🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#داستان_آموزنده
✍ نعمتهای خدا را بشناس
🔹علیرضا کودکی ۱۱ساله و بسیار مهربان است که پدرش را در پنجسالگی از دست داده است.
🔸روزی از او میپرسم:
عمو چه دوست داری برای تو به مدد الهی بخرم؟
🔹عاشق عینک است و میگوید:
عینک دوست دارم.
🔸میگویم:
چَشم، برای تو عینکی آفتابی میخرم.
🔹میگوید: نه عمو، از عینکهای واقعی که شیشهای هستند میخواهم!
🔸بسیار تعجب میکنم که چرا این کودک دوست دارد عینکی شود؟
🔹بعد از کلی کندوکاو متوجه میشوم در کلاس آنان کودکی به نام آرش که پدرش ثروتمند بوده، عینکی است و او دوست دارد عینکی شود تا شبیه آرش شود.
🔸گاهی ما که نعمتهای خدا را نمیدانیم هر چیزی را که در اغنیا میبینیم آن را یک امتیاز و نعمت و ارزش برای او میپنداریم و اصلا به ماهیت آن فکر نمیکنیم.
🔹بر علیرضا خرده نمیگیرم چون بسیاری از بزرگسالان هم مثل او فکر میکنند.
🔸مثلا وقتی ثروتمندی لباسی پاره میپوشد یک نعمت و ارزش محسوب میشود و همگان دوست دارند لباس پاره بپوشند.
🔹اگر نعمتهای خدا را بشناسیم هرگز هر آنچه که در دست ثروتمندان است تعریف نعمت در دیدگاه ما نخواهد شد و شکرگزار نعمتهای خود خواهیم بود.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌹«دحوالارض، نسیم رحمت الهی»
🔴امشب شب «دحوالارض» و فردا بیست و پنجم ذیالقعده، روز «دحوالارض» و روز گسترش یافتن زمین از محل خانه کعبه است که برای اهل معنی و صاحبان سير و سلوك، يكى از روزهای مهم سال است لذا ضمن گرامیداشت این شب و روز بزرگ، به نکاتی اشاره می کنیم؛
♦️فرصتهای ویژه معنوی در زندگی بشر، نعمتهای مغتنمی هستند که جسم و روح انسان را نوازش داده و موجبات شادمانی و آرامش بشریت در دنیا و آخرت میشوند؛ چنانچه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «انَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها»: *«همانا در طول زندگی شما، نسیمهای رحمتی از سوی پروردگارتان میوزد؛ پس به هوش باشید تا خود را در معرض آنها قرار دهید»* (کافی، ج٣، ص٢١٢)
♦️بیشک یکی از این نسیمهای رحمت الهی در طول سال، شب و روز دحوالارض است که برای اهل مراقبت اهمیت ویژهای داشته و دارد، ولی متأسفانه کمتر مورد توجه عامه مردم قرار گرفته و بسیاری از مؤمنین به دلیل عدم آگاهی و شناخت لازم نسبت به این هدیه بزرگ الهی، خود را از این فرصت طلایی محروم مینمایند؛ لذا بر آن شدیم که در این مجال کوتاه در حد امکان از «دحوالارض» و عظمت و اعمال و احکام آن سخن بگوئیم؛
*✍️ دحوالارض، زمانی است که خداوند به جهان خاکی، حیات بخشیده و زمین را از زیر کعبه گسترانیده و پس از آنکه تمام سطح کره زمین به مدت طولانی در زیر آب فرو رفته بود، حضرت حق، اراده نمود تا کره زمین را برای زندگی انسان و سایر موجودات مهیا نماید؛ از این رو، بخشهایی از زمین، شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل امروزین درآمد و طبق روایات اسلامی، اولین نقطهای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیتاللّه الحرام بود که مفسران، آیه ٣٠ سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا» را به همین واقعه تفسیر نمودهاند و همچنین بر همین اساس شهر مكه را «اُمُّ الْقُرا» يعنی مادر همه آبادیها دانستهاند.*
✅ البته گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای بزرگ دیگری نیز بر شرافت این شب و روز افزوده است که در روایات به چند مورد از آنها اشاره شده است:
⬅️ روز میلاد شیخ الانبیاء حضرت ابراهیم (ع)؛
⬅️ روز میلاد حضرت عیسی مسیح (ع)؛
⬅️ روز ساخت کعبه توسط حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) به همراهی حضرت جبرئیل (ع) و نصب سنگ حَجَرالاَسود؛
⬅️ خروج رسول اکرم (ص) از مدینه به همراه هزاران نفر به سوی مکه، به قصد حجتالوداع؛
⬅️ روز قیام قائم آل محمد (عج) طبق برخی روایات؛
✍️ همچنین در این روز پرفضیلت، اعمال ويژهای در روایات توصیه شده است که عبارتند از:
1️⃣ احیاء و شب زندهداری در شب دحوالارض که برابر با عبادت صد سال است؛
2️⃣ روزه گرفتن در روز دحوالارض که از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایت آمده که هر کس این روز را روزه بدارد، روزهاش کفاره هفتاد سال میباشد؛
3️⃣ غسل روز دحوالارض که بسیار فضیلت دارد؛
4️⃣ خواندن دو رکعت نماز در وقت چاشت (اول بالا آمدن آفتاب) که در هر رکعت بعد از «حمد»، پنج مرتبه سوره «الشمس» خوانده و بعد از سلام نماز بگوید: «لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»، سپس دعا کند و بخواند «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ»
5️⃣ خواندن دعایی است که شیخ در «مصباح» فرموده: «اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ...»؛ که انشاالله با مراجعه به کتاب شریف مفاتیحالجنان، این دعا را به صورت کامل بخوانید؛
6️⃣ بهجا آوردن زیارت حضرت رضا (علیه السلام) که یکی از بهترین و با فضیلتترین اعمال مستحبی در این روز است.
🔆همچنین در روایات آمده که در این شب و روز، هزار هزار رحمت الهی نازل میشود و اگر در آن، گروهی به ذكر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پيش از آنكه متفرق شوند برآورده میسازد. «انشاالله»
مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیالقعده/دعای با سوز نیازمندان محروم نشوید،یاعلی مدد
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💥💥💥💥💥💥💥
🔅 #پندانه
✍ کور خود و بینای مردم
🔹روزی از روزهای بهاری باران بهشدت در حال باریدن بود. خب در این حالت هرکسی دوست دارد، زودتر خود را به جایی برساند که کمتر خیس شود.
🔸رندی از پنجره به بیرون نگاه کرد و همسایه خودش را دید. او میدوید تا زودتر خودش را به خانه برساند.
🔹رند پنجره را باز کرد و فریاد زد:
آهای همسایه! چیکار میکنی؟ خجالت نمیکشی از رحمت خدا فرار میکنی؟
🔸مرد همسایه وقتی این حرف رند را شنید، دست از دویدن کشید و آرامآرام بهسمت خانه رفت. در حالی که کاملا موش آبکشیده شده بود.
🔹چند روز گذشت. این بار رند خود در میانه باران گرفتار شد.
🔸بهسرعت در حال دویدن بهسوی خانه بود که همسایه سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت:
آهای! خجالت نمیکشی از رحمت خدا فرار میکنی!؟ چند روز قبل را یادت هست به من میگفتی چرا از رحمت خدا فرار میکنی؟ حال خودت همان کار را میکنی؟
🔹رند در حالی که سرعت خودش را زیادتر کرده بود، گفت:
چرا یادم هست. به همین خاطر تندتر میدوم که زیادتر رحمت خدا را زیر پایم نکنم.
🔸هستند کسانی که از زمین و زمان ایراد میگیرند، اما برای رفتارهای خودشان هزار و صد توجیه ذکر میکنند.
💥💥💥💥💥💥
🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁
🔆با آرامش، بهتر از خسته شدن
💥سعدی گوید: روزی در سفر بر اثر غرور جوانی، شتابان و تند راهروی کردم و شبانگاه خود را به پای کوه پشته رساندم. خستهوکوفته شده بودم و دیگر پاهایم نیروی راهپیمایی نداشت. از پشت سر کاروان، پیرمردی ناتوان، آرامآرام میآمد. به من که رسید، گفت: «برای چه نشستهای؟ حرکت کن که اینجا جای خوابیدن نیست.»
💥گفتم: «چگونه راه روم که پاهایم یارای حرکت کردن را ندارد.» گفت: «مگر نشنیدهای که صاحب دلان میگویند: رفتن و نشستن (با آرامش) بهتر است از دویدن و خسته شدن و درمانده گشتن؟»
ای که مشتاقِ منزلی، مشتاب **** پند من کار بند و صبر آموز
اسبتازی دو تگ رود به شتاب **** اُشتر آهسته میرود شب و روز
(گلستان سعدی، باب ششم)
✨✨پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «شتاب کردن از شیطان و تأمّل و درنگ کردن از جانب خداست.»
📚(بحار، ج 71، ص 340)
🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁
🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴
#داستان_آموزنده
🔆پیرمرد شیردل
🍂انس بن حارث کاهلی در روز عاشورا، پیرمرد سالخوردهای بود؛ او از اصحاب پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بود و در جنگ بدر و حُنین شرکت نموده بود.
🍂روز عاشورا از امام اجازه خواست تا به میدان برود، امام حسین علیهالسلام به او اجازه داد.
او کمرش را با عمّامهاش بست و ابروانش را نیز که بر اثر پیری روی چشمش افتاده بود، با دستمالی بالا آورد و بست تا مانع دید او نگردد.
وقتی امام حسین علیهالسلام او را بااینحال دید، بیاختیار منقلب شده و قطرات اشک از چشمانش سرازیر شد و خطاب به او فرمود:
🍂«ای پیرمرد! خداوند عمل تو را تقدیر و قبول نماید.» او وارد میدان شد و جنگید و بعد از کشتن هیجده نفر از سپاه دشمن، به شهادت رسید
🌴🌱🌴🌱🌴🌱🌴
💫✨💫✨💫✨💫
🌟پيامبر (ص) فرمودند:
💎 كسى كه نمازهاى پنجگانه را در موقع خود اقامه كند و ركوع و سجود نماز را كامل بجا آورد خداى عزّ و جلّ چهارده خصلت به او عطا فرمايد:
🔵 الف ) سه خصلت در دنيا:
🔺- عمر او را زياد كند.
🔺- مال و اموال او را زياد كند.
🔺- اولاد صالح او را زياد كند.
🔵 ب ) سه خصلت در موقع مرگ :
🔺- از ترس او را ايمن دارد .
🔺- از هول مرگ ايمن دارد .
🔺- او را داخل بهشت گرداند.
🔵 ج ) سه خصلت در قبر:
🔺- سؤ ال نكير و منكر را بر او آسان كند.
🔺- قبر او را وسيع گرداند.
🔺- درى از درهاى بهشت به روى او گشوده شود.
🔵 د) سه خصلت در محشر:
🔺- صورت او مثل ماه ، نور مى دهد.
🔺- نامه عملش را به دست راستش دهند.
🔺- حساب را بر او آسان مى گرداند.
🔵 ه) دوخصلت در موقع عبور از صراط:
🔺- خداوند از او راضى مى شود.
🔺- به او سلام می دهد.
💫✨💫✨💫✨💫
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
• چطور بعضیها رفیق میشن با خدا،
• اونقدر صمیمی که خدا همه درها رو به روشون باز میکنه؟
منم میخوام بتونم !
منم میخوام رفیق ویژهی خدا بشم!
✘ میشه؟
ویژه #دحوالأرض
🌱🌱🌱🌱🌱
✨﷽✨
💢بمناسبت روز 25 ذیقعده مصادف با «دحوالارض»
✍آیت الله جوادی آملی همواره بر اساس آیه شریفه ﴿وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ﴾، بر تعظیم شعایر الهی و گرامی داشت آنها، توصیه و تاکید می فرمایند. ایشان روز «دحوالارض» را يکي از پربرکت ترين روزهاي ايام سال مي دانند چرا که طبق برخي روايات زمين کعبه و حرم خدا، در اين روز ظاهر گشته و گسترش يافته است.
معناي دحوالارض
«دَحو» به معناي گسترش است و برخي نيز آن را به معناي تکان دادن چيزي از محلِ اصلي اش تفسير کرده اند. منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمين) اين است که در آغاز، تمام سطح زمين را آب هاي حاصل از باران هاي سيلابيِ نخستين فراگرفته بود. اين آب ها، به تدريج در گودال هاي زمين جاي گرفتند و خشکي ها از زير آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند.
از سوي ديگر، زمين در آغاز به صورت پستي ها و بلندي ها يا شيب هاي تند و غيرقابل سکونت بود. بعدها باران هاي سيلابي مداوم باريدند، ارتفاعات زمين را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمين هايِ مسطح و قابل استفاده براي زندگي انسان و کشت و زرع پديد آمد. مجموع اين گسترده شدن، «دَحو الارض» نام گذاري مي شود.
🌀اعمال این روز:
روز دحوالارض روز گسترش زمین روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله: روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است. ذکر و دعا. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.
📚کتاب «صهباي حج» صفحه261
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
* #ذکر #آیت_الله_کشمیری
🔻 هر ذكرى و هر عبادتى یک حد نصابى دارد كه انسان بايد به آن برسد. ما گاهى خيلى زود مى خواهيم به نتائج اعمال برسيم.
🔸 وسط كار فكر میكنيم عمل صالح یا ذكرى که مشغولیم، آن آثار كه ما میخواستيم نداده لذا رها مى كنيم. در حالى كه حد نصاب هر عملی متفاوت است.
🔹 خدا رحمت كند مرحوم آیت الله كشميرى را، یک وقتى ذكر شريف «اللّه الصمد» را مشغول بود. آن وقتها قبل از ظهرها خدمتشان مى رفتيم. يك زيرزمين كوچكى در منزلشان داشتند که ايشان آنجا نشسته بود و دائم مشغول اين ذكر بود. عددش هم زياد بود...
🔸 یک روز فرمودند: امروز قبل از اينكه شما بيائيد چند نفر يك دفعه از در به زيرزمين وارد شدند. قيافه هايشان شبيه به بنى آدم بود ولى لطيف بودند.
🔹 ايشان مى فرمودند من متوجه شدم كه اين ها از ملائكه هستند. یک سينى دستشان بود كه داخل آن سنگى از جواهر بود كه روپوشى داشت. روپوش را كه برداشتند ديدم روی آن نوشته بود: «اللّه الصمد». بعد اين جواهر را به من دادند.
🔸 آیت الله کشمیری مى فرمودند اين علامت این است كه ذكر «الله الصمد» ما به حد نصاب رسيده است.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️اقدامی غافلگیر کننده از رهبرمعظم انقلاب در دیدار شاعر روستایی که پدرش برای ایشان مطلبی نوشته بود!
🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷❤️
🔅🍁🔅🍁🔅🍁🔅🍁🔅
#داستان_آموزنده
🔆بخیلهای عرب
گفته شده: بخیلهای عرب چهار نفرند:
⚡️اول: «حطیئه»؛ گویند: روزی درب خانه خود ایستاده بود و عصایی در دست داشت. شخصی ازآنجا میگذشت، به او رسید و گفت: ای حطیئه من مهمان توام، حطیئه اشاره به عصا نمود و گفت: این را برای پذیرایی مهمانان مهیّا نمودهام!
⚡️دوم: «حمید ارقط» است. گویند: روزی جمعی را مهمان نمود و به آنان خرما خورانید، بعد از خوردن خرماها، آنان را سرزنش میکرد که چرا هستههای خرما را خوردید؟!
⚡️سوم: «ابوالاسود دئلی» است، گویند: روزی یکدانه خرما به فقیری داد و فقیر گفت: خدا در بهشت به تو یکدانه خرما بدهد. ابوالاسود هم گفت: اگر به بینوایان چیزی بدهیم، خودمان از آنها درماندهتر شویم!
⚡️چهارم: «خالد بن صفوان» است. گویند: هرگاه درهمی به دستش میآمد، میگفت: ای پول چقدر گردش کردهای و پرواز نمودهای که به دستم رسیدی، اکنون تو را به صندوق افکنم و زندانیت به طول میانجامد. آنگاه پول را در صندوق میافکند و قفل بر آن میزد.
⚡️به وی گفتند: چرا انفاق نمیکنی و حالآنکه ثروت تو خیلی زیاد است؟ در جواب میگفت: ادامهی روزگار بیشتر است.
📚نمونه معارف، ج 2، ص 493، مستطرف، ج 1، ص 171
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)
شادی روح پاک شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم
بین ما و شهداء فاصله بسیار نبود
🔻پایگاه بسیج شهید چمران درچه
( هیئت ثاراللّه(ع )رزمندگان اسلام)
🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀