🌹درس اخلاق🌹 👌حتما حتما این کلیپ رو ببینید.... نه یکبار ...بلکه ده بار.... 💥اگه دلتون شکست واشکی ریختیت مریضها وگرفتارانو حتما دعا کنید

🌹قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله: يَلي رجُلٌ مِن أهلِ بيتي يُواطِئُ اسمُه اسمِي، لَو لَم يَبْقَ مِن الدُّنيا إلّا يَومٌ لَطوَّلَ اللّه ُ ذلكَ اليومَ حتّى يَليَ . 🌹پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند: مردى از خاندان من حكومت خواهد كرد كه نامش با نام من يكى است . اگر از دنيا جز يك روز نمانده باشد خداوند آن روز را دراز مى گرداند تا او حكومت را به دست گيرد . 📖كنز العمّال(کتاب اهل سنت)،ح۳۸۶۶۱

قرآن قدیمی قدمت بالای ۱۰۰۰سال ✨️ بفرس واسه دوستات تا اوناهم ببینن ولذت ببرن

🎙حجت‌الاسلام دانشمند هر حاجتی داری از آقا صاحب الزمان علیه السلام درخواست کن؛ عروس خوب میخوای! داماد خوب میخوای! ازدواج

🪴اگر عاشق غذا هستید روزه بگیرید 🪴اگر عاشق خواب هستید برای نماز بیدار شوید 🪴اگر عاشق پول هستید صدقه بیشتر بدهید 🪴اگر عاشق گوش دادن به موسیقی هستی گوش دادن به قرآن را شروع کنید! ❤️‍🔥زیرا محبت شما به دنیا نباید بیشتر از عشق به الله باشد! دل‌نبند‌به‌دنیای‌فانی📺🎥

جوان مستی در کوچه در حال گذر بود که از دور چشمش به امام کاظم می‌افتد از خجالت رویش را برمی‌گرداند که امام او را با این حال نبیند ما وقتی امام او را می‌بیند به سمتش می‌رود دست روی شانه‌اش می‌گذارد و می‌گوید: حتی اگر در بدترین حالت گناه هم بودی از ما روی برنگردان ...!

💥وقتی میمیرن بیدار میشن.... 👌حتما ببینید.

#عروس ۷ وقتی برادرشوهرم اومد خونه‌مون، چشماش قرمز بود، انگار از وقتی فهمیده دخترش زندانی شده خواب به چشمش نیومده. گفت: «آبرو برامون نمونده. دخترم تو زندونه. خانواده شوهرش می‌خوان طلاقش بدن. بچه‌اش بی‌مادر می‌مونه. تو رو خدا، رضایت بده. هر چی بخوای بهت میدم خداشاهده جبران می‌کنم.» نگاهش کردم، اما دلم مثل سنگ بود. گفتم: «دختر هجده‌ساله من چی؟ با لباس عروس افتاد تو خون خودش. هیچ‌وقت مادر نشد، زندگی نکرد. حالا تو از من می‌خوای دخترت آزاد بشه؟» یک‌دفعه صدای برادرشوهرم بلند شد: «بس کن زن! تو از قصد داری لج می‌کنی. دخترم داره تو زندون می‌پوسه، اون وقت تو فکر انتقامی؟ این حق الناس نیست؟»

داداشم که تا اون موقع ساکت بود، با عصبانیت گفت: «کی گفته تو حق داری صداتو ببری بالا؟ این داداش گل و گلابت با اون اخلاق عین سگش از همون اول زندگی خواهر منو شماها نابود کرد. با ظلم و تحقیر! حالا واسه کی داد می‌زنی؟ انقدر داداشت بی غیرته جای اینکه دنبال خونخواهی دخترش باشه پشت شماهاس یعنی زن و بچه اصلا براش مهم نیست فقط خم به ابروی شماها نیاد اخه اسم اونم میذارن مرد؟ ابجی خانومیه برای خودش» شوهرم تمام مدت هیچی نگفت اما از دست های مشت شده اش و اخم غلیظش فهمیدم که بدش اومده و راستش دلم خیلی خنک شد برادرشوهرم یهو عصبانی شد، یه قدم به طرفم اومد و داد زد: «تو، تو باعث شدی کار به اینجا بکشه! خودت لج کردی، قبول نمی‌کردی که ما اونارو محرم کنیم چند بار پسرم اومد در خونه ات التماس. این تو بودی که سر لج‌بازی دختر خودتو بدبخت کردی!» و با مشت کوبید رو میز. من که از ته دل پر از خشم و درد بودم، زدم زیر جیغ. همه تو اتاق خشک‌شون زد. با صدایی که انگار از ته وجودم می‌اومد، زار زدم: «چی داری می‌گی؟ شماها زندگی دخترمو بهش زهر کردید. از وقتی که وارد این خونواده شدم، همه‌تون مثل گرگ افتادید به جونم. حالا داری می‌گی من لج کردم؟ از وقتی اینارو عقد کردید دخترم هر روز لاغرتر میشد از بس زنت اذیتش کرد دختر هجده‌ساله‌ام به خاطر این وصلت لعنتی جونشو داد، و تو داری منو مقصر می‌کنی؟» ادامه دارد کپی حرام