eitaa logo
•°[ آقـا مصطفــا ]°•
190 دنبال‌کننده
350 عکس
80 ویدیو
9 فایل
.. به‌نامِ‌او.. . صدای سوت خمپاره ها اینک از قلم ها جاری می‌شوند... . نویسنده دهه هشتادی. مخلص آ سید مرتضی آوینی. بخوان نوشته هایم را . ارتباط @sed_mim
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الرب القلم... مراسم تدفین کلمات (ایاب و ذهاب تدارک دیده شده!) من یک کتابخوار بودم! از آن‌هایی که برایشان تفاوتی نداشت آن چند ورق دم دستشان کتاب باشد یا مجله یا چند ستون در یک روزنامه کم تیتراژ. هرچه که بود تا تمام نمی‌شد زمین نمی‌گذاشتمش. به گمانم بیش‌تر از آنکه خوره کتاب باشم،خوره‌ متن بودم؛ خوره کلمات! کم‌کم روی واژه‌ها حساس شده بودم. هم برای خودم و هم برای دیگران. بعدها از یک کار‌گردان معروف شنیدم که کلمات ابزارهای فکر کردن هستند. البته آن موقع این‌ را نمی‌دانستم. اما به طور شهودی فهمیده بودم که بعضی آدمها منظورشان را بهتر می‌رسانند و حرف بقیه را هم بهتر می‌فهمند. حالا دیگر من دیوانه کلمات شده بودم! هرجا نوشته‌ای می‌یافتم مثل یک بلدوزر، اتوماتیک‌وار آن را می‌بلعیدم و به خاطر می‌سپردم. در دوران نوجوانی من آدمها عجیب شده بودند‌. انگار گرد ملال و روزمرگی نشسته باشد روی واژه‌هایشان. از سرِ تکرار، بدون فکر، بدون قید، کلمات بی‌وقفه این‌طرف و آن‌طرف پرتاب می‌شدند. ایجاز گم‌ شده‌بود‌. معنا گم شده‌بود. رفته‌رفته با پدیده‌ای به نام سیاست آشنا شدم و فهمیدم که چطور واژه‌ها را قلع و قمع می‌کند. چطور واژه‌ها به نفع حکومت‌ها،ایدئولوژی‌ها و حتی گروه‌های مذهبی، ضبط و بازتعریف می‌شوند. حالا دیگر من هم یک کتابخوار نبودم‌. من به یک فیلم باز قهار تبدیل شده بودم که یک مینی سریال را نهایتا در دو روز تمام می‌کرد‌. فیلم فوق‌العاده بود و بیش‌تر از کتاب حواسم را برانگیخته می‌کرد. گرچه هسته اولیه هردویشان کلمات بود اما قاعده به کارگیریشان زمین تا آسمان فرق می‌کرد. دیگر از آن صبوری و متانتی که باعث می‌شد رمان‌های داستایوفسکی یا آن‌شرلی چندهزار صفحه‌ای را بخوانم خبری نبود. دنیا سریع‌تر از قبل شده بود. تیر خلاص را اما شاید اینستاگرام زد. با آن قوانین و حساسیت‌های مسخره‌اش راجع به بسیاری از کلمات! واژه‌ها شرحه شرحه شده بودند و حالا غلط غلوط نویسی نیز به یمن فضای مجازی رونق گرفته بود‌. می‌دانستم که نباید عادت کنم. که نباید اصالت را از چشمانم دریغ کنم اما راهش را نمی‌دانستم. لابه لای جولان بلاگرهای بی‌سواد، موجی از روان‌شناسی زرد و قهوه‌ای هم راه افتاد. حالا کلمات اینجا و آنجا در تعاریف عجیب و غریب و در مکان‌های عجیب‌و غریب‌تر به چوب حراج گذاشته می‌شدند. چندوقت پیش که توی اکسپلور اینستاگرام می‌چرخیدم، ریلزی چند ثانیه‌ای توجهم را جلب کرد که باردیگر شهری که دوست می‌داشتم را در سه و نیم خط خلاصه کرده بود‌. کپشنش توی این مایه‌ها بود که" ما کمکت می‌کنیم تا بدون خوندن کتاب، از محتواش با خبر بشی!" نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و وارد پیج شدم. پیجی بود با چندین کا فالوئر و  ویوهای چندصدهزارتایی. همانجا بود که دلم خواست مراسم تدفین کلمات را برگزار کنم‌. شما هم دعوتید، به صرف شیرینی، چای و اینترنت رایگان! @aghaMosttafa | آقا مصطفــا
•°[ آقـا مصطفــا ]°•
بسم الرب القلم... مراسم تدفین کلمات (ایاب و ذهاب تدارک دیده شده!) من یک کتابخوار بودم! از آن‌هایی
به مناسبت هفته کتابخوانی. سرگذشت زندگی این روزهای من امیدوارم مفید واقع شود. منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات هستم ...
تحت رماد الصّبر هناک قلبُ یَحترق. «به‌ زیرِ خاکسترِ صبر، قلبی‌ست که می‌سوزد.» - عربیات🌱 @aghaMosttafa | آقا مصطفــا
_ زهرا منم علی :))) _ - @aghaMosttafa | آقا مصطفــا
پیامبر اکرم صلي‌الله‌عليه‌وآله: ايمان دو نيمه دارد، نيمى از آن در صبر است، و نيمى از آن در شُكر نهفته است! نهج الفصاحه ۱۰۷۰
درد بی‌درمان ما را چاره جز وصل تو نیست ای وصالت چاره‌ساز درد بی‌درمان ما - نسیمی 🌱 @aghaMosttafa | آقا مصطفــا
غم پاییز را نخواهم داد به شکوه بهار هیچ‌کسی!
67.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|مراسم استقبال،تشییع و بدرقه شهید گمنام در شهرستان بشرویه 🖥. مجموعه رسانه ای شهید آوینی 🌐 مرکز متنا سازمان فضای مجازی بسیج خراسان جنوبی 🇮🇷 @matnakhj 🇮🇷 @aghaMosttafa