چهارچیزاگر توهرخانه ای بیاد برکت ازاون خونه میره اللهم العجل لولیک الفرج💐 ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 https://eitaa.com/Adreknee

این چه زندگیه اللهم العجل لولیک الفرج💐 ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 https://eitaa.com/Adreknee

💢⭕️💢 وضعیت شهر لیدز انگلیس بعد از برگزاری جشنواره موسیقی!!!😳 #باغ_اروپا 📝 پاورقی ته پایتخت فرهنگی اروپا قرار بوده اینجا مثلاااا 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ

شما صدای مداحی حیدر حیدر حاج محمود کریمی رو از صفحه اینستاگرام فدراسیون جهانی کشتی میشنوید♥ انشاءالله به مدد امیرالمؤمنین حیدر کرار شیر بچه هامون مدال طلا بیارن🌱 بانگ حیدر حیدر نوشِ روح همه عالم♥

مثل آن شیشه که در هَمهَمه‌ی باد شکست، ناگهان باز دلم یادِ تو افتاد شکست💔

یک کار بسیار جالب از آن دست کارهایی که خیلی بهش نیاز داریم خدا قوت به تیم سازنده

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) : «به راستی #نوزادى كه در امّت من متولّد شود، براى من از آنچه #خورشيد بر آن می تابد، محبوب تر است» 📚 وسائل الشیعه،ج۱۷، ص۱۳۷ ✨امام حسن (علیه السلام): «کسانی که صاحب #فرزند نمی شوند ، زیاد ذکر #استغفار را بگویند، ان شاالله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد.» 📚مصباح کفعمی حاشیه ص ۵۸ ✨امام رضا (علیه السلام): "نگران نباش و فرزند بخواه، بدان خداوند روزی ایشان را می دهد..." 📚 اصول کافی، ج۶، ص۳ #فرزندآوری

🤷‍♂میدونی کلمه « مـحـمّـد » یعنی‌چی؟ محمد از ریشه «حمد» به‌معنای «ستایش شده» و «تحسین شده» است💐 🤗پس‌بیایید محمد(ص)را تحسین‌کنیم: تحسین‌کنیم بــنــدگی محمد را برای خــدا تحسین‌کنیم اعـتـمــاد محمد را بـه خـــــدا تحسین‌کنیم نترسیدن محمد از غیـر خــدا تحسین‌کنیم اخــــلاق محمد را برای مردم تحسین‌کنیم دلسـوزی محمد را برای مردم 👏تحسین‌کردن

• میدونستید اگه هر شب سوره واقعه رو بخونین روزیتون زیاد میشه؟این حدیث هست از پیامبر (صلی الله علیه و آله):👇👇👇 هرکس هر شب جمعه سوره‌ی واقعه را بخواند هرگز دچار تنگی در روزی نمی‌شود.

تفاوت نعمت ؛رزق ؛برکت ؟؟؟ خیلی جالبه !!!! دکتر سعید عزیزی روانشناس

اشتباه با خواهرم با هم زندگی میکردیم. پدرم فقط پول میدار و اصلا اتفاق های دیگه‌ی زندگیمون براش مهم نبود. یه خونه برامون اجازه کرده بود و ماه به ماه کرایه‌ش رو میریخت. مادرم‌هم انقدر سختی کشیده بود که بیمارستان روان درمانی بستری بود. همه‌ش هم مقصرش پدرم‌بود.‌ یه دایی داشتم که هوامون رو داشت و مدام‌بهمون سر میزد. یه روز خواهرم گفت میخواد با دوستاش بره بیرون. خیلی مواظبش بودم گفتم نمیشه ولی جنگ و دعوا راه انداخت که به تو ربطی نداره. حریفش نشدم و رفت. تا نیمه های شب منتظرش بودم. اگر به دایی م زنگ میزدم‌ میومد. ولی مطعن‌بودم خواهرم رو کتک میزنه برای همین صبر کردم تا برگرده.دیگه داشتم نا امید میشدم که زنگ در به صدا دراومد.‌با توپ پر رفتم سمت در و بازش کردم