eitaa logo
عجائبُ الاَرض🇵🇸
66.2هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
46.3هزار ویدیو
206 فایل
متفاوت‌ترین‌مجله‌دانستنی‌هاوعجایب‌جهان🌎 هدف این کانال افزایش‌اطلاعات عمومی و آشنایی با حقایق شگفت انگیزجهان است ‌‌انتقاد؛پیشنهاد؛@Niai73 تبلیغات‌ ارزان بابازدهی عالی: eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab ‌ ‌ ‌ ‌تبادل @Admin_Tb3 ‌ ‌ ‌ ‌ .
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️✍تلنگر هر مرد شتر دار اویس قرنی نیست هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد هر احمد و محمود رسول مدنی نیست بر مرده دلان پند مده خویش نیازار زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست با مرد خدا پنجه میفکن چو نمرود این جسم خلیل است که آتش زدنی نیست خشنود نشو دشمن اگر کرد محبت خندیدن جلاد ز شیرین سخنی نیست جایی که برادر به برادر نکند رحم بیگانه برای تو برادر شدنی نیست صد بار اگر دایه به طفل تو دهد شیر غافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست...!!
حرف مردم مانند موج دریاست اگر در مقابلش بایستی خسته ات میکند !! و اگر با آن همراهی کنی غرقت میکند !! قرار نیست که همه ی آدم ها شما را درک کنند و این اشکالی ندارد. آن ها حق دارند نظر دهند و شما کاملا حق دارید آن را نادیده بگیرید .....
آورده اند که، عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت : نه مرد گفت : فلان عابد بود نانوا گفت : من از مریدان اویم دنبالش دوید و گفت می خواهم شاگرد شما باشم ، عابد قبول نکرد نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم ، عابد قبول کرد وقتی همه شام خوردند نانوا گفت : سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی...
📚 پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد. پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟ 👌 که چرخ فلک گرد است و میچرخد ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💞 🍃🌺 ✨خدای عزیز و مهربانم! مهربانیت همانند امواج دریا پی در پی ساحل وجودم را در بر می‌گیرد 💫و به دستِ قدرت تو ، تمام تیرهای بلا شڪسته می شود... تو هر زمان با من و در ڪنار من بوده ایی من در "گهواره ی" محبتت چه آسوده آرام گرفته‌ام... 💫پس ای "خدای" مهربانم... به ذڪر نام زیبایت و نیایش لحظه هایت ، وجود زمینیَم را ملڪوتی گردان... تا آنچه تو میخواهی باشم و از آنچه من هستم "رها" شوم ، ڪه تو... بی نیاز و من "غرق" نیازم💝
💞یه جوایزی بود برای قرعه کشی حسابهای قرض الحسنه، بیست و پنج میلیون تومن نقد. اسامی که می اومد می فرستادیم شعب که به مشتری اطلاع بدن که بیاد یه جشنی بگیریم و تو جشن حواله ها رو بدیم، تحویل جایزه ها یکی از بامزه ترین کارهای من بود، همه جور آدم می اومد با اخلاق های مختلف. هر کی یه ژستی می گرفت، یکی خودش رو میزد به بی تفاوتی، یکی خوشحال بود، یکی مضطرب... یه روز تو دفتر نشسته بودم، یه همکارمم بود که داشت برای همین جوایز کمک میکرد، دیدم یه پیرمرد حدودا 70 تا 75 ساله با یه تیپ خیلی شیک اومد تو، با صدای بلند سلام داد، محکم با من دست داد، بعد دستشو برد با همکارم که خانم بود دست بده، همکارم بنده خدا مردد بود ولی دستش رو جلو آورد و مصاحفه کرد، پیرمرد لهجه اش کاملا ترکی استانبولی بود، اون هم طرفهای شمال شرق ترکیه، قهقهه می زد و می خندید، دیدم از اون آدم هایی است که حیفه زود بره. گفتم: حاجی بشین یه چایی بیارم، گفت من حاجی نیستم، ولی قراره با این پول برم حج. با خودم گفتم شاید از این هاست که یه عمر آرزوی رفتن به مکه رو داره، گفتم: خدا قبول کنه ایشالا، عجب سعادتی، من نرفتم ولی میگن خیلی سفر خوبیه، تو این سن خیلی سعادت بزرگیه که آدم بره مکه و... هی داشتم همینجوری میگفتم، گفت: بشین ول کن این حرفا رو، من سفرهای خیلی بهتر رفتم، ندید بدید نیستم، این فرق داره. نشستم کمی از این ور و اون ور گفت. گفت: من اصلا تو برنامه ام نبود برم مکه، اعتقاد ندارم حقیقتش. من کل دنیا رو گشتم، از تیپش هم معلوم بود، گفت: روسیه رفتی؟ موبایلش رو از جیبش درآورد و عکسهای سن پطرزبورگ رونشون داد، تایلند رفتی؟ عکس هاش رو نشون داد، اوکراین رفتی؟ چند تا عکس از کیف نشون داد. ایتالیا، اسپانیا، بلغارستان، گرجستان، رومانی، آلمان... خیلی شیک و بامزه حرف میزد، قهقهه می زد شیشه ها لرزه میکرد، خیلی "خوش داماخ" بود. میگفت: فک نکن جایی رو ندیدم، ببین اینجا فلان جاست، اینجا بهمان جاست، وسط کار هم دو سه بار خانمش رو نشون داد. گفت: این هم خانممه، این پول برای اونه که با هم بریم مکه، داستان داره برای خودش. گفتم: چه داستانی؟ گفت: من میلیارد پول دارم، اینجا خونه دارم، باغ دارم، ملک املاک دارم، ترکیه هم همینطور، الان هم سالهاست دیگه رفتم ترکیه زندگی می کنم با خانمم. سالی یکی دو بار فصل باغ باغات میام ایران. میگفت: سه روز پیش تو خونه نشسته بودیم، خانمم گفت: من از تو خیلی راضی ام خیلی مرد خوبی هستی، بهترین زندگی، بهترین خونه، کل دنیا رو گردوندی منو فقط "یه آرزو دارم اونم مکه". منو یه مکه هم بفرست یا ببر بذار خوبی هات تکمیل شه، یه مکه هم برم دیگه آرزویی ندارم. میگفت؛ گفتم نمی برم، من اعتقادی به مکه رفتن ندارم، هر جایی بردمت با پول خودم بردم، تو هم به "خدات" بگو یه پولی بده بریم "مکه"! میگفت: پیش خانمم رو به آسمان کردم گفتم؛ "خدایا،" مگه نمی گی دنیا مال توست، آسمان و زمین و همه چی برای توست، من که در مقابل تو هیچم با پول خودم با ثروت خودم اینو این همه گردوندم، تو هم اگه واقعا راست میگی یه پولی بده من اینو ببرم مکه. "برای تو که چیزی نیست کل دنیا برای توست." میگفت: کلی اینجوری گفتم و گفتم، تهش هم به خانمم گفتم اگه خدات داد، می برمت مکه، نداد هم که هیچ من پولی برای مکه ندارم... میگفت: فرداش برادر زاده ام زنگ زد، گفت؛" از بانک میگن برنده بیست و پنج میلیون تومن شده ای"... قسم میخورد میگفت: من اصلا نمی دونم کی این حساب باز کردم، راست هم میگفت با 50 تومن موجودی برای سالها پیش بود حسابش... میگفت: "خدا زد پس کله ام گفت برای من فیگور نگیر بابا" فقط می خندید، می گفت باور کن این پول برای من پولی نیست، ولی مزه اش فرق داره، "باهاش می برمش مکه"... میگفت: فقط از این پشیمونم که کم خواستم (قهقهه)، "آدم از خدا به اون بزرگی باید چیزی بخواد در شان خدا" میگفت: باور کن بخوای میده... من نه نماز می خونم نه روزه میگیرم... ولی میگم: " ازش بخواهی میده"... "موقع رفتن هم آدرس داد، گفت بیا برو من از مهمان خوشم میاد"... ✍️دکتر مرتضی عباد
🍃صبـــور بـــاش... 🌳هــم حکـــمت را می فهمـــی 🌳هــم قسمـــت را می چشـــی 🌳هــم معجـــزه می بینـــی... ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز ☀️ برای سلامتی 🌸 خودتون و خانواده تون و🌸 برای سلامتی 🌸 همه بیماران و🌸 برای خوشنودی ، سلامتی و ظهور 🌸 اقا امام زمان عج 💞 5صلوات ختم کنیم 🙏 🍃🌸 اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍃🌸 مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍃🌸 وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم
✍حضرت علی(؏) ✅چهار چيز برای چهار مقصد ديگر آفريده شده اند : ❶ مال برای خرج کردن در احتياجات زندگے نه برای نگهداری ❷ علم برای عمل کردن به آن نه جدال و کشمکش و بحث ❸ انسان برای بندگی و اطاعت از خدا نه خوشگذرانی و معصيت ❹ دنيا برای جمع آوری توشه آخرت نه غفلت از آخرت و آباد ساختن دنيا ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💕نصیحت حضرت مولانا : دلا یاران سه قسمند گر بدانی زبانی اند و نانی اند و جانی به نانی نان بده از در برانش محبت کن به یاران زبانی ولیکن یار جانی را نگه دار به پایش جان بده تا میتوانی ... ✦ مولانا ‌
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد : «ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.» پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت. او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت : من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین کره بگشای و گندم را بریز آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟! پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود. تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه
💞مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.. باد باعث طراوتش میشود آب باعث رشدش میشود و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد اما ... به محض منقطع شدن از درخت و جدايى از "اصل", آب باعث گندیدگی باد باعث پلاسیدگی و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبين رفتن طراوتش میشود. مراقب وصل بودن به "اصالتمان" باشیم که انسانیتمان از بین نرود .
💞آموختم که هیچ دارویی ، نمیتواند همچون " اُمید " آدمی را ایستاده نگه دارد! آموختم که در همه حال و همه وقت باید عشق ورزید حتی در زمان خستگی ، بیماری و یاس . آموختم که جنگیدن همیشگی برای نداشته ها چشم ها را به روی داشته هایمان می بندد گاهی باید با خیالی آسوده زندگی کرد رها از هر نبردی و شکستی... آموختم که هیچ دارویی ، نمیتواند همچون "اُمید" آدمی را زنده نگه داشته باشد! زندگی بیاورد ، عشق ببخشد...
📘🌸 شاه باشی یا گدا ؛ از دست ساقی فلک باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوت‌ها در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو! اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمی‌ست باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت ✍
زمین بدجور گرد است! در دنیا قانونی وجود دارد به نام قانون ”کارما”، قانون کارما یعنی اگه بزنی یه روزی می‌خوری، یعنی اگه شکستی یه روز خودت هم می‌شکنی، خلاصه کنم برات، قانون کارما همان ضرب المثل معروف است که میگه از هر دست بدی از همان دست هم پس می‌گیری! آن زمان که دلی را شکستی آن زمان که اشک کسی را دراوردی آن زمان که زخمی زدی بترس از قانون کارما که اگه توبه کنی و پشیمان هم شوی سودی ندارد و این قانون چه بخواهی چه نخواهی بر زندگی تو پیاده می‌شود ... بترس از قانون کارما ... کارما یعنی زمین بدجور گرد است ... ‌
🎯 بازی های کودکی حکمت داشت: 🔴 لی لی: تمرین تعادل در زندگی 🔴 زووو: تمرین روزهای نفس گیر زندگی 🔴 آلاکلن: دیدن بالا و پایین دنیا 🔴 سرسره: تمرین سخت بالا رفتن و راحت پایین آمدن 🔴 هفت سنگ: تمرین نشانه گرفتن به هدف 🔴 وسطی: تمرین همیشه در وسط میدان بودن 🔴 گل یا پوچ: دقت در انتخاب 🔴 خاله بازی: آیین مهمانداری 🔴 یه قول دو قل : مشکلات اگر مانند سنگ سخت باشد یکی یکی از پس آن برمی آیی 🍃 یادش بخیر... اون روزا یاد گرفتن زندگی چه ساده بود...
نگرانی مانند صندلی گهواره ای است...🍃🌼 كه شما را تكان می دهد، ولی با این همه جنبش، شما را به جایی نمی برد....🍃🌼
•﷽ از بین ڪُلِ خلق تو را دوسـت دارمَت حُبـے لَڪَ الْهَوٰا بِـاَبٖـے اَنْـتَ یٰا حُسیــن...♥️🌿
♥️📿 به‌وقت‌دلتنگۍ💔 [ڪرب‌وبلا‌خسته‌ام‌از‌فراق‌ودورۍ] بيمارفَـقَـطْ‌ دَرْ طَلَبِ‌ لُطْفِ طَبـیبْ اَسْتـــ ... مامُنْـتَـظِرِنُسْخه‌ۍدَرْمانِ حُـسِـینیم ...
ویرانه‌ای‌ست این جهان عمر کفاف نمی‌دهد که آباد کنیم و غیرت ، رخصت نمی‌دهد که رها کنیم این گونه رها کردن نشانه‌ی رذالت است پس آبادسازی یک گوشه‌ی گم جهان به دست ما آبادسازی کل عالم است به دست همگان ...
تو اوج نااُمیدی😔 لحظه هایی که حس میکنی ته خطّی😓 یه نور اُمیدی دلتُ روشن میکنه✨❤️ نمیدونی از کجا و چطوری ولی با تموم وجودت اُمید میبندی به خدا و میدونی که خدا مسبب الاسبابه😇✨ شبتون پر امید✨🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╰══•🥀•══╯💕 🌸سلام چهارشنبه تون 🎋سرشاراز 🌸موقعیتهای عالی 🎋امیدوارم هفته تون 🌸پرازفرصتهای نو 🎋موفقیتهای پی درپی 🌸وعشق وبرکت درتمام مراحل 🎋زندگیتون باشه 🌸اول هفته تـون زیبـا
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
🔴خبر فوری ❌باز هم فاجعه ی وحشتناک😱 🔴حدیث 10 ساله قربانی جدید فرزندکشی⁉️ تکرار ماجرای رومینا، ناموسی ولی وحشتناک تر🔞 خیانتی وحشتناک و تلافی وحشتناک😡 جزئیات این فاجعه را اینجا بخوانید👇👇 جزئیات خبر👈 کلیک کنید جزئیات خبر👈 کلیک کنید دیدن این خبر برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع🔞
💞رابرت داوینسن قهرمان مشهور گلف وقتی در یک مسابقه قهرمان شد ، زنی به‌ سویش دوید و گفت : بچه ام مریضه ، به من کمک کن و گرنه اون می‌میره! رابرت بلافاصله همه ی پولی رو که برنده شده بود به اون زن داد. هفته ی بعد یکی از مقامات ورزش گلف با رابرت تماس گرفت و به او گفت : خبر بدی برات دارم ، آن زن کلاه بردار بوده و اصلا ازدواج نکرده بوده که بچه ی مریض داشته باشه. رابرت داوینسن در پاسخ گفت : این که خبره خیلی خوبیه ، یعنی بچه‌ای مریض نبوده که در حال مرگ باشه . خدارو شکر! "دنیا را انسان هایی زیبا می‌کنند که بی‌هیچ توقعي مهربانند."
اقا مهدیمون دیروز میگفت امسال درسته خیلی گرون شده ولی واست هرطور شده یکی میخرم😢 منم رفتم کانال تولیدی بنی فاطمی رو بهش نشون دادم قیمت هاشو که دید به جای یکی دوتا واسم خریدش 😍😍😍😍 عاشق مدل هاشون شدم دوست داشتم همشو داشته باشم🙈🙈 اقامون قول داده سالی چهارتا واسم بخره از این تولیدی برتر💖 اینم لینکش👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
میخوام شمارو با بزرگترین تولید کننده که قیمت و مدلاش توی کشور هست آشنا کنم😍😎 بفرمایید با اطمینان💯درصدی بهترین خرید انلاین و رو از این داشته باشید😘👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469 🎊به مناسبت ماه سورپرایز دارن😍☝️☝️☝️🎊
❤️‍ انسان سالم" ⇦ کينه نمي ورزد، ⇦ دوست مي دارد، ⇦ خجالت نمي کشد، ⇦ خود را باور دارد، ⇦ خشمگین نمیشود ⇦ و مهربان است... ❤️‍ ˝انسان سالم" ⇦ حرص نمي خورد، ⇦ همه چيز را کافي مي داند، ⇦ حسد نمي ورزد ⇦ و خود را لايق مي داند... ❤️‍ انسان سالم" ⇦ نيازي به رقص و پايکوبي ⇦ و تظاهر به خوشي ندارد، ⇦ زيرا شادکامي را در درون خويش ⇦ مي جويد و مي يابد... ❤️‍ "انسان سالم" ⇦ براي بزرگداشت خود احتياج به ⇦ تحقير ديگران ندارد، ⇦ زيرا خوب مي داند که هر انسان ⇦ تحفه الهي است...
سه نفر هستند 🍃که از هر دری بخواهند وارد بهشت میشوند. 🍃کسی که خوش اخلاق باشد. 🍃کسی که هم در خلوت هم در حضور مردم از خدا بترسد. 🍃کسی که جر و بحث را رها کند، حتی اگر حق با او باشد. .