فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢🔴سکانس خاطرهانگیز سریال امام علی و سه معجزهای که میبینید:
معجزه ذوالفقار علی در صفین
معجزه عمروعاص ملعون
و معجزه میرباقری، شاهکاری که تکراری نمیشود...
ببینید👌
#سریال_امام_علی علیه السلام
#میرباقری
@Alachiigh
🔴گران برای داخل ،ارزان برای خارج
جهانیسازی (دلاریسازی) قیمتهای مواد اولیه در داخل کشور، دولت را ضعیف، ملت را فقیر و هزینههای تولید را سرسام آور کرده است.
تنها برندگان این وضع، خامفروشان و دلاریفروشان هستند.
👤محمد شربتی
❌👆❌ دو نامه را با دقت بخوانید!
پتروشیمیهای ایرانی پلی استر را به ترکیه زیر قیمت جهانی صادر میکنند، به نحوی که کاربیخ پیدا کرده و بحث شکایت از ایران بابت دامپینگ مطرح است. اما همین محصول برای تولیدکننده داخلی دو برابر قیمت جهانی تمام میشود.
ریشه گرانی در گرانفروشی اینهاست، نه نقدینگی دست مردم.
✍ سید یاسر جبرائیلی
#نه_به_دلاری_فروشی
#نه_به_خام_فروشی
#گرانی
#پتروشیمی
#مسوول_بی_لیاقت
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
#ناحله #قسمت_هفتاد_و_سه محمد: از سر خاک برگشته بودم خونه. حالم خیلی بد بود. رفته بودم زیر دوش آب س
#ناحله
#قسمت_هفتادو_چهار
نمیدونم چرا...
واقعا نمیدونم چرا اینجوری شیفتش شده بودم....
چند روز گذشته بود.
دیگه نشد تو مراسم های بابای ریحانه شرکت کنم.
از وقتی هم که کنکورم رو دادم خانواده ی آقا رضا هر روز زنگ میزدن و کلی سوال پیچم میکردن.
مصطفی هم ۱۲ بار از صبح تا الان زنگ زده بود .
از شدت بیکاری و دلتنگی فقط میتونستم به خواب پناه ببرم .
کلافه ب گوشی روی میز خیره بودم و آرزو میکردم دیگه اسم مصطفی رو روی صفحه نبینم
وقتی چند دقیقه گذشت و خبری نشد خوشحال کف اتاق لم دادم
و سعی کردم چهره خندون محمد رو تو ذهنم ترسیم کنم .
چشام رو بسته بودم و تمامحواسم به حالت چشماش بود ک در اتاق با شدت باز شد و مامان تلفن به دست با اخم بهمنزدیک شد
تلفن و چسبوند به پاش و با همون اخم که حالا غلظتش بیشتر شده بود گفت :
+مصطفی است چرا جوابش و نمیدی؟؟؟
با نگاهی که پر از درد شده بودتلفن رو ازش گرفتم
چند ثانیه بعد اروم گفتم
_سلام
+سلام فاطمه خانم .چطوری؟
خوشحال شدم از اینکه لحن صمیمی قدیم رو نداشت
فکر کنمدلخور شده بود
_خوبم شما خوبید؟
+صدای شمارو بشنوم و خوب نشم؟
پووفف خیال کرده بودم حرف زدنش درست شده!
سکوتم باعث شد خودش ادامه بده:
+میخوام حرف بزنم باهات .از بابات اجازه گرفتم شام بریم بیرون .
با کف دستم زدم رو پیشونیم.
سعی کردم بهانه بتراشم با یه خورده من و من گفتم :
_باشه واسه یه وقت دیگه حالم خوب نیست زیاد.
+حس نمیکنی زیادی انتظار کشیدم ؟!
راست میگفت باید جوابش و میدادم و همچی رو تموم میکردم
ولی مشکل این بود که چجوری میگفتم اصلا چی میگفتم ؟ بگم یکی دیگه رو میخوام ؟ته نامردی نیست ؟ هست! ولی اگه بهش نگم و سر خونه زندگی ک رفتیم تمام حواسم جای دیگه میبود بیشتر در حقش نامردی کرده بودم.
قبول کردم باهاش برم بیرون
تمام فکرم پیش محمد بود
الان خوبه ؟کجاست؟چیکارمیکرد؟تونسته با نبود پدرش کنار بیاد ؟
تنهاست یا ریحانه پیششه؟
به مامانم گفتم و مامان با ذوق گفت:
+فاطمه مراقب باش رفتار زشتی از خودت نشون ندی اگه چیزیم بهت داد، ندید بدید بازی در نیار .سنگین و متین باش ،بی ادبی هم نکن .
پوکر نگاش کردم و ترجیح دادم نگم که چه جوابی میخوام بهش بدم .
رفتم تو اتاقم و رو تختم نشستم
پاهامو تو بغلم جمع کردم و به ساعت خیره موندم.
داشتم تمرین میکردم با چه جمله ای بهش بگم چجوری بعدش میتونم به چشماش نگاه کنم ؟
فرصت داشتم هنوز .
رفتم مفاتیح و باز کردم و روبه قبله نشستم
نذر کرده بودم هر روز زیارت عاشورا بخونم
این اواخر ناخودآگاه وقت خوندش گریم میگرفت
نماز مغربم رو که خوندم
شونه گرفتم و موهامو شونه زدم وبا گیره پشت سرم جمعشون کردم
مانتو سرمه ایم رو که بلندیش تا بالای زانوم بود و پوشیدم
شال بلند مشکیم رو هم سرم کردم
شلوار لیم رو هم پوشیدم
نگاهم به چادرم قفل بود
مردد بودم
بعد چند ثانیه با فکر به محمد تردیدم از بین رفت و چادرم و سرم کردم
جیب مانتوم بزرگ بود
گوشیم و تو جیبم گذاشتم
کمتر از همیشه عطر زدم
برق اتاقم و خاموش کردم و رفتم بیرون.
در جواب لبخند گرم مادرم یه لبخند ساختگی تحویلش دادم
حدس میزدم بعد این ملاقات با مصطفی شاید برای مدتی طولانی این لبخند گرم و رو صورتشون نبینم.
یه لیوان آب ریختم ویه نفس خوردم
استرس زیاد مانع آرامشم بود
دلم برای خودم ومصطفی کباب بود
اون دلش با من بود
من دلم با محمد
شایدم محمد دلش با یکی دیگه
کاش زمونه باماها انقدر بد تا نمیکرد
ولی این قانون طبیعت بود!
یه لبخند با چاشنی پوزخند رو لبام نشست
کاش میتونستم کاری کنم واسه مصطفی
کاش میتونستم مثل محمد دوستش داشته باشم
کاش منی وجود نداشت که اینهمه بدبختی درست میکرد
با صدای بوق ماشین مصطفی با مامان خداحافظی کردم
کفش مشکی تختم رو پوشیدم و رفتم بیرون
مصطفی از ماشین پیاده شد
پیراهن چهار خونه با زمینه ی زرد که چهارخونه هاش به رنگ سبز چریکی بود پوشیده بود
یه تیشرت مشکی هم زیر پیراهنش داشت
وچون پیراهنش باز بود
مشخص بود
شلوار کتان مشکی هم پاش بود
ترکیب رنگ لباساش قشنگ بود
در ماشین روباز کردتابشینم
نزدیکش که شدم بدون نگاه کردن بهش سلام کردم
مثل خودم بهم جواب داد
نشستم توماشین
ماشین دور زد و نشست
بدون اینکه چیزی بگه پاش رو گذاشت روگازوشیشه هارو آورد پایین
برگشتم سمتش زل زدم به چهرش تا ببینم تو چه حالتیه
یه نیمچه لبخندی رولباش نشسته بود
بادستگاه ور میرفت و تراک رویکی یکی عوض میکرد
یه آهنگ شادگذاشت وسرعتش رو زیادکرد
سرم رو ازپنجره بردم بیرون
از برخوردبادباصورتم حس خوبی بهم دست میداد
یه لبخند زدم وسعی کردم فعلافراموش کنم پیش کی نشستم و قراره چی بهش بگم
با توقف ماشین چشم هام رو باز کردم وبرگشتم سمتش
با لبخندی که قبلنا تو اوج ناراحتی باعث خندم میشد نگام میکرد
الانا این لبخندش باعث میشد اشک تو چشام پر شه و بدبختیام یادم بیافته
مصطفی عالی بود
واقعا هیچی کم نداشت
#رمان_مذهبی
@Alachiigh
✨بذر نیکی را بکار وفراموش کن!
راز خوبی در همینِ ..
فراموش نکن که انتظار، متوقعت میکنه!
و ...
توقع، آسایشت رو میگیره!
⚜⚜⚜
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
@Alachiigh
🌹سردارشهیدنادر علیزاده🌹
🥀فرمانده 18 سالهای که ضد انقلاب از جسم بی جانش هم وحشت داشت
و پیکرش را سوزاند
پس از پیروزی انقلاب و زمانی که منطقه از دست ضدانقلاب و در خفقان بود توانست به قلب این تشکیلات نفوذ و ضربه جبران ناپذیری را بر حزب منحله دموکرات وارد کند...
و سرانجام توسط این حزب گروگان گرفته شد و در دوم فروردین سال 59 به طور ناجوانمردانه ای به شهادت رسید به طوریکه کوردلانِ این حزب، نادر را به پشت جیپ بسته و در خیابانهای شهر کشیدند و سپس تن زخمی و تکه تکه شده وی را به آتش کشیدند و خاکسترش را در هوا پخش کردند تا اثری از جسم شهید باقی نماند..
غافل از اینکه شهیدان زنده اند....
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
@Alachiigh
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_ویژه
💢تنها کادو برای مردان ⁉️
💢واکنش مردها به پیام عاشقانه دوستت دارم..
حتما ببینید 👌👌
#روز_مرد
#روز_پدر
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴❌ چه کسانی دوقطبی کاذب حجاب را ایجاد کردند؟
حجت الاسلام استاد پناهیان:
🔹️اولین گروهی که سر مسئله حجاب دو قطبی ایجاد کردند همین جریانهای سیاسی و شخص حسن روحانی بودند.
#حجاب_دوقطبی
#تحلیل_سیاسی
@Alachiigh
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌❌جهاد تبیین به سبک منوتو
مجری های شبکه بهایی منوتو با این صحبت هاشون دقیقا تبیین میکنن که عدم مشارکت در انتخابات چه نتیجهای خواهد داشت
✅با دقت ببینید👌
#انتخابات
#مشارکت_حداکثری
#منوتو
@Alachiigh