به خاک پای امیرالمومنین علی (علیهالسلام)
در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد
آیینه نیز قصد تماشا داشت، وا کرد چشم و دید نمیفهمد
از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری*
هرکس که دل نداد نمینوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد
عمری اگرچه غرق شد آنگونه در واژههای معجزهآمیزت
دریای اشکهای تو را حتی ابن ابی الحدید نمیفهمد
گفتی که تن به سجده نمیدادم معبود را اگر که نمیدیدم**
گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد
شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند
شهد شهود «فزت و رب»ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد
#سید_محمدمهدی_شفیعی
* قال امیرالمومنین(ع): يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ . (نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه)
**قال امیرالمومنین(ع): ما كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ. (اصول کافی، کتاب التوحید)
@Aftabgardan_ha
تقدیم به حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام
به پا خیزید ای عشاق، عشق اولین اینجاست
دلیل خلقت نور سماوات و زمین اینجاست
کسی که آسمان را کرده روشن برق چشمانش
کسی که بر خلایق میشود حصن حصین اینجاست
کسی که حضرت الله روز خلقت عالم
به خود گفته پس از پایان خلقش آفرین اینجاست
همان که نام زهرا بوده نقش روی سربندش
همان که بوده بهر فاطمه نقش نگین اینجاست
خدا یکتای بیهمتاست، یعنی قدرت محض است
کسی که بوده دستان خدا در آستین اینجاست
قلم اینجاست، لوح اینجاست، روح اینجا و عشق اینجاست
دلیل و حجت و برهان ربالعالمین اینجاست
بشیر اینجا، نذیر اینجا، سراج اینجا، منیر اینجا
ولی اینجا، وصی اینجا، امام راستین اینجاست
شفاعت میکند یک رشته از عمامه اش ما را
تمام معنی عرفانی حبلالمتین اینجاست
شروع و آخر عرفان مطلق وصف روی اوست
که هم علمالیقین، عینالیقین، حقالیقین اینجاست
میآید جبرئیل و میگذارد دست بر سینه
هلا آموزگار حضرت روح الامین اینجاست
شروع عاشقی از گوشهٔ ایوان طلای اوست
قرار اول حجاج یوم الاربعین اینجاست
#محمدجواد_خراشادیزاده
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #نماهنگ | انقلاب عشق
🔹 نماهنگی از شعرخوانی و گفتوگوهای آقای قادر طهماسبی متخلص به «فرید» با حضرت آیتالله خامنهای، در جریان دیدارهای شاعران در ماه رمضان
🔺 روز گذشته و در مراسم اختتامیه هفدهمین جشنواره شعر فجر، آیین گرامیداشت و تجلیل از این شاعر گرانقدر برگزار شد.
💻 Farsi.Khamenei.ir
به پاسداشت سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
چهل سال است میگریم، چهل سال است میخندم
کتاب خاطرات تلخ و شیرین پر از پندم
من از آغاز دل بستم، به استقلال و آزادی
ز هرچه زرق و برق آورد شرق و غرب دل کندم
من آن باغم که دستانی خدایی کاشت بذرم را
سپس ساقه به ساقه زد به ساق عرش پیوندم
نهال کوچکی بودم که از طوفان گذر کردم
تعجب میکند عالَم اگر سروی تنومندم
مرا فکه، طلائیه، شلمچه، فاو میفهمد
چنانکه لحظههای داغ سرخاخونِ اروندم
در این عالم که دنیا از زر و سیم آبرومند است
من از خون جوانان برومند آبرومندم
کبوترهای خونینپر ز دوشم میپرند و من
به پای بال و پرهاشان هزاران بوسه میبندم
شعار «میروم تا انتقام سیلی زهرا،
بگیرم» را زدم با سربلندی روی سربندم
زمین مات ثباتم شد، زمان حیران جریانم
سرود رود کارونم، شکوه کوه الوندم
درون پیکرم روح جوانی میدود امروز
که پر شور است چشمانم، که پر شوق است لبخندم
جهان زیباتر از این روزگاران میشود روزی
ومن چشم انتظار وعدۀ حق خداوندم
بهارا! بیتو فروردین فقط تکرار تقویم است
از این تکرار میسوزد همیشه جان اسفندم
#هادی_قاسمی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
میعادگاه شاعران و نویسندگان:
راهپیمایی ۲۲ بهمن
ضلع شمالی میدان فردوسی
ساعت ۱۰ صبح
#انقلاب_اسلامی
#بیستودوم_بهمن
@shahrestanadab
هدایت شده از «آمین» آثار میلاد عرفان پور
که نقشهٔ انتقام از این انقلاب دارد؟
به مرگ، روشن کُنش که دنیا حساب دارد
رجز بخوان، میهن سلحشور و قهرمانم!
که یاوههای یزید دوران، جواب دارد
به وهم اگر از گلیم خود پیشتر نهد پا
به پیشوازش وطن، هزاران شهاب دارد
برایمان رو شدهست ای دوست، دست دشمن
اگرچه بر چهرهاش هزاران نقاب دارد
نه پایمان را مجال مانده برای ماندن
نه چشممان لحظهای تمنای خواب دارد
وطن, به پابوس هر شهیدش گلی شکفته
معطر از اشک مادرانش گلاب دارد
قسم به آیات فتح قرآن که فاتحانیم
هنوز دنیا حساب دارد کتاب دارد
چقدر شب میشکافد این رود روشنایی
چقدر این مرز پرگهر، آفتاب دارد
«۲۲بهمن مبارک💐»
شعرها و نوشتههای
میلاد عرفانپور
@erfanpoor
#جمهوری_اسلامی_ایران
اگرچه خسته از آماجِ تیرِ زخم زبانی
نبینمت که از این غم، گرفتهای! نگرانی!
همان که از دل تاریخِ رنج، یکتنه رد شد
تنِ تکیدۀ تنهای من، هنوز همانی!
خدا نیاوَرَد آن روز را، زمین بهاری!
ببینمت که گرفتارِ دستِ باد خزانی
به آبهای گل آلودِ کینه کار ندارم
به رغم حیلهٔ مردابها تو در جریانی
چقدر چین و چروک زمان نشسته به جانت
ولی هرآنچه که میبینمت هنوز جوانی
عجب قصیدۀ نابی شدهست نام بلندت
همیشه و همه جا مثل شعر ورد زبانی
#رضا_ابوذری
@Aftabgardan_ha
تقدیم به #امام_موسی_کاظم_علیهالسلام
هر پارهسنگی در دل دریا که گوهر نیست
بیچاره آن چشمی که از داغ شما تر نیست
زندان عقول ناقص این اهل دنیا بود
زندان مکانی هست که موسی ابن جعفر نیست
حتی زن بدکاره هم ایمان به او آورد
تا صورتش را دید فهمید او ستمگر نیست
هر روزهاش با تازیانه میشود افطار
در قعر زندانهای هارون چیزِ بهتر نیست؟
زنجیرها با شوق جسمش را بغل کردند
آنقدر که جایی برای بوسه دیگر نیست
خورشید را بر تختهای کوتاه میبردند
تابوت او دست کم از زنجیر و خنجر نیست
در روز عاشورا برای اشک ثارالله
قطعاً دلیلی بهتر از لبخند اصغر نیست
در آن هیاهو یک مسیحی گفت: ای مردم!
این جسم خونین، جسم فرزند پیمبر نیست؟
اسلام را در روز روشن زیر پا بردند
شاید گمان کردند در گودال، مادر نیست
زینب نگاهی کرد سوی علقمه وقتی
میخواست در محمل رَوَد، اما برادر نیست
#علیاصغر_یزدی
@Aftabgardan_ha
عید #مبعث
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست، نمازی به قامتش
این نور از کجاست که همواره روشن است؟
این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟
جاری شدهست چشمۀ آیات در حجاز
گلها شکفتهاند برای تلاوتش
حسن ختام و نقطۀ آغاز دهر بود
حسن ختام بود شروع نبوتش
از آسمان غار حرا نور میرسید
نوری که داد مژده برای رسالتش
دستان اتحاد نباید جدا شوند
آری امید داشت به دستان اُمّتش
#عاطفه_جعفری
@Aftabgardan_ha
#مبعث
خدا را می شود در چشم های تو تماشا کرد
شکوه آفرینش را تماماً در تو پیدا کرد
خدا از چشم هایت آیه های نور می آورد
به وقت بعثتت در آسمان ها شور برپا کرد
پر از صوت اذان شد کهکشان ها از برای تو
محمد(ص) گفت و دنیا را پر از الفاظ زیبا کرد
تبسم تا نمودی آسمان لبریز باران شد
گلابی بهتر از آن را کجا می شد مهیا کرد؟
عبایت سایه ای از مهر بر عرش خدا افکند
چگونه می شود جز تو پناهی را تمنا کرد؟
مسلمانیم و آیین تو را در جان و دل داریم
خدا دین خودش را با وجود تو هویدا کرد
#الهام_نجمی
@Aftabgardan_ha
جهان نبود و تو بودی نشانهٔ خلقت
همای اوج سعادت به شانهٔ خلقت
جهان نبود و خدا با تو گفتوگو میکرد
به حسن خاتمت از آستانهٔ خلقت
فرشتهها صلوات و درود میگفتند
به خاندان تو در کارخانهٔ خلقت
جهان و هرچه در آن پیش تار مویت هیچ!
چگونه از تو بگویم بهانهٔ خلقت؟
برای از تو نوشتن اجازه با عشق است
همیشه حرف و مضامین تازه با عشق است
خدا سری به زمین زد، سری زدی به زمین
دلش برای زمین سوخت، آمدی به زمین
تو آمدی به جهانی که عشق را کم داشت
هزار پنجره از آسمان زدی به زمین
از آسمان که به جز چند طرح زودگذر
ندیده بود مگر نقشی از بدی به زمین
به یمن آمدنت مژدگانی آوردند
سبد سبد گل سرخ محمدی به زمین
به یمن آمدنت سنگ مهربان میشد
جهان پیر پس از قرنها جوان میشد
بهار عطر تو را در گلابدان میریخت
زلالِ نام تو را در دل جهان میریخت
دو بال داشت به پهنای آسمان و زمین
فرشتهای که مکان را به لامکان میریخت
«بخوان به نام خدایت که خلق کرده تو را»
هزار مژده و معنا از آن «بخوان» میریخت
جهان چه داشت اگر روشنایی تو نبود؟
چگونه از سر گلدستهها اذان میریخت؟
بهشت چیست به جز آفتاب چشمانت؟
گرفته است زمین را عقاب چشمانت
«ستارهای بدرخشید و …» آن ستاره تویی
ستارهای که به آن میشود اشاره تویی
ستارهها و زمین دانههای تسبیحاند
و خیر اول و آخر در استخاره تویی
زمین کتاب خودش را دوباره میخوانَد
به هرکجا برسد مقصدش دوباره تویی
بدون نور تو راهی به سمت پایان نیست
بتاب بر سر دنیا که راه چاره تویی
بتاب آینهگردانِ آشناییها
بتاب روشنیِ هر چه روشناییها
دعای حضرت آدم، قسم به نام تو بود
نجات نوح پیمبر به احترام تو بود
عصای حضرت موسی به نامت آذین داشت
دم مسیح، مسیحایی از سلام تو بود
خلیل دوش به دوش تو رفت در آتش
که شعله «بَرد و سلام» از طنین گام تو بود
اگر عزیز جهان بود یوسف از خوبی
اسیر حسن تو، دلدادهٔ کلام تو بود
بیا سری به درختان پیر باغ بزن
به روی شانهٔشان چارده چراغ بزن
علی پس از تو چراغ ولایت عشق است
کنار حضرت کوثر که آیت عشق است
دو چلچراغ، دو سرو جوان باغ بهشت
که راز خلقت آنها امامت عشق است
دوازده غزل سبز نامکرر ناب
که هر کدام به نحوی روایت عشق است
کسی شبیه تو میآید از اهالی نور
کسی که آمدن او نهایت عشق است
نهایت همهٔ خوابهای خوب تویی
چراغ روشن دنیا پس از غروب تویی
#نغمه_مستشارنظامی 🌹
@Aftabgardan_ha
حدّ مدحِ تو برتر از قلم است، قلم از عجزِ خویش گشته خجل
که خدا مدح کرده است تو را، شده قرآن به مدح تو نازل
تو زلالی زلالتر از آب، تو لطیفی لطیف تر از گُل
نیست فرشی مناسب قدمت، زیر پایت مگر بریزم دل
تویی آن بندهٔ خداینما، تویی آن جلوهٔ نخستینش
که رسیدی به قاب قوسین و نیست بین تو و خدا حائل
ابتدای رسالتت «اقرا»، انتها و کمال آن «بلّغ»
که بدون ولایت حیدر، نرسد بارِ دین به سرمنزل
#عاصی_خراسانی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #برش_دیدار | امروز؛ شعرخوانی عربی رهبر انقلاب درباره فلسطین
💻 Farsi.Khamenei.ir
۲۸ رجب؛ سالروز خروج سیدالشهدا(ع) از مدینه
دعای هر خسته یا حسین است، سلام هر تشنه بر حسین است
قسم به تقدیر و مشیت حق، قضا حسین و قدر حسین است
خبر رسید از مدینه انگار، کسی میآید که بیپناه است
به راویان جهان بگویید: هنوز هم آن خبر حسین است
خبر سری شد به نیزه رفته، سری است زخمیِ سنگباران
سری است در بزم میگساران، سری است در تشتِ زر! حسین است
مزن به لبهای ناتوانش، مزن به قلب عقیله آتش
مزن مزن چوب بی مروت! خبر نداری مگر حسین است؟
سه بار نام حسین بردن، سه بار جان دادن است و مردن
خوشا نباشم خوشا بمیرم، دلیل مرگم اگر حسین است
اگر به بالین من بیاید، شبی که جان میدهم بیاید
چقدر زیباست جان سپردن، که آه هر محتضر حسین است
#رضا_یزدانی
@Aftabgardan_ha
به نام خدا
شاعر محترم سلام
لطفاً برای عضویت در باشگاه آفتاب (کانون دانش آموختگان ادوار آفتابگردانها) و بهره مندی از مزایا و برنامه های آن، دقایقی کوتاه از وقت خود را به پر کردن این کاربرگ اختصاص دهید. ⬇️
🔗 Aftabgardanha.com/Aftab
فرصت تا ساعت ۲۴:۰۰ روز چهارشنبه ۳ اسفندماه
شهرستان ادب
@Aftabgardan_ha
فردا پنجشنبه چهارم اسفندماه، «انجمن صبح» محفل شعر ویژه بانوان شاعر در موسسه شهرستان ادب افتتاح میشود.
این محفل که از ساعت ده صبح در محل موسسه شهرستان ادب برقرار خواهد شد، با حضور شاعران معاصر کشور، همچون نغمه مستشار نظامی، کبری بابایی، افسانه غیاثوند، فاطمه نانیزاد، نفیسه موسوی، علیمحمد مودب، محمد مهدی سیار، میلاد عرفانپور و علی داوودی آغاز به کار خواهد کرد.
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
زمانه خواست تو را ماضی بعید کند
ضمیر مفرد غایب کند، شهید کند
شناسنامۀ درد تو را کند تمدید
تو را اسیر زمین، مدّتی مدید کند
به دستمال نسیم آمدهست این پاییز
که زخمهای اناریت را سپید کند
میان بقچۀ عطرش نشد که دخترِ باد
سپیدهدم گلِ زخمِ تو را خرید کند
زدهست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه
که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند
زمانه بافت لباس عزا به قامت تو
که خود تهیّۀ اسباب روز عید کند
زمانه خواست که در خانقاه تاولها
تو را مراد کند، درد را مرید کند
کنون زمانۀ شاعر چه از تو بنویسد؟
خدا نصیب غزل، مصرعی جدید کند
حدیث توست اگر قصه سازد از «منصور»
مقام توست اگر وصف «بایزید» کند
□
خدا نخواست سرت را فقط بگیرد، خواست
که ذرّهذرّه تمام تو را شهید کند
#محمدسعید_میرزایی
#روز_جانباز
#ولادت_حضرت_عباس
@shahrestanadab
آفتابگردانها
به نام خدا شاعر محترم سلام لطفاً برای عضویت در باشگاه آفتاب (کانون دانش آموختگان ادوار آفتابگردانها
به نام خدا
شاعر محترم سلام
لطفاً برای عضویت در باشگاه آفتاب (کانون دانش آموختگان ادوار آفتابگردانها) و بهره مندی از مزایا و برنامه های آن، دقایقی کوتاه از وقت خود را به پر کردن این کاربرگ اختصاص دهید. ⬇️
🔗 Aftabgardanha.com/Aftab
فرصت تا ساعت ۲۴:۰۰ روز سهشنبه ۹ اسفندماه تمدید شد.
شهرستان ادب
@Aftabgardan_ha
امیدواری در نگاه روشنش پیداست
بر روی لبهایش ندارد غیر حرف راست
وقتی سرش را میگذارد روی زانویم
حس میکنم دامان من بیانتها زیباست
او خاکبازی میکند، من درس میگیرم
دنیای خاکی بازی آدمفریب ماست
سر میکشم فنجانی از چای خیالی را
با چادرم در خانه گاهی خانهاش برپاست
اسباببازیهای خود را زود میبخشد
او دل نمیبندد، همین یعنی دلش دریاست
مهر نماز از دست او در مشت من مخفیست
من این طرف هستم ولی سجادهام آنجاست
هر لحظه از این زندگی را قدر میداند
نه شاکی از دیروز، نه دلواپس فرداست
من در حرم نقاشباشی میشوم با او
یک خط زیارتنامه خواندن واقعاً رویاست
راه توسل را چه استادانه میداند
گاهی نیاز خویش را با گریه باید خواست
از کینه خالی کرده قلب کوچک خود را
دنیای من دنیاست یا دنیای او دنیاست؟
گاهی تبش با یک دعای نور میخوابد
عرفان مگر غیر از همین بیدارخوابیهاست
صد بار برگردم همین تصمیم را دارم
مادر شدن، مادر شدن، مادر شدن زیباست
#سعیده_کرمانی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
محفل شعر ویژه بانوان، انجمن صبح، فردا پنج شنبه یازدهم اسفندماه، از ساعت ده صبح، در موسسه شهرستان ادب برقرار است.
@shahrestanadab
تقدیم به #حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
صدا نزدیک میآید، صدای پای پیغمبر
جوانی میرسد از راه با سیمای پیغمبر
به آغوش نبوت بازگرداندهست یثرب را
تو گویی احمدی دیگر نشسته جای پیغمبر
دوباره با اذانش جان گرفته رکن حنانه
نهفته بین لبهایش دم عیسای پیغمبر
نگاهش قطره قطره آیۀ «والشفع والوتر» است
ندارد صوت قرآنش به جز آوای پیغمبر
به هنگام نظر کردن به آن خلق نکوی او
میافتد هر کسی یاد جوانیهای پیغمبر
شنیدنها به دیدن ختم شد آن هم چه دیداری
نشد برخیزد از جایش به پیش پای پیغمبر
به دنیای تو اول راه مییابند و بعد از آن
جوانها انس میگیرند با دنیای پیغمبر
#عباس_همتی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از دل نخواهی
آفتاب گردانها
.
.
کجایِ وسعتی از آفتاب گردانها
نشستهای به تماشای ما پریشانها؟!
کجای این شبِ مهتاب میزنی لبخند
به رویِ مزرعهی آفتاب گردانها
شهیدِ باغِ اشاراتِ چشمهای تواَند
که ماندهاند در اوصافشان غزلخوانها
تمامِ جاده چراغانیِ نفَسهایت
نشستهاند به پا بوسیات خيابانها
زمین قلمروِ گُلهای آفتابیِ توست
زمان پُر از هیجانِ شکوفه بارانها
دوباره دست تکان میدهی از آن سو ها
دوباره شورِ شگفتیست در نیستانها
کنارِ تپهی نرگس مسافری میخواند
خوشا هوایِ تو و جشن گُل به دامانها
درا که تفرقه تعطیل کرده عاطفه را
پرندگانِ پراکندهاند انسانها!
بهار میرسد از راه تازه مثلِ ظهور
خوشست فرصتِ گُل چيدن از فراوانها
.
.
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
تقدیم به #شهید_مصطفی_نوروزی
شهید مدافع امنیت
لبخند تو زمینه لبخندهای ماست
ای جان بخند مشتری خندهات خداست
دیوار اگر نباشد، جانسخت و استوار
دنیا کجا مجال نشاط دریچههاست؟
دیوارها سکوت و دعایند صبح و شام
تا خانه پر نشاط و سرور است و ماجراست
در کوچه چشم توست که دلواپس غمیست
هر جا که خانهای پُرِ شادی پُرِ صفاست
من شادی طلوع و غروب مدینهام
تو مضطرب، همیشه دلت عصر کربلاست
با ذوق پا گرفتن یک ریشه، یک درخت
مثل نسیم عمر تو وقف عبورهاست
هر جا که غنچهای شکفد، در گلوی خاک
جوی ندیدهای است که بی حرف و ادعاست
گمنام زیستی تو و امروز ای شهید
نام تو پرچمی است که در بادها رهاست
#علیمحمد_مودب
#شهید_امنیت
#سرباز_گمنام
@Aftabgardan_ha
#بفرمایید_فروردین
دعوتید به آخرین جلسه #چهارشنبه_های_شعر در سال ۱۴۰۱
۲۴ اسفند ساعت ۱۷
نشانی: خیابان شریعتی - بالاتر از سه راه طالقانی - روبروی سینما صحرا - پلاک ۱۶۸ - موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب - طبقه چهارم
@Aftabgardan_ha
از گوشه و کنار صدا میزند مرا
این روزها بهار صدا میزند مرا
خوشحالم از زمانه، از این زندگی که عشق
روزی هزار بار صدا میزند مرا
هر روز رودخانه به من فکر میکند
هر لحظه آبشار صدا میزند مرا
آن موی تابدار، قرار از دلم ربود
آن موی تابدار صدا میزند مرا
با من بیا و راهی این راه تازه شو
با من بیا، قطار صدا میزند مرا
#مهدی_صانعی
@Aftabgardan_ha