🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
📚داستان کوتاه
در منزل دوستی که پسرش دانشآموز ابتدایی و داشت تکالیف درسی اش را انجام میداد بودم
زنگ منزل را زدند و پدر بزرگ خانواده از راه رسید.
پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مداد رنگی به نوه اش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشیات.
پسر ده ساله، جعبۀ مداد رنگی را گرفت و تشکر کرد
و چند لحظه بعد گفت:
بابا بزرگ
باز هم که از این جنسهای ارزون قیمت خریدی
الان مداد رنگیهای خارجی هست که ده برابر این کیفیت داره.
مادر بچه گفت:
میبینید آقاجون؟
بچههای این دوره و زمونه خیلی باهوش هستند.
اصلا نمیشه گولشونزد و سرشون کلاه گذاشت.
پدربزرگ چیزی نگفت.
برایشان توضیح دادم که این رفتار پسر بچه نشانۀ هوشمندی نیست،
همان طور که هدیۀ پدربزرگ برای گول زدن نوهاش نیست.
و این داستان را برایشان تعریف کردم
آن زمان که من دانشآموز ابتدایی بودم،
خانم بزرگ گاهی به دیدنمان میآمد و به بچههای فامیل هدیه میداد،
بیشتر وقتها هدیهاش تکههای کوچک قند بود.
بار اول که به من تکه قندی داد
یواشکی به پدرم گفتم: این تکه قند کوچک که هدیه نیست
پدرم اخم کرد و گفت: خانم بزرگ شما را دوست دارد
هر چه برایتان بیاورد هدیه است،
وقتی خانم بزرگ رفت،
پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی او، قند خیلی کمیاب و گران بوده و بچهها آرزو میکردند که بتوانند یک تکه کوچک قند داشته باشند.
خانم بزرگ هنوز هم خیال میکند که قند، چیز خیلی مهمی است.
بعد گفت: ببین پسرم
قنددان خانه پر از قند است،
اما این تکه قند که مادرجان
داده با آنها فرق دارد،
چون نشانۀ مهربانی و علاقۀ او به شماست.
این تکه قند معنا دارد ،
آن قندهای توی قنددان فقط شیرین هستند
اما مهربان نیستند.
وقتی کسی به ما هدیه میدهد،
منظورش این نیست که ما نمیتوانیم، مانند آن هدیه را بخریم،
منظورش کمک کردن به ما هم نیست.
او میخواهد علاقهاش را به ما نشان بدهد
میخواهد بگوید که ما را دوست دارد
و این، خیلی با ارزش است.
این چیزی است که در هیچ بازاری نیست
و در هیچ مغازهای آن را نمیفروشند.
چهل سال از آن دوران گذشته است و من هر وقت به یاد خانم بزرگ و تکه قندهای مهربانش میافتم،
دهانم شیرین میشود،
کامم شیرین میشود،
جانم شیرین میشود ...
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ
ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ...
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان عزيز بعلت حذف اين كليپ توسط دشمنان ازاينستاگرام،تاميتوانيد اين كليپ را به گروهها ارسال نماييد. 🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋
💫🌟💫🌟💫🌟💫
📚ماجرای پرداخت بدهی یار امام عسکری
(علیه السلام) به روش عجیب
یکی از اصحاب و دوستان امام حسن عسکری(ع) به نام ابوهاشم جعفری حکایت کرد: روزی امام(ع) سوار مرکب سواری خود شد و به سمت صحرا و بیابان حرکت کرد و من نیز همراه حضرت سوار شدم و به راه افتادم و حضرت جلوی من حرکت می کرد، چون مقداری راه رفتیم ناگهان به فکرم رسید که بدهی سنگینی دارم و بدون آنکه سخنی بگویم، در ذهن و فکر خود مشغول چاره اندیشی بودم.
در همین بین امام(ع) متوجه من شد و فرمود: ناراحت نباش، خداوند متعال آن را اداء خواهد کرد و سپس خم شد و با عصایی که در دست داشت، روی زمین خطی کشید و فرمود: ای ابوهاشم! پیاده شو و آن را بردار و ضمناً مواظب باش که این جریان را برای کسی بازگو نکنی، وقتی پیاده شدم، دیدم قطعه ای طلا داخل خاک ها افتاده است، آن را برداشتم و در خورجین نهادم و سوار شدم و به همراه امام(ع) به راه خود ادامه دادم، باز مقدار مختصری که رفتیم، با خود گفتم: اگر این قطعه طلا به اندازه بدهی من باشد که خوب است، ولی من تهیدست هستم و توان تامین مخارج زندگی خود و خانواده ام را ندارم، مخصوصاً که فصل زمستان است و اهل منزل آذوقه و لباس مناسب ندارند، در همین لحظه بدون آنکه حرفی زده باشم، امام(ع) مجدداً نگاهی به من کرد و خم شد و با عصای خود روی زمین خطی کشید و فرمود: ای ابوهاشم! آن را بردار و این اسرار را به کسی نگو، پس چون پیاده شدم، دیدم قطعه ای نقره روی زمین افتاده است، آن را برداشتم و در خورجین کنار آن قطعه طلا گذاشتم و سپس سوار شدم و به راه خود ادامه دادیم، پس از اینکه مقداری دیگر راه رفتیم، به سوی منزل بازگشتیم و امام عسکری(ع) به منزل خود تشریف برد و من نیز رهسپار منزل خویش شدم.
بعد از چند روزی طلا را به بازار برده و قیمت کردم، به مقدار بدهی هایم بود -نه کم و نه زیاد- و آن قطعه نقره را نیز فروختم و نیازمندی های منزل و خانواده ام را تهیه و تأمین کردم.
📚منبع : چهل داستان و چهل حدیث از امام حسن عسکری(ع)، عبدالله صالحی
💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥
🌹
⭕️چرا #امامت_امام_جواد (ع) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان محسوب می گردد؟ (بخش اول)
🔷یکی از مسائلی که بعدها در مباحث کلامی مربوط به #امامت، جایگاه ویژه ای یافت، این بود که آیا ممکن است کسی پیش از #بلوغ به #مقام_امامت برسد؟ این مسأله در سال ۲۰۳، آن هنگام که #امام_جواد (ع) به #امامت رسید، به صورت جدّی تری در محافل علمی - کلامی امامیه مطرح شد و بعدها در سال ۲۲۰ درباره امامت امام هادی (ع) و پس از آن امام مهدی (ع) نیز ادامه یافت. در سال ۲۰۳ که #امام_رضا (ع) به شهادت رسید، شیعیان آن حضرت به علت این که تنها فرزند وی #امام_جواد (ع) بیش از #هشت_سال نداشت، در نگرانی و اضطراب عمیقی فرو رفتند. به نوشته برخی از مورّخان در این جریان، #شیعیان به حیرت افتاده و میان آنان اختلاف پدید آمد؛ چنانکه شیعیان دیگر شهرها نیز متحیّر شدند. [۱] به همین جهت، گروهی از آنان در منزل «عبدالرحمن بن حجّاج» گرد آمده، ضجّه و ناله سر دادند. [۲] این مشکل برای #شیعیان، که مهمترین رکن ایمان را اطاعت از #امام_معصوم (ع) دانسته و در #مسائل و #مشکلات_فقهی و دینی خود به وی رجوع می کردند، از اهمّیت بسیار برخوردار بود و نمی توانست همچنان لاینحل بماند. البته برای شیعیان مسلّم بود که #امام_رضا (ع) فرزند خود #امام_جواد (ع) را به #جانشینی برگزید؛ ولی مشکل ناشی از #خردسالی_آن_حضرت، آنان را بر آن می داشت تا برای اطمینان خاطر، به کاوش و جستجوی بیشتری در این باره بپردازند.
🔷در میان نصوصی که درباره #جانشینی_امام_جواد (ع) از #امام_رضا (ع) بر جای مانده، به ویژه خاطر نشان شده است که امام رضا (ع) #فرزند_خردسالش #امام_جواد (ع) را به #جانشینی خود برگزید و با اینکه هنوز فرصت زیادی برای این کار وجود داشت، به جانشینی او اصرار می ورزید تا آنجا که در برابر اشاره برخی از اصحاب به سن کم #امام_جواد (ع) با اشاره به #نبوّت_حضرت_عیسی (ع) در #دوران_شیرخوارگی فرمودند: «#سنّ_عیسی (ع) هنگامی که #نبوّت به وی اعطا شد، کمتر از سن فرزند من بوده است». [۳] اضطرابی که پس از شهادت امام رضا (ع) در میان شیعیان آن حضرت به وجود آمد، سبب شد تا برخی از آنها به دنبال «عبدالله بن موسی» برادر امام رضا (ع) بروند؛ ولی از آنجا که حاضر نبودند بدون دلیل، امامت کسی را بپذیرند، جمعی از آنها پیش وی سؤالاتی مطرح کردند و هنگامی که او را از جواب مسائل خود ناتوان دیدند، وی را ترک کردند. [۴] شمار دیگری نیز به «واقفی» ها که بر امام کاظم (ع) توقف کرده بودند، پیوستند. علّت پیدایش این اختلاف، به نظر «نوبختی»، همین بود که آنها #بلوغ را یکی از شرایط امامت می دانستند. [۵]
🔷با تمام این احوال، #بیشتر_شیعیان به #امامت_امام_جواد (ع) گردن نهادند، گرچه در میان آنان، کسانی بودند که مسأله #کمی_سنّ را به خود #امام_جواد (ع) هم یادآور شدند و آن حضرت در جواب، به #جانشینی_حضرت_سلیمان از #حضرت_داود (ع) اشاره کرد و فرمود: حضرت سلیمان (ع)، هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می برد، حضرت داود (ع) او را به عنوان #جانشین خود معرفی کرد، در حالی که عُبّاد و علمای بنی اسرائیل، این عمل او را انکار می کردند. [۶] به نوشته «نوبختی»، برهانِ استدلال کنندگان به #امامت_حضرت_جواد (ع)، مسأله #یحیی_بن_زکریّا (ع) و #نبوّت_حضرت_عیسی (ع) در دوران شیرخوارگی و داستان یوسف و علم حضرت سلیمان (ع) بود که نشان می داد #علم در #حجت_خدا و لو به #سن_بلوغ نرسیده باشند، #بدون_آموزش و یادگیری و به طور #لدنّی، می تواند وجود داشته باشد. [۷] #ادامهدارد...
پی نوشت:
[۱] دلائل الامامه، طبری، محمد بن جریر، بی جا، نجف، ۱۳۸۳ ق، ص ۲۰۴
[۲] عیون المعجزات، حسين بن عبدالوهاب، محقق: جعفری زنجانى، حسين، آل عبا (ع)، قم، ۱۳۸۴ ش، ص ۱۱۹
[۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، محقق: خرسان، سید مهدی، مطبعة الحیدریه، نجف، ۱۳۸۶ ق، ص ۲۰۳
[۴] مناقب آل أبيطالب(ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، قم، ۱۳۷۹ ق، چ اول، ج ۲، ص ۴۲۹؛ مسند الامام الجواد (ع)، عطاردى، عزيز الله، آستان قدس رضوى، ۱۴۰۶ ق، چ اوّل، ص ۲۹ - ۳۰، ۲۲۲
[۵] فرق الشيعه، نوبختى، حسن بن موسى ، محقق: آل بحرالعلوم، محمد صادق، بی جا، ۱۳۵۵ ق، ص ۸۸
[۶] الکافی، كلينى، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلاميه ۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ۱، ص ۳۸۳
[۷] فرق الشیعة، همان، ص ۹۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_جواد
@tabyinchannel
✍پيامبر صلي الله عليه و آله :
«بهترين شما صاحبان عقل هستند». گفته شد: «اى رسول خدا! صاحبان عقل، چه كسانى اند؟».
حضرت فرمودند:
👈 آنان كه داراى اخلاق خوب اند،
👈 بردبار و باوقارند،
👈صله رحم مى نمايند،
👈 به پدران و مادران نيكى مى كنند،
👈 به فقرا، همسايگان و يتيمان رسيدگی مى نمايند،
👈اطعام مى كنند،
👈 آشكارا به همه سلام مى كنند
📚 كافى، ج 2، ص 240
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌷ولادت بابب الحوائج حضرت على اصغر(عليه السلام) بر دوستداران اهلبیت ع مبارک🌹
✍️ولادت با سعادت حضرت باب الحوائج على اصغر(عليه السلام) در اين روز (دهم رجب)واقع شده است. با در نظر گرفتن اينكه آن حضرت در شش ماهگى در روز عاشورا در كربلا به شهادت رسيد، ولادت حضرت مطابق اين روز مى شود. بعضى هم ولادت آن حضرت را در روز 8 يا 9 ثبت كرده اند.
نام شريف آن حضرت 🌟عبد الله🌟 مشهور به على اصغر است. لقب شريفش «باب الحوائج»، رضيع، مذبوح من الاذن الى الاذن است. پدر بزرگوارش امام حسين(عليه السلام)، و مادر والامقامش حضرت رباب دختر امرء القيس كلبى است .
قاتل آن حضرت، حرمله بن كاهل اسدى ملعون است كه قلب امام حسين(عليه السلام) و اهل بيت و شيعيان، بلكه هر شنونده اين مصيبت را سوزاند.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
*🤲🏻یاجوادالائمه ادرکنی*
🌺من سائل لطف و کرمت بودم و هستم
🍃هرجا که روم در حرمت بودم و هستم
🌺یک قطرۀ کوچک ز یمت بوده و هستم
🍃موری سـر خاک قدمت بودم و هستم
*🌸🎂میلاد حضرت*
*الجواد الائمه علیه السلام*
🌸🎈🎊🎉🎈🎊🎉🌸
*❣️را به پیشگاه مقدس مولای مظلوممان حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما اعضای بزرگوار تبریک و تهنیت عرض مینماییم....*
🤲🏻یاجوادالائمه ادرکنی
*🤲🏻اللهم عجّل لولیک الفرج و فرجنا به*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*❣️مهــــــــــــدی فاطمه!ای سیدحسنات*
*هدیه ای برتوندارم به جزصـــــلوات*
<><><><><><><><>
*🌻الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم*
<><><><><><><><><>
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*┄┅✿❀«أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج » ❀✿┄┄*
🍃🌸🍃🌸🍃
*🤲🏻اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.*
*🤲🏻رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ*
✨﷽✨
✍امامت امام جواد علیه السلام
روزى يكى از شيعيان در محضر امام رضا (ع) پرسيد: مولاى من! اگر خداى ناكرده براى وجود مقدس شما حادثه اى پيش آيد، به چه كسى رجوع كنيم؟ امام رضا (ع) با كمال صراحت فرمودند: به پسرم ابوجعفر (امام جواد). آن مرد از شنيدن اين سخن تعجب كرد، چرا كه امام نهم (ع) كودكى بيش نبود و آن مرد وى را كم سن و سال ديد. امام رضا (ع) از سيماى متعجب و نگاه هاى ترديدآميز او، انديشه ناباورانه اش را دريافت و به او فرمود: اى مرد! خداى سبحان عيسى بن مريم (ع) را به عنوان پيامبر و فرستاده خود برگزيد و او را صاحب شريعت معرفى كرد، در حالى كه خيلى كوچكتر از فرزندم ابوجعفر بود.(1)
امام هشتم (ع) براى اثبات امامت حضرت جواد (ع) و پاسخ به شبهات طرح شده، گاه از آيات قرآن و دلايل تاريخى بهره مى گرفت و گاهى نيز از تفضلات الهى و تأييدات غيبى استفاده مى كرد. در اين رابطه حسن بن جهم مى گويد: در حضور امام هشتم (ع) نشسته بودم كه فرزند خردسالش را صدا كرد. آن سلاله پاك نبوى نيز در پاسخ به نداى پدر به جمع ما پيوست. امام رضا (ع) لباس آن كودك را كنار زده و به من فرمود: ميان دو شانه اش را بنگر! چون به ميان دو كتف او نگاه كردم، چشمم به يكى از شانه هايش به مهر امامت افتاد كه در ميان گوشت بدن قرار داشت. فرمود: آيا اين مهر امامت را مى بينى؟ شبيه همين در روى شانه پدرم نيز وجود داشت.(2)
📚1_كشف الغمه، على بن عيسى اربلى، مكتبه بنى هاشمى، تبريز،ج ۲، ص۳۵۳.
📚2 .ارشاد شيخ مفيد، چاپ كنگره، قم،ص۶۱۸
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
هدایت شده از محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
✨﷽✨
#حکایتهای پندآموز⚜
🌸آفرینش زن🌸
✍پسرکی از مادرش پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت : نمی دانم عزیزم ، نمی دانم. پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟ او چه می خواهد؟ پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود : همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی. پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند،
👶🏻از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟ خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند .به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند. به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند. به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند
💖زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست.
هدایت شده از محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
#تلنگرانه
وقتی وارد یک مغازه می شویم
و روی درو دیوار آن مغازه نوشته شده است
این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است...
فورا حواسمان را جمع می کنیم تا کوچکترین حرکتی انجام ندهیم
ولی چرا واقعا فکر نمی کنیم
که دنیا به این عظمت را ناظری بزرگ است...
که خداوند متعال بر اعمال ریز و درشت همه حاکم است
و خیال مان راحت نیست که خداوند بزرگ همه چیز را می بیند
و بر اعمال همه ما حاکم است...
#پیوست :
✅ از عالمی پرسیدند :
📙 کتابی در زمینهٔ اخلاق به ما معرفی کنید
جواب داد :
📔 کتاب لازم نیست
دانستن یک جمله کافیست 🙌🏻
✨خدا می بیند✨
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
هدایت شده از محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
✨﷽✨
🌼حتی نگرانیهای کوچک پاککننده گناهان است
✍️پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: هیچ رنج و درد و اندوه و حتی نگرانی خاطری به مؤمن نرسد، جز این که خداوند به وسیله آن، گناهانش را بزداید.
📚تحفالعقول: 38
گاهی اوقات انسان غصه و غمی ندارد. اما یک نگرانی دارد، مثلاً پولش را میشمارد، میبیند کم شده است و نگران میشود.
یا سوییچ اتومبیلاش را گم میکند، لنگه جورابش را گم میکند و.. چند دقیقه دنبالش میگردد؛ یا حتی گاهی اتفاق افتاده، دنبال وسیلهای میگردد که در دست یا جلوی چشمش بوده، مثلاً عینک در دست یا چشمش بوده، ولی دنبالش میگردد، خداوند همین مقدار نگرانی را کفاره گناهان آن روز شخص قرار میدهد.
حضرت میفرماید حتی همّ و نگرانیهای شما میتواند برای شما پاککننده باشد. پس هیچ رنج و درد و اندوه و حتی نگرانی نیست که به مؤمن برسد، مگر اینکه خداوند گناهان را به واسطه آن پاک کند.
https://eitaa.com/darolsadeghiyon