♦️ حضرت ابوالقاسم عبدالعظيم حسنى فرزند عبدالله بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام در سال 252 يا 255 ه وفات يافته است.
📚 مستدرك سفينه البحار: ج ٦، ص ٦٦
♦️ايشان از مشاهير علما و از ثقات و فضلاى محدثين است كه در زهد و ورع زبانزد خاص و عام بوده و از امام جواد و امام هادى عليهم السلام روايت نقل كرده است.
📚 سيل الرشاد الى اصحاب الامام الجواد عليه السلام: ص ١٥٧
♦️كتاب خطب اميرالمؤمنين عليه السلام و كتاب اليوم و الليلة از آثار آن بزرگوار است.
📚 سيل الرشاد الى اصحاب الامام الجواد عليه السلام: ص ١٥٧
♦️ جلالت و عظمت شأن آن بزرگوار از عرضه عقايدش خدمت امام زمانش حضرت هادى عليه السلام و تأييد آن حضرت درباره آنها به وضوح پيداست.
♦️ ايشان به طور ناشناس وارد رى شد و از ترس بنى عباس در ساربانان در خانه يكى از شيعيان زندگى مى كرد.
📚 سيل الرشاد الى اصحاب الامام الجواد عليه السلام: ص ١٥٧
♦️تا هنگام وفات كسى متوجه نشد آن بزرگوار كيست، تا اينكه بعد از وفات خواستند آن بزرگوار را غسل دهند نوشته اى در لباس او يافتند كه نسب شريف خود را در آن نوشته بود. مرقد مطهرش در شهر رى مشهور است.
♦️ پدر آن حضرت عبدالله مشهور به "عبدالله قافه" است. "قافه" نام مكانى بود كه جناب عبدالله از طرف پدر بزرگش جناب حسن بن زيد حاكم آنجا بود.
♦️همسر حضرت عبدالعظيم، خديجه دختر قاسم بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام است.
📚 رياحين الشريعه: ج ٤، ص ١٩٧
♦️ بعضى امامزاده قاسم شمال تهران را پدر خديجه همسر حضرت عبد العظيم مى دانند.
📚 رياحين الشريعه: ج ٤، ص ١٩٧، ج ٥، ص ١٠٦
♦️ دختر آن حضرت سلمى است كه حضرت عبدالعظيم عليه السلام او را به عقد محمد بن ابراهيم بن ابراهيم بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام در آورده و ثمره اين ازدواج سه پسر به نام هاى عبدالله و حسن و احمد بود.
📚 رياحين الشريعه: ج ٤، ص ٣٣٢
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍇🍇🍇🍇
یکی از بیمارىهاى خطرناک،
مرضى بىصداست که هیچگونه علامتى نداشته و ندارد و اما مىتواند
آسیب شدیدى به شما وارد نماید.
این بیماری، مرضِ
«عادىشدنِ نعمت» است!
این بیمارى چهار نشانه دارد:
۱ـ اینکه نعمتهاى فراوانى داشته باشید، اما آنها را نعمت ندانید، و هیچگونه احساس [شکرگزارى] در قبالش نداشته باشید، گویى این که حقى کسب شده است!
۲ـ این که وارد خانه شوید و همهى اعضاى خانواده در سلامتى بسر برند، اما «شکر خدا» را به جاى نیاورید!
۳ـ وارد بازار شوید و خرید کنید و مایحتاج روزانه را تهیه کنید و به خانه برگردید، بدون این که قدردان و شکرگذار صاحب نعمت باشید، و این امر را عادى و حق خودتان در زندگى بپندارید....
۴ـ هر روز در کمال صحت و سلامتى از خواب برخیزید در حالى که از چیزى ناراحت نباشید، اما خدا را سپاس نگویید!
خدایا مراقبم باش اینگونه نشوم!
درود..روزوروزگارشادوپرنشاط🍇🍇🍇ا
🍃🌸🍃
🌹🌹كرامات حضرت عبدالعظيم عليه السلام / هدیهی سیدالكریم علیه السّلام
🌹 طلبه سیّدی، پس از آنكه مقطعی از درسش را در نجف به پایان می برد به تهران می آید و مقدّمات ازدواج ایشان فراهم می گردد. دختری معرّفی می شود و به خواستگاری می روند، مسائل مطابق سلیقه طرفین طی می شود جز اینكه پدر دختر شرطی را برای داماد مطرح می كند، تا پس از تحقّق آن دختر به خانه بخت برود.
🌺 شرط پدر دختر تهیه این اقلام بود: یك جفت گوشواره، 4 عدد النگو، 2 عدد پیراهن، 2 قواره چادری و 2 جفت كفش.
🌹 اگر چه درخواست خانواده عروس چندان سخت و چشمگیر نبود، لكن برای آن عالم بزرگوار تهیه همین قدر هم مقدور نبود. ایشان ناامید از انجام شرط، عازم قم می شود. امّا قبل از حركت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در شهرری توقّف می كند.
🌺 آن عالم بزرگوار قبل از آنكه به حرم مشرّف شود، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان می ایستد. تمام حواسش به شرطی است كه از عهده انجام آن برنیامده است. در این لحظه كاملاً متوجّه آن حضرت می شود و مشكل را با آن وجود مقدّس در میان می گذارد. در حالتی دل شكسته زار زار می گرید و برای آنكه كسی متوّجه نشود عبایش را روی صورتش می گیرد.
🌹چند لحظه بعد، كسی دست روی شانهاش می گذارد و آرام به گوشش می خواند: كه آقا، بسته تان را بردارید تا خدای نكرده كسی آن را نبرد! و ایشان ناراحت از اینكه او را از چنین حالی بیرون آورده اند، مكثی می كند و بعد چشم می اندازد، بسته ای جلوی پایش افتاده است! ابتدا اعتنا نمی كند، امّا، بلافاصله طنین صدایی را كه لحظاتی قبل او را متوجّه این بسته كرده بود در ذهنش می نشیند. نگاه جستجو گرش كسی را نمی یابد. بسته را می گشاید. درون بسته این اشیاء به طور مرتّب چیده شده بود:
🌺 2 جفت كفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پیراهن، 4 عدد النگوی طلا و یك جفت گوشواره.
🌹 «اين طلبه كسی نبود، جز مرحوم آيت الله العظمی مرعشی نجفی از علماء فقيد و مراجع تقليد عظام كه پس از اين كرامت نيز «خادم افتخاری» آستان مقدّس حضرت عبدالعظيم عليه السّْلام شده و تا آخر عمر شريفشان اين مدال خادمی را به سينه داشتند.»
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
آیتــ الله مجتهدے تهرانے ره:
در حلال و حرام وسواس داشته باشید اما در نجاست و طهارت نه!!
🔸اگر کسے مےخواهد یڪ نمـاز با حال بخواند، باید غذای شبهه ناڪ نخورد و لااقل به این مهمانےهایی ڪه خمس نمےدهند و اهل رشوه و ربا هستند نرود...
مثل گربه نباشید گربه را دیده اید؟ چقدر احتیاط مےکند؟ توے کوچہ های قدیم اگر کمے آب جمع میشد ، گربه با احتیاط میگذشت تا خیس نشود ولی همین گربه وقتی میخواست ماهی بگیرد نصف بدنش را توی آب میکرد.
🔹حالا خیلی ها اینجور هستند هی دستشان را آب میکشند اما وقتِ حلال و حرام هیچ چیز حالیشان نیست، مال صغیر را میخورند،
وقتی میگوئیم آقا این چلوکبابی که داری میخوری مال صغیره. میگوید ما علم نداریم پس اشکالی ندارد!
🔸چطور وقتی که دستت را میشویی و آب میکشی، نمیگویی ما علم نداریم، وسواس هستی! اما در حلال و حرام همه چیز را با گفتن یک «ان شاءالله حلال است» درست میکنی؟!
✍این موعظه ای بود که به شما کردم در حلال و حرام وسواسی باشید، اگر زیاد هم بخواهید مقدس شوید و وسواس بازی در آورید، شب باید سر گرسنه بر زمین بگذاری!
⚠️پس زیاد نه اما جاهایی که واقعاً میدانید که مال شبهه ناک است دست نگه دارید
#توصیه_دینی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
#ضرب_المثل 🌷#حکایت
✨تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند؛ یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد.
شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد.
✨صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است. به نزد قاضی شهر رفت و گفت : خانه خراب شدم .
قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را .
✨قاضی گفت:به کسی مشکوک نشدید؟ ماموران گفتند: چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم. قاضی گفت: بروید آنها را بیاورید. ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند.
✨قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری؟ تاجر پنبه گفت به هیچ کدام. قاضی فکری کرد و گفت: ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند.
✨ناگهان یکی از همان تاجرهای دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند .
✨قاضی گفت: دزد همین است و به تاجر گفت: همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند. یکساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد.
✨از آن به بعد وقتی می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد می گویند:
پنبهدزد دستبه ریشش میکشد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱