شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸 🦋🌸🦋🌸🦋🌸 🦋🌸🦋🌸 🦋🌸 #عبور_از_سیم_خاردار_نفس♥️⛓ #قسمت_سیصدونوزدهم9⃣1⃣3⃣ *آرش* وقتی مادر گفت که
🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🦋🌸🦋🌸
🦋🌸
#عبور_از_سیم_خاردار_نفس♥️⛓
#قسمت_سیصدوبیستم0⃣2⃣3⃣
–چرا؟ اون خونه حق منم هست.
–تو چه بخوای چه نخوای اون این خونه روازت می گیره، با هزارترفند و کلک. شده به زور، مگه نمیگی دیونس؟ پس از همین الان بهش بده ولی با شرط.
–چه شرطی؟
بااحتیاط گفتم:
– این که با راحیل کاری نداشته باشه. فکر نمیکردم اینقدر کینهایی باشه، واسه این که راحیل یه بار جوابش رو داده میخواد انتقام بگیره.
اخم هایش در هم شد و کنارم نشست.
–انگار فریدون قضیهی شمال را برایش تعریف کرده بود چون گفت:
–فریدون میگفت راحیل بعد از اونم تحقیرش کرده، میگفت هیچ دختری تا حالا جرات نکرده اونجوری کوچیکش کنه.
– کی؟ مگه چی بهش گفته؟
شانهایی بالا انداخت و گفت:
–چه میدونم. بعدشم مگه قرارنشد دیگه به راحیل فکرنکنی واسمش رو نیاری؟
–من دیگه حرفش رو نمیزنم.
با لبخند نگاهم کرد و گفت:
–اگه این کار رو کنم قول میدی دیگه دراتاقت رو قفل نکنی و مثل اون موقعها که اثری از راحیل نبود، شاد باشی؟
سکوت کردم و او ادامه داد:
–آرش، اون الان دنبال زندگی خودشه، اصلا بهت فکر نمی کنه. اصلا اون اسم تو میادقاطی میکنه، میگه دیگه نمی خوام اسمش روبشنوم، ازت متنفره، اونوقت تو...
سرم را به طرفش چرخاندم وچشم هایم را ریز کردم.
–مگه اون روز حرفهای دیگهایی هم زدید که بهم نگفتی؟
–نه، فقط همونا که بهت گفتم، ولی اون اصلا چیزی از تو نپرسید، قشنگ معلوم بود که نمیخواد حرفی ازت زده بشه، تازه اون نامزدشم که امد دنبالش راحیل اونقدر ذوق کرد که یادش رفت از من خداحافظی کنه.
جدی و آرام گفتم:
–حتما معنی تعهد رو بهتر از من و تو میفهمه.
عصبی دستش را گذاشت روی پایم و گفت:
آرش فریدون کاری به راحیل نداشته باشه، اونوقت توام به قولت عمل میکنی؟
سرم را تکان دادم.
–آره. سعی می کنم، فقط یکی دو هفتهایی بهم وقت بده.
دستم را گرفت و گفت:
–قول دادی ها.
کلافه گفتم:
–باشه دیگه، دستم را از دستش بیرون کشیدم و زود از اتاق خارج شدم. باید می رفتم جایی که هیچ کس نباشد باید نفس می کشیدم...
بی هدف راه می رفتم. بعد از مدتی که خسته شدم.
راه رفته را برگشتم و سوار ماشینم شدم و به طرف شهدای گمنام راندم.
همین که رسیدم صدای اذان از حسینیهی آنجا بلند شد.
یادم امد یک بار از راحیل پرسیدم:
– حالا اگه یک ساعت بعداز اذان نمازت رو بخونی چی میشه؟ خدا که فرار نمیکنه. جواب داد:
–آخه وقتی اذان میگن همون موقع نماز بخونی دعاتم اجابت میشه. اذان بهترین موقع برای اجابت دعاست. چون درهای آسمان بازه.
بهش خندیدم وگفتم:
– حالا درآسمون ریموت داره یا مثل این در قدیمیا ازاین کلون دارهاست؟ اونم خندید و گفت:
–نه بابا احتمالا اشاره اییه، شایدم از این کُد دارهاست، کُدِشم خدا تنظیم کرده روی صدای اذان. بعدجدی شد.
–فکر می کنم موقع اذان همه ی انرژیهای مثبت میان به طرف زمین وما با نمازخوندنمون سروقت، می تونیم جمعشون کنیم، حالاهرچقدر دیرتربرسیم کمتر نصیب می بریم. قیافه ام را برایش خنده دار کردم و گفتم؛
– چی میگی، مثلا نماز صبح خوندن وقتی غرق خوابی کجاش انرژی داره؟
لبخندمیزنه ومیگه:
–آره خب سخته، مثل قرص ویتامین خوردنه، اون لحظه متوجه اثرش نمیشیم اما بعد از یه مدت متوجه میشیم دیگه ضعف نداریم.
وضو گرفتم و رفتم داخل حسینیه و قامت بستم. نمیدانم این صدای اذان چه داشت که شنیدنش برای من فقط راحیل و خاطراتش را تداعی میکرد.
بعد از نماز، تسبیح تربت، هدیه ی راحیل را که همیشه همراهم بود را از جیبم درآوروم، همیشه بوی دستهایش را میداد. بوی یاس موهایش را...مادر میگفت موهایش را کوتاه کرده. پس تلاش میکند برای فراموش کردنم. من هم باید سعی کنم. تسبیح را به نیت خودش کنار جعبهی مهرها گذاشتم و با خودم گفتم: "صدای اذان را چه کنم."
🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🦋🌸🦋🌸🦋🌸
🦋🌸🦋🌸
🦋🌸
نـویسنـــ✍🏻ـــدھ:لیـلافتحـےپـور🎗
ڪانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌼
✅ @AHMADMASHLAB1995
🌺🌱
همهی امتحانهای خدا برای یک منظور
اتفاق میافتند؛ " پَنچَر گیری "
بچه زرنگها، اوناییاند که؛ در حین هر امتحان، میگردن دنبال ضعفشون...
یعنی دقیقاً همون نقطهای که دچار نق و غُر، بیتابی، افسردگی، جزع و فزع، گلایه و قهر با خدا و ... شدند!🍃
این " پنچریها " رو زود پیدا میکنند، و سریع با قدرتگیری و تغذیهی روح، راه این ضعف رو مسدود میکنند!
یادمون باشه؛ امتحانای خدا، جایی سراغمون میاد، که روحمون پنچری داره ♥️
#حرف_قشنگ🌹
✅ @ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💔 ܝ̣ܝܝܝܩܢ ܙܠܠّܘ ܙܠܝܟܩܝܢ̇ ܙܠܝܟܝ̤ܩܢ ما یادمان نیست ولی راستی « حسین » ؛ با درد غربتِ تو کجا آشنا
💔
ܝ̣ܝܝܝܩܢ ܙܠܠّܘ ܙܠܝܟܩܝܢ̇ ܙܠܝܟܝ̤ܩܢ
گذرتکتکاینثـانیههایعمـرم
بهقدیمیشدننوکریتمیارزد..
#ازدورسلام
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین 🥀
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهمالرزقناحرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🥀
دردیست در دلم ڪہ دوایش نگاھ توست...
دردا ڪہ درد هست و دوا نیست!
بگذریم... 💔(:🍃
کلیپے از #شهید_احمد_مشلب🌸🌷
#رفیقانہ✨
✅ @AHMADMASHLAB1995
#سخن_بزرگان✋🏻
عاشقخداشدنسختنيست..
مقدمهۍآندشواراست؛
مقدمهۍعشقبھخدا
دلبريدنازدنياوديگراناست
مقدمهۍعشقبھخدا
گذشتنازخودوسپردناموربھاوست . .
+دلبسپاریمبھش:)♥️
#استاد_پناهیان✨
✅ @AHMADMASHLAB1995
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلمــنٺنـگھبــࢪاٺ✨💔
💠قرآن و فاتحه خوانی
دوستان شهید#احمد_محمد_مشلب
برسر مزاࢪ شھید💚🌱
کانالرسمیشهیداحمدمشلب🌸
@AHMADMASHLAB1995
#شهید_سیدحمید_طباطبایےمهر:
فقط دم زدن از شهدا افتخار نیست!!
باید
زندگیمان،
حرفمان،
نگاهمان،
لقمه هایمان،
رفاقتمان
بوی شهدا را بدهد..."
#هر_روز_با_یک_شهید💚
✅ @AhmadMashlab1995
فک کنم روحانی شده مشاور اردوغان چون به وجود آوردن این همه مشکل تنها از مغز توانای یکی مثل حسن بر میاد😃😂
✅ @AHMADMASHLAB1995
«🌸💕»
-
-
بگذار در آغوش تو آرام بمیرم...✨!
دلچسبترین شیوهے جان باختن است این :)♥️🔗
#شب_جمعہ✨
#شـبزيـآرتےاربـآبجـآن💔
#التماس_دعا🌱
✅ @AHMADMASHLAB1995
#لحظہاےباشهدا🕊
حمید آقا بیشتر با دستش بعد از نماز تسبیحات میگفت و انگشتاش رو فشار میداد...📿!
وقتے دلیلش و ازشون مےپرسیدم؛
مےگفتن بندهاے انگشتام رو فشار میدم تا یادشون بمونہ و اون دنیا برام گواهے بدن کہ با این دست ذکر خدا رو گفتم... :)🍃💚
#شهید_حمید_سیاهکالے🌸
راوے: #همسر_شھید✨
#سالروز_شهادت🕊
✅ @AHMADMASHLAB1995