eitaa logo
احـٰادیث چهـٰارده¹⁴ معصوم
8.2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
291 ویدیو
8 فایل
《بِسْم‌الله‌الْرَّحْمن‌الْرَّحیمْ》 خوش آمدید🌸 لطفا از کانال قرآن کریم حمایت کنید⚘ 🔷️صفحه به صفحه قرآن @ghorankariim 🔻تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/4171694706C561b7929b0
مشاهده در ایتا
دانلود
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨قالَ إِنِّی لَيَحْزُنُنِی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ{۱۳} يعقوب گفت: همانا اينكه او را ببريد مرا غمگين مى‌سازد و از اين مى‌ترسم كه گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشيد(۱۳) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ⓵ فراق و جدائى حتّى براى انبیاء حزن آور است «لَيَحْزُنُنِی» ⓶ امتحان الهى از همان ناحيه‌اى است كه افراد روى آن حساسيّت دارند يعقوب نسبت به يوسف حسّاس بود و فراق يوسف وسيله آزمايش او شد «لَيَحْزُنُنِی ... أَخافُ» ⓷ پرده درى نكنيد «أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ» پدر از حسادت فرزندان آگاه بود و به همين دليل به يوسف فرمود: خوابى را كه ديده‌اى براى برادرانت بازگو مكن ولى در اينجا حسادت آنان را مطرح نمى‌كند بلكه خطر گرگ و غفلت آنان از يوسف را بهانه مى‌آورد ⓸ به فرزند خود استقلال بدهيد عشق پدرى به فرزند و دفاع از او در برابر احتمال خطر دو اصل است ولى استقلال فرزند نيز اصل ديگرى است يعقوب، يوسف را به همراه ساير برادران فرستاد زيرا نوجوان بايد کم کم استقلال پيدا كرده و از پدر جدا شود براى خود دوست انتخاب كند، فكر كند و روى پاى خود بايستد هر چند به قيمت تحمّل مشكلات و اندوه باشد ⓹ حساسيّت‌ها را نزد هر كس بازگو نكنيم وگرنه ممكن است عليه خود انسان مورد استفاده قرار گيرد «أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ» ⓺ غفلت موجب ضربه و آسيب پذيرى مى‌گردد «يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ» ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom 《يَـٰٓا أَيُّهَا ٱلنَّبِىُّ ٱتَّقِ ٱللهَ وَلَا تُطِعِ ٱلْكَـٰفِرِينَ وَٱلْمُنَـٰفِقِينَ ۗ إِنَّ ٱللهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا》 ای پیغمبر همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز تابع رأی کافران و منافقان مباش که همانا خدا دانا و حکیم است 《وَٱتَّبِعْ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيْکَ مِن رَّبِّکَ ۚ إِنَّ ٱللهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا》 و تنها از آنچه به تو از جانب خدایت وحی می‌شود پیروی کن که خدا به هرچه می‌کنید کاملاً آگاه است ↲سوره احزاب، آیات ۱ و ۲
احـٰادیث چهـٰارده¹⁴ معصوم
💢↶ درس اخلاق جلسـه ② ↷💢 ◽️▫️ اِنَّمـَا اَلْاَعمـٰالُ بِاالنِّیـّٰات ▫️◽️ 《عمل به نیت آدم اس
💢↶ درس اخلاق جلسـه ③ ↷💢 ◽️چگونه از ائمه اذن دخول بگیریم◽️ ✸ شخصی می‌گفت: ما می‌خواستیم به حرم امام حسین علیه‌السلام مشرف شویم حاج مقدس دم در حرم ایستاده بود و اذن دخول می‌گرفت ✸ ما رفتیم توی حرم و یک ساعتی زیارتمان را هم کردیم و همه کارهایمان را هم کردیم آمدیم بیرون دیدیم هنوز حاج مقدس آنجا ایستاده است گفتیم حاج آقا چرا مشرف نمی‌شوید؟ ایشان فرمودند: «هنوز اذنم نداده‌اند» ✸ این یک تکه اخلاقی است گوش بدهید خیلی مطلب است ما همین جوری می‌رویم توی حرم نمی‌ایستیم حتی اذن دخولی که توی مفاتیح نوشته شده را نمی‌خوانیم که «بِاِذْنِ الله وَ بِاِذْنِ رسولِهِ» ✸ دو تا اذن دخول در مفاتیح هست که در مشهد وقتی می‌خواهی وارد حرم بشوی آنجا تابلویی نصب است که بعضی‌ها می‌خوانند این اذن دخول ظاهری است ✸ اما آن اذن دخولی که حاج مقدس می‌گفت غیر از این اذن دخول است فرموده‌اند: «اذنم نداده‌اند» می‌دانید کِی اذن می‌دهند؟ آن زمانی که اشکت جاری شود اینقدر باید بایستد و بایستد تا اینکه اشکش جاری شود اشکش که جاری شد به او اذن داده‌اند تا اشک جاری نشود اذن نداده‌اند ✸ حالا شما می‌گوئی اشکم نمی‌آید حال ندارم یک تکه از میرزا علی هسته‌ای یادگاری بگویم حاج میرزا علی هسته‌ای مجتهد بود نود سال هم عمر کرد در آن شبستان هم سال‌ها منبر رفت ✸ حاج میرزا علی هسته‌ای می‌فرمودند: اگر حال نداشتی و می‌خواهی به حرم مشرف شوی حرم نرو کمی بایست مدتی دعا کن خدایا مریض‌ها را شفا بده خدایا پدر و مادرم را بیامرز خدایا گرفتاریهای مسلمانان را اصلاح کن خدایا چه و چه همه‌اش دعا کن یک مقدار که دعا کنی حال می‌آئی ✸ این را یادگاری از من داشته باشید فارسی، عربی، هر جور که بلد هستید دعا کنید ✍ منبع: ↲کتاب بدیع الحکمة، حکمت ۳ از مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @Ahadis14masuom
@Ahadis14masuom 💠🔹حاج میرزا اسماعیل دولابی: اجابت قبل از دعاست یک وقت نگوئید هر چه دعا می‌کنیم مستجاب نمی‌شود اگر خدا نمی‌خواست ‌شما نمی‌توانستید دعا کنید وقتی با حال دعا با خدا حرف می‌زنیم این را خدا خواسته که نصیب ما شده بی جهت دست‌ها را بالا نگرفته‌ ایم خودش اول اجابت کرده بعد ما دعا کردیم ↲طوبای محبت، جلد۲، صفحه۹۶
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده: يكى از طلبه‌هاى حوزه نجف از نظر معيشت در تنگنا و دشوارى غير قابل تحملى بود روزى از روى شكايت و فشار روحى كنار ضريح مطهر حضرت علی علیه‌السلام عرضه می‌دارد: شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بی‌بديل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌ايد در حالیكه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم؟! شب اميرالمؤمنين عليه‌السلام را در خواب می‌بيند كه آن حضرت به او می‌فرمايد: اگر می‌خواهى در نجف مجاور من باشى اينجا همين نان و ماست و فيجيل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى می‌خواهى بايد به هندوستان در شهر حيدر آباد دكن به خانه فلان كس مراجعه كنى چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو: به آسمان رود و كار آفتاب كند پس از اين خواب دوباره به حرم مطهر مشرف می‌شود و عرضه می‌دارد: زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله می‌دهيد؟! بار ديگر حضرت را خواب می‌بيند كه می‌فرمايد: سخن همان است كه گفتم اگر در جوار ما با اين اوضاع می‌توانى استقامت ورزى اقامت كن اگر نمی‌توانى بايد به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى: به آسمان رود و كار آفتاب كند پس از بيدار شدن و شب را به صبح رساندن كتاب‌ها و لوازم مختصرى كه داشته به فروش می‌رساند و اهل خير هم با او مساعدت می‌كنند تا خود را به هندوستان می‌رساند و در شهر حيدر آباد سراغ خانه آن راجه را می‌گيرد مردم از اينكه طلبه‌اى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد تعجب می‌كنند وقتى به در خانه آن راجه می‌رسد در می‌زند چون در را باز می‌كنند می‌بيند شخصى از پله‌هاى عمارت به زير آمد طلبه وقتى با او روبرو می‌شود می‌گويد: به آسمان رود و كار آفتاب كند فوراً راجه پيش خدمت‌هایش را صدا می‌زند و می‌گوید: اين طلبه را به داخل عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگی‌اش وى را به حمام ببريد و او را با لباس‌هاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد مراسم به صورتى نيكو انجام می‌گيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى می‌شود فردا ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون اعيان و تجار و علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پر زينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند از شخصى كه كنار دستش بود پرسيد: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است، پيش خود گفت: وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش براى آنان آماده است هنگامى كه مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد همه به احترامش از جاى برخاستند و او نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست آنگاه رو به اهل مجلس كرد و گفت: آقايان من نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ می‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين طلبه كه تازه‌ از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم و همه می‌دانيد كه اولاد من منحصر به دو دختر است، يكى از آنها را هم كه از ديگری زيباتر است براى او عقد می‌بندم و شما اى عالمان دين هم اكنون صيغه عقد را جارى كنيد چون صيغه جارى شد طلبه كه در دريايى از شگفتى و حيرت فرو رفته بود پرسيد: شرح اين داستان چيست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد كردم در مدح اميرالمؤمنين عليه‌السلام شعرى بگويم یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم، به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه كردم مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود به شعراى ايران مراجعه كردم مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمی‌زد پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر اميرالمؤمنين علیه‌السلام قرار نگرفته است لذا با خود نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او درآورم شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟  راجه گفت: من گفته بودم به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند طلبه گفت: مصراع دوم از من نيست بلكه لطف خود اميرالمؤمنين عليه‌السلام است راجه سجده شكر كرد و خواند به ذره گر نظر لطف بوتراب كند به آسمان رود و كار آفتاب كند °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
با سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی کانال با تشکر از همراهی شما بزرگواران🙏 لطفا از بقیه کانال‌هامون هم حمایت کنید و مطالب رو با لینک کانال‌ها ارسال کنید تا دوستان بیشتری از مطالب استفاده کنند ان شاءالله در پناه چهارده معصوم علیهم السلام عاقبت بخیر باشید 🌸 ✧✾════✾✰✾════✾✧ ☑️ احادیث چهارده معصوم علیه‌السلام eitaa.com/joinchat/2067857410C2adc10030d ✧✾════✾✰✾════✾✧ ☑️ کانال آرامش با خدا eitaa.com/joinchat/1993277442Ce1e0ec17d2 ✧✾════✾✰✾════✾✧ ☑️ کانال تفسیر آیات قرآن eitaa.com/joinchat/3761766412C256cf99ee0 ✧✾════✾✰✾════✾✧ ☑️ کانال صفحه به صفحه قرآن https://eitaa.com/joinchat/3435266237C59515aa57c
@ahadis14masuom   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ ❖◈هر روز یک صفـحـ📖ـه◈❖       ✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵         〖 صـفـحـه 3⃣0⃣3⃣  〗 🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨قالُوا لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ{۱۴} فرزندان يعقوب گفتند: اگر گرگ او را بخورد با آنكه ما گروهى قوى هستيم در آن صورت ما زيانكار و بی کفايت خواهيم بود(۱۴) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ⓵ گاهى بزرگترها از روى تجربه و آگاهى احساس خطر مى‌كنند امّا جوان‌ها به قدرت خود مغرورند و خطر را شوخى مى‌گيرند «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» پدر نگران ولى فرزندان مغرور قدرت خود بودند ⓶ قوى بودن دليلى بر امين بودن نيست برادران يوسف قوى بودند «نَحْنُ عُصْبَةٌ» ولى امين نبودند ⓷ برادران از اين كه گرگ يوسف را پاره كند ابراز نگرانى نكردند ولى در برابر اين كه نيرومندى و قدرت آنان مخدوش گردد عكس العمل نشان دادند «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ» ⓸ اگر كسى مسئوليّتى را بپذيرد و خوب انجام ندهد، سرمايه، شخصيّت، آبرو و وجدان خود را در معرض خطر قرار داده و زيانكار خواهد بود «لَخاسِرُونَ» ⓹ ظاهر فريبى و ابراز احساسات دروغين از دسيسه‌هاى افراد دو رو و منافق است برادران در حضور پدر گفتند: «إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ» ⓺ برخى براى رسيدن به اهداف شوم خود حتّى حاضرند از آبرو و شخصيّت خود صرف نظر كنند «إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ» ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ زهرى می‌گوید: در شبى تاریک و سرد على بن حسین علیه السلام را دیدم که مقدارى آذوقه به دوش گرفته می‌رود عرض کردم: یابن رسول الله! این چیست به کجا می‌برید؟ حضرت فرمودند: زهرى! من مسافرم این توشه سفر من است می‌برم در جاى محفوظى بگذارم تا هنگام مسافرت دست خالى و بى توشه نباشم گفتم: یابن رسول الله! این غلام من است اجازه بفرما این بار را به دوش بگیرد و هر جا می‌خواهی ببرد فرمودند: تو را به خدا بگذار من خودم بار خود را ببرم تو راه خود را بگیر و برو با من کارى نداشته باش زهرى بعد از چند روز حضرت را دید عرض کرد: یابن رسول الله من از آن سفرى که آن شب درباره‌اش سخن می‌گفتی اثرى ندیدم فرمود: سفر آخرت را می‌گفتم و سفر مرگ نظرم بود که براى آن آماده می‌شدم! سپس آن حضرت هدف خود را از بردن آن توشه در شب به خانه‌هاى نیازمندان توضیح داد و فرمود: آمادگى براى مرگ با دورى جستن از حرام و خیرات دادن به دست مى‌آید ↲بحارالانوار، جلد ۱ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom   ✨بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ✨ ❖◈هر روز یک صفـحـ📖ـه◈❖       ✵✿ بـا کـلام حــق ✿✵         〖 صـفـحـه 4⃣0⃣3⃣  〗 🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن 📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن 🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜ 💠🔹هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه از ابتـدای قـــرآن ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ✨فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَأَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِی غَيَابَتِ الْجُبِّ ۚ وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هَٰذَا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ{۱۵} پس چون او را با خود بردند و همگى تصميم گرفتند كه او را در مخفیگاه چاه قرار دهند تصميم خود را عملى كردند و ما به او وحى كرديم كه در آينده آنها را از اين كارشان خبر خواهى داد، در حالى كه آنها تو را نشناسند(۱۵) ❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋ ⬅️ از آنجا كه خداوند اراده كرده يوسف را حاكم كند بايد دوره‌هائی را ببيند برده شود تا به بردگان رحم كند به چاه و زندان افتد تا به زندانيان رحم كند همان گونه كه خداوند به پيامبرش مى‌فرمايد: تو فقير و يتيم بودى تا فقير و يتيم را از خود نرانى «أَ لَمْ يَجِدْکَ يَتِيماً ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ» ↲سوره ضحی، آیه ۶ تا ۱۱ ◽️⇦ نکتـــه‌ها ↯ ① اتفاق نظر و اجماع گروهى از انسان‌ها نشانه حقانيّت نيست «أَجْمَعُوا أَنْ يَجْعَلُوهُ فِی غَيابَتِ الْجُبِّ» ② گاهى ميان طرح و نقشه تا عمل فاصله است طرح برادران پرتاب يوسف در چاه بود «أَلْقُوهُ» ولى در عمل يوسف را در چاه قرار دادند «يَجْعَلُوهُ» ③ زمانى وحى به يوسف عليه السلام آغاز شد كه وى از خانواده دور شد و مورد بى مهرى برادران قرار گرفت «فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ‌ ... أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» ④ امداد الهى در لحظه‌هاى حساس به سراغ اولياى خدا مى‌آید «فِی غَيابَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» ⑤ بهترين وسیله آرامش يوسف در دل چاه الهام خدا نسبت به آينده روشن است «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» ⑥ يوسف در نوجوانى شايستگى دريافت وحى الهى را دارا بود «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» ⑦ خداوند اولياى خود را با سختى‌ها آزمايش و آنان را هدايت مى‌كند «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ» ⑧ آگاهى موجب آرامش است آنچه سبب آرامش يوسف در چاه شد وحى الهى بود «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا» ⑨ اميد بهترين سرمايه براى ادامه زندگی است، ما به يوسف وحى كرديم كه در آينده از چاه نجات پيدا مى‌كنى و برادران را از كارشان شرمنده خواهى كرد «أَوْحَيْنا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ هذا» ⑩ وقتى پايان رذايل رسوائی است انسان عاقل بايستى نفس خود را مهار كند «لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِأَمْرِهِمْ‌» ⑪ از كارهاى زشت با اشاره و كنايه ياد كنيد «بِأَمْرِهِمْ» ↲تفسیر نور °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــک ڪنید ⇩⇩⇩ ➯ @ahadis14masuom
@ahadis14masuom 💠🔹امیرالمؤمنین على علیه‌السلام ⇩ 《إذا جَلَستَ إلى‏ عالِمٍ فَكُن عَلى‏ أن تَسمَعَ أحرَصَ مِنکَ عَلى‏ أن تَقولَ وَتَعَلَّم حُسنَ الاِستِماعِ كَما تَعَلَّمُ حُسنَ القَولِ وَلا تَقطَع عَلى‏ أحَدٍ حَديثَهُ》 هنگامى كه نزد دانشمندى می‌نشينى براى شنيدن حریص‏تر از گفتن باش و خوب گوش دادن را مانند خوب گفتن ياد بگير و سخن كسى را قطع مكن ↲المحاسن جلد۱، صفحه ۳۶۴