eitaa logo
احکام حرم رضوی
3.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
33 ویدیو
29 فایل
ویژه مبلغین، ائمه جمعه و جماعت و طلاب علوم دینی ارتباط با ادمین @Ahkameharam
مشاهده در ایتا
دانلود
پنج شنبه مغرب فقهی ۱۴۰۱/۳/۵ موضوع: مناسبت: شب شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت شهادت حضرت صادق علیه السلام حضرتش در روایتی می فرمایند: مَنْ تَعلَّم ِ لِلّه و عَمِلَ ِلله وَ عَلَّم ِلله دُعِیَ فی مَلکوتِ السّماواتِ عظیماً. کسی که برای خدا علم را بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران نیز یاد دهد، در آسمان‌ها از او به بزرگی یاد می‌شود. (امالی طوسی: ص168 ، ح 280) یکی از دغدغه های معصومین علیهم السلام و همچنین امام صادق علیه السلام نسبت به مسلمین یادگیری و ترویج مباحث دینی می باشد. دو نکته شرعی کوتاه در این رابطه : 1. مسائلى را که انسان غالبا به آنها احتیاج دارد واجب است، یاد بگیرد تا در هنگام عمل بر خلاف وظیفه شرعی خود رفتار نکند. مانند احکام نماز، روزه، معاملات مثل احکام خرید و فروش یا احکام وام و تسهیلات. (1) 2. در بعضی موارد آموزش دیگران نیز بر انسان واجب می شود که به دو مورد اشاره می شود: الف: بر پدر و مادر واجب است که فرزندان خود را از کودکی، تربیت دینی کنند و به وظایف شرعی آشنا کنند؛ بنابر این اگر نسبت به مسائل شرعی فرزند کوتاهی شود و در زمان بلوغ، عدم رعایت وظایف شرعی فرزند به خاطر کوتاهی پدر و مادر باشد، والدین مسؤل خواهند بود. مثل مساله حجاب دختر. (2) ب: چنانچه فردی در موردی بی‌اطّلاع از حکم شرعی باشد و به علّت ندانستن مسأله شرعی، واجبی را ترک یا حرامی را مرتکب گردد، در صورتی که احتمال تأثیر وجود داشته باشد، راهنمایی او و یاد دادن مسأله شرعی واجب است؛ مانند کسی که نمی‌داند استفاده از انگشتر طلا بر مرد حرام است یا گوش دادن به موسیقی لهوی و غنا حرام است یا پوشش قدم پای زن در مقابل نامحرم واجب است و به علّت جهل به حکم شرعی و ندانستن مسائل محلّ ابتلایش، این موارد را رعایت نمی‌کند، ارشاد او با وجود شرایط واجب است. (3) خداوند مراتب تسلیت ما را محضر حجتش ابلاغ فرماید و به همه ما توفیق کسب معارف دین و عمل به آن را عنایت فرماید تعجیل در فرج امام عصر و سلامتی مراجع عظام تقلید خاصه امام خامنه ای حفظه الله صلوات بر محمد و ال محمد. نکات توضیحی و منابع: (1) (رساله مراجع، مساله 11) (2) (تحریرالوسیله، کتاب حجر، م 11 ؛ عروه الوثقی، فصل فی صلاه القضاء م36 ؛ منهاج الصالحین ج2 م1078 ؛ رساله مراجع ذیل مساله 1389) (3) (تحریر الوسیله، ج۱، کتاب امربه‌معروف، القول فی شرائط وجوبهما، م 24 ؛ توضیح المسائل جامع، م2222؛ امام خامنه ای، سایت استفتاء خصوصی ش 824789 ؛ بهجت، استفتائات، ج1، س112 ؛ فاضل، جامع المسائل،ج2، س94 ؛ سیدابوالقاسم خویی، صراط النجاه، ج۳، س۹۴۵ ؛ سیدابوالقاسم خویی، استفتائات، تقلید، س۱۴) @AhkameHarameRazavi
پنج شنبه مغرب اعتقادی. ۱۴۰۱/۳/۵ موضوع: سلام علیکم  بسم الله الرحمن الرحیم پرسش: گاهی گفته می‌شود امام صادق ( علیه السلام ) کاری به سیاست نداشتند و فقط مشغول تدریس علوم دینی بودند. ایشان نه فقط برای گرفتن حکومت قیام نکردند، بلکه حتی پیشنهاد رهبری قیام عباسیان را نیز نپذیرفتند؛ آیا این رفتار امام ( علیه السلام ) نشان نمی‌دهد که دینداری، ربطی به مسائل سیاسی و حکوت ندارد؟ پاسخ: اولاً طبق برخی روایات، امام حتی به اندازه هفده نفر هم نیروی آماده قیام نداشتند و لذا در صورت قیام، حتماً شکست می‌خوردند(کافی، ج 2، ص 190) ثانیاً پیشنهاد رهبری به امام، مغرضانه و ابزاری برای رسیدن به قدرت بود، به این دلیل که عباسیان پس از به قدرت رسیدن، تقریباً تمام متحدان قبلی خود را نابود کردند. ثالثاً امام هرگز نسبت به حکومت و سیاست بی‌تفاوت نبودند، بلکه مبارزه سیاسی امام، یک مبارزه مخفی بود؛ به این دلایل: 1. امام حکومت عباسیان را غاصبانه و ظالمانه می‌دانستند و به همین دلیل، هم خود حاضر به همکاری با آنها نبودند و هم یارانشان را از این کار منع می‌کردند، و می‌فرمودند حتی دوست ندارم برای آنان گرهی بزنم یا درِ کیسه‌ای را ببندم و یا چیزی بنویسم.( فروغ کافی ، ج ۵ ، ص ۱۰۷) امام همچنین دادگاه‌های حکومت عباسی را به رسمیت نمی‌شناختند و شیعیان را از مراجعه به آنها منع می‌کردند و بجای آن دستور می‌دادند تنها به قاضیانی مراجعه کنند که به طور عام، از طرف امام منصوب شده باشند(وسائل الشیعه ، ج ۱۸ ، ابواب صفات القاضی ، باب ۱۱ ، ص ۹۹) 2. از طرف دیگر، امام نیروهای فداکاری داشتند همانند «عبدالله نَجاشی» والی(استاندار) اهواز که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده بودند تا بتوانند از این طریق، در اقدامات سیاسی اثرگذار بوده و شرایط را تا حد امکان، به نفع شیعیان بهبود دهند. 3. امام صادق ( علیه السلام ) صریحاً حکومت را حق الهی خویش می‌دانستند؛ مثلاً در روز عرفه و در جمع زیادی از مسلمانان، چندبار این سخن را تکرار کردند: «ای مردم! رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) امام و پیشوا بود، سپس علی بن ابیطالب، سپس حسن و حسین و علی بن حسین و محمد بن علی و اکنون من امام هستم». بنابراین، امام مبازه سیاسی داشتند، اما در جبهه جنگ نرم، نه مبارزه مسلحانه. خداوند ما را شیعه واقعی امام صادق ( علیه السلام ) قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
جمعه ظهر اعتقادی ۱۴۰۱/۳/۶ موضوع: سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم گاهی سوال میشود عمر طولانی امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) چگونه قابل توجیه است؟ درجواب گوئیم: اولا: بهترین دلیل بر هرچیزی وقوع آن چیز است و عمر حدود هزار سال حضرت نوح (علیه السلام ) و بیش از 2 هزار سال حضرت عیسی (علیه السلام ) و چند هزار سال خضر وجود دارد (رجوع:آیه6 عنکبوت؛آیه 158 نساء) ثانیا: قدرت خدا بی نهایت است و میتواند بر اساس قواعدی که ما نمیشناسیم این کار را بکند مثل نسوختن حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) ثالثا: عجیب بودن و سخت بودن دلیل بر غیر ممکن بودن نیست. در گذشته، صحبت کردن و دیدن فردی با هزاران کیلومتر آن طرفتر باور کردنی نبود، اما امروزه کاملاً عادی است. رابعا: دلیل عقلی برمحال بودن طول عمر نداریم و دانشمندان با تحقیقاتی که به عمل آورده‌‌اند، موفق شده‌‌اند عمر برخی از حشرات را تا نهصد برابر عمر طبیعی آنان، افزایش دهند. اگر این قضیه، روزی در مورد انسان به حقیقت بپیوندد، عمر هزار ساله برای انسان، امری پیش پا افتاده خواهد بود(ائمتنا، ج ۲، ص ۳۷۲) خامسا: از لحاظ علم پزشکی هم اگر تغذیه مناسب و بهداشت جسم و روان رعایت شود، عمر افزایش چشمگیری خواهد یافت. امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ولی خداست، هم عالِم به قوانین سلامت جسم و روح است و هم به آنها عمل می‌کند. سادسا: دانشمندانى که نظریات آنان مورد اعتماد است، مى‏گویند: همه بافت ‏هاى اصلى در جسم انسان و حیوان، تا بى‏نهایت قابلیت دارد و از این جهت کاملاً ممکن است که انسانى هزاران سال زنده بماند؛ البته مشروط به اینکه عوارضى بر او عارض نشود که ریسمان حیات او را پاره کند. (براى آگاهى بیشتر ر.ک : منتخب الاثر، ص ۲۸۱ ) خداوند توفیق فهم معارف دین به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
جمعه مغرب فقهی ۱۴۰۱/۳/۶ موضوع: مناسب: شام شهادت امامنا الصادق علیه السلام سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم‌  شهادت مظلومانه رئیس مذهب را محضر یکایک شما عزاداران تسلیت عرض می کنم. یکی از سفارشات اسلام اصلاح روابط بین مومنین است که به معنای زدودن دشمنی ها و تبدیل آن به دوستی و صمیمت است که مورد سفارش و سیره اولیاء الهی نیز می باشد. به عنوان نمونه نقل شده است امام صادق علیه السلام به یکی از شاگرادانشان به نام مفضل بن عمر فرمودند: إذا رَأيتَ بينَ اثنَينِ مِن شِيعَتِنا مُنازَعَةً فافتَدِها مِن مالي. هرگاه ميان دو نفر از شيعيان ما نزاعى [بر سر مال و اموال] پیش آمد با هزینه کردن از اموال من میان آن دو آشتی و صلح برقرار کن! (الکافی، ج2، ص209) همانگونه که در اسلام سفارش به اصلاح روابط بین مومنین شده است در مقابل یکی از گناهان ایجاد اختلاف بین افراد است که قصد داریم مصادیقی را در این باره عرض کنیم: الف: ایجاد اختلاف بین زن و شوهر بواسطه سخن چینی، غیبت کردن از همسر و یا دخالت کردن در زندگی آنها که باعث جدائی یا اذیت زن و شوهر شود. (برخی از والدین هستند که به گمان خودشان برای امتیاز گیری از طرف مقابل (عروس یا داماد خانواده) مطالب و توصیه هایی به فرزندشان دارند که جز ایجاد اختلاف بین ایشان هیچ ثمره ی دیگری ندارد که این مسلّماً حرام است) ب: ایجاد اختلاف بین فرزندان یکی دیگر از مصادیق این گناه است مثلا اگر فرق گذاشتن والدین (در هدیه دادن یا تقسیم اموال در دوران حیات) بین ایشان سبب بر انگیخته شدن فتنه و فساد شود حرام است. ج) گاهی اوقات است که افراد با بیان مطالبی که خود آنها نیز معمولا معصیت است (دروغ، تهمت، غیبت، توهین، سخن چینی و ...) سبب اختلاف در روابط بین خویشان و دوستان می شوند؛ لذا باید در گفتارمان دقت کنیم. (1) خداوند متعال دلهای مؤمنین را به یکدیگر مهربان تر فرماید هدیه محضر امام صادق علیه السلام صلوات بر محمد و آل محمد نکات توضیحی و منابع: (1) (اجوبه الاستفتائات س 1728 ؛ استفتائات مکارم ج2 س 1074 ؛ مناج الصالحین ج2 م 38) @AhkameHarameRazavi
جمعه مغرب اعتقادی ۱۴۰۱/۳/۶ موضوع: سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم خداوند در قرآن می فرماید: «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ:آیا مردم را به نیکى فرمان مى‏دهید و خود را [در ارتباط با نیکى‏] فراموش مى‏کنید؟ در حالى که کتاب را مى‏خوانید. آیا [به وضع زیان‏بار خود] نمى‏اندیشید؟ (بقره:44 )؛ برای تبلیغ شیعه روشهایی وجود دارد که برخی را خدمت شما عرض می کنیم: تبلیغ دین با عمل و اخلاق عملی :خداوندمی فرماید: نزد خدا سخت منفور است اینکه چیزى را بگویید که عمل نمى‏کنید. (صف:3 )؛ » در این آیه ،خدا افرادی را که دیگران را دعوت به نیکی می کنند اما خود پایبند به خوبی ها نیستند، سخت مذمت کرده است. اهل بیت (علیهم السلام) نیز در دعوت عملی به اسلام و تاثیر آن می فرمایند: « کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم :بدون زبان خویش دعوت کننده مردم به نیکی باشید تا از شما سعی وکوشش (در انجام کارهای خیر) و صدق گفتار و پرهیز کاری را ببینند که این دعوت و تبلیغ است.( کافی، ج2، ص 83) 2-معرفی الگوه ها و اسوه های الهی: قرآن در معرفی این روش می فرماید: لَّقَدْ کاَنَ لَکُمْ فىِ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (احزاب: 21)؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى بود. قرآن در این آیه، زندگی پیامبر اسلام را برای دیگر مسلمانان الگو می داند. چون انسان فطرتا طالب کمال است و عشق و علاقه به تکامل دارد، به محض شناخت الگوهای کامل به دنبال آن ها گام برمی دارد و سعی می کند خود را با آن ها تطبیق نماید. 3-دعوت با استدلال عقلی وموعظه نیکو :«ادْعُ إِلىَ‏ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحْکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الحْسَنَةِ وَ جَادِلْهُم بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ (نحل: 125)؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن.‏» در این آیه شریفه به سه روش تبلیغ اشاره شده است یکی استدلال عقلی که از آن به حکمت تعبیر شده است دیگری موعظه حسنه که به بعد عاطفی انسان توجه دارد و سوم با مناظره نیکو 4-بیان زیبایی های کلام اهل بیت(علیهم السلام): یکی از راههای تسخیر قلوب مردم و کشاندن آن هابه سوی اهل بیت علیهم السلام ـ اعم از مسلمان و غیرمسلمان ـ تبلیغ و گسترش سخنان گهربار معصومین علیهم السلام است؛ از این جهت امام رضا(علیه السلام) فرمودند:(لو عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا.)(بحار،ج2،ص30)؛ اگر زیبایی های کلام ما را مردم درک کنند از ما تبعیت میکنند چون علوم اهل بیت به مبدأ وحی مرتبط است، زمینه پذیرش آن در هر انسانی که از فطرت الهی منحرف نشده باشد، وجود دارد. خداوند ما را جزء شیعیان واقعی قرار دهد به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
شنبه ظهر اعتقادی ۱۴۰۱/۳/۷ موضوع: سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم خداوند در قرآن میفرماید: لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ:ما هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمی‌کنیم؛ و نزد ما کتابی است که (تمام اعمال بندگان را ثبت کرده و) بحق سخن می‌گوید؛ و به آنان هیچ ستمی نمی‌شود(آیه 62 مومنون) گاهی سوال میشود که فردی در خانواده مسلمان به دنیا می‌آید، مسلمان می‌شود و بهشتی، اما دیگری چون در خانواده‌ای کافر بزرگ می‌شود، کافر می‌شود و جهنمی؛ آیا این با عدالت خدا سازگار است؟ اولاً همیشه محیط و خانواده باعث بهشتی یا جهنمی شدن ما نمی‌شود؛ زیرا بسیاری از افراد در محیطهای بد، انسانهای خوب و مؤمنی شده‌اند،؛ مانند آسیه همسر فرعون و از آن طرف، بسیاری در خانواده‌ها و شرایط عالی رشد کرده‌اند، اما دچار شقاوت شده‌اند، مانند همسران حضرت نوح و لوط(علیهم السلام). ثانیاً : خداوند به هرکس به اندازه توانایی‌ها و امکاناتی که در اختیارش قرار داده، تکلیف کرده است و به همین میزان نیز از او انتظار دارد؛ لا یُکَلِّفُ اَللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»(262 بقره) ثالثا: بر اساس آیه 39 سوره نجم (وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی) میزان و معیار پادش خداوند بر اساس سعی انسان است یعنی اگرچه امکانت معنوی در یک جتمعه ای زیاد باشد اما سعی انسانها در اطاعت الهی کم باشد از انسانی که در جای دیگر است وسعی زیاد کرده عقب تر است. بنابراین کسی که حقیقتاً به حقیقت و هدایت الهی دسترسی ندارد، تکلیفش با کسی که در شرایط مطلوبتری قرار داشته، اصلاً یکسان نخواهد بود و خدا آنها را به یک چشم نمی‌بیند تا عدالتش خدشه‌دار شود. البته خداوند راهنمایان و حجتهایی را در درون تمام انسان قرار داده مانند عقل و فطرت و وجدان که اگر شخصی بخاطر شرایط محیطی و خانوادگی، از هدایت راهنمایان بیرونی یعنی انبیا و اولیا محروم بود، باز هم تاحدی بتواند مسیر درست را تشخیص دهد. لذا تا این حد از تکلیف، همه انسانها با هم برابرند. خداوند ایمان حقیقی به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
شنبه ظهر فقهی ۱۴۰۱/۳/۷ موضوع: مناسبت: افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم شخصی خدمت پيامبر خدا شرفیاب شد و عرض کرد: يَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي خُلُقاً يَجْمَعُ لِي خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ (به من اخلاقى بياموزيد كه خير دنيا و آخرت را برای من جمع کند!) حضرت در پاسخ فرمودند: لَا تَكْذِب‏. دروغ نگو. (بحارالأنوار (ط-بیروت) ج ۶۹ ، ص ۲۶۲، ح ۴۳) چند نکته شرعی کوتاه درباره دروغ: 1. دروغ گفتن حرام است و گناه، در حرام بودن دروغ فرقی نیست بین اینکه جدی باشد یا شوخی و همچنین تفاوتی ندارد دروغ را به زبان بگوید یا به قلم بنویسید یا به اشاره بفهماند و مخاطب نیز فرقی نمی کند چه کسی باشد و دروغ حرام است به همسر، فرزند، دوست یا مشتری یا هر کس دیگری. (1) 2. اگر انسان خبر یا مطلبی بشنود یا در فضای مجازی مشاهده کند و از درستی و نادرستی آن مطلع نباشد یا حتی احتمال دروغ بدهد (مثل اخبار بی بی سی) نمی تواند این خبر را به عنوان یک خبر واقعی و صادق برای دیگران نقل کند یا نشر بدهد چراکه از مصادیق دروغ و حرام است ولی اگر به صورت احتمالی يا با ذکر منبع نقل کند حرام نیست. (مثلاً بگوید فلان منبع خبری چنین گفته است) (2) (صرفا جهت استحضار استاد: البته این را هم توجه داشته باشیم که ممکن است یک خبر از سوی یک منبعی چنان مبهم و ناقص نقل شود که ظاهر خبر راست و مطابق واقع ارزیابی شود ولی نشر دهنده آن دنبال اهداف و اغراض خودش می باشد و مخاطب فریب می خورد. لذا اینگونه اخبارِ مجمل نیز پذیرفته نیست.) 3. یکی از موارد دروغهای جایز دروغ گفتن به هدف رفع اختلاف و ایجاد صلح بین مومنین است مثلا خانمی از شوهرش می پرسد که آیا او را در فلان وضعیت دیده است یا نه! که در این صورت اگر راست بگوید منجر به اختلاف می شود ولی اگر راستش را نگوید ارتباطشان صمیمی خواهد بود در این صورت ایرادی ندارد. (3) خداوند متعال توفیق ترک گناه و معصیت را به همه عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد وآل محمد. نکات توضیحی و منابع: (1) (رساله آموزشی، ج2 ص: 217) (2) (امام خامنه ای، سوالات سامانه جامع  گناهان  سوال شماره 576333؛ توضیح المسائل جامع، مساله 2224 ؛ استفتائات سایت آیت الله مکارم، دروغ) (3) رساله آموزشی مقام معظم رهبری، جلد2، درس 22   @AhkameHarameRazavi
شنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۱/۳/۷ موضوع: سلام علیکم—بسم الله الرحمن الرحیم- خداوند در قرآن می فرماید: هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ طينٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ)؛ «او كسي است كه شما را از گِل آفريد، پس مدتي مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست (و او از آن آگاه است) (آیه 2 انعام) انواع اجل : اَجَل انسان در آیات قرآنی به دو بخش «اجل مسمّی» و «اجل معلّق» تقسیم شده است. هر موجود زنده‌ای به حسب طبیعت و استعداد جسمى خود، تا مدّت معیّنى می‌تواند زنده بماند که اگر مانعی در ادامه حیات وی رخ ندهد، او تا پایان عمر طبیعی خود زنده می‌ماند و حیات وی به گونه طبیعى پایان می‌یابد، این‌گونه مرگ را «اجل مسمَّى» (اجل غیرقابل تغییر و تبدیل) گویند. اما اجل معلق تغییرپذیر است و به استناد علل ناقصه و مقتضیات، به وقوع می‌پیوندد؛ و بر اثر اعمال نادرست انسان ممکن است بسیار جلو بیفتد که عذاب‌های الهی یکی از آن‌ها است و بر عکس بر اثر تقوا و نیکو کاری و تدبیر ممکن است بسیار عقب بیفتد. بسیاری از موجودات از نظر ساختمان طبیعی و ذاتی استعداد و قابلیت بقا را برای مدتی طولانی دارند؛ ولی در اثنای این مدت ممکن است موانعی ایجاد شود که آن‌ها را از رسیدن به حداکثر عمر طبیعی باز دارد، مثلاً یک چراغ نفت سوز، با توجه به مخزن آن ممکن است بیست ساعت استعداد روشنایی داشته باشد؛ اما وزش یک باد شدید و ریزش باران یا عدم مراقبت از آن سبب شود که خاموش شود. مثال : اگر چراغ با هیچ مانعی برخورد نکند و تا آخرین قطره نفت آن بسوزد و سپس خاموش شود، به پایان مهلت تعیین شده (اجل حتمی و مسمّی) خود رسیده است؛ ولی اگر موانعی قبل از آن باعث خاموشی چراغ گردد، مدت عمر آن را اجل غیر حتمی، معلّق و مشروط می‌گوییم. در مورد انسان نیز چنین است؛ اگر تمام شرایط برای بقای او جمع گردد و موانع کاملاً برطرف شود، ساختمان بدن و استعداد او ایجاب می‌کند که مدتی طولانی عمر کند؛ اما ممکن است بر اثر سوء تغذیه، مبتلا شدن به اعتیاد‌های مختلف یا ارتکاب گناهان و... خیلی زودتر از آن مدت بمیرد. مرگ را در صورت اول «اجل حتمی» و در صورت دوم «اجل غیر حتمی» یا معلق می‌نامند. عوامل تاثیر گذار در طول عمر: به طور کلی گناه، مخصوصا ظلم، قطع رحم، نفرین و ناراحتی والدین در کوتاهی عمر موثرند و اطاعت، توبه، حسن خلق، خوشحال کردن پدر و مادر، انجام صله ارحام، عدل ،نیکوکاری ، دعا  وصدقه و امثال اینها باعث طولانی شدن عمر میشوند. خداوند عمر با برکت به ما عنایت بفرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
شنبه مغرب فقهی ۱۴۰۱/۳/۷ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم در حکمت 370 نهج البلاغه اینگونه نقل شده كه كمتر اتفاق مى‌افتاد امیرالمومنین علیه السلام بر منبری بنشيند و پيش از سخنرانی این تذکر را به مردم ندهد که: أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللَّهَ، فَمَا خُلِقَ امْرُؤٌ عَبَثاً فَيَلْهُوَ، وَ لَا تُرِكَ سُدًى فَيَلْغُوَ ... ؛ اى مردم! تقواى الهى پيشه كنيد (و بدانيد) هيچ‌كس بيهوده آفريده نشده كه دائماً به لهو (و سرگرمى‌هاى مختلف) بپردازد و احدی بى‌هدف رها نشده تا (اجازه داشته باشد) به كارهاى لغو و بى ارزش مشغول شود؛ مبادا که دنيا در نظر انسان به گونه اى آراسته و زیبا خودنمایی کند كه آن را جانشين آخرت، قرار دهد. در زمان حاضر شاهد فراگیری بی سابقه رسانه ها و وسایل ارتباطات جمعی مدرن و نوین هستیم؛ رشد سریع فضای مجازی در قالب کانال های مختلف اجتماعی، فضایی متنوعی برای هرگونه فعالیتهای مختلف (اعم از سالم و ناسالم) را فراهم کرده است. امروز دو نکته در همین زمینه خدمتتان بیان می کنیم: 1. این نوع بسترهایی که هم ظرفیت استفاده حلال و هم حرام دارند مثل موبایل یا کامیپوتر، انواع نرم افزارها، شبکه های اجتماعی چنانچه کسی به قصد استفاده حلال آنها را تهیه و نگه داری کند مانعی ندارد ولی اگر کسی قصد سوء استفاده از این ابزار را دارد تهیه و نگهداری آن گناه است. 2. اگر کسی امکاناتی از این دست را به قصد حلال تهیه کرده است اما ترس آن را دارد که خود یا یکی از اعضای خانواده ان در راه حرام و گناه از آن استفاده نمایند، نگهداری آن وسیله جایز نیست؛ لذا گوشی های موبایل که قابلیت نصب نرم افزار‌های مختلف و یا اتصال به شبکه های اجتماعی یا اینترنت را دارا می باشد، چنانچه کسی ترس این را داشته باشد که با خرید این وسایل به گناه می افتد یا سبب تضعیف عقاید و ایمانش می شود نمی تواند این وسیله را خریداری کند یا نرم افزار این امکانات را در گوشی همراه خود بارگزاری نماید. (1) لذا اگر مثلا از گوشی همراه برای نشر و دیدن فیلم و عکسهای مبتذل و مستهجن یا رد و بدل کردن کلمات تحریک آمیز یا ارتباط‌های نادرست میان افراد نامحرم و یا لطیفه‌هایی که توهین به یک شخص و یا گروه خاصی استفاده کند و نمی تواند با داشتن این وسیله این گناهان را ترک کند داشتن این گوشی حرام است. خداوند متعال توفیق استفاده صحیح و حلال از نعمتهایش را به همه ما عنایت فرماید به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد. نکات توضیحی و منابع: (1) (تحریر الوسیله، کتاب التجارة، مقدمه م10 ؛ رساله آموزشی، ج 2 ، درس 4 ص: 18 ؛ منهاج الصالحین ج2 م10 ؛ مکارم، استفتائات سایت، خرید و فروش، معاملات حرام و باطل) @AhkameHarameRazavi
یکشنبه ظهر اعتقادی ۱۴۰۱/۳/۸ موضوع: سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می‌فرمایند: « أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائةِ القرآنِ: فرزندان‌تان را با محبت من و محبت خاندان من و محبت قرآن تربیت و تادیب کنید.» برای تربیت نمودن فرزندان بر محبت اهل بیت (علیهم السلام) استفاده از مهارتهای زیر مفید می باشد: (کنزالعمال، ج16، ص456.) برخی از روشهای تربیت نمودن فرزندان بر محبت اهل بیت ( علیهم السلام) را عرض میکنیم: 1. بیان فضایل اهل‌بیت ( علیهم السلام) زمانی که فرزندان با فضایل اهل بیت ( علیهم السلام) آشنا می‌شوند علاوه بر این که شناخت عمیق‌تری از آنان پیدا می‌کنند محبت آنان نیز در قلب شان ریشه می‌دواند و رشد می‌کند و همین امر زمینه را برای پذیرش امامت آنان نیز فراهم می‌آورد. 2. جلسات بزرگداشت یاد اهل بیت زنده نگه داشتن یاد اهل بیت ( علیهم السلام) بویژه برپایی مراسم سوگواری امام حسین (علیه السلام) و یا شرکت دادن فرزندان در این مجالس علاوه بر فراهم نمودن زمینه برای آشنایی با معارف دینی و آشنایی با اهداف و راه و رسم زندگی آنها، موجب برقراری ارتباط معنوی فرزندان با اهل بیت ( علیهم السلام) خواهد شد امام صادق ( علیه السلام ) فرمود: [نام و یاد] ما را زنده نگه دارید خدا رحمت کند آن را که[نام و یاد] ما را زنده نگه می‌دارد. (بحارالانوار، ج44، ص282.) 3. زیارت قبور اهل بیت ( علیهم السلام ) یکی از جذاب‌ترین مسافرت‌ها که علاوه بر ارزش معنوی، دارای لذت مادی نیز می‌باشد، مسافرت برای زیارت قبور ائمه (علیهم السلام) است. البته با آشنایی و قرائت زیارت‌نامه‌های وارد شده از جانب ائمه (علیهم السلام) از قبیل زیارت امین الله و جامعه کبیره و... علاوه بر آشنایی با ویژگی‌های ائمه (علیهم السلام) و اهداف مهم آنان، موجب ایجاد محبت و علاقه به آنان نیز خواهد شد. 4. الگو سازی وقتی مخاطب با افرادی آشنا می‌شود که بسیاری از صفات عالی انسانی در آنها جمع شده آن افراد را به عنوان الگوی زندگی خود انتخاب می‌کند و سعی می‌کند در زندگی نیز در حد توان مانند آن افراد زندگی کند. البته برای بیان فضایل اهل بیت می‌توان با توجه به سن و میزان پذیرش فرزندان، از قالب‌های شعر، قصه و حکایت استفاده نمود خداوند توفیق محبت به همراه اطاعت از اهل بیت را به ما عنایت فرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi
یکشنبه ظهر فقهی ۱۴۰۱/۳/۸ موضوع: سلام علیکم. بسم الله الرحمن الرحیم از پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله نقل شده است: اَلكَذِبُ يَنقُصُ الرِّزقَ؛ دروغ گویی، رزق و روزى صاحبش را كم مى كند. (نهج الفصاحه ص ۳۷۳ ، ح ۱۰۸۷) چند مساله شرعی درباره احکام بیمه خدمت شما زائرین و مجاورین گرامی تقدیم می شود: 1. استفاده از خدمات بیمه درمانی فقط برای کسی جایز است که شرکت بیمه نسبت به ارائه خدمات به او تعهد داده و استفاده‌ی دیگران از آن جایز نیست و چنانچه کسی با ارائه مستندات درمانی دروغین از آن امکانات استفاده کند ضامن و مدیون است. (1) 2. ارائه‌ی اطلاعاتِ نادرست به شرکتهای بیمه و صحنه سازی‌های مصنوعی در آتش سوزیها، تصادفات و یا دریافت بیمه‌ی بیکاری با ترفند و پنهان کاری و مانند اینها حرام است و اگر از این طریق، مالی را از شرکت بیمه بگیرد شرعا مدیون و ضامن است و باید به شرکت بیمه برگرداند. (2) 3. در صورتی که کسی تا کنون مثلا به دلیل ندانستن حکم با ارائه مستند دروغین اموالی از بیمه ها (چه شرکتهای خصوصی چه دولتی) دریافت کرده است ضامن است و باید مال را به ایشان برگرداند. تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام و سلامتی مراجع عظام تقلید خاصه امام خامنه ای صلوات بر محمد و ال محمد. نکات توضیحی و منابع: (1) (اجوبه الاستفتائات، سوال 1953 ؛ استفتائات آیت الله سیستانی، سوال 342 ؛ استفتائات سایت آیت الله مکارم، احکام بیمه) (2) (استفتائات آیت الله سیستانی، سوال 341 ؛ استفتائات سایت آیت الله مکارم، احکام بیمه) @AhkameHarameRazavi
یکشنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۱/۳/۸ موضوع: سلام علیکم- بسم الله الرحمن الرحیم تولی به معنای پذیرش ولایت اولیای الهی با قلب و پیروی از آنها در عمل و نیز دوست داشتن اولیای الهی و دوست داشتن دوستداران آنها است و تبری به معنای بیزاری جستن قلبی و درونی از دشمان خدا و اولیای او و کناره گرفتن از رفتار و مشی آنها در عمل است . «ولیّ» در زبان عرب به معنای دوست، یاور و سرپرست آمده است. بنابراین تولّی هم می تواند به معنای پذیرش دوستی و کسی را دوست خود قرار دادن باشد و هم می تواند به معنای پذیرش سرپرستی و کسی را سرپرست خود قرار دادن. اما با توجه به آیات و روایات می توان گفت که دوستی و سرپرستی لازم و ملزوم یکدیگرند و پذیرش دوستی مقدمه پذیرش سرپرستی است؛ چرا که دل سپردن مقدمه سرسپردن است و انسان تا به کسی دل نبندد نمی تواند سرسپرده او شود و چنانکه باید و شاید تسلیم او گردد تولی و تبری از فروع دین است و در فرهنگ اسلام - مخصوصاً شیعه - جایگاه خاصی دارد. تولی و تبری، محدوده و اساس گرایش‏ها و موافقت‏ها و مخالفت‏های یک مسلمان را در ارتباطات انسانی مشخص می‏کند. امام باقر ( علیه السلام ) می‏فرماید: "هل الدین الا الحب و البغض"، "آیا دین غیر از حب( تولی) و بغض (تبری) است". (کافی،ج2،ص125) از این روایت و امثال آن استفاده می‏شود که تولی و تبری، دو رکن اساسی دین و دین داری است. در زیارت عاشورا می‏خوانیم: "انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه، و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم"؛ "من در صلح و سازشم با کسانی که با شما صلح کنند و در جنگ هستم با کسانی که با شما در جنگند تا روز قیامت، من دوستم با کسانی که شما را دوست دارند و دشمنم با کسانی که شما را دشمن دارند". فردی به حضور امام باقر علیه السلام رسید و گفت: گاهی شیطان با من خلوت می‏کند و نفسم را پلیدی فرا می‏گیرد، آنگاه به یاد دوستی شما می‏افتم و نفسم پاک می‏شود.امام فرمود : دین جز محبت نیست. نمی‏بینی که خداوند می‏فرماید: « قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ « آیه 31 آل عمران ‏». اگر خدا را دوست می‏دارید، مرا پیروی کنید، تا خدا شما را دوست دارد . (بحارالانوار، ج‏27، ص 94.) علما در توضیح می‏گونید: استشهاد امام به آیه، برای این است که محبت ایشان، محبت‏ خدا است ‏یا این که محبت ‏بدون تبعیت ، ناتمام است خداوند توفیق محبت به همراه اطاعت از اهل بیت را به ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد @AhkameHarameRazavi