🕊✨🕊▪️
✨🕊▪️
🕊▪️
▪️
🌷#یا_ابا_عبدالله_الحسین_علیه_السلام 🌷
✅امام عصر (علیه السلام) بر کدام مصیبت کربلا ،
خون گریه می کنند؟
👈یک عبارتی است در زیارت ناحیه از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف:
▪️💢 #لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما💢▪️
▪️ شبانه روز برایتان گریه می کنم که اگه اشک چشمم خشک شود برایتان خون گریه می کنم.
🌷حاج ملا علی سطان علی خطیب تبریزی کسی بود که از عبّاد و زهّاد بود می گوید من در خواب امام رو دیدم گفتم این صحیحه که شما خون گریه میکنید؟
امام فرمودند :بله
▪️گفتم: کدام مصیبت بود که باعث شده است خون گریه کنید؟
آیا مصیبت حضرت #علی اکبر علیه السلام بود ؟ حضرت می فرمایند :
خیر اگر علی اکبر زنده بود او هم خون گریه می کرد.
▪️گفتم :آقای من مصیبت عمویتای #عباس است که خون گریه می کنید ؟
حضرت می فرمایند : خیر اگر عمویم عباس هم بود خون گریه می کرد برای این مصیب .
🌷گفتم پس حتما مصیبت جدتان امام #حسین علیه السلام که خون گریه میکنید ؟
🌷فرمود: خیر اگر جدم سید الشهداء علیه السلام هم زنده بود هم برای این مصیبت خون گریه می کرد .
گفتم: پس این کدام مصیبت است که خون گریه میکنید ؟
▪️حضرت می فرمایند : این مصیبت ، #مصیبتِ_اسیری_عمه_ام_زینب_است.
📚 کتاب: ۲۵۰ كرامة للسيدة زينب و سيدات بيت النبوة ،ابوالفضل کاشانی ص ۴۷-۴۶ به نقل شیفتگان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تالیف شیخ قاضی زاهدی ص ۱۴۵ نقل از مرحوم نهاوندی ، السیدة رقية تالیف خلخالی ص ۲۳۳
💢 #آجَرَكَ الله يا بَقيَّةَ الله....😭
✨الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة✨
➖➖➖➖➖
نگاه امام به ما.mp3
1.4M
⏪بالاترین مقام در نزد امام زمان (عجل الله فرجه)
#استاد_دارستانی
#مهدیاران
#امام_زمان
#محرم
#سخنرانی_کوتاه
AUD-20200826-WA0029.
7.59M
🍃جَوونم از حرم رفت
💔عقاب لشکرم رفت
ستون خیمه گاهم علی اکبرم رفت😔
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
درمحضرحضرت دوست
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوپنجاهوسه 👈این داستان⇦《 تماس ناشناس 》 ــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوپنجاهوچهار
👈این داستان⇦《 کفشهای بزرگتر 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎خبری از ابالفضل نبود ... وارد ساختمان که شدم ... چند نفر زودتر از موعد توی سالن، به انتظار نشسته بودن ... رفتم سمت منشی و سلام کردم ... پسر جوانی بود بزرگتر از خودم ...
🔹زود اومدید ... مصاحبه از ۹ شروع میشه ... اسمتون... و اینکه چه ساعتی رو پای تلفن بهتون اعلام کرده بودن؟ ...
- مهران فضلی ... گفتن قبل از 8:30 اینجا باشم ...
🔸شروع کرد توی لیست دنبال اسمم گشتن ... اسمتون توی لیست شماره ۱ نیست ... در مورد زمان مصاحبه مطمئنید⁉️
🔻تازه حواسم جمع شد ... من رو اشتباه گرفته ... ناخودآگاه خندیدم ...
من برای مصاحبه شدن اینجا نیستم ... قرار جزء مصاحبه کنندهها باشم ...😊
🔹تا این جمله رو گفتم ... سرش رو از روی برگهها آورد بالا و با تعجب بهم خیره شد ... گوشی رو برداشت و داخلی رو گرفت ...☎️
-آقای فضلی اینجان ...
🔹گوشی رو گذاشت و با همون نگاه متحیر، چرخید سمت من ...
- پله ها رو تشریف ببرید بالا ... سمت چپ .. اتاق کنفرانس...
🔸تشکر کردم و ازش دور شدم ... حس میکردم هنوز داره با تعجب بهم نگاه میکنه ...😳
🔻حس تعجبی که طبقه بالا ... توی چهره اون چهار نفر دیگه عمیقتر بود ... هر چند خیلی سریع کنترلش کردن ...
من در برابر اونها بچه محسوب میشدم ... و انصافا از نشستن کنارشون خجالت کشیدم ... برای اولین بار توی عمرم ... حس بچهای رو داشتم که پاش رو توی کفش بزرگ ترش کرده ...😐
💢آقای علیمرادی، من و اون سه نفر دیگه رو بهم معرفی کرد... و یه دورنمای کلی از برنامه شون ... و اشخاصی که بهشون نیاز داشتن رو بهم گفت ...
🔹به شدت معذب شده بودم ... نمیدونستم این حالتم به خاطر این همه سال تحقیر پدرم و اطرافیانه که ...
- ادای بزرگترها رو در نیار ... باز آدم شده واسه ما و ...😳😔
🔸و حالا که در کنار چنین افرادی نشستم ... خودم هم، چنین حالتی پیدا کردم ... یا اینکه ...
این چهل و پنج دقیقه، به نظرم یه عمر گذشت ... و این حالت زمانی شدت گرفت که ... یکیشون چرخید سمت من ...
💠آقای فضلی ... عذر میخوام میپرسم ... قصد اهانت ندارم ... شما چند سالتونه⁉️ ...😳😳
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوپنجاهوپنج
👈این داستان⇦《 چهارمین نفر 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎نفسم بند اومد ... همون حسی رو که تا اون لحظه داشتم... و تمام معذب بودنم شدت گرفت ...
- ۲۱ سال
🔸نگاهش با حالت خاصی چرخید سمت علیمرادی ... و من نگاهم رو از روی هر دوشون چرخوندم ... میترسیدم نگاه و چهره پدرم رو توی چهرهشون ببینم ...
🔹اولین نفر وارد اتاق شد ... محکمتر از اون ... من توی قلبم بسم الله گفتم و توکل کردم ... حس میکردم اگر الان اون طرف میز نشسته بودم ... کمتر خورد میشدم و روم فشار میاومد ...😔
🔻یکی پس از دیگری وارد میشدن ... هر نفر بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ... و من، تمام مدت ساکت بودم ... دقیق گوش میدادم و نگاه میکردم ... بدون اینکه از روشون چشم بردارم...
💢میدونستم برای چی ازم خواستن برم ... هر چند، بعید میدونستم بودنم به درد بخوره اما با همه وجود روی کار متمرکز شدم ... در ازای وقتی که اونجا گذاشته بودم، مسئول بودم ...
این روند تا اذان ظهر ادامه داشت ... از اذان، حدود یه ساعت وقت استراحت داشتیم ...🍃✨
🍀بعد از نماز، ده دقیقهای بیشتر توی سالن و فضای بیرون اتاق کنفرانس موندم ... وقتی برگشتم داشتن در مورد افراد... شخصیتها، نقاط و قوت و ضعف ... و خصوصیاتشون حرف میزدن ... نفر سوم بودن که من وارد شدم ...
🔹آقای علیمرادی برگشت سمت من ...
- نظر شما چیه آقای فضلی؟ ... تمام مدت مصاحبه هم ساکت بودید ...
- فکر میکنم در برابر اساتید و افراد خبرهای مثل شما ... حرف من مثل کوبیدن روی طبل خالی باشه ... جز صدای بلندش چیز دیگهای برای عرضه نداره ...😁
🔹کسی که کنار علیمرادی نشسته بود، خندید ... اشکال نداره ... حداقلش اینه که قدرت و تواناییت رو میسنجی ... اگر اشکالی داشته باشی متوجه میشی ... و میتونی از نقاط قوتت تفکیکشون کنی ...😐
💠حرفش خیلی عاقلانه بود ... هر چند حس یه طبل تو خالی رو داشتم که قرار بود صداش توی فضا بپیچه ...
برگهها رو برداشتم و شروع کردم ... تمام مواردی رو که از اون افراد به دست آورده بودم ... از شخصیت تا هر چیز دیگهای که به نظرم میرسید ...
🔻زیر چشمی بهشون نگاه میکردم تا هر وقت حس کردم ... دیگه واقعا جا داره هیچی نگم ... همون جا ساکت بشم ... اما اونها خیلی دقیق گوش میکردن ... تا اینکه به نفر چهارم رسید ...😳
🔸تمام خصوصیات رو یکی پس از دیگری شمردم ... ولی نظرم برای پذیرشش منفی بود ... تا این جمله از دهنم خارج شد ... آقای افخم ... همون کسی که سنم رو پرسیده بود ... با حالت جدیای بهم نگاه کرد ...😳
🔻شما برای این شخص، خصوصیات و نقاط مثبت زیادی رو مطرح کردید ... به درست یا غلط تشخیصتون کاری ندارم ... ولی چرا علیرغم تمام این خصوصیات، پیشنهاد رد کردنش رو میدید⁉️ ...
🔹نگاهش به شدت، محکم و بی پروا بود ... نگاهی که حتی یک لحظه هم ... اون رو از روی من برنمیداشت ...😳😳
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
صاحب عزای ماه محرم، نیامدی
یک عمر انتظار کشیدم، نیامدی
🏴أیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاء
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
به دستور امام زمانش چَشم گفت
مثل همیشه
خداحافظی نکرد و رفت...
آخر قرار بود برگردد
با این که میدانست برگشتنی در راه نیست
اما اطاعت امر مولایش کرد...
خدایا به وفاداری مولا قمربنی هاشم
همه ما را از یاران باوفای مهدی جان قرار بده...
شب نهم محرم
شب حضرت قمربنی هاشم
ماه محرم ماه دعای فرج
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 تاسوعای ارباب داره میاد.....
یه وقت توهم ابالفضلی بودن نداشته باشیم ❗️
🤲به نیابت از قمرالعشیرة ابالفضل العباس علیه السلام
چله جهانى استغاثه فرج
🚩از عاشورا تا اربعین
📕چهل روز قرائت زیارت عاشورا
🌱[در ثواب نشر سهیم باشید]
اللهم عجل لوليك الفرج
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
مداحی آنلاین - اگه خوبه حالم خوبه با ابالفضل - بنی فاطمه.mp3
6.03M
🔳 #زمینه #تاسوعا #محرم
🌴اگه خوبه حالم خوبه با ابلفضل
🌴اگه ناامیدی بگو یا ابلفضل
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👌فوق زیبا
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
1_100964355.mp3
2.24M
●ای اهل حرم میر و علمدار نیامد●
● بانوای: #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#دودمه
#شب_تاسوعا
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani