پاسخ به احکام و معارف
#رمان_نسل_سوخته قسمت_صدوشصت_وسوم: آشیل توی راه برگشت ... شب توی قطار ... علیمرادی یه نامه بهم داد
#رمان_نسل_سوخته
قسمت_صدوشصت_وچهارم: جا مانده
از وقتی یادم میاد، کربلا رفتن آرزوم بود ... حج دانش آموزی رو پای پرواز، پدرم گرفت ...
- حق نداری بری ...
کربلا رو هم هر بار که نیت رفتن کردم ... یه اتفاقی افتاد ... و این چندمین سالی بود که چند روز به حرکت ... همه چیز بهم ریخت ...
حالم خراب بود ... به حدی که کلمه خراب، براش کم بود ... حس آدمی رو داشتم که دست و پا بسته ... لب تشنه ... چند قدمی آب، سرش رو می بریدن ...
این بار که به هم خورد ... دیگه روی پا بند نبودم ... اشک چشمم بند نمی اومد ... توی هیئت ... اشک می ریختم و ظرف می شستم ... اشک می ریختم و جارو می کردم ... اشک می ریختم و ...
حالم خیلی خراب بود ...
- آقا جون ... ما رو نمی خوای؟ ... اینقدر بدم که بین این همه جمعیت ... نه عاشورات نصیبم میشه ... نه ...
هر چی به عاشورا نزدیک تر می شدیم ... حالم خراب تر می شد ...
مهدی زنگ زد ...
- فردا عاشورا، کربلاییم ... زنگ زدم که ...
دیگه طاقت نیاوردم ... تلفن رو قطع کردم ...
- چرا روی جیگر خونم نمک می پاشی؟ ... اگه حاجت دارم؟... من، خودم باید فردا کربلا می بودم ...
در و دیوار داشت خفه ام می کرد ... بغض و غم دنیا توی دلم بود ... از هیئت زدم بیرون ... رفتم حرم ... تمام مسیر، چشم هام خیس از اشک ...
- آقا جون ... این چه قسمتی بود نصیب من شد ... به عمرم وسط همه مشکلات یه بار نگفتم چرا؟ ... یه بار اعتراض نکردم ... اما اینقدر بدبخت و رو سیام ... که دیدن کربلا و زیارت رو ازم دریغ می کنید؟ ... اینقدر به درد بخور نیستم؟ ... به کی باید شکایت کنم؟ ... دادم رو پیش کی ببرم؟ ... هر بار تا لب چشمه و تشنه؟ ... هر دفعه یه هفته به حرکت ... 10 روز به حرکت ... این بار 2 روز به حرکت ...
آقا به خدا اگه شما اینجا نبودی ... من، الان دق کرده بودم ... دلم به شما خوشه ... تو رو خدا نگید که شما هم به زور تحملم می کنید ...
خیلی سوخته بودم ... دیگه اختیار دل و فکرم دست خودم نبود ... می سوختم و گریه می کردم ... یکی کلا نمی تونه بره ... یکی دم رفتن ...
اونم نه یه بار ... نه دو بار ... این بار ... پنجمین بار بود ...
بعد از اذان صبح ... دو ساعتی از روشن شدن هوا می گذشت ... حرم داشت شلوغ تر از شب گذشته می شد ... جمعیت داشتن وارد می شدن ... که من ...
.
.ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
رمان های عاشقانه مذهبی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
💢 حکم شرعی اشاعه فحشاء
❇️ یکی از گناهان کبیره اشاعه فحشاء می باشد که در آیات قرآن، موضوع اشاعه فحشاء با لحنى بسیار شدید و فوق العاده کوبنده محکوم شده است زیرا از گناهانی است که جو جامعه را آلوده و فاسد میکند و گناه را در نظر مردم کوچک و آلودگی به گناه را آسان میکند.
🔶 اشاعه فحشا یعنی نشر دادن گناه و معصیت که به شکلهای مختلفی ممکن است اتفاق بیفتد که به چند مورد اشاره می شود:
1️⃣. تشویق مردم به گناه مثل اینکه شخصی دوستش را به گوش کردن آهنگهای حرام یا مصرف مواد مخدر یا شرکت در مجالس گناه تشویق کند.
2️⃣. ارتکاب گناه در ملأ عام و آشکارا مثل اینکه خانمی بطور علنی با زینت و آرایش و پوشش غیر شرعی در جامعه حاضر شود.
3️⃣. نشر دادن گناه در جامعه مثل اینکه دروغ یا تهمتی یا رابطه خلاف عفت و حیا را در فضای مجازی پخش کند.
🔻 آیت الله سیستانی، فقه برای غرب نشینان، معاملات، فصل 4 م 264 و فصل 9 م 518
📎 #احکام
📎 #احکام_اجتماعی
📎 #اشاعه_فحشا
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#بالینک به #اشتراک بگذارید👇
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
🆔 @AhkamStekhare
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
✍امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
برترین عبادت چیره شدن بر عادت است.
📚 غررالحكم حدیث ۲۸۷۳
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خدا ازتون میپرسه،دوست دارید خدا ازتون گذشت کنه؟ پس گوش بدین...
🎙استاد انصاریان
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
🆔 @AhkamStekhare
#صبحتبخیرمولایمن
به نام نامیات
دفتر هفتهام را می گشایم
و به تبرک اسم دلربایت
روزم را آغاز میکنم
و به برکت یاد بهشتیات
در آسمان زندگی،
بال میگشایم ...
... که تو تمام برکتی،
تمام گشایشی،
تمام امیدی،
تمام موفقیتی،
تمام رزقی ...
خدا سایهات را برسرم
نگه دارد ای مایهی حیاتم
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
🌠☫﷽☫🌠
*چه کسانی از عملکرد رییسی ناراحتند؟*
*۱. تجّار بیضابطه*
رییسی با حذف ارز ۴۲۰۰ تومنی، راه سوءاستفاده از این ارز را بست و یارانهای که باید به تجار میداد، امروز به خود مردم میده
*۲. قاچاقچیان*
رییسی با واقعی سازی قیمتها، راه خروج اجناس از راه قاچاق را بست. به گونهای که برای قاچاقچی صرف نمیکنه جنس به خارج از کشور ببرد و سود ببرد.
*۳. اصلاح طلبان دارای قدرت*
رییسی بر خلاف روحانی، در بدو ورودش به پاستور، هیچ مسئولی را تغییر نداد و با همان افراد دوران روحانی کار را آغاز کرد تا به مردم ثابت کند اینها عرضه انجام خدمت ندارند و زمانی که بی عرضگی مسئولی برای مردم ثابت شد آنوقت تغییر در سیستم اداری صورت می گرفت.
*۴. بانک ها*
رییسی از ورود بانک ها به بخش بنگاه داری و ساخت و ساز جلوگیری کرد تا تورم اقتصادی توسط بانکها به وجود نیاید.
*۵. زمین خواران*
رییسی با آزاد کردن سواحل و حریم دریا و رودخانهها، دستان مفسدین اقتصادی و رانت خواران و رشوه دهندگان و رشوه گیرندگان را از منابع طبیعی قطع کرد.
*۶. افرادی (هموطن یا غیر هموطن) که موافق تحریم ایران بودند*
رییسی ارتباط گسترده تجاری با کشورهای همسایه آغاز کرد به گونهای که کشورهای همسایه در کمترین فاصله زمانی بتوانند اجناس خود را از راه تجاری ایران نقل و انتقال دهند و این زمینه دور زدن تحریمها و بی ثمر بودن تحریمها شد.
*۷. دلالها*
برخی از دلالها دنبال ورشکستگی و یا تعطیلی کارخانهجات بودند که خودشان جنس از خارج بیاورند و با قیمت گزاف به مردم بفروشن اما رییسی با احیای کارخانههای ورشکسته، چرخه تولید را بازگرداند و دست افراد طماع را قطع کرد.
*۸. برخی از نانواها*
رییسی با قطع یارانه ارد و جلوگیری از فروش آرد، جلوی فساد فروش ارد یارانهای را گرفت و یارانه آرد را به خود مردم داد.
امروزه همین افراد از دولت سیاهنمایی میکنند تا مردم زبان به گلایه و شکایت باز کنند تا دوباره به منافع خودشان برسند.
انشاءاللّه در همین دوره چهارساله اول آقای #رئیسی، مردم طعم رفاه را خواهند چشید.
*فعلا در حال پاکسازی هستیم و چرک کهنه زمان میبره تا پاک شود*
سرباز #امام_زمان مثل #حاج_قاسم
نشر حداکثری👌
💕💜💕💜
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
#برگی_از_شهدا
#قبری_که_بوی_امامزمانعج_میداد....
🌷هر هفته با شهید احمدعلی نیری به زیارت مزار شهدا میرفتیم. یکبار سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمیشناختم. همانجا نشستیم فاتحه ای خواندیم. اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود. در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را میشناختی؟» پاسخ داد: «نه.» پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟» اما جوابی نداد. فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد. اصرار کردم.
🌷وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: «اینجا بوی امام زمان (عج) را میداد. مولای ما قبلاً به کنار مزار این شهید آمده بودند.» البته میگفت: «اگه این حرفها را میزنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی!»
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز احمدعلی نیری
📚 کتاب "عارفانه"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare