eitaa logo
عجائبُ الاَرض🇵🇸
66هزار دنبال‌کننده
48.2هزار عکس
46.4هزار ویدیو
206 فایل
متفاوت‌ترین‌مجله‌دانستنی‌هاوعجایب‌جهان🌎 هدف این کانال افزایش‌اطلاعات عمومی و آشنایی با حقایق شگفت انگیزجهان است ‌‌انتقاد؛پیشنهاد؛@Niai73 تبلیغات‌ ارزان بابازدهی عالی: eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab ‌ ‌ ‌ ‌تبادل @Admin_Tb3 ‌ ‌ ‌ ‌ .
مشاهده در ایتا
دانلود
جهودی و ترسایی و مسلمانی رفیق بودند در راه؛ زر یافتند، حلوا ساختند. گفتند: بیگاه است، فردا بخوریم و این اندک است، آن کس خورَد که خواب نیکو دیده باشد. غرض تا مسلمان را ندهند ! مسلمان نیم شب برخاست. خواب کجا؟ عاشق محروم و خواب؟!... برخاست، جمله حلوا را بخورد. عیسوی گفت: عیسی فرود آمد مرا برکشید. جهود گفت: موسی در تماشای بهشت بُرد مرا، عیسای تو در آسمان چهارم بود. عجایبِ آن چه باشد در مقابله عجایب بهشت؟ مسلمان گفت: محمد آمد، گفت: ای بیچاره، یکی را عیسی برد به آسمان چهارم، و آن دگر را موسی به بهشت برد، تو محروم بیچاره، باری برخیز و این حلوا بخور! آنگه برخاستم و حلوا را بخوردم. گفتند: والله خواب آن بود که تو دیدی، آنِ ما همه خیال بود و باطل... شمس تبریزی
👌 🧶زندگى مثل يک كامواست از دستت كه در برود، مى شود كلاف سر در گم،گره مى خورد، میپيچد به هم، گره گره مى شود 💫بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله وا كنى زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بريد يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محوكرد، جورى كه معلوم نشود. 💫 يادمان باشد گره هاى توى كلاف همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند همان كينه هاى چند ساله بايد يک جايى تمامش كرد سر و تهش را بريد. زندگى به بندى بند استْ به نام حرمت كه اگر پاره شودتمام است.
📙 ‍ در افسانه ها آمده دو زن نزد سلیمان نبی می آیند و هردو ادعا می کنند مادر کودکی هستند؛ سليمان براى اينكه مادر واقعى كودك مشخص شود تدبيرى مي انديشد و ميگويد با شمشیر كودك را دو نیم كرده و نصفش را به هرکدام از شما ميدهم! اما یکی از آن دو زن از ادعای خود برگشته و درخواست می کند کودک به زن دیگر داده شود! سلیمان اعلام می کند همان زن مادر واقعی کودک است چون به هرقیمتی ترجیح داد کودک زنده بماند...!
💠سهم امام علی از سفره بیت‌المال ✍امیر المؤمنین امام علی علیه‌السلام در مسجد در حال عبادت بودند که وقت افطار شد. امام علی سفره خود را باز کردند و به پیرمرد غریبی که نزدیک ایشان بود تعارف کردند. اما پیرمرد غریب، نتوانست از غذای خشک و ساده امام عل چیزی بخورد. پس غذایی که به او تعارف شده بود را در پارچه‌ای گذاشت و از مسجد بیرون رفت؛ پیرمرد غریب، کوچه به کوچه می‌گشت تا به خانه‌ای برسد که غذای خوبی داشته باشد و خود را سیر کند. تا این که به خانه امام حسن علیه‌السلام رسید‌. وارد منزل شد و از غذای آن‌ها خورد. وقتی سیر شد، غذای خشک آن پیرمرد را از پارچه درآورد و به امام حسن علیه‌السلام نشان داد و گفت: در مسجد، پیرمرد غریبی را دیدم که از این عذای خشک می‌خورد. به من هم داد ولی اصلا از گلویم پایین نرفت. دلم به حالش سوخت. از غذای خود بدهید تا برای او نیز ببرم. امام حسن علیه‌السلام به گریه افتادند و فرمودند: آن پیرمرد، امیرالمومنین، امام علی علیه‌السلام، پدر ماست! 📚ینابیع الموده، صفحه 174
از حكيمي پرسيدند: وقت طعام خوردن كِى است؟ حکیم گفت: غنی را وقتی كه گرسنه شود و فقير را وقتی كه بيابد !!
💠مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی ) روایت کرده است که : در بنی اسرائیل عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت می کرد . روزی دعا کرد که : خدایا می خواهم حال خودم را نزد تو بدانم ، کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن عمل را انجام دهم،واِلاّ پیش از مرگم توبه کنم ؟! حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن عابد فرستاد و فرمود : تو پیش خدا هیچ عمل خیری نداری! گفت : خدایا، پس عبادتهای من چه شد؟! ملک فرمود : هر وقت عمل خیری انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی هستی و به نیکی از تو یاد کنند... خُب،پاداشت را گرفتی!آیا برای عملت راضی شدی؟ این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون و ناراحت شد ، و صدایش به ناله بلند گردید . ملک بار دیگر آمد و فرمود : حق تعالی می فرماید : الحال خود را از من بخر ، و هر روز به تعداد رگهای بدنت صدقه بده . عابد گفت:خدایا چطوری؟!من که چیزی ندارم.. فرمود : هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد رگهای بدنت بگو : 🍂سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ🍂 عابد گفت : خدایا اگر این طور است ، زیادتر بفرما ؟ ! فرمود : اگر زیادتر بگویی ثوابت بیشتر است... 📚 داستانهايي از اذکار و ختوم و ادعيه مجرب, ج1/ علي مير خلف زاده
اثرات لقمه حرام در زندگی! 💠✍🏻رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: نماز ڪسی ڪه لقمه‌اش حرام است تا چهل روز قبول نمی شود و تا چهل روز دعایش مستجاب نمی گردد و هر مقدار از بدنش ڪه با حرام پرورش یافته سزاوار آتش و سوختن است. 💠✍🏻امام صادق علیه السلام : هر ڪس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد ڪسب خود را حلال ڪند و حق مردم را بپردازد. 💠✍🏻امام هادے علیه السلام: به راستى ڪه حرام، افزايش نمى ‏يابد و اگر افزايش يابد، برڪتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه ‏اےبه سوے آتش خواهد بود. 💠✍🏻حرام خوارے و قساوت قلب ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند ڪه اگر ڪسی حرام خورد قلبش سخت شده و در برابر حق، نرمش نخواهد داشت! این همان سخنی است ڪه امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا به سپاه ڪوفه فرمود: چون شڪمهاے شما از حرام پر شده،ڪلام حق در شما اثر ندارد... 📚 ڪافی 📚بحارالأنوار
✍روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که: دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد 📚منبع : مجموعه شهرحکایات
🤲 از خواجه عبدالله انصاری پرسیدند، "عبادت" چیست؟ فرمود: عبادت، خدمت کردن به خلق است. پرسیدند، چگونه؟ گفت: اگر هر پیشه ای که به آن اشتغال داری رضای خدا و مردم را در نظر داشته باشی این نامش "عبادت" است. پرسیدند: پس نماز و روزه و خمس...اینها چه هستند؟ گفت: اینها "اطاعت" هستند که باید بنده برای نزدیک شدن به خدا انجام دهد تا انوار حق بگیرد.
👌📝 وقتی یه نفر میمیره ذهنش «هفت دقیقه» زنده می‌مونه و فعالیت می‌کنه ! توی اون «هفت دقیقه» تمام خاطرات اون فرد به شکل یه رویا براش به تصویر کشیده می‌شن .. «هفت دقیقه» در برابر «یک عمر زندگی» .. وقتی بهش فکر می‌کنی احساس عجیبی به آدم دست میده .. میشه کاری کرد که اون «هفت دقیقه» ارزشش با «یک عمر برابری» کنه ؟ اصلا «هفت دقیقه»های ما آدما چقدر قراره شیرین باشن ؟ چقدر قراره تلخ باشن ؟ کیا هستن که زمان زیادی از اون «هفت دقیقه»هامون رو به خودشون اختصاص دادن ؟ این «هفت دقیقه»ها باعث میشن اون لحظه‌های آخر از خیلی چیزا پشیمون باشیم یا نه ؟ خوشحال باشیم از انجامشون ؟ اگر فقط «هفت دقیقه» مهلت زندگی داشتیم با کی اون «هفت دقیقه» رو می‌گذروندیم ؟
"انسان زیانکار" يا بُنَىَّ... وَ اجْهَدْ اَنْ يَكونَ الْيَوْمُ خَيْرا لَكَ مِنْ اَمْسِ وَ غَدا خَيْرا لَكَ مِنَ الْيَوْمِ فَاِنَّهُ مَنِ اسْتَوى يَوْماهُ فَهُوَ مَغْبونٌ وَ مَنْ كانَ يَوْمُهُ شَرّا مِنْ اَمْسِهِ فَهُوَ مَلْعونٌ؛ 🖌لقمان حکیم فرمود: فرزندم! بكوش تا امروزت بهتر از ديروز و فردايت بهتر از امروز باشد، كه هر كس دو روزش برابر باشد، زيانكار است و هر كس امروزش بدتر از ديروزش باشد، از رحمت خدا دور است.
موی بشکافی به عیب دیگران چون به عیب خود رسی کوری از آن...
✍یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید: روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟ دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتری‌ها فراوان بودند، اما یک ‌باره اوضاع زیر و رو شده مشتری‌ها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمی‌شود ...! شیخ تأملی کرد و فرمود: « تقصیر خودت است که مشتری‌ها را رد می‌کنی »! مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچه‌ها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها می‌دهم. شیخ فرمود: « آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟!» گرفتار همان کار هستی! مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، و پس از آن تابلویی بر در مغازه‌اش نصب کرد و روی آن نوشت: نسیه داده می‌شود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت می‌شود.. 📙کرامات شیخ رجبعلی خیاط ره
✍🌺اين متن خیلی قشنگه آلبر کامو : خدا به انسان می گوید : من خانه هستم .. ، در بزن . با هم چای میخوریم و گپ میزنیم تو سبُک میشوی ..و .. و من نظرم را در مورد تو عوض میکنم و کاری میکنم تا دلت گرم شود . لازم نیست سر سجادۀ نماز باشی می توانی همانطور که در حال چاي خوردن هستی با من حرف بزنی یا .. همانطور که در حال گوش دادن به موسیقی هستی منهم از موزیک خوشم می آید خودم به انسانها آموزش داده ام بنوازند ، به بعضی از آنها الهام کردم چگونه ساز های متفاوت بسازند و نغمه های شورانگیز از آن بیرون بکشند ، با رقص هم مخالف نیستم . ببین پروانه ها چگونه می رقصند . گُل در حال رقص است . ابرها درحال رقصند. به کودکان نگاه کن ، پاک و معصومند و مدام درحال رقصند. گاهی خدا می گوید : مزاحم نیستی در بزن با هم یک چای بنوشیم و گپ بزنیم ... ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ، ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﻦ، ﻣﻦ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺎﺵ ... چقدر زیباست ، انسان با این تفکر زندگی کنه که همیشه و در هر حالت میتونه با خدای خودش حرف بزنه...
‍ عکس بالا، از معروف ترین تصاویر به جا مانده از عملیات کربلای پنج است . احمد دهقان، نویسنده کتاب "سفر به گرای ۲۷۰ درجه" که شاهد عینی این تصویربوده نوشته است: "عکس مربوط به سومین روز عملیات کربلای پنج در شلمچه است؛ وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی شهید سمت چپ در عکس و علی شاه آبادی شهید سمت راست که یکی از سمینوف چی های دسته ادوات بوده، کنار هم نشسته بودند که تیر سمینوف عراقی می خورد به سر حصیبی و رد می کند و می خورد به سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند… عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفته است." وقتی رزمنده جوانی به نام علی شاه آبادی دوربین خود را به جبهه می برده، لابد امیدوار بوده تصویری به یادماندنی از عملیات بگیرد، اما حتما تصورش را هم نمی کرده که در همان دوربین، یکی از به یادماندنی ترین عکس های به جا مانده از کربلای پنج ثبت شود که سوژه اصلی عکس هم، خودش و رفیقش باشند. روح هر دو شان شاد.❤️🥀
کشنده ترین نیش، مال مار و عقرب نیست بلکه نیش زبانی هست که مستقیم قلب را میزنـد و اعصاب و سرنوشت انسان را دگرگون می کند.. مواظب گفته هایمان در زندگی باشیم.‌ انسان بودن زیاد سخت نیست ، کافیست مهربانی کنی.! زبانت که نیش نداشته باشد و کسی را نرنجاند ، همین انسانیت است.! وقتی برای همه خیر بخواهی همین انسانیت است.! زخمی که تیزی زبان بر دل آدمها میگذارد بسیار کشنده تر از زخم شمشیر است. مواظب گفتارتان باشید که دلی زخمی نشود .. الهی_قمشه_ایی
🌺🍃 نگرانی خود را به خداوند بسپار، که او تکیه گاه تو خواهد بود او هرگز نخواهد گذاشت پارسایان جنبش خورند – زبور "کتاب حضرت داوود (ع)" آیا می دانستید خداوند می خواهد با شما یک معامله انجام دهد؟ او می خواهد نگرانی ها مشکلات و نا امیدی های شما را بگیرد و در عوض به شما آرامش و شادی ببخشد. خداوند واقعا می خواهد به ما اهمیت بدهد، ولی، اول ما باید به او اجازه این کار را بدهیم. ما باید دست از نگران شدن برای هر چیز کوچکی که خارج از کنترل ماست دست برداریم. خیلی از مردم دوست دارند خدا به مشکلاتشان رسیدگی کند اما به جای این که منتظر هدایت خداوند بمانند، کماکان نگران هستند. خداوند به ما آرامش می بخشد، اما در درجه اول ما باید نگرانی هایمان را به او بسپاریم. چه معامله خوبی ما نگرانی هایمان را به خداوند می دهیم و او در عوض به ما آرامشش را عطا می کند. بیایید با هم دعا کنیم خداوندا، تو به من یک معامله بی نظیر پیشنهاد داده ای. تو از من توانا تر هستی پس نگرانی هایم را به تو می سپارم و شادی و آرامش را از تو دریافت می کنم
📝"داستانی کوتاه و پندی بزرگ" گویند: روزی ابلیس ملعون خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر نقل مکان کند، خیمه ای را دید، و گفت: اینجا را ترک نمی کنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم. به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد، بدان سو رفت و میخ را تکان داد. با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت. مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت. شوهر آن زن آمد و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد. سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!! فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای، این چه کاری بود که کردی؟! ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم. ➖➖➖➖➖➖ بیشتر مردم فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمی دانند چند کلمه‌ای که میگویند و مردم می شنوند، سخن چینی است؛ و گاهی: * حالتی را دگرگون می کند * مشکلات زیادی را ایجاد می کند * آتش اختلاف را بر می افروزد * خویشاوندی را برهم میزند * دوستی و صفا صمیمیت را از بین می برد * کینه و دشمنی می آورد * طراوت و شادابی را تیره و تار می کند * دل ها را می شکند بعد از این همه کسی که این کار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!! 🚫 قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش! مواظب باش میخی را تکان ندهی!!
شخص ساده لوحی مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودی روزی رسان است. به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگيرد. به اين قصد يك روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد. هرچه به انتظار نشست برايش ناهاری نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراكی برای شام كرد و چشم به راه ماند. چند ساعتی از شب گذشته درويشی وارد مسجد شد و در پاي ستونی نشست و شمعی روشن كرد و... از «دوپله» خود قدری خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن. مردك كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزی كرده بود و در تاريكی و به حسرت به خوراك درويش چشم دوخته بود. ديد درويش نيمی از غذا را خورد و عنقريب باقيش را هم مي خورد بی اختيار سرفه ای كرد. درويش كه صدای سرفه را شنيد گفت: «هركه هستی بفرما پيش» مرد بينوا كه از گرسنگی داشت می لرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد. وقتی سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد. درويش به آن مرد گفت: «فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودی من از كجا می دانستم كه تو اينجايی تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزی خودت برسی؟ شكی نيست كه خدا روزی رسان است اما يك سرفه ای هم بايد كرد!» فقط فکر کردن به هدف، هیچ تاثیری در رسیدن به هدف ندارد. اگر خواهان تغییرات هستی همین حالا اقدام کن؛ اقدامی هرچند کوچک یک راه را برایت باز میکند.
📚داستان (ع) و شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید: « یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم. وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد. وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.... او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: شیخ رجبعلی! روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی. مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟ 📚کتاب طوبای کربلا …صفحه۱۴۱
🌺🍃امام رضا(ع): بخشنده و سخاوتمند، از غذای مردم می خورد تا آنان هم از غذایش بخورند. ولی بخیل از غذای دیگران نمی خورد تا از غذایش نخورند. 📙بحارالنوار، ج۶۸، ص۳۵۲
••• °• حسنــم غــریب است...! ▪️شیخ احمد ڪافى(ره) مے فرمـــود : يكى از منبــرى هاى مهم تهران مرحوم شيخ على اكبر تــــرك بود خيلى منبری خوبى بود.او دو خوبى داشت يكى آدم رشيـــدی بود ، دوم آدم متــــدينى بود. °• ايام عراق مى آمد فاطميـه اول را كربلا منبر مى رفت فاطميه دوم نجف، من از ‍ شنيدم . مرحوم حاج شيخ على اكبـر تبريـــزى مى گفت: من جــوان بودم تبريز منبــــر مى رفتم. ماه رمضــان تا شب بيست و هفتـم ماه پيـــش نيآمد که مــن یک شب نـامى از آقـا امـــام (ع) ببريم غرضى هم نداشتم زمينه حــــرف جور نشد ، گفت همـــــان شب بيست و هفتم میخوانیم، رفتم خانه خوابيدم . °• در عالم رؤيــــــا مشرف شدم محضـر مقدس بى‌بى (س) سلام كـردم حضرت كِــدرانه جوابم داد. گفتم بى بى جان ،من از آن نوكـرهاى بى ادب نيستم اسائه ادبـى خيـال نمیکنم از من سر زده باشـــد كه از من نــاراحت شده باشيد ! چـرا اين طــــــور جـواب مرا مى دهيد؟ حضرت فرمود: حاج شيخ مگــر پســر من نيست؟ فهميدم كار از كجا آب خورده ، چرا يـادى از حسنـم نمى كنى؟ غریب است ، مظلـوم است...
✨در آخرین سه شنبه 🌼✨مهـرماه براتون ✨از خدای مهربان میخواهم 🌼✨بهترین ها نصیبتون بشه ✨حالتون ،کارتون 🌼✨تقدیرتون قشنگ ✨زندگیتون 🌼✨عاقبت تون ✨و عمرتون بلنـد 🌼✨روزتون زیبا و در پناه خدا
❣ اولین کانال کارتون در ایتا ❣ 🐣🐣 کانالی شاد و متفاوت برای سنین 😱 پر از 😱 👑 دوران کودکی 👑 جدید 👑 و......................... 💢 کن 💢 بهترین کارتونهای دنیا رو اینجا ببین👇 https://eitaa.com/joinchat/188874814Cbda96b936c 😍 دنیای فیلم و سریال👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2441216032C538ac152cd
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
🔥خورده شدن دختری توسط تمساح🔥 ⛔️یک اشتباه کوچک به دام افتادن دختر شد 😱 شکم تمساح را باز کردن.... 🐣💉 توسط محقق روسی که همه رو شگفت زده کرد🤭😱 🎬🔞برای تماشای کلیپ ها کلیک کنید🔞🎬 http://eitaa.com/joinchat/1752760323C3dffc8e554 🚷افرادی که ناراحتی قلبی دارند کلیک نکنند🔞
از شیخ هادی نجم آبادی پرسیدند: آیا در اسلام موسیقی حرام است؟ جواب داد: "آن موسیقی حرام است که ازصدای کشیده شدن کفگیربرته دیگ پلو همسایه غنی برخيزدوبه گوش اطفال گرسنه همسایه فقیر برسد"...
✍گویند که... 🔷🔹حضرت موسي عليه السلام فقيري را ديد كه از شدت تهيدستي ، برهنه روي ريگ بيابان خوابيده است. چون نزديك آمد ، او عرض كرد : اي موسي ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكي به من بدهد كه از بي تابي ، جانم به لب رسيده است . موسي براي او دعا كرد و از آنجا (براي مناجات به كوه طور) رفت. چند روز بعد ، موسي عليه السلام از همان مسير باز مي گشت ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتي بسيار در گرد او اجتماع نموده اند ، پرسيد : چه حادثه اي رخ داده است ؟ حاضران گفتند: تا به حال پولي نداشته تازه گي مالي بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجوئي نموده و شخصي را كشته است. اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند! 🔷🔹خداوند در قرآن مي فرمايد : (اگر خدا رزق را براي بندگانش وسعت بخشد ، در زمين طغيان و ستم مي كنند) پس موسي عليه السلام به حكمت الهي اقرار كرد، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود. 📚حکایت های گلستان ص161
🐚🌸🐚🌸🐚🌸🐚 🌸🐚🌸🐚 🐚🌸 🌸 خانم ها و دختر خانم ها👇👇 📣دیگه وقتش شده یه چادر خوب و با کیفیت بخری با بهترین قیمت😍😍 💚خرید چادر👈هدایای ویژه💚 همه مدل چادری داره😱 پس با خیال راحت عضو و مدل دلخواهت رو انتخاب کن🤩 💚✨جـنـس عـالـی✨💚 💙✨قـیمـت پایین✨💙 ❤️✨مدلهای جدید✨❤️ 🔹🔸👇👇🔸🔹 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469 🌸 🐚🌸 🌸🐚🌸🐚 🐚🌸🐚🌸🐚🌸🐚
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
📣یه خبری خوب براتون دارم😍 دنبال چادر مشکی میگردی🤨 که از تولیدات داخلی هم حمایت کرده باشی؟؟👏👏👇🏻 ـ╬═♥╬ ـ╬♥═╬ ـ╬♥═╬ روی این نردبون هـای ـ╬═♥╬ پیشرفت ڪلیڪ کن ـ╬═♥╬ و سفارشت رو ـ╬♥═╬ نهایی کن ـ╬♥═╬ 👉👉 ـ╬♥═╬ ـ╬♥═╬ 🇮🇷خانم های همین حالا عضو بشن و از چادر ها لذت ببرن😍👆👆
🌺صبحتون طلایی 🍂امروزتان شاد و 🌺سرشاراز عشق و رضایت 🍂سلامتی ساکن جانهایتان 🌺و لبخنـد جاری 🍂بر لبهایتان باشد 🌺شادیهاتون دائمی 🍂و زندگیتون عالی باشـه