eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی
83 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای انگشتری که برای تجربه‌گر دردسر ایجاد کرد... این کلیپ خیلی نکته مهمی داره! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🔆نصيحت به عمر بن عبدالعزيز و بازگشت فدك يكى از راويان حديث ، به نام هشام بن معاذ حكايت كند: روزى عمر بن عبدالعزيز وارد شهر مقدّس مدينه گرديد و من در خدمت او بودم كه يكى از غلامانش ، به نام مزاحم و گفت : حضرت ابو جعفر، محمّد بن علىّ عليه السلام مى خواهد وارد شود. عمر بن عبدالعزيز گفت : اجازه دهيد وارد گردد. همين كه امام باقر عليه السلام وارد شد، عمر مشغول گريه بود، حضرت فرمود: تو را چه شده است كه گريه مى كنى ؟ وسپس افزود: اى عمر بن عبدالعزيز! دنيا نوعى از بازار كسب و تجارت است ، عدّه اى در آن سود مى برند و عدّه اى از آن خارج مى گردند در حالى كه زيانكار و خسارت ديده اند. و عدّه اى ديگر وقتى از اين دنيا بروند پشيمان و نادم خواهند بود كه چرا براى آخرت خود توشه اى برنگرفته اند. سوگند به خداوند متعال ، ما اهل بيت رسول اللّه صلى الله عليه و آله ، صاحبان حقّ هستيم و كلّيّه اعمال و كردار بندگان بايستى از برابر ديدگان ما بگذرد. اى عمر بن عبدالعزيز! تقواى الهى پيشه كن و در درون خود پيرامون دو چيز بينديش : اوّل آن كه دقّت كن چه چيزهائى را دوست دارى كه همراه تو باشد تا در پيشگاه خداوند سعادتمند باشى . دوّم آن كه متوجّه باش ، از چه چيزهائى ناراحت هستى و تو را ناپسند آيد، كه همانا در پيشگاه خداوند تو را سرافكنده مى گرداند و مانع عبور تو از صراط خواهد شد. اى عمر بن عبدالعزيز! درب ها را به روى مردم و مراجعين خود بگشاى و مانع ها را برطرف نما و سعى كن كه هميشه يار و ياور مظلومان و طردكننده ظالمان و متجاوزان باشى ؛ و سپس افزود: هر كه داراى سه خصلت باشد، ايمانش كامل است . عُمَر با شنيدن اين سخن ، دو زانو نشست و گفت : ياابن رسول اللّه ! آن سه چيز را بيان فرما؟ همانا شما اهل بيت نبوّت هستيد. حضرت فرمود: اوّل آن كه هنگام شادمانى و خوشحالى گناه و معصيتى مرتكب نشود، دوّم آن كه هنگام غضب و ناراحتى حقّ را فراموش نكند؛ و سوّم آن كه هنگام دست يافتن به امور و اموال دنيا آنچه حلال و مباح او نيست تصرّف نكند. راوى گويد: چون سخن به اين جا رسيد، عمر بن عبدالعزيز دستور داد تا قلم و كاغذ آوردند و سپس حواله انتقال فدك را - كه خلفاء قبل از او غصب كرده بودند - تحويل امام محمّد باقر عليه السلام داد. 📚خصال شيخ صدوق : ج 1، ص 104، ح 64 🍁🍁🍁🍁🍁🍁
📛 آثار فحش و دشنام 🌟 امام صادق علیه السلام 📛هر که به برادر مسلمانش دشنام دهد 1⃣ خداوند برکت و روزی‌اش را از او میگیرد؛ 2⃣ و او را به خودش واگذار میکند 3⃣و زندگی اش را برایش تباه میکند‌. ✍ متن حدیث : مَن فَحَشَ عَلي أخيهِ الْمُسلِمِ نَزَعَ اللهُ مِنهُ بَرَكَةَ رِزقِهِ و وَكَلَهُ إلي نَفسِهِ و أفسَدَ عَلَيهِ مَعِيشَتَهُ. •┈┈••✾•🌸•✾••┈┈• 📚 منبع : کافی ج‌۲ص۳۲۵ بحارالانوار، ج 73، ص 365
🌾🌾🌾🌾🌾 🔆اسلام ايرانيان مقيم يمن هنگامى كه دين مقدس اسلام آشكار شد و نبى اكرم دعوت خود را آغاز فرمود، حكومت يمن به دست ((باذان بن ساسان )) ايرانى بود. جنگهاى حضرت رسول (ص ) با قبايل عرب و مشركين قريش در زمان همين باذان شروع شد. باذان از جانب ((خسرو پرويز)) بر يمن حكومت مى كرد و بر سرزمينهاى حجاز و تهامه نيز نظارت داشت و گزارش كارهاى آن حضرت را مرتبا به خسرو پرويز مى رسانيد. حضرت رسول (ص ) در سال ششم هجرى ، خسرو پرويز را به دين مقدس اسلام دعوت مى كرد. وى از اين موضوع سخت ناراحت شد و نامه آن جناب را پاره نمود و براى باذان عامل خود در يمن نوشت كه نويسنده اين نامه را نزد وى اعزام كند. باذان دو نفر ايرانى را به نام ((بابويه )) و ((خسرو)) به مدينه فرستاد و پيام خسرو پرويز را به آن جناب رسانيدند و اين اولين ارتباط رسمى ايرانيان با حضرت رسول بوده است . هنگامى كه خبر احضار حضرت رسول به ايران ، به مشركين قريش ‍ رسيد، بسيار خوشوقت شدند و گفتند ديگر براى محمد خلاصى نخواهد بود، زيرا ملك الملوك خسرو پرويز با وى طرف شده و او را از بين خواهد برد. نمايندگان باذان با حكمى كه در دست داشتند در مدينه حضور پيغمبر رسيدند و منظور خود را در ميان گذاشتند. حضرت فرمود: فردا بياييد و جواب خود را دريافت كنيد. روز بعد كه خدمت آن جناب آمدند حضرت فرمود: - ((شيرويه )) ديشب شكم پدرش خسرو پرويز را دريد و او را هلاك ساخت . پيغمبر فرمود: خداوند به من اطلاع داد كه شاه شما كشته شد و مملكت شما به زودى به تصرف مسلمين در خواهد آمد. اينك شما به يمن باز گرديد و به باذان بگوييد اسلام اختيار كند. اگر مسلمان شد حكومت يمن همچنان با او خواهد بود. نبى اكرم به اين دو نفر هدايايى مرحمت فرمود و آن دو نفر به يمن بازگشتند، و جريان را به باذان گفتند، باذان گفت : - ما چند روزى صبر مى كنيم ، اگر اين مطلب درست از كار درآمد معلوم است كه وى پيغمبر است و از طرف خداوند سخن مى گويد، آنگاه تصميم خود را خواهيم گرفت . چند روزى بر اين قضيه گذشت كه پيكى از تيسفون رسيد و نامه از طرف شيرويه براى باذان آورد. باذان از جريان قضيه بطور رسمى مطلع شد و شيرويه علت كشتن پدرش را براى وى شرح داده بود. شيرويه نوشته بود كه مردم يمن را به پشتيبانى وى دعوت كند و شخصى را كه در حجاز مدعى نبوت است آزاد بگذارد و موجبات ناراحتى او را فراهم نسازد. باذان در اين هنگام مسلمان شد و سپس گروهى از ايرانيان كه آنهارا ((ابناء)) و ((احرار)) مى گفتند مسلمان شدند و اينان نخستين ايرانيانى هستند كه وارد شريعت مقدس اسلام گرديدند. حضرت رسول باذان را همچنان بر حكومت يمن ابقا كردند و وى از اين تاريخ از طرف نبى اكرم بر يمن حكومت مى كرد و به ترويج و تبليغ اسلام پرداخت و مخالفين و معاندين را سر جاى خود نشانيد. باذان در حيات حضرت رسول در گذشت و فرزندش ((شهر بن باذان )) از طرف پيغمبر به حكومت يمن منصوب شد. وى نيز همچنان روش پدر را تعقيب نمود و با دشمنان اسلام مبارزه مى كرد. 📚خدمات متقابل اسلام و ايران ، صفحه 65 - 63. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 الفبای زندگی رو به بچه‌ها یاد بدیم! 👈 این موضوع رو قبل از هر چیزی به کودکان منتقل کنیم. 🍃🍃🍃🍃🍃
🌱🌱🌱🌱🌱🌱 پسرت را بگیر سید بحر العلوم (ره) مى فرماید : در عالم رؤیا دیدم در مدینه مشرف بودم و مرا جناب پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) احضار نمود. داخل حجره مقدسه شدم، دیدم جناب پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) در صدر مجلس قرار گرفته و حسنین (علیهماالسلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در حاشیه مجلس قرار گرفته اند و جناب على (علیه السلام) سرپا ایستاده است. به دست بوسى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) مشرّف شدم، مرا مخاطب به خطاب «مرحبا بِوَلَدى» نموده و كمال محبت و مهربانى را درباره من مبذول داشت. مسأله اى چند سؤال نمودم. فرمودند : از امام زمان خود سؤال كن، پس صاحب الأمر را حاضر نمودند و مسائل خود را سؤال نمودم. پس رو به فاطمه (سلام الله علیها) نموده فرمودند : پسرت را بگیر. پس فاطمه (سلام الله علیها) دست مرا گرفته، به حجره خود برد و از من رویش را نمى گرفت. و گویا صورت مباركش الحال در نظرم هست. پس ‍ فاطمه (سلام الله علیها) براى من آش آورد كه همه حبوبات در آن بود. تناول نمودم و در نهایت شوق از خواب بیدار شدم. چنان شرح صدرى براى من اتفاق افتاده بود كه هر چه بعد از آن در كتاب ها مى دیدم به یك مرتبه حفظ مى نمودم و همیشه طالب آن آش ‍بودم. روزى از مادرم سؤال نمودم كه آش به این صفت دیده اى؟ فرمودند : بلى، در عجم متعارف است كه مى پزند و جمیع حبوبات داخل آن مى كنند و آش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مى نامند  . 📚مردان علم در میدان عمل، ص ۳۷۵ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💫✨💫✨💫 اگه فرزند صالح ميخواهید: ✨رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه ميترسيد قلبتان گمراه بشود: ✨رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه ميخوايد شهيد از دنيا بروید: ✨رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه غم و غصه ي بزرگي داريد : ✨حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه ميخواهید خودتان و فرزندانتان پايبند نماز باشيد: ✨رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه ميخواهید همسر و فرزندانتان به شما وفادار باشند : ✨رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه خونه ي خوب ميخواهید: ✨رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِين ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه ميخواهيد شيطان از شما دور باشد : ✨رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه از عذاب جهنم ميترسید: ✨رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه ميترسيد خدا اعمالتان را قبول نکند: ✨رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ┈┉┅━❀ ❀━┅┉┈ اگه ناراحتيد: ✨إنما أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَی الله❤️ 💫✨💫✨💫
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌹داستان آموزنده🌹. شخصى در برابر امام سجاد(عليه السلام) ايستاد و زبان به دشنام و ناسزا گويى گشود. حضرت(عليه السلام) سخنى به او نگفت. هنگامى كه گفتار او تمام شد و بازگشت، امام(عليه السلام) به يارانش كه آنجا نشسته بودند فرمود: شنيديد اين مرد چه گفت؟ دوست دارم همراه من بياييد تا پاسخ مرا به او بشنويد. عرض كردند: مانعى ندارد و آنها مايل بودند كه امام(عليه السلام) پاسخى همچون سخنان او بدهد؛ ولى ديدند امام(عليه السلام) در اثناى راه، اين را آيه شريفه را تلاوت مى كند: «وَ الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»(3)؛ ([پرهيزكاران كسانى هستند كه] خشم خود را فرو مى برند و از خطاى مردم در مى گذرند و خدا نيكوكاران را دوست دارد)، با شنيدن اين آيه دانستيم كه حضرت نمى خواهد مقابله به مثل كند. هنگامى كه به منزل آن شخص رسيديم. امام(عليه السلام) او را با صداى بلند فرا خوانده و فرمودند: بگوييد على بن الحسين است. او از خانه بيرون آمد در حالى كه آماده شنيدن سخنان تند و شديد بود. در اينجا امام(عليه السلام) به او روى كرد و فرمود: برادر! تو الان نزد من آمدى و آنچه را مى خواستى گفتى اگر نسبت هايى را كه به من دادى در من هست من از خدا براى خودم آمرزش مى طلبم و اگر آنچه گفتى در من نيست براى تو طلب آمرزش مى كنم. هنگامى كه آن مرد اين محبت و لطف و عطوفت را ديد پيشانى امام(عليه السلام) را بوسيد و گفت: من چيزهايى گفتم كه در تو نبود و لايق خودم بود». 🌿🌿🌿🌿🌿🌿
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : داستان هدایت و تحول هشام بن حکم از شاگردان امام صادق (علیه السلام) 🍃🍃🌹🌹🍃🍃
🌷 با_شهدا🌷 .... 🌷با آن‌که اسفند بود و هوا رو به بهار می‌رفت، اما سرمای غرب کشور بیداد می‌کرد. جاده‌ها عموماً بسته می‌شد و در سرما به هر طریقی جیره غذایی و ذخیره نفت می‌رسید، ولی باز به مشکل برمی‌خوردیم. اکثر اوقات آب قطع می‌شد و به ناچار از آب برف استفاده می‌کردیم. تا پایان زمستان در همین سنگرها مستقر بودیم. بیشتر وقت‌ها برف سنگینی می‌آمد. شب‌ها معمولاً آسمان صاف بود و صبح که بلند می‌شدیم از زور برف در سنگر را نمی‌توانستیم باز کنیم. راحت یک متر و نیم برف جلوی در سنگر بود. نگهبان می‌آمد برف‌ها را کنار می‌داد و راه را باز می‌کرد. در سرمای هوا رفت و آمدمان به بیرون مشکل بود و باید چاره‌ای می‌اندیشیدیم. با بچه‌ها جلوی سنگر را یکی دو متر ورق اضافه کردیم و کیسه خاک چیدیم و مثل دیواره سه طرفش را بالا آوردیم، رویش پیلت گذاشته و خاک ریختیم. 🌷باید به فکر آب گرم هم می‌بودیم. خودم یک مشعل نفتی گذاشتم و یک بشکه نفت خالی شده را نصف کرده و چهارپایه درست کردم از بغل هم یک برش دادم و شیر آب گذاشتم. بشکه مدام روی مشعل بود. داخلش برف می‌ریختم و به راحتی برای سرویس بهداشتی، وضو و شستن ظرف و استحمام آب گرم داشتیم. گاهی ۱۵ روز جاده بسته می‌شد. رفت و آمد برای استحمام مشکل‌ساز بود و ضمن این‌که بیرون از سنگر هم سرما و برف بود. همین بشکه آب گرم مشکل ما را حل می‌کرد و راحت گنجایش صد لیتر آب را داشت. شلنگی از بالا به شیر بشکه وصل بود و به راحتی کار دوش حمام را انجام می‌داد. دو متر کَفِ سنگر را هم بتن کرده و شیب داده بودم، لوله‌ای هم گذاشته بودم که آب‌های آلوده به دره سرازیر می‌شد. 🌷در چند ماهی که در این محور بودیم زمین والیبال هم درست کردم و یک تور دست بافت؛ تا بچه‌ها با همان سبک و سیاق جبهه‌های خودمان در اوقات فراغت سرگرم باشند. خودم هم فوتبال بازی می‌کردم و همین بازی‌ و شوخی‌ها در وقت فراغت اخوت و یکدلی بین بچه‌ها را بیشتر می‌کرد. حضور در این محیط و کنار هم بودن، از ترس ناشی از حمله ناگهانی دشمن می‌کاست. بعضی شب‌ها که بچه‌ها نگهبانی می‌دادند، نیمه‌های شب دور می‌زدم و دمی با آن‌ها هم صحبت می‌شدم که احساس ترس نکنند و یا خدایی نکرده فکر نکنند چون من فرمانده هستم باید بخوابم و آن‌ها نگهبانی دهند. : فرمانده دلاور سید علی‌اصغر سیدالنگی منبع: خبرگزاری دفاع مقدس 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
. ‍_🌹_‏پنجشنبه شد و مقبره‌ی تنگ دلم تنگتر شد ...😔 آرزوی بودنت را با شمعی روشن می‌کنم آرام آرام میسوزم و خاکستر میشوم 🌹اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات _🌹_‏زیارت اهل قبور ✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨ السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟 نثار روح عزیزان خاموش فاتحه و صلوات🙏 .