موضوع: #علل_نامگذاری_شیعه_به_نام_جعفری
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در توضیح آیه (أُولَـٰئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ - آنها بهترین مخلوقات هستند - آیه 7 بینه) خطاب به امام علی ( علیه السلام ) فرمود: « هو أنت و شیعتک، تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیین:یا علی! آن ( خیر البریه ) تو و شیعیانت هستید. تو و شیعیانت روز قیامت در حالی که شما از خدا خشنود و خدا از شما خشنود است، میآیید.» (الدر المنثور سیوطی، ج۶، ص۳۷۹-المیزان ؛ ج۲۰، ص۳۴۱)
بنابراین پیدایش شیعه از زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده است و شیعه دوازده امامی همان اسلام حقیقی است که به فرمایش پیامیر مبنی بر تمسک به قرآن و اهل بیت عمل کرده است و پیامبر طبق نقل کتب شیعه و سنی، کلمه شیعه علی را بکار برده است؛ پس علت این که گاهی گفته میشود شیعه جعفری چیست؟
1. امام صادق ( علیه السلام ) در تبیین فقه شیعه و بیان و معرفی اسلام بیش ترین تاثیر را داشته است. بیش ترین روایات فقهی (حدود 70 درصد) مربوط به امام صادق ( علیه السلام ) است. ،بیشترین شاگرد ( حدود 4 هزار) از ایشان است (الار شاد ، ص271 ) و البته این مساله بخاطر شرایط زمانه بوده است که چون زمانه درگیری میان بنی امیه و بنی عباس بوده، و ایشان آزادی بیشتری داشته اند .
2. چون مذاهب فقهی اهل سنت در همین دوره پایه گذاری شده و این دوره، دوره شکل گیری مذاهب فقهی اسلام نیز بوده است. اصطلاح رئیس مذهب شیعه که اکثراً بر امام صادق ( علیه السلام ) اطلاق می شود، بیشتر ناظر به فقه شیعی در برابر مذاهب اهل سنت است، و گرنه اساس تشیع و مکتب امامت از لحاظ معارف بنیادی، در عرض مذاهب فقهی نبوده و معارف اصلی اسلامی همان معارف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که از اهل بیت به ما رسیده است.
3. ائمه چهارگانه اهل سنت و دیگر بزرگان شان شاگردان و یا شاگرد شاگردان امام بوده اند، مثلا مالک بن انس بیشتر عمرش و ابوحنیفه 2 سال از عمرش را شاگرد امام بوده اند و این مساله سبب شد پیروی شیعه از فقه و مذهب اهل بیت با نام «جعفری» شناخته شود.( رسول جعفریان، حیات فکری وسیاسی امامان شیعه،ص 345)
خداوند ما را جزء شیعیان واقعی قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
پنج شنبه 29/3/1399
ظهر و عصر
موضوع: #غش_در_معاملات
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. از حضرت رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند: لَیسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِماً اَو ضَرَّهُ اَو ما کَرَهُ. هر کس در حق مسلمانی خیانت کند یا به او زیانی وارد سازد یا به او نیرنگ زند از ما نیست. (وسائل الشیعه، ج۱۷، ص 284)
نکاتی درباره غش در معامله:
غِشّ در معامله حرام است و غش آن است، در کالایی که داد و ستد می شود فریبی بکار برود، که دارای مصادیقی است:
1. مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد به طوری که مشتری متوجه نشود، مثل مخلوط نمودن برنج درجه یک و درجه سه یا گردوی پارسالی با امسالی.
2. مخلوط کردن جنس با چیز دیگری غیر از آن جنس مانند مخلوط کردن شیر با آب یا عسل با شیره نبات.
3. صورت ظاهری خوبی به جنس دادن مانند آب زدن به سبزی کهنه که تازه جلوه کند.
4. مخفی کردن عیب جنس در صورتی که مشتری به فروشنده اعتماد داشته باشد که از او مخفی نمی دارد.
5. جنسی را به عنوان جنس دیگر فروختن مثل فروش بدلیجات به عنوان طلا؛ که در این صورت اخیر علاوه بر حرام بودن، معامله باطل نیز می باشد. (رساله مراجع، مسأله 2055 ؛ تحریر الوسیله، کتاب مکاسب، مسأله 17)
خداوند متعال روزی حلال و با برکت به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
موضوع: #فواید_یاد_مرگ
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق می فرماید: «ذِکْرُ الْمَوتِ یُمِیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفْسِ وَیَقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ... وَیَکْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَی وَیُطْفِی ءُ نارَ الْحِرْصِ وَیُحَقِّرُ الدُّنْیا؛ یاد مرگ خواهشهای باطل را از دل زایل می کند و ریشه های غفلت را می کند ... و عَلَمهای هوا و هوس را می شکند و آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می سازد»
-هنگامی که جنازه کسی را برداشتند، فکر کن که گویا تو خود آن کسی هستی که [در تابوت است و] آن را برداشته اند».
برخی از فواید یاد مرگ:
1- مانع انجام دادن کارهاى زشت میشود: «مرگ برهم زننده لذت ها، تیره کننده شهوت ها و نابودکننده آرزوها را به یاد آرید؛ آن گاه که به کارهاى زشت شتاب مى آرید»(نهج البلاغه خطبه ۹۹)
2- موجب انجام دادن اعمال و کردار نیک مى شود: «آن که مرگ را چشم داشت، در کارهاى نیک پاى پیش گذاشت(نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۱)
3-کاهش دوستی دنیا: -پیامبر:« مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می کاهد».
4-رضایت به مقدار کم دنیا: -امام علی: کسی که بسیار یاد مرگ کند، به مقدار کمی از دنیا راضی می شود(نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۴۹)
چون حکایت دنیابه فرموده حضرت عیسی مثل : حکایت کسی است که از آب دریا می نوشد. هر چه بیشتر بنوشد، بر عطش او افزوده شود تا او را بکشد».
-خداوند حب و دوستی دنیا را از دلهای همه برطرف بفرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد
مغرب و عشاء
موضوع: #شرایط_امام_جماعت
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که می فرمایند: مَن حَافَظَ عَلَى الجَمَاعَة حِيثُمَا كَانَ، مَرَّ عَلَى الصِّراطِ كَالبَرقِ الخَاطِفِ اللّامِع. کسی که هر کجا که باشد محافظت و مداومت بر نماز جماعت داشته باشد مانند برق، سریع و نورانی از پل صراط میگذرد. (ثواب الاعمال،343)
در نماز جماعت شرایطی باید رعایت شود:
1. ماموم جلوتر از امام نایستد و بنابر احتیاط کمی عقب تر بایستد.(مشهور) (رساله مراجع م 1432)
2. جاى ايستادن امام بايد از جاى ایستادن ماموم بلندتر نباشد، ولى اگر مكان امام مقدار خيلى كمى بلندتر باشد اشكال ندارد و همچنین بالاتر بودن مکان ایستادن ماموم نسبت به امام به مقدار معمول و متعارف اشکال ندارد. (رساله مراجع م 1415 و 1416)
3. فاصله امام و مأموم و فاصله صف ها زیاد نباشد یعنی از جای سجده مأموم تا جای ایستادن امام یا دیگر مأمومینی که واسطه اتصال هستند، بیش از یک گام فاصله نباشد.(مشهور و مطابق احتیاط. رهبری: فاصله بین نمازگزاران در نماز جماعت باید چه مقدار باشد؟ پاسخ: در نماز جماعت، اگر فاصله با نفر جلو یا پهلو، بیش از یک گام بلند نباشد، جماعت صحیح است. مکارم: اگر یک یا چند قدم میان امام و مأموم یا مأمومین با یکدیگر فاصله باشد، به طوری که به آن جماعت بگویند، مانعی ندارد. سیستانی: فاصله تا یک قدم بزرگ اشکال ندارد که حدودا یک متر است. زنجانی، بهجت: لازم است بین امام و مأموم بیش از مقدار اندام انسان در حال سجده فاصله نباشد. صافی: احتیاط واجب بین جای سجده مأموم و جای ایستادن امام بیشتر از یک قدمِ فراخ فاصله نباشد. خوئی: احتیاط واجب این فاصله به یک متر نرسد. حضرت امام، نوری، فاضل: بین جای سجده ماموم و محل ایستادن امام به مقدار یک قدم معمولی اشکال ندارد.) (سایت ادمین، سوالات سامانه جامع، نماز، شماره 1020446 ؛ رساله مراجع م 1435 ؛ رساله جامع مساله 1710)
4. بین امام و مأموم و همچنین بین صف ها چیزی مثل دیوار یا پرده مانع نباشد ولی بودن پرده و مانند آن بین صف زنان و مردان اشکال ندارد. (رساله مراجع م1433)
خداوند متعال توفیق شرکت در نماز جماعت را به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
موضوع: #انتظار_فرج
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر(ص) :افضل اعمال امتی انتظار فرج ؛ بهترین اعمال امت من انتظار فرج الهی است»( عیون اخبارالرضا، ج 1، ص 39 )
معنای انتظار اين نيست که مسلمانان در وظايف دينی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها واجب است، مانند ياری حق، زنده کردن قوانين و دستورهای دينی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به اين اميد که قائم آل محمد (عجلالله تعالیفرجهالشریف) بيايد و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند.
هر مسلمانی، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسايی دين از راه صحيح، از هيچ کوششی فروگذار نکند و به توانايی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛
وقتی انسان حقیقتا منتظر كسی باشد تمام رفتار و سكناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب میكند، وسایل پذیرایی را آماده میكند و با لباس مرتب و چهرهای شاداب در انتظار میماند. چنین كسی میتواند ادعا كند كه منتظر میهمان بوده است. اما كسی كه نه خانه را مرتب كرده و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فكر میهمان است اگر ادعا كند كه در انتظار میهمان بوده همه او را مسخره خواهند كرد. انتظار باید قبل از آنكه از ادعای انسان فهمیده شود، از رفتار و كردار او فهمیده شود. با چنین توضیحی روشن است كه یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست؛ چرا كه چنین كسی نمیتواند از وابستگیها و دلبستگیها و آلودگیها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) باشد.
امام رضا (علیه السلام) در حدیثی تحقق انتظار فرج را این طور تبیین می کند: انتظار فرج نزد ما پایداری و مقاومت در برابر دشمنی ها و ستم ها و مصاحبت زیبا با همسایگان، اعطای خوبی ها به همگان، پند دادن به دیگران و نصیحت و مهربانی نسبت به انسان های مومن است. چنین انتظاری افضل اعمال است.
-خداوند ما را جزء منتظران حقیقی قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
جمعه 30/3/1399
مغرب و عشاء
موضوع: #سکنی_و_عمری
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت باقر علیه السلام در روایتی می فرمایند که از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال شد کدام یک از مؤمنین از همه زیرک تر می باشد، حضرتش فرمودند: أَکْثَرُهُمْ ذِکْراً لِلْمَوْتِ، وَ أَشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْدَاداً. آن کس که بیشتر یاد مرگ کند و زیادتر مهیّای آن شده باشد. (الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج3 ؛ ص258)
اما مساله شرعی:
یکی از قرادادهای شرعی این است که انسان می تواند در زمان زنده بودنش حق سکونت منزل و استفاده از اثاثیه زندگی را به کسی مثلا همسرش تا پایان عمر همسر واگذار کند به این صورت که مرد به همسر بگوید حق استفاده از منزل و اثاثیه تا پایان عمرت در اختیار تو باشد و زن هم قبول کند و بعد از واقع شدن قرارداد عمل به این قرارداد لازم است و این قرارداد را یک طرفه مالک نمی تواند بهم بزند در این صورت تا هنگامی که همسر زنده است ورثه نمی توانند همسر را از منزل بیرون کنند و همسر هم حق دخل و تصرف دیگری غیر از سکونت در منزل ندارد و در اینگونه مسائل بهتر است قبل از چنین قراردادهایی از راهنمایی علماء استفاده کنند. (تحریرالوسیله، ج3 مساله 52 الی7 ؛ منهاج الصالحین، آیه الله سیستانی ج2 مساله 1597 الی 1600 ؛ منهاج الصالحین، آیه الله خوئی و آیه الله وحید ج3 مساله 1212 الی 1215)
خداوند توفیق انجام واجبات و ترک محرمات را به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
موضوع:#عوامل_حضور_قلب_در_نماز
سلام علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم
در ضرورت و اهمیت داشتن حضور قلب باید بدانیم که: نماز بی حضور قلب، نماز حقیقی نیست و به صورت یک عمل بی روح در می آید. احادیث فراوانی در این باره وارد شده که همه بر این مطلب تصریح می کنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان حضور قلب در نماز دارد.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها او ثلثها او ربعها او خمسها و ما یرفع له الا ما اقبل علیه بقلبه»؛ همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجه قبلی داشته باشد بالا برده می شود(بحار، ج 84، ص 238.)
راهکارهای حضور قلب: 1ـ رعایت آداب ظاهری نماز مثل اذان و اقامه
2ـ توجه به معانی اذکار نماز
3ـ اقامه نماز در مکانی خلوت و آرام
4ـ ترک گناه در طول روز
5ـ به یاد خداوند بودن در ایام غیرنماز در طول روز
6ـ توجه به عظمت خداوند و فقر و کوچکی خود به هنگام نماز
7ـ به گونه ای نماز بخواند که گویی آخرین نماز عمر شخص است. 8ـ خواندن نوافل نمازها.
-خداوند نمازهایی با حضور قلب و توجه به همه ما عنایت بفرمایدبه برکت صلوات برمحمد و ال محمد
شنبه 31/3/1399
ظهر و عصر
موضوع:#تکبیره_الاحرام
سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. در روایتی حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام می فرمایند: ...لَیْسَ عَمَلٌ اَحَبَّ اِلَى الله عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصَّلاةِ، فَلا یَشْغَلَنَّکُمْ عَنْ اَوقاتِها شَىْءٌ مِنْ اُمورِ الدُّنیا... . هیچ عملى نزد خداوند، محبوب تر از نماز نیست، پس هیچ کار دنیایى شما را در وقت نماز به خود مشغول نکند. (خصال، ج 2، ص: 621)
چند نکته کوتاه درباره تکبیره الاحرام:
1. یکی از واجبات رکنی نماز تکبیره الاحرام است و باید هنگام گفتن تکبیره الاحرام بدن آرامش داشته باشد اما حرکت دستها در هنگام گفتن تکبیره الاحرام اشکال ندارد بلکه مستحب است با شروع تکبیره الاحرام، دستها را بالا بیاورد.( رساله مراجع مساله951، (نکته جهت اطلاع: آنچه در هر تکبیری در نماز بطور کلی مستحب است رفع الیدین است).( مشهور. شبیری زنجانی: گفتن «اللّه أکبر» در اول هر نماز واجب است، ولى ظاهراً رکن نیست، پس اگر آن را فراموش کند و در رکوع یا بعد از آن متوجه شود نمازش صحیح است.) (رساله مراجع مساله948)
2. اگر انسان بخواهد الله اکبر را به چیزی که بعد از آن می خواند مثلا به بسم الله وصل کند باید راء الله اکبر را به نظر تعدادی از مراجع از جمله حضرت امام با ضمه بخواند. یعنی بگوید الله اکبرُ بسم الله الرحمن الرحیم. (مخالف: آیات عظام سیستانی و مکارم، زنجانی، فاضل، تبریزی: به سکون هم بخواند صحیح است هر چند بهتر است ضمه بدهد.) (توضیح المسائل مراجع م 950)
3. تمام تکبیرهای نماز غیر از تکبیره الاحرام مستحب است و تمامی تکبیرهای مستحبی را چنانچه به نیت تکبیر وارد شده در نماز بگوید به نظر اکثر مراجع عظام باید در حال آرامش بدن بگوید. (فتوی: گلپایگانی، صافی. بنابر احتیاط واجب: امام خمینی، زنجانی، سیستانی، نوری، فاضل، احتیاط مستحب: خوئی، تبریزی) (اجوبه س 434 ؛ رساله مراجع مساله 965 ؛ عروةالوثقی کتاب الصلاة القیام مساله29)
خداوند توجه و حضور قلب در نماز را به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
موضوع:#راه_های_دعوت_مردم_به_خدا_و_دین
سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم-
خداوند در قرآن می فرماید: ادعُ إِلىٰ سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ َجادِلهُم بِالَّتی هِیَ أَحسَنُ ؛ با حکمت استدلال و پند نیکو به سوی پروردگارت بخوان.» (نحل/ 125)
برای دعوت مردم به سمت دین و خدا راههای وجود دارد که به برخی اشاره میشود:
1- یادآوری نعمت ها و رحمت های الهی: برای ایجاد علاقه به خدا باید عظمت نعمت های او برای مردم یادآوری شود. گاهی نعمت های کلی مانند نعمت سلامتی و حیات، نعمت علم و ایمان و گاهی نعمت های جزئی مانند نعمت چشم و لب و دهان
2- تحریک عواطف
خداوند متعال از این شیوه برای تربیت انسان ها استفاده می کند به طور مثال برای دور نمودن مردم از غیبت کردن، آن را به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه می کند که با توجه به نفرت انسان از مرده خواری عواطف و احساسات را برمی انگیزد: آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد(آیه12 حجرات)
3- تبلیغ عملی :امام صادق(ع)می ¬فرماید: کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛با غیر زبان هآیتان مردم را دعوت کنید.( کافی،ج 2، ص 78)
و از امام علی(ع)نقل شده :هر کس خویش را پیشوای دیگران قرار داد، باید اصلاح خویش را بر اصلاح دیگران مقدم بدارد و پیش از آن که مردم را با زبان خود دعوت نماید، با سیرت و رفتار خود دعوت کند(نهج البلاغه، حکمت 73)
خداوند ما را عالم و عامل به دین قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد