#یاد_داشت 8️⃣5️⃣
#تحلیل
#اعتقادی
#تاریخی
📝📝 موضوع: شخصیت شناسی خلیفه دوم
⏬⏬⏬
🔺 دیدگاه حضرت زهراء (س) و امام علی(ع) درباره جناب خلیفه
فاطمه زهراء فرمود: « و الله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها ؛ در هر نمازي كه بجا ميآورم تو را نفرين خواهيم كرد.» (ابن قتیبه،الامامة و السیاسة،ج1،ص17.) امام علی(ع) به عمر فرمودند: « ُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ؛ تودروغگو،گنهکار،حیله گر و خیانت کننده ای» (صحیح مسلم،ج3،ص1379).
〰️➖〰️
🔺 عارفان شیعه و جناب خلیفه
امام خمینی: « و با یک نظر به حال خلفاء و مراجعه به کتب حدیث و تاریخ سنیان معلوم می شود تکلیف آن ها نیز اکنون ما با شیخین کار نداریم و مخالفت های آن ها با قرآن و بازیچه قرار دادن احکام خدا و حلال و حرام کردن از پیش خود و ستم هایی که به فاطمه دختر پیغمبر (ص) و اولاد او کردند و... » (امام خمینی،کشف الاسرار،ص110.) سید علی قاضی در قصیده ای که اشاره به سقیفه دارد،چنین گوید:
اسمه ارجس اللعین بکلمة / مقالة شرک من کفور محارب
و قد کان هذا الکفر سر ابن حنتمه/ فاظهره فی یومه غیر هایب
فیالیت شعری هم صار خلیفة/ عتیق و هل من حظوة من مناقب
بلی عمر سوی عتیقا خلیفته / فادلی له کی یاکلا بالتناوب ( دکتر هادی هاشمیان، کوه توحید،کنگره بزرگداشت حاج سید علی قاضی،تبریز،1391،ص221.)
〰️➖〰️
🔺صوفیان عامی و جناب خلیفه
مولوی، در ضمن داستان ملاقات عمر بن الخطاب و خواهرش، او را چنین تعظیم می کند:«زيرا عمر عظيم باقوّت و رجوليّت بود و به هر لشكرى كه روى نهادى البتّه غالب گشتى و ايشان را سرهاى بريده نشان آوردى... مهرى و عشقى در جانش پديد آمد و مىخواست كه در مصطفى «عليه السّلام» گداخته شود از غايت محبّت و محو گردد ». (مولوی،فیه ما فیه، ص 185.)
=-=
در مثنویاش گفته: «چون عمر شيداى آن معشوق شد/ حق و باطل را چو دل فاروق شد ».(مثنوی،ص196.) همچنین: «عاشقان جانب فلك پرند /منكران در تك سقر ميرند* وانك اخلاق مصطفى جويند/چون ابو بكر و چون عمر ميرند » (دیوان کبیر شمس،تصحیح:فروزانفر،ج2،ص246،ش 972.)
=-=
به اندیشه مولوی عُمَر، از آنکسانی بود که همه عمرش را کمر بسته در خدمت پیامبر حاضر بود؛ و او را شمشیر تیزو برهنه ای در دستان رسول می بیند که در صورت امر آن حضرت بدون تأمل به اجرا می آمد.« اى مرا تو مصطفى من چون عمر/ از براى خدمتت بندم كمر »
عمر در مثنوی به گونه ای معرفی میشود که گویی عارف است، ادب آموخته، با سعه صدر واهل تسامح و تساهل با پیروان مذاهب می باشد. (ریحانه حرم پناهی، تصویر خلفای راشدین در مثنوی معنوی، تاریخ ادبیات بهار و تابستان 1392 شماره 72، ص 99.)
++
ابن عربی دیگر صوفی عامی است که در وصفش گفتهاند:«كان شيخنا ابن عربي متمكنا من الاجتماع بروح من شاء من الأنبياء والأولياء الماضين » (ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب في أخبار من ذهب،ج7،ص341.)
در رسالة القدس می نویسد: «هذا عمر بن الخطاب (رضي اللّه عنه) الصلب القوي الذي ليس للشيطان عليه سبيل حسب الشيطان أن ينجو منه نزل القرآن موافقا لحكمه و أداه أن يقول «لو كشف الغطاء ما أزددت يقينا » (ابن عربی،مجموعه رسائل،رساله روح القدس،ج1،ص205 .) در فتوحاتش دعوت میکند که عمری باشیم « كن عمري الفعل » .(ابن عربی،الفتوحات،ج4،ص465.)
=-=
از جمله کتابهایی که در اواخر عمرش و دوران پختگی اش نوشته التجلیات الالهیه است . او در این کتاب در مکاشفه با اصحاب و صوفیان متقدم گفتگومیکند و ازتوحیدش دفاع میکند . شیخ می گوید: به تجلی نور سبز نشستهام که اختصاص به عمر بن الخطاب دارد .سپس شروع میکند با عمر بن الخطاب صحبت کردن! عمر میگوید : «مقام خاتم ولایت خلافت را بگیر او می گوید: به دست توست. پس عمر نیز این مقام را به وی هبه میکند! سپس عمر به وی می گوید: این نور ممدود را بگیر » (التجلیات الالهیه،صص429-431.)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
فصل غدیر امسالمان نیز تمام شد. امید است آنچه انجام شد مقبول درگاه احدیت قرار گیرد. از دوستانی که همراه ما بودند در نشر مطالب تشکر میکنم.
فایل ذیل پاسخی است به یک سخنرانی درباره تحریفات عاشورا توسط دکتر ض
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
مصاف با صوفی.mp3
7.62M
📍مصاف با صوفی (نقدی بر سخنرانی یکی از صوفیان دانشگاهی درباره تحریفات عاشورا)
➖➖
خلاصه: | جناب دکتر امام حسین ع را بی ادبانه یاد می کند/ ضعف علمی ایشان درباره عاشورا روشن است / سخنرانی ایشان التقاطی است از جریانهای مختلف فکری/ وی متاثر از وهابیت عبدالحسین گفتن را برنمی تابد / همو براساس نگره سنیان از ابن سعد دفاع میکند/ خوانشش از وحدت اشتباه است / روضه دارالتوبه است چون مستغفِر امام حسین ع و امام صادق ع هستند/دانشیانی چون: جوادی آملی،حسنزاده املی و وحید خراسانی کلمه کلب الحسین و اهل بیتم را استعمال کرده اند / تحلیل عاشورا از نگاه مولوی ناصواب است چون: این نگره شیعی نیست و در اندیشه صوفیان در مرگ عزیزان باید شاد بود |
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
در ایام اسارت ذریه رسولالله در عراق و شام، سالگرد بازگشت آزادگان به وطن عزیز را گرامی میداریم.
بر شهیدانشان سلام میفرستیم و برای ماندگان سلامت و سعادت آرزو میکنیم.
#رد_عینیت_با_معصومان 9️⃣
#شبهات_جریان_غفاری
⏏️ابن عربی از صوفیان پرآوازه سنی از دوستی که مورد اعتمادش می باشد شهودی نقل کرده است که بنابر آن رسیدن به مقامات معصومان رو نفی میکند.
📎 در نقد انگاره رسیدن به مقامات معنوی معصومان ،سخنان متصوفه نیز حائز اهمیت است. که نشان میدهد مهمترین ادعای معنویت استاد غفاری، با اینکه مرید مکتب تصوف است حتی بنابر این مرام نیز قابل قدح و نقد است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 9️⃣5️⃣
#تحلیل
📝📝 موضوع: مکتب فقیهانه و صوفیانه
📌فرسته اول
⏬⏬⏬
📎این فرسته به مناسبت سالگرد وفات آیت الله خوئی از فقهاء بزرگ شیعی آماده شده بود. که توفیق نشرش امروز حاصل شد.
➖➖➖
📍مکتب فقیهانه، وارداتی نیست. فقه از علوم اصیل اسلامی است. امام باقر ع با فقه، مذهب تشیع را متفاوت از سایر مذاهب ساختند (نک: کلینی، الکافی، ج 2، ص 20) و الگوهای اولیه شیعه دوازدهامامی چون زراره افقه الناس بودند و با مدار فقه، آثار صادقین علیهماالسلام را حفظ نمودند.
+
در عصر غیبت ائمه نیز همین فقهای صمدانی محافظ و مروج دین الامامیه هستند؛ و هشدار میدهند خانقاه و تفکر خانقاهی و اذکارشان که سندی ندارد بدعت است و برای سلوک و عمل به وظایف دینی رسالههاى عمليّه و مانند مفاتیحالجنان باید رجوع نمود. (نک: محمدرضا گلپایگانی، مجمع المسائل، ج 1، ص 154؛ مکارم شیرازی، عرفان اسلامی؛ همان، جلوه حق، صص 193-207).
+
یکی از دانشیان مکتب امامیه میگوید: من به تصوف و اعتزال در نجف معروف شدم ،استادم آیت الله خوئی به من گفتند: آقا سید محمد حسین انسان باید اوقات خود را به درس و بحث بگذراند و وقت خود به این امور تلف نکند.اینها مسائلی است که خود به خود [با عمل به همین تعالیم قرانی و روایی] برای انسان حاصل میشود.(نک:محمد محسن تهرانی،اسرار ملکوت،ج1،ص99)
==
📌در این مکتب تربیتی فقیه باب الائمه است و علمش متخذ از قران و عترت است. عادل است و معصوم نیست و تبعیت از وی به خاطر دلایل عقلانی و وحیانی است.
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 9️⃣5️⃣
#تحلیل
📝📝 موضوع: مکتب فقیهانه و صوفیانه
📌فرسته دوم
➖➖➖
📍مکتب صوفیانه، به اذعان مریدان این مکتب و مخالفانشان این تفکر وارداتی است و بعد از ورود به اسلام رنگ و بوی دینی گرفت. ابتدا در بستر اهل سقیفه زایش یافت و تا قرون متمادی در شیعه نبود تا بالاخره از قرن هفتم به بعد وارد شیعه شد و تا امروز در مجامع علمی و غیرعلمی نفوذ دارد. ستون این خیمه بر رابطه مرید و مرادی است. شعارشان لا دین لمن لاشیخ له هست و چنان این شیخ و قطب مهم است که سالها باید مدفوعش را شست (نک: نفحات الانس، ص 222) اگر خواست تا زن، فرزند و شراب برایش حاضر کناد، چنین کند.( داستان ملاقات شمس و مولوی نک: افلاکی، مناقب العارفین، ج 2، ص621.)
+
دین در این مکتب باید تبعیت محض از شیخ باشد (عین القضات، تمهیدات، ص 99) تا جایی که اگر سخن قطب خلاف دین بود هیچ اشکالی ندارد که از آن تبعیت کرد. مبتدی آن صورت شیخ که از وی تلقین ذکر یافته بر دل خود به ادب تمام و نیازمند هرچهتمامتر حاضر ساخته (نک: گلشن معرفت [کتب نقشبندیها]، نسخه خطی، ج 2، بیان طریق شغل مبتدی در ذکر.) چون مرشد واسطه وصول مرید است و به بین دو ابروی وی که نور ساطع است نگاه کند (همان، باب ملفوظات بزرگواران طریقت در رابطه شیخ و تعظیم وی) چرا گفتن با شیخ هرگز رستگار نمیشود (نک: وظایف و تکالیف مرید، مسجد و خانقاه محمد نسیم خادم طالبانی سنندج)
+
به قول علاءالدوله سمنانی این شیوخ صوفی همه اولیاء الهی هستند (نک: مکاتبات مرشد و مرید، تصحیح: هرمان لندنت، ص 3) و سمنانی از صوفیان پرآوازه به استادش اسفراینی گوید: «نقطه نطفه منی در دایره تویی توان یافت، دایره ولایت از نقطه منی وجود گرفت و ترا دریافت.» (همان، مکاتبات مرشد و مرید، ص 57) دکتر نوربخش با استناد به قران فارسی صوفیان یعنی مثنوی 23 وظیفه برای مرید برشمرده است (نک: نوربخش، مراد و مرید، فصل آخر)
+
این شکل از رفتار امروزه هم هست مثلاً استاد غفاری تائید میکند مکاشفات شاگردانش خیالبافی نیست (غفاری، ظهور عشق، ص 313) و وقتی مریدش مدعی میشود که وی در مکان التجاع حضرت آدم به امام علی ع برای توبه حضورداشته سخنش را تائید میکند (سلوک عشق، ص 96).
+
مراد حق تصرف در شریعت نبوی را دارد ولو اینکه مجتهد نباشد و میتواند حلال را حرام یا حرام را حلال کند .(محمد محسن تهرانی، اسرار ملکوت، ج 2، ص 43؛ محمدصادق تهرانی، نور مجرد، ج 1، ص 565)
==
آنچه ذکر شد از گروههای مختلف صوفیه بود تا روشن شود هرچند تفاوتهایی بین سلاسل هست اما یکی از مبانی مشترک تبعیت از مرشد است.
➖➖➖
🔺تذکر:
الف) حال این دو مسیر در وادی تقرب الی الله فراروی ماست. ما هم باکسی دعوا نداریم و باورمندان شیعی به این طریق را مرتد و بیدین نمیدانیم. به گفته بهجت عارفان ما باید در اعتقاد و عمل تابع انبیا و اوصیا علیهمالسلام و با آنها باشیم، اما اینکه بگوییم: اینها کافرند و تناکح و تناسل با آنها جایز نیست، این را هم نمیتوانیم بگوییم؛ زیرا آنها به نماز و روزه التزام داشتهاند.درهرحال، باید از ثقلین تقلید کرد، و مرجع همه مسلمانها ثقلین (قرآن و عترت پیامبر) است. ( نک: در محضر بهجت، ج۲، ص۱۱۶.)
+
ب پیروان مکتب صوفیانه نیز دلایلی دینی بر ادعاهای خود آوردهاند که میتوانید به کتاب عرفان اسلامی آیتالله مکارم شیرازی ایده الله تعالی مراجعه و نقد آن دلایل را بخوانید.
البته خدا آگاهتر است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از کانال رسمی استاد جواد حیدری
💠پرسش:
آیا در حکومت امام علی علیه السلام، با بی حجابی در جامعه برخورد می شد؟
✍️ پاسخ:
نکته ی اول: در عصر حکومت امام علي علیه السلام، حدود و احکام الهي در جامعه رعايت ميشد. مسائلي که جزء محرمات و منکرات به حساب ميآمد، از آن ها جلوگيري به عمل ميآمد. رعايت حجاب و پوشش اسلامي، از سنتهاي ديني است که امام بر زنده نگهداشتن سنتها تأکيد دارد.
ميفرمايد:
«ليس على الامام إلاّ ما حُمّلَ من أمر ربّه...والاحياء للسنّة»؛ «بر امام نيست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده کردن سنتها». (1)
در جاي ديگر، يکي از وظايف مهم حاکم و رهبر را امر به معروف و نهي از منکر و اقامه حدود الهي ميشمارد:«لابدّ للأمّة من إمام... فيأمرهم وينهاهم ويقيم فيهم الحدود». (2)
بر اساس اين مبنا مي توان گفت اگر در آن زمان وضعيت حجاب چنين حالتي مانند جامعه امروز داشت، بر اساس اصل امر به معروف و نهي از منكر حضرت اقدام کرده و بی اعتنائی نمی کردند؛ هر چند شاید شيوه ی برخورد متفاوت با زمان حاضر باشد.
نکته ی دوم: در عصرپيامبر و امام علي علیهما السلام، رعايت پوشش و حجاب مورد توجه توده مردم(اعم از مسلمان و غير مسلمان) بود . مانند اين عصر بي حجابي و بدحجابي رايج نبود. بنابراين به نظر ميرسد در باره رعايت حجاب و پوشش اسلامي، در آن عصر مشکلي که امروزه وجود دارد، وجود نداشت.
نکته ی سوم: در مورد رفتار پيامبر اکرم و اميرالمؤمنين علیهما السلام با زنان بد حجاب، به مستند تاريخي دست نيافته ايم، هم چنین موفق به پیدا کردن گزارش هايي در مورد آزادي حجاب و رواج بد حجابي، نشده ایم.
نکته ی چهارم: رعايت حجاب و حفظ عفت عمومي جامعه، حکم قطعي اسلامي است. قرآن به صراحت آن را بيان ميکند ، منطق و عقل حکم ميکند که بايد با بي حجابي به صورت مناسب و مدبرانه و عاقلانه برخورد شود.
پينوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه 105.
2. بحار الانوار، ج 93، ص 41.
🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو
@javadheidari110