🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_137
استاد با جدیت حرفم و رد کرد:
_در مسائل هنری تمرین و تکرار خیلی مهم تر از استعداده اینو از کسی که سالهاست توی این کاره قبول کن.
_سعی خودمو می کنم.
استاد نگاهی به ساعتش انداخت و گفت:
_خوب من دیگه برم. فردا حتما خبرشو به من بده.
_چشم استاد.
استاد مهران که رفت با نگام بدرقه اش کردم که الهه با ذوق گقت:
_وای ترنج خیلی عالی شد. استاد مهران از
بهترین های اینجاست.
سامان کنار الهه ایستاد و گفت:
_باز تو واسه چی هیجان زده شدی؟
_ترنج می خواد بیاد اینجا کلاس خطاطی.
سامان سری تکون داد و گفت:
_عالیه.
بعد هم به ساعتش نگاه کرد و گفت:
_من دیگه برم. علی منو میکشه. نیم ساعت پیش باید می رفتم و کتابخونه رو تحویل می گرفتم.
الهه با چشمای گرد شده گفت:
_پس چرا وایسادی خوبه اینقدر اصرار کرد کار داره.
_خوب بابا رفتم.
وقتی سامان رفت الهه توضیح داد:
_سامان اینجا مسئول کتابخونه هم هست. این کتابخونه رو بچه ها خودشون راه انداختن . اصلا کتابخونه نداشت اینجا. یه فراخوان دادیم و
پوستراشو زدیم اینجا و از بچه ها خواستیم کتابایی که دارن و به کارشون نمی اد بیارن اهدا کنن.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_138
با تعجب گفتم:
_واقعا؟ چیزی هم جمع شد.؟
الهه با خنده گفت:
_آره بابا کلی رمانای عالی جمع کردیم. رمان یکی دو بار که خوندی دیگه بلا استفاده میشه ولی اینجا که باشه خیلی ها می تونن استفاده کنن.
_وای چه عالی؟ بعد پولش چی؟
_اهدا کردن دیگه پول ندادیم. فقط گفتیم اگه خواستین از کلاسای اینجا استفاده کنین یه تخفیف ویژه می دیم بهتون.
با خوشحالی گفتم:
همنم می تونم عضو بشم؟
الهه اخمی کرد و گفت:
_حقیقتش چون تعداد کتابا محدوده عضو گیری هر شیش ماه یک بار انجام میشه اونم به تعداد محدود. اول تابستونم که عضو گیری کردیم. فعلا عضو تازه نمی گیریم تا اول
زمستون.
آه پر حسرتی کشیدم و گفتم:
_حیف شد فکر کردم می تونم راحت رمان بگیرم و بخونم
که الهه باز با هیجان گفت:
_وای نکنه تو هم رمان خونی آره؟
با خنده گفتم:
_ا حالا نبودم ولی شدم.
_خوب من یه چند تایی دارم که تازه خریدم. باور نمی کنی هر ماه نزدیک ده تومن پول رمان میدم با اینکه کتابا و لوازم درسیم کلی پولشه.
_خوب چرا از اینجا نمی گیری.؟؟
الهه با بدجنسی خندید و گفت:
_آخه همه اینا رو خوندم.
با چشمای گرد شده گفتم:
_راست میگی؟
_آره بابا. خودم همون اول عضو شدم. یه وقتایی هم کاری نداشتم می رفتم پیش سامان و همون جا می خوندم.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلی وَلِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ اَوْلِیآئِهِ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که همچون پدران پاکت، بر ذره ذره این عالم ولایت داری.
سلام بر تو و بر روزی که زیر پرچم ولایت تو جهان آباد خواهد شد.
📚 بحار الأنوار، ج99، ص 117.
#اللهمعجللولیکالفرج
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
یک روز مےآید
آن روزے که صفحات تاریخ را فصل به فصل تغییر خواهم داد.
آن روزے که جاے تمام اخبار روز از تو خواهم خواند.
آن روز که جاے همهے ستارگان روے صفحه روزنامه و مجله و ... تو را خواهم دید.
آن روز که جاے دلتنگے روے ورقها ، برایت کتیبهها خواهم نوشت.
سلام مولاےمن...
سلام بهترین تغییر روزگار
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِى يَهْتَدِى بِهِ الْمُهْتَدُونَ ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ
در افق آرزوهایم
تنها♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝 «چقدر آمادهایم؟»
❌ تا حکمرانی درست نشه، جامعه درست نمیشه و تا جامعه درست نشه، ظهور شکل نمیگیره
📥 دانلود با کیفیتهای مختلف
⭕️مهدویتدرقرآن
🌷آیه ای از سوره انبیا
📖وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[انبیاء/۱۰۵]
🔸ما در کتاب زبور پس از تورات نوشته ایم که سرانجام،
🌾 زمین را بندگان صالح وشایسته به ارث خواهند برد.
🌷 حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند:
🌴(منظور از صالحان در این آیه) اصحاب حضرت مهدی علیه السلام در آخر الزمان هستند.
📚 تفسیر مجمع البیان، جلد ۷، ص ۶۶.
درمحضرحضرت دوست
🌷مهدی شناسی ۱۱🌷 ◀️امام مهدی علیه السلام تنها کانالی است که با آن می توان به اسماء الله رسيد. ◀️ﻭﻗﺘ
🌷مهدی شناسی ۱۲🌷
◀️ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ،ﻋﯿﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﯼ ﮐﻤﺎﻟﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺣﺮﮐﺘﺶ ﺍﺯ ﺑﺪﺍﯾﺖ ﺑﻪ ﻧﻬﺎﯾﺖ،ﺣﺮﮐﺖ ﺍﺯ ﺭﺗﺒﻪ ﯼ ﻧﺎﻗﺺ ﺧﻮﺩ،ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻘﺎﻡ ﺟﺎﻣﻊ ﻭ ﻋﯿﻦ ﮐﺎﻣﻞ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ،ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﺗﺒﻪ ﯼ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺮﺍﻥ،ﻭﺟﻮﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖ،ﺳﻨﺨﯿﺖ ﺑﺎ ﻋﯿﻦ ﮐﻤﺎﻝ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻃﻠﺒﺪ.
◀️ﻇﻬﻮﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺗﺒﻪ ﯼ ﺑﺮﺗﺮ،ﻣﺴﺘﻠﺰﻡ ،ﺧﺮﻕ ﺣﺠﺐ ﻭﺭﻓﻊ ﻭ ﺩﻓﻊ ﺣﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺩﺍﻧﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ.ﻏﺎﯾﺖ ﻭ ﺛﻤﺮﻩ ﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺩﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﻃﺒﯿﻌﺖ ،ﺣﯿﻮﺍﻧﯿﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺸﺮﯾﺖ.
◀️ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﺑُﻌﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﺟﺪﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ.ﯾﻌﻨﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯿﺪ،ﺁﻥ ﭼﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﺭ ﺑﺸﺮ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ.
◀️ﺣﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺣﯽ ﺩﺍﺭﺩ،ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺭﻭﺡ ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﻔﺨﻪ ﯼ ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺳﺖ،ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻊ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻤﺎﻻﺕ ﺍﺳﺖ.ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ،ﯾﮏ ﻋﯿﻦ ﮐﺎﻣﻞ ﺩﺍﺭﺩ،ﮐﻪ ﻋﯿﻦ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﺮﮐﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﺗﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﻻﺳﺘﻌﺪﺍﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻋﯿﻦ ﺍﻻﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
◀️ﻋﯿﻦ ﺍﻻﻧﺴﺎﻥ،ﺍﻣﺎﻡ ﯾﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺛﻤﺮﻩ ﯼ ﮐﻞ ﺧﻠﻘﺖ ﻭ ﻧﻈﺎﻡ ﺁﻓﺮﯾﻨﺶ ﺍﺳﺖ.ﻫﻢ ﺍﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻭ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺧﻠﻘﺖ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ.ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﻦ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
◀️ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﻦ ﺑﺎﯾﺪ "ﺗﺎﻣّﯿﻦ ﻓﯽ ﻣﺤﺒﺔ ﺍﻟﻠﻪ"ﺑﺎﺷﺪ،ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﺪ.
◀️ﺍﮔﺮ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (ﻋﺞ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﻓﺮﺟﻪ ﺍﻟﺸﺮﯾﻒ) ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﻮﯾﺪ،ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﺪ،ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻭ ﻋﯿﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ،ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﺟﺎﻣﻊ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﻮﯾم...
#مهدی_شناسی
#قسمت_12
#انتخابات
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری
🌻اسلامآدمبۍتفاوتوکنارھگیرازمسائل
سیاسےنمۍخواهد، حضوردرانتخابات
یعنۍراھسعادتراانتخاب کردنودنبال
وسوسہهاۍشیطاننرفتن✿'!
-شهیدحسینترک
#انتخابات
#استادپناهیان میگفت:
اگرفکرمیکنیددیندارهستید
وشادنیستید،
اشتباهفکرمیکنید،دیندارنیستید...(: 💔☺
🌻بی ادعا اما پر کار
بی منت اما با جرات
بیشترین تاثیر اما با کمترین امکانات
یعنی #بسیجی با غیرت...
#دنبالخدمتبہمردم🌹
‹📕•🎞›
#شـہیدانہ
ماهمیشھفکرمیکنیمشھدایه
کارخاصیکردنکہشھیدشدن! ،
نهرفیق . .🖐🏽
خیلیکارهارونکردنکہشھید
شدن :))♥🕊
#شھیدحسینمعزغلامی✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 چیـڪار ڪنیم امام زمان(عج) رو ببینیـم؟ چیڪار ڪنیم آقـا از مـا راضـی باشـه؟
👌 از دست ندهید
💠توفیق انجام کار خیر به نیابت از صاحب الزمان عج💠
✅مرحوم کافی نقل می کرد که:
شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه میخواهد؛
🔷 گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.
میخواست کمکش کنم.
⭐️لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم:
با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین.
✅رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم.
🔰همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم...
🌹فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟
🌴آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت عج به من دارند...
~~~~~~~~~~~~~~~~
🔴وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی،
وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛
ولو به جواب دادن سوال رهگذری..
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_139
دست به سینه نگاش کردم و گفتم:
_پارتی بازی آره؟
_خوب نه. کتابی که توی کتابخونه گذاشته و کسی هم دنبالش نیامده من می خوندم اگه همون موقع یکی می خواست می دادم می رفت نمی گفتم نه بگو نیست و از این چیزا.
لبم گاز گرفتم و مردد موندم بگم یا نه ولی بالاخره گفتم:
_می تونی با عضویت خودت برای من کتاب بگیری؟
الهه با چشمایی باریک شده نگام کرد و گفت:
پارتی بازی آره؟
انگشتم و گاز گرفتم و شونه هامو بالل انداختم.
_خوب آره دیگه.
الهه هم خندید و گفت:
_می خوای چند تایی خودم دارم می خوام بدم به کتابخونه قبلش بدم تو بخونیشون.؟
وای الهه جون یعنی میدی؟
_خوب معلومه چرا که نه.
_وای مرسی به خدا اینقدر حوصله ام سر می ره که نگو. یه چند تایی از یکی از بچه ها
گرفتم همه رو یه روزه خوندم.
_اوه اوه پس بپا معتاد نشی که خرابت می کنه آبجی.
از این لحن الهه خندم گرفت:
_معلومه خودت خرابشی آره؟
_وای چه جورم. به خدا یه مدت شده بود. اگه دیر به دیر رمان می رسید دستم
انگار یه چیزی گم کرده بودم کلافه می شدم.
_واقعا؟به جان خودت اعتیاد میاره.
_باشه بابا کم کم مصرف میکنم.
الهه خنیدید و گفت:
_آخه همه اولش تفریحی شروع می کنن.
هر دو از این حرف الهه خندیدم. بعد الهه گفت:
_باشه برات پارتی بازی میکنم. راستی فردا که میای کار بچه ها رو ببینی؟
_نمی دونم باید اجازه بگیرم.
_وای تو رو خدا بیا ترنج. سامان و مهدی هم جز گروهن.
_من تا حالا کنسرت موسیقی سنتی نرفتم.
الهه با تعجب نگام کرد:
_جدی میگی؟
_اوهوم.
_ولی موسیقی سنتی که بیشتر از پاپ اجرا میشه.
_می دونم ولی برام جذابیت نداشت.
الهه کمی دمغ شد:
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_140
_آها!
دیدم خیلی بده بعد از محبتی که بم کرده اینجوری بذارم و برم. برای همین گفتم:
_ولی بدم نمی آد کار شما رو ببینم.
الهه دوباره ذوق کرد و گفت:
_چه خوب. بیا بریم یه دونه از دعوت نامه های خودمون و بدم بهت.
بعد دست منو کشید و همراهش برد.
_نه الهه اگه قراره جای کس دیگه رو بگیرم نمی آم.
_ا این چه حرفیه. هرکدوم از بچه ها سه نفر می میتونن دعوت کنن. خوب من و سامانم که با همیم یکی و میدیم به تو.
دیگه واقعا داشتم شرمنده میشدم. ولی الهه ول کن نبود.مستقیم رفت سراغ میللد و گفت:
_میلاد اسم ترنج و بنویس توی مهمونای ما.
میلار با تعجب به الهه نگاه کرد و گفت:
_تو که تا دیروز داشتی التماس می کردی دو نفر دیگه رو هم دعوت کنی.
با این حرف میلاد الهه خجالت زده به او توپید:
_میلاد!
منم که دیدم الهه داره از مهمونای خودش می زنه بخاطر من گفتم:
_الهه جان اصلا لازم نیست خودتو به زحمت بندازی. باشه یک بار دیگه.
الهه نگاه خشمناکی به میلاد انداخت و گفت:
_نه اصلانم زحمت نیست. تازه معلوم نیست دفعه بعد کی باشه از اول تابستون داریم برای این اجرای زنده دوندگی میکنیم حالا مجوز
دادن.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_141
میلاد نگاه نادمی با ما انداخت و گفت:
_اگه بخوای می تونم یکی از دعوت نامه های خودمو بدم بتون ها.
الهه دست منو گرفت و گفت:
_لازم نکرده.
بعد منو دنبال خودش کشید که مهدی صداش زد.
_الهه خانم!
الهه برگشت و به مهدی نگاه کرد:
_بله؟
_من می تونم یکی از دعوت نامه هامو بدم. خانواده من که اینجا نیستن. دوستامم با سامان و بقیه
مشترکه. سه نفر برام زیاده.
الهه لبشو گاز گرفت و گفت:
_مطمئنین؟
مهدی لبخندی زد و گفت:
_آره من همون روزم به میلاد گفتم. ولی گفت نفری سه تا می رسه هر کار دوست داری باش بکن.
الهه باز برگشت و نگاه خشمناکی به میلاد انداخت که میلاد فورا سرش را توی کاغذش کردو خودش را به کوچه علی چپ زد
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#انتخابات
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری
#_مولا_جانم ❤️
✨ در تمنای نگاهت #بیقرارم تا بیایی
من ظهور لحظه ها را #میشمارم تا بیایی 😍
🌟 خاک لایق نیست تا به رویش #پا گذاری
در مسیرت #جانفشانم گل بکارم تا بیایی
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
سلام گل همیشه بهارم✋☀️
⚘﷽⚘
مهدےجان...
منتظرم
منتظردلےازجنس نور،کسےازقوم خورشيد
کسےازنژادنفسهاےگرم
مردم نيزمنتظرندو غرق درلحظه هاےانتظار،
نيازشان راازلابه لاےنفسهاےحيران خودبازگو میکنند.
شقايق هامنتظرند
منتظرکسےکه به فرهنگ شبنم ايمان
بياورد
کسےکه آيينه هاےمکدرزمانه رادرهم بشکند
واشکهاےارغوانےراازکوچه هاےپريشانےنجات دهد.
کوچه هانيز چشم به راهند
چشم به راه قدمهايےهستند
که زخمهاے بےرحم گمراهےراازچشمان مردم پاک کند.
کوچه هامنتظر چشمان باران زايےهستندکه با قدم هايش جان مردم را به شبنم اشکها بشويد.
جاده هامنتظررهگذرےهستندکه براےهميشه
خواهدماند.
منتظرقدمهايےکه تن مرده کوچه هارازنده
میکند.
لاله هامنتظرند
دراين عرصه انفجاربلا
مردم ياد لاله ها را بين کوچه هاےاين شهر خاموش گم کرده اند
لاله ها منتظرند؛
منتظرکسےکه همزادموجهاےخورشيدےاست
کسےازجنس ابر،پريزاد باران....
واماعاشقان منتظرند
بےتابند،بےقرارند
تاهم آوازشيدايےصبح فرداباشند.
اے دريا تبار؛برگونه هاےامت ببار
عاشقانت صبورند
منتظرخواهندماند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
💢 دقت کنیم تو انتخابمون! دغدغههامون شده چی؟!
🇮🇷 اینجا شیعهخانهٔ امام زمانه...
هر رای اشتباه من و تو، میتونه ظهور رو به تاخیر بندازه...