eitaa logo
🇵🇸🇱🇧کنشگری
9.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
921 ویدیو
1.4هزار فایل
📲میکرورسانه کنشگری 🧩 نوآوری اجتماعی و فرهنگی 🎯 ارایه الگوهای کنشگری و طرح عملیاتی 👨‍💻 پایگاه حمایت فکری از کنشگران میدانی ✍️راهبرمحتوایی: @admin_activism گروه ایده پردازی فرهنگی👇 https://eitaa.com/joinchat/3205628134Ced1e760985
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰حسرت استفاده 🔺مرحوم علامه «حسن‌زاده آملی» سوگوار هستیم، عالمی ‌که در حوزه‌های مختلف علمی ‌از ریاضیات و نجوم تا اخلاق و عرفان و اندیشه سرآمد بود. حال این سؤال مطرح است که چرا تا پیش از رحلت چنین جواهرات کم‌نظیری کمتر به فکر معرفی این الگوهای ناب به جوانان و مردم است؟ 🔹با عرض پوزش از این مقایسه، سؤال این است صرف‌نظر از خضوع و پرهیز این بزرگان از مطرح شدن، در طول مثلا یک سال سهم اندیشمندی همچون علامه حسن‌زاده یا بسیاری از بزرگان عرصه علم و معرفت از آنتن رسانه ملی بیشتر است یا فلان سلبریتی درجه چندم که کمترین صلاحیت الگو بودن را هم ندارد؟! چرا باید در نظام آموزشی و در کتب درسی و دانشگاهی ما جای اندیشمندان پُرجاذبه‌ای همچون حضرت علامه خالی باشد؟ 🔅تمُد🔅 🆔 @Temod_uni
🔗شبکه سازی 🔰یکی از منابع شناخت شبکه سازی، بررسی تاریخ ادیان و فرق مختلف در حوزه شبکه سازی می باشد. جهت شناخت این موضوع و مساله دو کتاب قابل بررسی می باشد 📌کتاب انسان 250 ساله 📌سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (ع) 📬تصاویر:خلاصه ای از متون(به صورت افقی خوانده شود) ی 🔅تمُد 🆔 @Temod_uni
🔰 خون دلی که لعل شد ✍ رهبر معظم انقلاب پایم را به تخت بستند شلاق‌هایی با ضخامت‌های مختلف به سقف آویخته بودند که ضخامت آنها یک انگشت، دو انگشت و یا بیشتر بود. یکی از آنها شلاقی برداشت و شروع کرد به زدن به پاهایم، آنقدر زد که خسته شد، فرد دیگری را گرفت او هم زد و زد و خسته شد، نفر سوم شروع کرد به زدن و به همین ترتیب. هر کدام از آنها فرصتی برای استراحت داشتند بجز من که نگذاشتند حتی اندکی استراحت کنم. در آن حال که قابل توصیف نیست من از خباثت برخی از آن‌ها به شگفتی می‌آمدم، وظیفه آنها بود که شلاق را بالا ببرند و به من بزنند و همچنین وظیفه داشتند مرا آنقدر بزنند تا در برابر آنها از پا درآیم بنابراین طبیعی بود که پشت سر هم بزنند، اما یکی از آنها خباثت خاصی از خود نشان می‌داد: را به دست می‌گرفت آن را با دست دیگر از پشت سرش خوب می کشید و بعد ضربه را می‌زد تا بیشتر دلش خنک شود. در حین شلاق زدن یکی از آنها بالای سرم می آمد و از من می‌خواست از فلان کس یا از نهضت اسلامی بیزاری بجویم من اظهار مخالفت می‌کردم و آنها به زدن ادامه می‌دادند تا اینکه در خلال این تجربه عملی تلخ دریافتم که ضربه زدن به کف پا از است چون پیش از آنکه شخص بیهوش شود ضربات می‌تواند ساعت‌ها ادامه یابد ضمنا تاثیر وحشتناکی بر روی اعصاب دارد، شنیده بودم که این شکنجه‌گران دوره‌های شکنجه را زیر نظر کارشناسان اسرائیلی گذرانده اند و لذا در اعتراف گرفتن حرفه‌ای هستند و در کار خود مهارت دارند. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🖍در ایران دانشگاه ها دقیقا به چه دردی می خورند؟ 👈مجتبی لشکربلوکی 🔸فکرش را بکنید شما رییس یک دپارتمان در دانشگاه MIT (مؤسسه فناوری ماساچوست) یکی از سه دانشگاه برتر جهان باشی ولی آن را رها کنی. چرا؟ چون فکر می کنی که این مدل از دانشگاه به درد نمی خورد! کریستین ارتیز وقتی دانشگاه آرمانی خود را تصویر می‌‌کند، جایی بدون سخنرانی، بدون کلاس و بدون رشته را تصویر می کند. دانشجویان در فضایی بزرگ و باز روی مشکلاتی سخت و عملی کار می‌کنند. اگر به مطالعه‌ای نیاز باشد به اینترنت مراجعه می‌کنند و نه استاد. این تصور، با الگوی سنتی تحصیلات عالی فاصله زیادی دارد اما به‌زودی به یک واقعیت تبدیل خواهد شد: او کارش در بهترین دانشگاه جهان را رها کرده تا دانشگاهی جدید ایجاد کند. 🔸در بیست سال گذشته ده‌ها نمونه از این گونه‌ موسسات در شیلی تا چین افتتاح شده. اگرچه حوزه‌های کاری آنها متفاوت است، اما یک حرف مشترک دارند: مخالفت با روش سنتی آموزش. دانشجویان به صورت تیمی روی پروژه‌ها کار می‌کنند و تلاش می کنند مسائل واقعی را حل کنند. شرکت‌ها اغلب حامیان مالی این پروژه‌ها هستند. 🔸شعار دانشگاه زپلین که در سال ۲۰۰۳ در آلمان تاسیس شد این است: «مشکلات جامعه ما هیچ نظم و انضباطی ندارند، ما هم همین‌طور». دانشکده‌ الگوی جدید فناوری و مهندسی در سال ۲۰۱۷ در انگلستان افتتاح شد. این دانشگاه، استادان را بر اساس مهارت استخدام می‌کند و نه تعداد آثار چاپ‌ شده. دانشجویان باید با موفقیت دوره را به پایان برسانند اما ضروری نیست که ریاضی یا فیزیک بخوانند. آنها باید هنر و علوم اجتماعی را مطالعه کنند. (برگرفته از هفته نامه وزین تجارت فردا) ☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی: ۱- بهترین دانشگاه های دنیا زیر سوال هستند و به مراتب دانشگاه های ایرانی بیشتر. به عنوان کسی که ۱۲ سال در دانشگاه درس خواندم و ۱۲ سال هم در دانشگاه ها تدریس کرده ام، صادقانه می گویم نمی توانم از عملکرد دانشگاه های ایرانی دفاع کنم. به نظرم بیشتر (و نه همه) دانشگاه ها شده اند، کارخانه تولید انبوه «مدرک داران بی ادراک!» و جالب اینجاست که اراده ای هم برای تغییر وضعیت موجود نمی بینيم. به ویژه آنکه بسیاری نیز از طریق همین دانشگاه ها، به عناوین مهندس و دکتر و حتی برخی به کرسی استادی رسیده اند! ۲- بیست سال پیش در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم. امروز رفتم مجدد دروس دوره کارشناسی را مرور کردم و تاسف خوردم انگار زمان در دانشگاه های ما متوقف شده. برخی دروس که مطمئنم که به درد هیچ کس نمی خورد باز هم تدریس می شود. یعنی در طول این بیست سال امکان نداشت که یک نظرسنجی انجام شود که واقعا در دنیای واقعی کدام دروس به درد شما خورده و کدام نخورده؟ وقتی درسی در طول بیست سال به درد کسی نمی خورد چرا نباید حذف شود؟ عجیب نیست؟ ۳- آیا می شود کاری کرد؟ بله. یک تصویر ارایه می کنم که نشان دهم می‌شود جور دیگری هم به مساله نگاه کرد: این جهان را تصور کنید: من نه کارشناسی دارم و نه در جستجوی کارشناسی ارشد و دکترا هستم. می گردم متناسب با نیاز شغلی و آینده ام از بین تمام موسسات و دانشگاه ها دنیا دروسی را انتخاب می کنم و در آن ها شرکت می کنم و به جای مدرک کارشناسی، گواهینامه علمی یا فنی (Certificate) دریافت می کنم. مثلا امروز با تکنولوژی واقعیت مجازی در کلاس استراتژی پروفسور مایکل پورتر در دانشگاه هاروارد حاضر می شوم. فردا صبح برای یک درس کاملا بومی در کلاس «اقتصاد ایران» دکتر مسعود نیلی و پس فردا هم در یک پلتفرم آموزش مجازی مبتنی بر بازی (بدون استاد مشخص) در زمینه مذاکره شرکت می کنم و از همه این ها هم گواهینامه می گیرم. همچنین از همه مهم تر ۵۰٪ اطلاعات مورد نیازم را از اینترنت بدست می آورم. در این جهان دیگر ما با دکترهای قلابی بی سواد سر وکار نداریم! مجبور نیستیم چهار سال وقت مان را صرف دروسی کنیم که ۳۰ سال پیش دیگران به غلط برای ما تشخیص داده اند. لازم نیست برای تحصیلات به یک کشور یا شهر دیگر برویم. دیگر کنکور بی معنا خواهد شد. تحصیلات من مساله محور است و نه مدرک محور. موسسات ارایه دهنده آموزش در یک محیط رقابتی مجبورند هر روز بهتر شوند و دانشگاه های مزخرف، ورشکسته و حذف خواهند شد. این تنها راه است؟ نه. یک مثال بود برای باز شدن باب گفتگو امکان پذیر است؟ بله. ولی نه یک شبه. برای همه رشته ها این کار لازم است؟ در مورد برخی رشته ها مثلا علوم پایه و پزشکی باید مسیر دیگری رفت. دانشگاه ها هیچ فایده ای نداشته اند؟ قطعا فایده داشته اند. دانشگاه های ما حاصل کپی هستند. یک کپی قدیمی و ناقص! آنچه ما می خواهیم دانشگاه هایی است که مسائل واقعی از دنیای واقعی را حل کنند. نه اینکه کارخانه تولید مدرک باشند. جهان و بویژه ایران نیاز به دانشگاه های واقعی بدردبخور دارد. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🔅تمُد🔅 📒تولید محتوا 💡ایده پردازی و نوآوری 🖌یادداشت تحلیلی 📚حوزه اجتماعی و فرهنگی ⭕️تمُد تولید محتوا فرهنگی و اجتماعی 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3525443610C033ca61cc7 👆👆👆 🖍دسترسی به محتوا فاخر و ایده ناب
🇵🇸🇱🇧کنشگری
🖌ریشه افسردگی ، مشعل دار المپیک، بازیکن تیم تنیس ژاپن، نفر دوم رنکینگ تنیس بانوان و برنده ی چهار گرند اسلم، در عین ناباوری از المپیک ۲۰۲۱ حذف شد. اما علت چه بود؟ شاید باورتان نشود، رنج بردن از بیماری افسردگی که از سال ۲۰۱۸ گریبان گیر وی شده است. به راستی چه طور می شود که شخصی در اوج موفقیت و شهرت از افسردگی رنج ببرد؟ 🔺نامبرده اولین نمونه نیست. ستاره ی سالهای نه چندان دور ماتادورها و لاماسیا که معرف حضورتان هست. اینیستا در تابستان سال ۲۰۰۹ که بارسلونا شش گانه ی معروفش را تحت هدایت پپ گواردیولا به دست آورد، دچار افسردگی می شود. البته این مهم در آن سالها رسانه ای نشد ولی سه سال قبل از آن پرده برداشت. بازیگر نقش جوکر در فیلم بتمن و رابین ویلیامز شهیر به افسردگی اکتفا نکرده و دست به خودکشی زدند. و تونی اسکات و بسیاری دیگر از چهره های هالیوود را به این لیست اضافه کنید. سوال این است: چه امری موجب می شود، افردای چنین در اوج شهرت و موفقیت، از افسردگی رنج ببرند یا اقدام به خودکشی کنند؟ 🔺شاید این را بتوان سحر تمدن غربی و مسخ انسان لقب نهاد. رسانه ها و جریان های گوناگون، آدمیان را به سوی آرزوهای طویل و موفقیت های موهوم و دلخوشی های زودگذر سوق می دهند، مدال المپیک، رنکینگ جهانی، توپ طلای فوتبال، نخل طلا، اسکار، خرس طلایی و شهرت و ثروت و فالوور و ... 🔺اما هنگامی که روح سیری ناپذیر و کمال طلب و خداخواه آدمی به این امور موهوم می رسد قالب تهی می کند. روح کمال حقیقی را درک می کند و با سراب های گوناگون نمی توان تشنگی آن را برطرف کرد. تا زمانی که شخص در مسیر است و برای رسیدن به سراب و امر ناحقیقی تلاش می کند، به پوچی نقصد پی نمی برد، ولی به محض وصول، روح به بی حاصلی آنچه بدان رسیده است پی می برد. 🔺تمامی آن تلاش و سنگ رنگ می بازد، مثل کسی است که با تلاش فراوان چاهی به عمق ۱۰۰ متر را روز و شب کنده است و اکنون به جای گنج، خزف در مقابل اوست. شخص در این حالت در اصل هویت و خواسته ها و زندگی خود شک می کند، از حیوانیت خود خسته می شود و غمی پایان ناپذیر وجودش را فرا می گیرد. همه برای او کف و سوت می زنند ولی دردی بی پایان سراپای وجودش را آزار می دهد. همه او را دوست دارند و لسان به تمجیدش بلند می کنند ولی او از خود بی زار است. قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا؟ الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🇵🇸🇱🇧کنشگری
🖌ریشه افسردگی استاد صفایی: 🔺ما خيال مى‏كنيم كه اگر بُعد معنوى اين قرن به اندازه بُعد صنعت و قدرت مادى پيشرفت كند، كار انسان به سامان مى‏رسد و اين است كه راه مى‏ اندازيم... در حالى كه اين انسان به تكامل رسيده در اين دو بُعد، بیشتر و عميق‏تر بن‏بست و پوچى و عبث را احساس مى‏ كند. 🔺انسان هنگامى كه در اوج رفاه موعود سوسياليسم قرار بگيرد و در بعد معنوى به عرفان عميق هند هم دست بيابد و روح تشنه‏اش را در زير شبنم جنگل‏هاى مبهم هند، سيراب كند و به طراوت برساند، اين انسان سرشار در دو بعد، رنج‏اش عميق‏تر و جان كاه‏تر خواهد شد و بن‏بست سخت‏ترى خواهد داشت. 🔺اگر در جوامع سرمايه‏ دارى پس از رسيدن يك عده به رفاه عالى، براى همين‏ها بن‏ بست مطرح شد، در جوامع سوسياليست پس از رسيدن به اوج رفاه عمومى، همه هيپى مى‏ شوند و به عصيان چنگ مى‏زنند و به عرفان شرق پناه مى‏آورند... تا آن روز كه در اين بن‏بست هم بمانند و راهى ديگر بخواهند. 🔺انسان حتى پس از فرار از بيرون و هجرت از بيرون و رسيدن به‏ پناهگاه درونى خويش، در اين زندان هم نمى‏تواند بماند و در اين آزادى هرز هم نمى‏تواند دوام بياورد، كه در اين وسعت تبخير هم مجبور است خويشتن را از هرزگى و ولنگارى برهاند و خود را در جهتى عالى‏تر رهبرى كند و از آزادى خويشتن هم آزاد گردد. 🔺اين جهت اگر جهت برتر باشد، رشد مطرح مى‏شود و بارورى وگرنه خسر و زيان، آن هم در بطن تكامل.اين مفهوم رشد است كه در برابر خسر آمده و اين مفهوم با تكامل تفاوت‏ها دارد. رشد، زياد شدن انسانى است كه به استعدادهاى تكامل يافته‏اش جهت مى‏دهد و آنها را از بن‏ بست مى‏ رهاند و به دنبال روش حركت و صراط و رهبرى مى‏ افتد و ضرورت «مذهب» را مى‏يابد. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
⚠️مدیریت بحران در تشکیلات⚠️
🇵🇸🇱🇧کنشگری
⚠️مدیریت بحران در تشکیلات⚠️
🖌گاهی از اوقات در فضای تشکیلات به دلایل مختلف نیروهایی از تشکل عامل ایجاد بحران های درون تشکیلاتی می باشند که میتوان با رویه ای صحیح و به دور از حب و بغض شخصی این موقعیت از تشکل را حل نمود. 📌چهار گام مدیریت بحران انسانی در تشکیلات: تذکر- اخطار- تعلیق- اخراج ----------------------------------------------------------------------------------------------------- 📌اولین قدم مدیریت بحران انسانی در تشکیلات ، است . خصوصیات تذکر عبارت است از: در تنهایی-بدون شوخی- صمیمی- با لحن دلسوزانه 🔸جملات مهم که در این نوع برخورد به کار می اید: ((من دوست دارم این اتفاق نیوفتد)) ((من شما را دوست دارم)) (( این اتفاق به ضرر شماست)) ----------------------------------------------------------------------------------------------------- 📌دومین قدم می باشداخطار هم مانند تذکر است . منتهی با دو خصوصیت اضافه: 1-صمیمیت تذکر وجود ندارد 2-بوی تهدید در لحن دیده می شود یعنی احساس می کند اگر کارش را در این مرحله متوقف نکند ، دیگر معلوم نیست که با او چگونه بر خورد شود . 🔸نکته: اخطار فقط یک بار است "وَادعُوُهُ خَوفاً وَ طَمَعاً" او را با بیم و امید بخوانیم. (اعراف/56) ----------------------------------------------------------------------------------------------------- 📌سومین پله می باشد یعنی اینکه شخص از کاری که انجام میدهد برکنار شود. منتهی با دو خصوصیت : 1- فعلا (اخراج موقتی) 2- به شخص امید قوی برای بازگشت و جبران دهیم. بنابراین تعلیق یعنی معلق شخص از کاری که تحت اشراف اوست. در تعلیق اگر نیرو برگردد و احساس پشیمانی کند، دوباره کاری را به او واگذار می کنیم و اگر برنگردد اخراج می شود. 🔸یکی از اشکالات فرهنگی این است که کار فرهنگی به عنوان کار تلقی نمی شود بلکه امری استحبابی و برای اوقات فراقت است. این اشکال مدیریت فرهنگی فعلی در جامعه ماست . اگر فرد اهمیت کار برایش جا نیفتاده باشد تنبیه جواب نمی دهد. باید فرد درک کند که کار او واجب است. انسان باید به نتیجه اعتماد داشته باشد. ----------------------------------------------------------------------------------------------------- 📌چهارمین پله یعنی خارج کردن فرد از وظیفه محوله با امید خیلی کم برای باز گشت. ازآنجاکه اخراج درجمعهای فرهنگی تبعات دارد، بهتر است اگر می شود فرد را با نیت اخراج در حالت تعلیق نگه دارید ، چون به خاطر امید قلبی به بازگشت جوسازی نمی کند . در کار می توانیم به این شخص از جنبه های دیگر بها دهیم تا به مجموعه احساس تعلق کند، که این خود نوعی تعلیق است و سیاستی است که مانع جوسازی می شود 🔸تبعات اخراج در کار فرهنگی: 1-جوسازی: جوسازی برای مدیر فرهنگی که با قلب سرو کار دارد و نمی تواند بیلان دهد، بسیار خطرناک است . 2-انحراف شخص: خود شخص برای ما بسیار مهم است و نسبت به به عنوان یه انسان علاقه داریم لذا اگر باعث شویم که از مجموعه دور شود ممکن است از نظر معنوی به انحرا ف کشیده شود . 3-بقیه گروه ممکن است به مدیر دید منفی پیدا کند. 🖍فرد اخراج می شود وجو سازی می کند . قانون روانشناسی و جامعه شناختی می گوید که : "حافظه عمومی ضعیف است" شخصی که اخراج شده است ممکن است برای مدتی جو سازی کند، اما بعد از مدتی تمام میشود. 🖌یک مدیر نباید از تبعات اخراج بترسدبنابراین اگر واقعا نیاز به اخراج هست به دلیل اینکه حافظه عمومی ضعیف است ، نباید از تبعات ترسید ، و باید شخص را اخراج کرد. " به او بگوید اگر یک دفعه دیگر فلان کار را انجام دهید ، مجبورم با شما بر خورد کنم " 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🗂معرفی فصلنامه ترجمان 🔸فصلنامۀ ترجمان شامل ترجمۀ تازه‌ترین حرف‌های دنیای علم و فلسفه، تاریخ و سیاست، اقتصاد و جامعه و ادبیات و هنر است که از بیش از ۱۰۰ منبع معتبر و به‌روز انتخاب می‌شوند. مجلات و وب‌سایت‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین، آتلانتیک و نیویورکر در زمرۀ این منابع‌اند. مطالب فصلنامه در ۴ بخش نوشتار، گفت‌وگو، بررسی کتاب، و پروندۀ ویژه قرار می‌گیرند. 📌با استفاده از این فصلنامه به مباحث روز علوم انسانی آشنا خواهید شد.البته پیشنهاد می شود که افرادی که دارای مبانی اسلامی قوی می باشند از این مباحث استفاده نمایند. 👇👇👇 https://tarjomaan.com مدیرمسئول: مرتضی روحانی راوری 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
باشگاه ایده پردازی.ppsx
10.92M
💡معرفی باشگاه های ایده پردازی این مجموعه شامل تمامی باشگاه های ایده پردازی فرهنگی-اجتماعی می باشد بعد از باز کردن فایل بر روی آیکون کلیک نمایید تا به سایت منتقل شوید. 🔺باز ارسال فایل منوط به ارسال ایدی کانال می باشد 🔅تمُد🔅 🆔@Temod_uni
🇵🇸🇱🇧کنشگری
💡معرفی باشگاه های ایده پردازی #معرفی_مجموعه_فاخر #ایده این مجموعه شامل تمامی باشگاه های ایده پردازی
💡ایده مغز عملیات می باشد💡 🔸نبود هسته های اندیشه ورز که اساسا رسالت انها تولید ایده در اوربیتال میدان و هسته متفکر به صورت یک حرکت رفت و برگشت باشد، یکی از باگ های اصلی در تمامی حرکت های جریان سازی می باشد. ایده همان مغز افزار حرکت های میدانی است که اگر خلاقانه،موثرو مفید طراحی نشود، نمیتواند عملیات های میدان را به موازنه جبهه حق عوض کند. چهار کد مهم در ایده پردازی کدیک:ایده در اوربیتال میدان و هسته اندیشه ورزی تولید می شود کد دوم: ایده مغز هر عملیات است که مولفه های دیگر عملیات به وسیله آن راهبری می شود کد سوم:وجود سلسله عملیات ها و ایده های متفاوت که به صورت ممتد اجرامیشود، میتواند میدان را به موازنه جبهه حق عوض کند ✅ کدچهارم:روایت ایده و اشاعه آن در میدان خود جهادی مهمتر و سنگین تر می باشد 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🛑مفاهیم اساسی در مدیریت فرهنگی 💢ابعاد نقش آفرینی فرهنگی 🔺نواوری و ایده پردازی 🔺جریان سازی 🔺گفتمان سازی 🔺نهاد سازی وساختار سازی 🔺بستر سازی 🔺پیوست مجازی و هنری 🔺همگرایی 🔺تولید محتوا 🔺توانمند سازی 🔺شتاب دهی و تسهیل گری 🔺راهبری و جهت دهی 🔺الگوسازی و نخبه گرایی 🔺هم افزایی 🔺اینده پژوهی 🔺رصد 🔺پیوست ابزاری 🔺تنظیم گری و حکمرانی 🔺ایجاد جریان انسانی 🔺تربیت 🔺اموزش 🔺تبیین و تبلیغ 🔺مجازی سازی 🔺آواتارسازی 🔺توزیع و انتشار محصولات 🔺مشاوره و منتورینگ 🔺کنش گری اجتماعی 🔺ایجاد حرکت مردمی 🔺مطالبه گری 🔺مساله شناسی 🔺ارزیابی کارکرد 🔺تجربه نگاری هر معنا یک مفهوم دارد هر مفهومی یک کارکرد ونقشی دارد با تبیین هر معنا میتوانیم واکاوی نماییم و ابعاد یک مساله را شناساسیی کنیم. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🇵🇸🇱🇧کنشگری
🛑مفاهیم اساسی در مدیریت فرهنگی #ترمینولوژی 💢ابعاد نقش آفرینی فرهنگی 🔺نواوری و ایده پردازی 🔺جریان
مقام معظم رهبری: 🔸یکی از چیزهایی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است این است که براساس تفکرات و مبانی پایه این نهضت و این جریان هم بایستی ((واژه‌سازی)) بشود هم بایستی ((نهادسازی)) بشود. وقتی یک فکر جدید مثل فکر حکومت اسلامی و نظام اسلامی و بیداری اسلامی مطرح می‌شود،مفاهیم جدیدی را در جامعه القا می کنند لذا این حرکت و این نهضت باید واژه‌های متناسب خودش را دارا باشد اگر از واژه‌های بیگانه وام گرفت فضا آشفته خواهد شد. 90/7/22 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🔸تحلیل وضعيت دانشجويان کشور در ایام کرونا ✅مشارکت دانشجویان در فعالیت های فرهنگی، فقط 15 درصد می باشد.این عدد در دهه 60 بالای 60 درصد در دهه 70 بالای 50 درصد بوده است .سیر مشارکت دانشجویان در تشکل ها مرتب کاهش داشته است ✅تشكل هاي دانشجويي اعم از رسمي و غير رسمي، عمدتا فاقد فعالیت در این ایام بوده اند و منحصر در شوراي مركزي هستند؛ به همين دليل، تعداد حرکت های اجتماعی دانشجويي در سالهاي اخير به حداقل ممكن رسيده و اگر هم برگزار شود بسيار محدود بوده و استقبالي از سوي دانشجويان صورت نمي گيرد. ✅ضعف مباحث تئوريك، مطالعه و آگاهي هاي فكري سياسي، مشهودتر از گذشته است و خلاء جدي در اين حوزه وجود دارد. ✅تشكل ها در حال حاضر بيشتر بروز و ظهور رسانه اي دارند تا عملياتي. اين حضور رسانه اي نيز اغلب از طريق مصاحبه و گفتگو است تا نوشتن و بيانيه دادن و مسلما در ادامه شرایط حضوری تشکل های دانشجویی پیوست مجازی را خواهند داشت ✅تشكل هاي نوپا و تازه تأسيس،به عنوان يك نقطه ضعف جدي در فضاي اجتماعي سياسي دانشگاهها مطرح خواهند شد؛ چراکه انتقال تجربیات و جایگزینی نسل جدید رخ نداده است و فاقد برنامه ریزی به اقتضا شرایط کرونایی بوده اند ✅روي آوردن دانشجويان به فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي و ايجاد تريبون هاي مجازی متعدد، اعتبار و تاثير تشكل ها را (که لازمه آن حضور عینی بوده)،كاهش داده است. ✅سن اعضاي شوراي مركزي تشكل ها نسبت به گذشته كمتر شده است و دانشجويان تحصيلات تكميلي به ندرت تمايلي به عضويت دارند. ✅چه جريانات رسمي و چه غير رسمي هيچكدام قابليت جريان سازي بنيادي را ندارند. ولي فضاي شايعه و عمليات رواني خيلي راحت تر از قبل شده است. ✅تشکل‌های موفق بخشی از هزینه‌های خود را با هنر مشارکت حل می‌کنند ولی در شرایط کنونی در بسیاری از تشکل‌ها انگیزه‌های مادی و اقتصادی در حال قوت گرفتن است که در صورت ادامه این روند، تفاوت معناداری را میان اعضای واقعی و اسمی هر تشکل ایجاد می‌کند. ✅مطلوبیت و روند کنونی در دانشگاه‌ها به‌سوی دانشگاه غیرسیاسی است در صورت ادامه این روند فضای انفعال و احساس عدم تأثیرگذار بودن در بین دانشجویان حاکم خواهد شد. ✅در اغلب گزارش های پیمایشی، انگیزه درسخوانی دانشجویان پایین گزارش می شود که می تواند علتهای گوناگونی داشته باشد از جمله : پایین بودن امید به اشتغال ✅آسیب های اجتماعی در فضای اقمار دانشگاهیان بیشتر شده است ✅نسبت استادی و شاگردی در دانشگاهها کمرنگ است واغلب اساتید صرفا به تدریس می پردازند و تربیت و وجه عاطفی استادی مغفول است. ✅الگوی مصرف و اوقات فراغت دانشجویان از حالت تحرکی بودن،دسته جمعی بودن به حالت فردی و غیر متحرک تبدیل شده است و نقش قوه تخیل در دانشجویان نسبت به قوه عقلیه بیشتر گردیده است. ✅قطعاً 15 درصد تشکل ها در پساکرونا ریزش خواهند کرد ✅ستاد ها دست به فعالیت های شبکه سازی زده اند ولی به علت عدم دسترسی و موقعیت حضوری، غالب ستادهای دانشگاهی و فرهنگی فاقد شبکه نیروی انسانی هستند 🔸سخن انتهایی اگر این تعبیر سنگینی نباشد ما به یک انقلاب فرهنگی عملیاتی، نه انقلاب فرهنگی سیاستگذاری، نیاز داریم که استاد، دانشجو و کارکنان به میدان بیایند.همانندورزشکاری که 6 ماه ورزش نکرده و حالا میخواهد دوباره به ورزش بازگردد، روزهای اول، روزهای سختی است و نیازمند حمایت همه بخشهای نهاد دانشگاه است تا این تحرک اتفاق بیفتد. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni
🖍مهارت افزایی 👨‍🎓هرچند با گذشت زمان، مهارت و دانش شما ارتقا پیدا می‌کند اما، ماندن در وضعیتِ ذهنیِ یک تازه‌کار، دارای ارزشی بالقوه است. دو روان‌شناس به نام‌های دیوید دانینگ و جاستین کروگر، طبق آنچه که به اثر دانینگ-کروگرشناخته می‌شود، نشان دادند افرادی که بدترین عملکرد را در آزمایش‌های شناختیِ مختلف داشتند همان‌ کسانی بودند که اکثراً عملکرد واقعی خود را «آشکارا دستِ بالا گرفته بودند». یعنی کسانی که «هم بی‌مهارت بودند و هم از بی‌مهارتی‌شان غافل». 👨‍🎓این موضوع قطعاً می‌تواند مانع بزرگی بر سر راه آدم‌های تازه‌کار باشد. اما پژوهشِ بیشتر نشان داد که تنها چیزی که از اصلاً ندانستن بدتر است، کم دانستن است. این الگویی است که در دنیای واقعی هم می‌شود آن را مشاهده کرد: پزشکانی که یک روش جدید برای جراحی ستون فقرات یاد می‌گیرند، بیشترین اشتباهات را در جراحی اول یا دوم انجام نمی‌دهند، بلکه احتمالاً در جراحی پانزدهم مرتکب آن می‌شوند؛ بیشترین خطاهای خلبانی را خلبان‌های مبتدی مرتکب نمی‌شوند، بلکه بیشترین احتمال اشتباه مربوط به خلبان‌هایی است که حدود هشتصد ساعت سابقۀ پرواز دارند. 👨‍🎓البته منظورم این نیست که باید از حرفه‌ای‌ها بیشتر از مبتدی‌ها بترسیم. حرفه‌ای‌هایی که «هم ماهرند و هم می‌دانند که ماهرند»، در فرایند حل مسئله، با اختلاف از تازه‌کارها کارآمدتر عمل می‌کنند. این‌دسته از حرفه‌ای‌ها در شرایط متغیر هم از مبتدی‌ها بهتر عمل خواهند کرد (مثلاً احتمال بیشتری دارد که بهترین شطرنج‌بازها در شطرنج سرعتی هم از بقیه بهتر باشند). حرفه‌ای‌ها می‌توانند درمواقع لزوم از تجربۀ بالاترشان استفاده کنند و واکنش‌های تراش‌خورده‌تری را از خودشان نشان دهند. یک شطرنج‌باز تازه‌کار کلی وقت تلف می‌کند تا بتواند انواع حرکت‌های ممکن را در ذهنش مجسم کند درحالی‌که یک استادبزرگ تمام تمرکزش را مستقیماً بر بهترین گزینه‌ها معطوف خواهد کرد (حتی اگر در ادامهْ زمان زیادی را صرف محاسبه و انتخاب بهترین گزینه از بین آن‌ها کند). 👨‍🎓بااین‌حال به‌قول استادِ ذِن، سوزوکی، همین «عادت‌های استادی» می‌تواند دردسرساز شود؛ به‌خصوص زمانی که پای راه‌حل‌های جدید در میان باشد. آدم‌های حرفه‌ای، با همۀ حرفه‌ای بودنشان، گاهی ممکن است چیزی را ببینند که انتظار داشته‌اند ببینند. یک شطرنج‌باز حرفه‌ای ممکن است چنان فکرش درگیر حرکتی شود که از بازی‌های قبلی در خاطرش مانده، که از حرکت بهتری که می‌تواند در بخش دیگری از صفحۀ شطرنج انجام دهد غافل شود. 👨‍🎓تمایل انسان‌ها به انتخاب گزینه‌های آشنا از روی پیش‌فرض -که حتی در مواجهه با راه‌حل‌های جدید و پیشرفته‌تر هم اتفاق می‌افتد- را اصطلاحاً اثر اینشتلونگ می‌نامند. 👨‍🎓در مسئلۀ معروفی موسوم به «مسئلۀ شمع»، از شرکت‌کننده خواسته می‌شود تا فقط با استفاده از یک قوطیِ پر از کبریت و یک جعبۀ پر از پونز، یک شمع را به دیوار متصل کند. افراد برای حل این مسئله به دردسر می‌افتند چراکه درمورد جعبۀ پونز گرفتار مشکلی به نام «تثبیت کارکردی»۶می‌شوند و آن جعبه را فقط به‌چشم ظرفی برای نگهداری پونز می‌بینند و نمی‌توانند آن را ازلحاظ نظری به‌عنوان یک جاشمعی تصور کنند. البته از قرار معلوم گروهی از مردم هم هستند که خیلی عالی از پس این مسئله بر می‌آیند: بچه‌های پنج‌ساله. 👨‍🎓اما چرا؟ محققانی که این مطلب را کشف کردند معتقدند که بچه‌های کوچک‌تر در «ادراکِ کارکرد» سیال‌تر از بچه‌های بزرگ‌تر یا افراد بالغ عمل می‌کنند. آن‌ها کمتر درگیر این موضوع هستند که چه‌چیزی برای چه‌کاری ساخته شده است و بیشتر از دیگران می‌توانند اشیا را فقط به چشم چیزهایی ببینند که می‌توانند به روش‌های مختلفی مورد استفاده قرار گیرند. پس تعجبی ندارد که بتوانند به‌راحتی از پس فناوری‌های جدید بر بیایند؛ چون همه‌چیز برای آن‌ها جدید محسوب می‌شود. 👨‍🎓کودکان، به معنای واقعی کلمه، ذهن تازه‌کاری دارند که آمادگی پذیرش گسترۀ وسیع‌تری از احتمالات را دارد. آن‌ها جهان را با چشمانِ تروتازه‌تری می‌بینند. چشمانی که کمتر زیر فشار تعصبات و تجربیات قبلی قرار دارد. چشمانی که کمتر تحت هدایت چیزهایی است که از درستی‌شان اطمینان دارند. 🔅تمد🔅 🆔 @Temod_uni