eitaa logo
عصر آب
216 دنبال‌کننده
420 عکس
83 ویدیو
33 فایل
مطالب اصلی کانال:نقد عرفانهای کاذب و تصوف است ارتباط با آدمین : @mv1388
مشاهده در ایتا
دانلود
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 8️⃣1️⃣ : آیا به حکم حدیث ابابکر،فاطمه زهراء(س) وارث رسول الله(ص) نیست؟ ➖➖➖ وقتی خاتون دو سرا از ابوبکر مطالبه فدک کرد، وی حدیثی را به رسول‌الله (ص) نسبت داده و گفت: «ُ إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَة؛ از پیامبر (ص) شنیدم که گفت: ميراث گرفته نمی‌شود از ما. آنچه می‌گذاریم صدقه است‏» عامه این روایت را قطعی الصدور گرفته‌اند، ولی خاصه آنرا به لحاظ سند و مشکلات متنی منکرند. خلاصه‌ی اشکالات شیعه چنین است. =-= الف) این کلام خلیفه با آیات: " نساء /11 و 7؛ انفال/75 و 33؛ نمل/16؛ مریم/6" در تضاد است. ب) شیعه و سنی نوشته‌اند که رسول‌الله (ص) رضایت و غضب فاطمه (س) را رضایت و غضب خودش دانسته است. چگونه ممکن است فرستاده خدا جمله «لانورث ماترکنا صدقة» را از دخترش مخفی کند تا زمینه‌ی ناخشنودی و اذیت وی فراهم شود. ج) این سخن ابابکر خبر واحد است (1) و چنین خبری در اصول عقاید اعتبار ندارد. =-= در مقابل، عامه چون انگاره " عدالت جمیع صحابه" را باور دارند، در توجیه کلام ابن قحافه کوشیده‌اند. فخر رازی ادعا دارد اکثر مجتهدان سنی قائل‌اند که انبیاء ارث نمی‌گذارند و ادعا می‌کند، اجماع عامه بر درستی کلام ابابکر هست.(2) ابن تیمیه بزرگِ وهابیان و داعشی ها معتقد است ارث بردنِ وارثان از انبیاء الهی در علم و نبوت است نه در مال.(3) =-= متصوفه سنی نیز با پذیرش همین انگاره، ارث انبیاء را مال ندانسته و به سخن خلیفه اول استناد کرده‌اند. حکیم ترمذی " 320 ق "(4)، ابن عربی " 638 ق" (5)، مولوی" 672 ق" (6) و داود قیصری " 751 ق" (7) ازجمله آنان هستند. =-= بانو مجتهده امین می‌نویسد: « اينكه مخالفين گفته‏اند مقصود از ارث در اينجا اين است كه سليمان نبوّت و پادشاهى را از داود به میراث برد نه مال، اين كلام مردود است زيرا كه‏ اولاً نبوّت و سلطنت ارث نمی‌شود، نبوّت منصب خدايى است و همچنين سلطنت سليمان يك امر خارق‌العاده و بخشش الهى بود امر انتقالى نبود كه سليمان از داود به ارث برده باشد. و در ثانى ميراث در لغت براى مال وضع گرديده و صرف كردن كلام از ظاهرش بدون قرينه خلاف طريقه عقلايى است.»(8) 👈سرخسی (م 483 ق) از فقها بزرگِ عامه نیز از بعض مشایخش تفسیری متفاوت ازآنچه گذشت درباره سخن ابابکر گفته است.(9) 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 ➖➖➖ پی‌نوشت: 1. سیوطی از عایشه چنین نقل کرده است : «عن عائشة -رضي الله عنها- قالت: لما توفي النبي -صلى الله عليه وسلم- اشرأب النفاق، وارتدت العرب، وانحازت الأنصار، فلو نزل بالجبال الراسيات ما نزل بأبي لهاضها، فما اختلفوا في نقطة إلا طار أبي بفنائها وفضلها، قالوا: أين يدفن النبي، صلى الله عليه وسلم؟ فما وجدنا عند أحد من ذلك علمًا، فقال أبو بكر: سمعت رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يقول: «ما من نبي يقبض إلا دفن تحت مضجعه الذي مات فيه». قالت: واختلفوا في ميراثه، فما وجدوا عند أحد من ذلك علمًا، فقال أبو بكر: سمعت رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يقول: «إنا معشر الأنبياء لا نورث، ما تركناه صدقة».» (سیوطی، تاریخ الخلفا، ص 60.) 2. «من تخصيصات هذه الآية ما هو مذهب أكثر المجتهدين أن الأنبياء علیهم‌السلام لا يورثون و الشيعة خالفوا فيه ... و انعقد الإجماع على صحة ما ذهب اليه أبو بر» (رازی، مفاتیح الغیب، ج 9، ص 514.) 3. «يقال المراد بهذا الإرث إرث العلم والنبوة» (ابن تیمیه، منهاج السنة، ج 4، صص 223 و 224.) 4. «و قوله (عليه السلام): «لا نورث ما تركناه صدقة» اي لا نورث كما يرث الناس بعضهم بعضا. لانا لا نملك الاشياء كما يملكون» (ترمذی، ختم الاولياء، ص: 45.) و: «... قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم: «إنّا معشر الأنبياء لا نورث ما تركنا صدقة»؛ لأن الأنبياء خزان اللّه، ليس لهم من المال الذي في أيديهم إلا الخزانة،...» (منازل القربة، ص: 93.) 5. «...فلم يبق الميراث إلا في العلم و الحال و العبارة عما وجدوه من اللَّه في كشفهم و أهل النظر في نظرهم و هؤلاء هم العلماء الذين يخشون اللَّه لعلمهم بأنه يعلم حركاتهم و سكناتهم على التعيين و التفصيل فإنه الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ و في جميع أحوالك فأبان ص إن الأنبياء لهم التقدم فإنهم لا يورثون...» (الفتوحات المکیة، ج 3، ص 322.) 6. «ز انكه ميراث از رسول آن است و بس/ كه ببيند غیب‌ها از پيش و پس‏» (مثنوی، دفتر ششم، ص 915.) 7. «و ليس لهم ميراث من أموال الدنيا، كما قال: «نحن معاشر الأنبياء لا نَرِث و لا نُورّث.» فميراثهم الأموال الأخراوية. فالأولياء العارفون وارثون للأنبياء في المعارف و الحقائق و العلماء المجتهدون وارثون للأنبياء في التشريع بالاجتهاد. فالأولياء ورثة بواطنهم و العلماء ورثة ظواهرهم و الأولياء العلماء ورثة مقام جمعهم.» (قصیری، شرح فصوص الحکم، ص 835.) 8. (مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج‏9، ص: 315.) 9. «وَاسْتَدَلَّ بَعْضُ مَشَايِخِنَا - رَحِمَهُمُ اللَّهُ - بِقَوْلِهِ - عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ - «إنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ» فَقَالُوا مَعْنَاهُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ لَا يُورَثُ ذَلِكَ عَنَّا، وَلَيْسَ الْمُرَادُ أَنَّ أَمْوَالَ الْأَنْبِيَاءِ - عَلَيْهِمْ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ - لَا تُورَثُ، وَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى {وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُد} [النمل: 16]. وَقَالَ تَعَالَى {فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا} [مريم: 5] {يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ} [مريم: 6] فَحَاشَا أَنْ يَتَكَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - بِخِلَافِ الْمُنَزَّلِ...؛ برخی از اساتید من اعتقاددارند منظور سخنی که ابابکر به رسول‌الله (ص) نسبت داده این است که: آن اموالی که از رسول‌الله صدقه هست، برای همه مسلمانان است. نه اینکه پیامبر (ص) اصلاً ارثی از خود باقی نمی‌گذارد» (سرخسی، المبسوط، ج 12، ص 29.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
🔺 به زخم قلبِ سوخته، کسی نمک نمیزند به مادر حامله‌ای کسی کُتَک نمیزند 😔😭 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
16.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 بیانات حضرت آیت الله نجم الدین طبسی در پاسخ به آقای مجید انصاری - یکشنبه 28 آذر ماه 1400 💠کانال اطلاع رسانی مؤسسه ولاء صدیقه کبری سلام الله علیها: 🆔 @velaseddighah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 4️⃣ 🔺 موضوع: سید بحرالعلوم و نورعلیشاه ➖➖➖ الف: دیدگاه برخی معتقدند سید بحرالعلوم به خاطر دیدار با یک صوفی بانام نورعلیشاه به وادی سیر سلوک وارد شد.(1) و ایشان قبل از این دیدار اصلاً در وادی سیر و سلوک نبوده است.(2) 〰️〰️〰️ ب: بررسی : این نقل، گذشته از انفراد آن غَرابت نیز دارد.(3) و اولین مرتبه در منابع صوفیان نعمت اللهی مطرح شده است. =-= میرزا محمّدعلی ِ‏مدرّسِ‏ خیابانی در سرگذشتِ بسیار هوادارانه‏ای ‏که در رَیحانة‏الأدب برایِ نورعلی‏شاه نوشته است، گفته: «أصلِ ملاقات و کیفیّتِ ملاقاتِ او با سیّدِ بحرالعلوم (چنانچه [کذا] در بعضی أَلسنه دایر می‏باشد) موکول به تتبّع و تحقیقِ خودِ أربابِ رجوع می‏باشد.» (4) - میرزا محمّدعلی ِ‏معلّمِ‏ حبیب‏ آبادی نیز می نویسد: «...آنگاه حکایتی نسبت داده که میان وی و سید بحر العلوم واقع شده ...» (5) حبیب‌آبادی «حکایتِ» یادشده را تنها به‌عنوان آنچه در بعضِ منابع آمده موردِ اشارت- و نه حتّی نقل- قراردادهاست و گویا بدان وثوقی نداشته. - زرین‌کوب نیز می‌نویسد: «...اینکه سید بحرالعلوم رأی به تکفیر وی[ نورعلیشاه] نداده است ظاهراً از باب احتیاط او در صدور این‌گونه احکام باشد اما 👈روایات صوفیه – که شواهد دیگر در تائید آن نیست- می‌گوید که سید در کربلا بادرویش ملاقات کرده است» (6) - آقامحمّد علی کرمانشاهی در خیراتیّه ماجَرایِ بیرون شدنِ نورعلی‏شاه و هوادارانش را از عتبات این‌گونه حکایت می‏کند: «...چون بعضی از مُریدانِ مُخلصِ ایشان به‌تقریب معاشرتِ تامّه بر کمالِ فسادِ عقیده و کسادِ طریقه ایشان مطّلع شدند، در مقامِ إخلالِ أمرِ ضَلال‏مَآلِ ایشان برآمده. بحمدِالله موفّق شدند و ایشان را به دستیاریِ أهلِ آن ولا نیز از آنجاها إخراج نموده و نورعلی به طرفِ سایرِ بلادِ روم آواره شده...» (7) و با استشهاد به نامه‏ای ‏از نورعلی‏شاه، از نقصان اطّلاع‏ وقوفِ وی حتّی بر مقدمات ادب سخن می‏دارد.(8) - سمیعی نیز در غرابت و نادرستی چنین ادعاهایی نوشته است: «... درباره صوفی ذهبی بودن بیدآبادی به‌اندازه اعتبار ادعا آن‌ها درباره صوفی ذهبی بودن و مرید سید قطب‌الدین شیخ احمد احسائی و سید الفقهاء سید مهدی بحرالعلوم هست که حتی نفس این نسبت آدمی را دچار تعجب و حیرت می‌سازد چه؛ این قبیل علما را عارف توان دانست اما به‌هیچ‌وجه روی صوفی نتوان شناخت» (9) 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1.معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج 3، صص 199-200؛ محمدحسین تهرانی، مطلع انوار، ج 3، ص 187. 2.مرحوم محمد محسن تهرانی گفته است: «... سؤال: علّامه بحر العلوم قبل از مرحوم نورعليشاه، سير و سلوكى نداشتند؟" جواب:" نخير، نداشتند، البته قبل از اين ارتباط، حالاتى داشتند ولى استادى كه به‌اصطلاح جرقّه، به او بزند نبوده است. اين نورعليشاه بوده كه جرقه را در او ايجاد كرده است. لذا از همان موقع اصلاً حالاتش با بقيه فرق داشت." » (گلشن اسرار، ص: 46.) 3.جویا جهان‌بخش، ملا محمدکاظم هزارجریبی و دو رساله غلو ستیزانه‌اش، مزدک نامه (5)، ص 63. 4.رَیحانه الاَدَب، ج 6، ص 256. 5.مکارم الاثار، ج 2، ص 446. 6.زرین‌کوب، دنباله جستجو در تصوّفِ ایران، ص 323. 7.محمدعلی کرمانشاهی، خیراتیه، ج 1، ص 14. 8.همان، صص 127-128. 9.دو رساله در تاریخِ جدیدِ تصوّفِ ایران،ص 140. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 9️⃣1️⃣ : حضور اسماء بنت عمیس در تغسیل فاطمه زهرا (س) به اذن ابابکر بوده است! ➖➖➖ 🔺شیعه و سنی نوشته‌اند در تدفین فاطمه (س) ابابکر حضور نداشت و حضرت علی (ع) به ایشان خبر نداد. لیکن همسرش اسماء بنت عمیس حاضر بود. شبهه افکن همین حضور را دلیلی بر اطلاع ابابکر از تدفین صدیقه شهیده دانسته و مدعی است، اسماء با اذن و رضایت شوهرش در این مراسم حضورداشته است. در ادامه پس از توضیحی مختصر درباره جناب اسماء به نقل روایات عدم حضور ابابکر در مراسم تدفین حضرت زهرا (س) از منابع عامی اشاره‌شده تا حقیقت امر واضح گردد. + الف) فضائل اسماء: رسول خدا (ص) درباره او و خواهرانش می‌گوید: اسماء بنت عمیس، سلمی، ام الفضل و میمونه، چهار خواهر مؤمنی هستند که به سبب ایمانشان دوست داشته می‌شوند.(1) میمونه ام‌المؤمنین، همسر نبی اکرم (ص) مادر اسماء است. ازاین‌رو، رسول خدا (ص) فرمود: هند – جرشیه – مادر اسماء گرامی‌ترین زنان، از جهت دامادها است.(2) در شب زفافِ فاطمه (س)، به رسول‌الله (ص) گفت: من نگهبان دخترت هستم؛ تا نیازی اگر داشت برطرف سازم. پیامبر (ص) نیز او را دعا کرد و فرمود: از خدا می‌خواهم از یمین، یسار، پشت سر و روبه‌رو نگهبان تو باشد.(3) وی‌ ام‌کلثوم دختر پیامبر را غسل داده بود (4) وی در بازگشت از حبشه مفاخره‌ای نیز با عمر بن الخطاب دارد (5) + ب) تغسیل فاطمه (س) اسماء در وقت شهادت حضرت زهرا (س) همسر ابابکر است. حضور وی بدون شوهرش اشکال مهمی در نحوه رابطه خلیفه اول با بیت وحی است. ابن حجر عسقلانی در می‌نویسد: «و نقل أبو عمر في قصة وفاتها أن فاطمة أوصت عليا أن يغسلها هو وأسماء بنت عميس واستبعده بن فتحون فإن أسماء كانت حينئذ زوج أبي بكر الصديق قال فكيف تنكشف بحضرة علي في غسل فاطمة وهو محل الاستبعاد وقد وقع عند أحمد أنها اغتسلت قبل موتها بقليل وأوصت ألا تكشف ويكتفي بذلك في غسلها واستبعد هذا أيضا» (6) =-= چون این مطلب را نتوانسته هضم کند در کتاب دیگرش پس از اشاره به حضور اسما در تغسیل و تدفین حضرت زهرا (س) می نویسد: «...بِأَنَّ هذا فيه نَظَرٌ لِأَنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ في هذا الْوَقْتِ كانت عِنْدَ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ وقد ثَبَتَ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ لم يَعْلَمْ بِوَفَاةِ فَاطِمَةَ لِمَا في الصَّحِيحِ من حديث عَائِشَةَ أَنَّ عَلِيًّا دَفَنَهَا لَيْلًا ولم يُعْلِمْ أَبَا بَكْرٍ فَكَيْفَ يُمْكِنُ أَنْ تُغَسِّلَهَا زَوْجَتُهُ وَلَا يَعْلَمُ؛ اسماء در این وقت همسر ابابکر بود و در روایت صحیح واردشده است که در این مراسم ابابکر خبر نشده بود. چگونه ممکن است او باشد و شوهرش نباشد!» در ادامه برای این عدم حضور توجیهی ناخوشایند ارائه می‌دهد: هو وَيُمْكِنُ أَنْ يُجَابَ بِأَنَّهُ عَلِمَ بِذَلِكَ وَظَنَّ أَنَّ عَلِيًّا سَيَدْعُوهُ لِحُضُورِ دَفْنِهَا وَظَنَّ عَلِيٌّ أَنَّهُ يَحْضُرُ من غَيْرِ اسْتِدْعَاءٍ منه فَهَذَا لَا بَأْسَ بِهِ وَأَجَابَ في الْخِلَافِيَّاتِ بأنه (أنه) يَحْتَمِلُ أَنَّ أَبَا بَكْرٍ عَلِمَ بِذَلِكَ وَأَحَبَّ أَنْ لَا يَرُدَّ غَرَضَ عَلِيٍّ في كِتْمَانِهِ منه وقد احْتَجَّ بهذا الحديث أَحْمَدُ وابن الْمُنْذِرِ وفي جَزْمِهِمَا بِذَلِكَ دَلِيلٌ على صِحَّتِهِ عِنْدَهُمَا؛ ابوبکر می‌دانست ولی منتظر بود علی (ع) دعوتش کند. علی (ع) هم منتظر بود ابابکر خودش بیاید! (7) =-= به گزارش ابن عبد البر، ابن اثیر جزری و بیهقی؛ علاوه بر ابابکر، اسماء، از حضور عایشه در بالین جنازه حضرت زهرا (س) نیز ممانعت نمود. (8) به دلیل اینکه اسماء، عایشه را در روز عروسی‌اش با رسول‌الله (ص) تزیین کرده بود، وی کمی برایش احترام قائل بود.(9) =-= 🔅نتیجه: همگان باید مظلومیت زهرا (س) و ناراحتی ایشان از مهاجمان به خانه‌اش را بدانند. روشن‌ترین دلیل دراین‌باره عدم حضور آن‌ها در تدفین و تغسیل جنازه اوست. همچنین حضور یک زن شجاع نیز لازم است. تا جلوی حضور احتمالی زنانی چون عایشه را بگیرد. بهترین گزینه اسماء بنت عمیس بود. او مراسم تدفین را هم از ابوبکر مخفی نگاه داشت، هم مانع آمدن عایشه شد. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1.[بلاذری، انساب الاشراف،44/2. به قولی دیگر رسول خدا (ص) گفت: خداوند خواهرانی از اهل بهشت؛ اسماء بنت عمیس، سلمی، ام الفضل لبابة و ام المومنین میمونه را رحمت کند. شیخ صدوق، الخصال، ص 363] 2.[ر.ک: مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده،657/1؛ ابن أثیر، اسدالغابة،13/7.] 3.[ابو نعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء،74/2.] 4.[«و فيها في شعبان توفّيت أمّ كلثوم بنت النبيّ، صلّى الله عليه و سلّم و هي زوج عثمان بن عفّان و غسّلتها أسماء بنت عميس‏» ابن اثیر، الکامل،291/2.] 5.[«... هنگامی‌که اسماء دختر عميس از حبشه بازآمد عمر بن خطاب به او گفت اى حبشى! سرانجام ما در هجرت بر شما پيش گرفتيم، اسماء پاسخ داد آرى به جان خودم كه راست مى‏گويى، شما كه همراه رسول خدا بوديد گرسنه شما سير مى‏شد و نادان شما دانش مى‏آموخت و اين ما بوديم كه رانده از وطن و دورافتاده شده بوديم، به خدا سوگند كه به حضور پيامبر مى‏روم و اين سخن را به عرض ايشان مى‏رسانم، اسماء به حضور رسول خدا رفت و اين سخن را براى آن حضرت بازگو كرد، فرمود «مردم را يك هجرت است و شمارا دو هجرت»، سفيان گفته است «اى حبشى» را ابو حمزه آورده است و در حديث اسماعيل نيامده است.» ابن سعد، الطبقات الکبری، 218/8.] 6.[ابن حجر عسقلانی، الإصابة في تمييز الصحابة، دار النشر، 57/8.] 7.[ همان، تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير، 143/2.] 8.[«فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ، جَاءَتْ عَائِشَةُ تَدْخُلُ، فَقَالَتْ أَسْمَاءُ: لاَ تَدْخُلِي، فَشَكَتْ إلى أَبِي بَكْر رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَتْ: إنَّ هَذِهِ الْخَثْعَمِيَّةَ تَحْولُ بَيْنِي وَبَيْنَ ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ وَقَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوسِ، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ فَوَقَفَ عَلى الْبَابِ وَقَالَ: يَا أَسْمَاءُ مَا حَمَلَكِ عَلى أَنْ مَنَعْتِ أَزْوَاجَ النَّبِيِّ يَدْخُلْنَ عَلى ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ، وَجَعَلْتِ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجْ الْعَرُوسِ؟ فَقَالَتْ: أَمَرَتْنِي أَنْ لاَ يَدْخُلَ عَلَيْهَا أَحَدٌ، وَأَرَيْتُهَا هَذَا الَّذِي صَنَعْتُ وَهِيَ حَيَّةٌ، فَأَمَرَتْنِي أَنْ أَصْنَعَ ذَلِكَ لَهَا، فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ: فَاصْنَعِي مَا أَمَرَتْكِ، ثُمَّ غَسَّلَهَا عَلِيٌّ وَأَسْمَاءُ» سنن البیهقی الکبری،34/4؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، 1897/4؛ ابن اثیر جزری، اسد الغابه،244/7.] 9.[«عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ، قَالَتْ: كُنْتُ صَاحِبَةَ عَائِشَةَ الَّتِي هَيَّأَتْهَا وَأَدْخَلَتْهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَمَعِي نِسْوَة» احمد بن حنبل، المسند،464/45.] •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_wate
➖➖➖ 🎙 (نقد و بررسی شبهات و سوالات فاطمیه) . 0️⃣2️⃣ : حضرت علی (ع) پس از شهادت حضرت زهرا با چه کسی ازدواج نمود؟ ➖➖➖ امام علی(ع) پس از شهادت خاتون دوسرا با دختری با نام «اُمامه» ازدواج نمود.که در ادامه به توضیح مختصری درباره‌اش اشاره میشود. الف) شناسنامه نام: أُمامَة بنت أبى العاص بن الربيع بن عبد العزى بن عبد شمس بن عبد مناف، مادر: زينب بنت رسول‌الله صلی‌الله عليه و سلم، پدر: لقیط فرزند ربیع بن عبدالعزی بن عبد شمس مشهور به ابوالعاص (1) + ب) فضائل رسول‌الله (ص)او را دوست داشت [گاهی] در نماز بر دوش پیامبر سوار می‌شد در حالت قیام وی را حمل می‌نمود و در حالت سجده و رکوع او را به زمین می‌گذاشت (2). نجاشى‏ زيورهايى به رسول خدا (ص) هديه داد كه انگشترى زرين هم ميان آن‌ها بود و پيامبر (ص) از استفاده از آن روی‌گردان بود، آنرا براى اُمامَه فرستاد و پيام داد كه دخترك عزيزم اين را زيور خود قرار بده.(3) روزى پيامبر (ص) پيش بانوان خود رفت و همراه آن حضرت گردنبندی از سنگ‌های يمنى بود و خطاب به آن‌ها فرمود «اينك اين گردنبند را به محبوب‌ترین شما براى خودم مى‏دهم» زن‌ها با خود پنداشتند كه آنرا به دختر ابوبکر- عايشه- خواهد داد. پيامبر (ص) امامه را فراخواند و به او داد.(4) + ج) ازدواج با حضرت علی (ع) نخستین زن امام علی(ع) بعد از فاطمه زهراء ایشان است.(5) حضرت زهراء (س) در ضمن وصیتشان به حضرت علی (ع) درباره ازدواج با اُمامه چنین فرمود: «با امامه ازدواج کن که او برای فرزندانم مثل خودم رفتارمیکند» (6) =-= زمان این ازدواج: ابوطالب مکی صوفی م 386 نه شب پس از شهادت حضرت زهراء (س) بوده است. (7) ابن جوزی مدعی است ایشان در سال 12 یعنی دو سال پس از حضرت زهرا با ایشان ازدواج‌کرده است (8) + د) فرجام این بانوی بزرگ: به نقل ابن عساکر 30 سال با علی بن ابی‌طالب زندگی کرد و فرزندی نداشت (9) بعد از شهادت حضرت علی علیه‌السلام با فردی بانام مغیره بن نوفل ازدواج کرد.(10) که علت ازواجش با مغیره دو امر ذکرشده است اول: امر علی بن ابی‌طالب دوم: ازدواج نکردن معاویه بود.(11) + ه) حدیثی از اُمامه « امير مؤمنان(ع) در ماه رمضان نزد من تشريف آورد براى شام، خرما و قارچ آوردند، حضرت ميل فرمود و همواره قارچ را دوست مى‌داشت.» (12) + 🔅نتیجه: 1.یکی از زنان وارسته ،اُمامه دختر ابی العاص است.که مثل حضرت زهراء(س) مادری دلسوز برای فرزندان ایشان است. 2. عدم رضایت حضرت علی(ع) از ازدواج این بانو با معاویه پس از مرگش، نشان می‌دهد مبنای « عدالت جمیع صحابه» درست نیست. چون اگر علی(ع) معاویه را عادل می‌دانست چنین وصیتی به اُمامه نمی‌کرد. 👇👇 •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water
👆👆 ➖➖ پی نوشت: 1. سید علی شهرستانی، نام خلفا بر فرزندان امامان، مترجم: سید هادی حسینی، ص 411. 2. ابن اثیر، اسد الغابه،22/6. 3. «عن أمه عن عائشة أن النجاشي أهدى إلى رسول الله. ص. حلية فيها خاتم من ذهب فأخذه و إنه لمعرض عنه. فأرسل به إلى ابنة ابنته زينب فقال: تحلي بهذا يا بنية. نجاشی پادشاه حبشه أنّ النجاشي أهدى إلى النبي صلّى الله عليه و سلّم حلية فيها خاتم من ذهب فصّه حبشي، فأعطاه أمامة» ابن سعد، الطبقات الکبری،32/8. 4. همان. 5. همان، نام خلفا بر فرزندان امامان، ص 412. 6. : «َ.أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِي بِابْنَةِ أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَكُونُ لِوُلْدِي مِثْلِي فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاء»؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین،151.1. 7. «و يقال أنه تزوّج بعد وفاة فاطمة صلوات اللَّه عليها و على أبيها بتسع ليال و نكح أمامة ابنة زينب ابنة رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و سلم، كانت فاطمة صلوات اللَّه عليها أوصته بذلك‏» ابوطالب مکی، قوت القلوب،412/2. لازم است دقت شود، مکی برای ادعایش سندی ذکر نکرده است و با عبارت «یقال؛ گفته شده» این ادعا را آورده است که طبعاً نیم توان به چنین سخنی اعتماد نمود. 8. «و فيها: تزوج علي عليه السلام أمامة بنت أبي العاص بن الربيع.» المنتظم،112/4. 9. «مكثت عنده ثلاثين سنة ولم تلد له شيئا» ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق،67/4. 10. مغیره بن نوفل مردی شجاع و دلاور بود و لذا هنگامی که ابن ملجم لعین حضرت علی را مجروح کرد و فرار نمود، مردم او را تعقیب کردند اما او با شمشیرش به مردم حمله می‏کرد و مردم نتواستند او را دستگیر کنند تا این که مغیره او را دید، بلافاصله پارچه‏ای روی صورت او انداخت و توان حمله را از او گرفت، بعد او را به زمین زد و شمشیرش را گرفت و او را در منزل خود حبس کرد تا حضرت علی علیه‏السلام از دنیا رفت. الاستیعاب،1448/4. 11. «و كان على بن أبى طالب قد أمر المغيرة بن نوفل بن الحارث بن عبد المطلب أن يتزوّج أمامة بنت أبى العاص بن الربيع زوجته بعده، لأنه خاف أن يتزوجها معاوية»، ابن عبدالبر، الاستیعاب،1788/4. مورخان در این زمینه چند عبارت را آورده‌اند. ابن حجر دو عبارت ذیل را نقل کرده است: : «إني لا آمن أن يخطبك هذا الطاغية بعد موتي- يعني معاوية، فإن كان لك في الرجال حاجة فقد رضيت لك المغيرة بن نوفل عشيرا. علی بن ابی طالب به امامه گفت: این طاغیه یعنی معاویه بعد از مرگ من تو را برای ازدواج طلب میکند اگر میلی به ازدواج داری با مغیره بن نوفل ازدواج کن نه با معاویه بن ابی سفیان» نقل دوم: «أن أمامة بنت أبي العاص قالت للمغيرة بن نوفل: إن معاوية خطبني، فقال لها: أ تتزوجين ابن آكلة الأكباد! فلو جعلت ذلك إليّ. قالت: نعم. قال: قد تزوجتك.؛ امامه به مغیره بن نوفل گفت معاویه میخواهد با من ازدواج کند، مغیره به ایشان گفت آیا میخواهی با فرزند پسر زن جگرخوار ازدواج کنی. امامه به او گفت اگرتو حاضر هستی با شما ازدواج میکنم و با هم ازدواج کردند».. ابن حجر، الاصابه،24/8. ابن حمدون می نویسد: «لكن أحبّ أن لا تتزوّجي معاوية... و بلغ الأمر مروان فغضب و أرسل إلى المغيرة فحبسه في بيت و طيّن عليه و أمر أن يدخل إليه طعامه و شرابه من كوّة؛ و فعل مثل ذلك بأمامة؛... مولی علی (ع) به او فرمود: دوست ندارم با معاویه ازدواج کنی. ... معاویه به مروان دستور داد وی را برایش عقد کند؛ که ایشان با مغیره ازدواج کرده بود. وقتی مروان متوجه شد، مغیره و امامه را جداگانه در خانه ای محبوس نمود و راه وروی آن خانه را با گل پوشاند تا پشیمان شوند ولی قبول نکردند. مروان به معاویه نامه نوشت و معاویه در پاسخش نوشت: ان دو را ازاد کن.» ابن حمدون، التذكرة الحمدونية،261/9. ابن عبد البر نیز می نویسد معاویه به جناب اُمام 100 هزار دینار داد ولی وی ازواج با وی را قبول نکرد. نک: الاستيعاب،1790/4. 12. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِيٍّ عَنْ أُمَامَةَ بِنْتِ أَبِي الْعَاصِ بْنِ الرَّبِيعِ وَ أُمُّهَا زَيْنَب‏ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ أَتَانِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَأُتِيَ بِعَشَاءٍ وَ تَمْرٍ وَ كَمْأَةٍ فَأَكَلَ ع وَ كَانَ يُحِبُّ الْكَمْأَةَ.» الكافي (ط - الإسلامية)، 370/6. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water