#مداحی زیبا ❤️ مداح : ذوالفقار سرور از کشور لبنان https://eitaa.com/Alamesorkh

خدایا کاش از عشق تو سهمم سوختن باشد به راه مهدی ات پیراهن رزمم کفن باشد همیشه مادرم یک خواهش از تو داشته آن هم فقط گفته الهی بچه‌ی من سینه زن باشد نخواهم دل، اگر جز در تولایت به درد آید نخواهم سر، اگر بار گرانی روی تن باشد خداوندا به عبد روسیاه خود نگاهی کن که وقت جان سپردن، لاله ای خونین بدن باشد خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما که در راه حسینت لشکری از خون من باشد.. شاعر: میلاد عرفان پور

میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد اگرچه جسم هم آتش بگیرد، جان نمی‌سوزد به آتش می‌کشند این روزها قرآنِ ما را... لیک نمی‌دانند فجر و طارق و فرقان نمی‌سوزد نمی‌دانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان که حمد آتش نمی‌گیرد، که الرحمن نمی‌سوزد خدای قصه‌ٔ قرآنیِ «عاد» و «ثمود»! آخر چرا این شهرها در آتشِ کفران نمی‌سوزد؟ مگر قرآن چه دارد؟ سوره سوره، خط به خط، ایمان دل مردم برای این همه ایمان نمی‌سوزد؟ به این کافر مرامان، منکرانِ نور و زیبایی بگو قرآن نمی‌سوزد، بگو قرآن نمی‌سوزد #رضا_یزدانی

به یاد چایی شیرین کربلایی‌ها لبم حلاوت «احلی من العسل» دارد.. ▪️ اگر خدا بخواد، قصد داریم به اندازه خودمون، سهم کوچیکی در برپایی عزای سیدالشهدا داشته باشیم و شب‌های تاسوعا و عاشورا ایستگاه صلواتی با چای و پذیرایی دائر کنیم. ▪️ عزیزانی که تمایل دارند در برپایی ایستگاه صلواتی در مجاورت مسجد مقدس جمکران مشارکت داشته باشند، ولو هزار تومان، می‌توانند مبالغ خود را به شماره کارت زیر واریز نمایند: ۵۰۴۱۷۲۱۱۱۲۹۴۵۰۶۹ بانک رسالت فریبا محمدکریمی 🔖 #محرم

چرا امام حسین علیه السلام خانواده خودشان از جمله زنان و دختران و کودکان را به معرکه کربلا آورد؟ در پاسخ به این پرسش جدای از منطق روایات تاریخی در این باره میخواهیم بگوییم به لحاظ عقلانی، منطقی ترین کار هم همین بود... خروج امان حسین علیه السلام بر یزید قطعی است، ایشان به صراحت هدف خود را مبارزه با حکومت یزید گذاشتند، حرکت مبارزه خود را هم بنا بر درخواست کوفیان، بر تشکیل حکومت در کوفه گذاشتند... پس اینکه حضرت غرضشان از آوردن اهل بیتشان دفع اتهام خروج بود، یا نشان دادن اینکه به دنبال تشکیل حکومت نبودن بنا بر صراحت اسناد گفتار خود امام صحیح نیست. جدای از اسناد تاریخی حرکت امام و نهضت امام علیه یک اعتقاد کلامی و پایه مشروعیت کلامی در بین مخالفین است. امام از لحظه اول حاکمیت یزید، استدلال هر که حاکم باشد اولی الامر‌ است، را رد کرد، و حاضر به بیعت با حاکم «جائر فاسق»، نشد. پس کسانی که می گویند امام می خواستند اتهام خروج را با آوردن اهل بیت همراه خود رد کنند، متوجه عمق حرکت ایشان نیستند. اتفاقا اساس حرکت بر خروج بر چنین حاکمی است. نکته دیگری که عنوان میشود اینکه امام به دنبال ایجاد بعد احساسی، نشان دادن مظلومیت و روشنگری بعد از قیام توسط اهل بیت بودند... البته بلا شک خباثت دشمنان به اندازه ای بود که بتوان ظلم بر اسرا را پیش بینی کرد، شجاعت اسرا هم به اندازه ای بود که انتظار رسوا کردن حاکمیت از آنها داشت اما اینها نتایج قهری قیام حضرت و خباثت مقابل است، علاوه بر اینکه این موارد وجه پسینی اقدام امام می‌تواند باشد، اما وجه پیشینی چیست؟ غرض نزدیک تر و منطقی برای انجام این فعل چیست ؟ امام در جریان مبارزه علیه یزید و نهضت خروجشان بر حاکم فاسق و سلب مشروعیت از چنین منصبی و اعتقادی ، منطقی ترین راه را برای حفاظت از نهضت و حفاظت از خانواده خود انتخاب کردند... اگر خانواده از ایشان جدا بودند چه کسی میخواست محافظت از آنها را بر عهده بگیرد؟ حفاظت از آنها وظیفه امام بود و جان آنها از سوی حکومت در خطر بود، به هر حال و به هر جهت در آن شرایط امن ترین روش برای حفاظت از اهل بیت بودن با امام و یارانش بود. علاوه بر این منطقی ترین کار برای بستن دست حکومت یزید در ایجاد اخلال در نهضت هم همین کار بود به لحاظ منطق مبارزه، تصور کنید اگر اهل بیت امام حسین در مکه یا مدینه می‌ماندند و از سوی حاکمان یزیدی اسیر میشدند و شرط گذاشته میشد که امام باید از رفتن به کوفه منصرف شود! اگر امام منصرف میشدند نهضت ایشان واقع نمی‌شد ، اگر منصرف نمی‌شدند علاوه بر رد تکلیف حفاظت از جان اهل‌بیت علیهم‌السلام، به لحاظ تبلیغاتی هم یک بهانه بود برای تخریب حضرت از سوی دشمن که اقدامی برای نجات اهل بیت خود نکرده! بله، این تصمیم منطق نتایجی هم به همراه داشت، از جمله اتمام خباثت یزیدیان و مظلومیت اهل بیت، یا اهل بیت از این فرصت بهترین بهره را برای تداوم کار امام انجام دادند، اما همانطور که گذشت این موارد نتایج پسینی قیام بودند. #عاشورا #نهضت_کربلا https://eitaa.com/Alamesorkh

امسال ما دو عزیز داشتیم که خبائث زمان، چونان اباعبدالله آنها را شهید کردند... از همان هایی که هر که، هر چه داشت بر پیکر او میزد ! برای ما یاد شهدای کربلا را زنده کردند... یا حسین... https://eitaa.com/Alamesorkh

بعد از حوادث متعدد... در نقاط متعدد حمله به بانوان چادری بعد از یزد، تهران،رشت، شیراز؛ حالا اراک! قانون ضعیف، پلیس ضعیف، قوه قضاییه ضعیف. یک ساله دارند حمله میکنند کو حکم قضایی؟! کو رسیدگی به پرونده؟ کو اجرای حکم علنی! گویی همه همّ و غمتان شده به دست آوردن دل حامیان و عاملان جنبش برهنگان، دفاع از ناموس مردم یادتون رفته! مردم به شما مشروعیت نداده اند تا نظاره گر کتک خوردن زنان و دخترانشان باشند! شهید مدافع حرم خون نداده تا شما حکم خدا را به تعویق بیندازید! اگر گمان میکنید با بی عملگی میتوانید چهارتا رای هتاکان و برهنگان را کسب کنید، و همزمان حمایت مومنین را هم داشته باشید سخت در اشتباهید! و میدانید که به حکم خدا و قرآن عزت با مومنین است، و دیگران در خسران و خفت اند، هر چند با مکنت و قدرت باشند! بدانید اینجا جایی است که ما عملکرد شما مسئولین سه قوه و نیروهای نظامی و انتظامی را رصد می‌کنیم و تک تک این حملات را در وهله اول نه از چشم ضارب و عامل مستقیم، که از دستان شما میبینیم! چون خشونت او را شما باید با قانون و سیاست گذاری، با حمایت و قاطعیت، با اقتدار و تحکم کنترل می‌کردید و نکرده اید! تا اینجای کار اُف بر شما و عملکردتان! https://eitaa.com/Alamesorkh

طرح دیوارنگاره میدان جمهوری کرج خانواده ای که با هدایت مادر در حال آماده سازی منزل برای محرم هستند و فرم کتیبه و پرچم خانه را شبیه خیمه ای کرده که این خانواده در زیر آن قرار گرفته اند

🔰نقدی بر نگاه تک بعدی در رفتار اجتماعی ⬜یکی از استدلال هایی که در بحث حجاب شنیده میشود، بخصوص از سوی جامعه علمی و حوزوی و البته عمدتا هم از سر دلسوزی، این است که گفته میشود حجاب یک مقوله رفتاری-اعتقادی است که باید همانند همه رفتارهای اعتقادی برآمده از اعتقاد باشد، و برای اینکه این مهم صورت بگیرد نیاز به ساختن اعتقاد و از جمله اعتقاد به حجاب در جامعه هستیم، بدون این اعتقاد رفتارهای شخص از روی میل و اختیار نیست، در نتیجه اگر جایی از دستش هم بر بیاید از زیر انجام آن عمل شانه خالی می کند. 🟩مطلب گفته شده در بالا یک مطلب درست اما منقطع از اجتماع است، یک مطلب در حوزه دین فردی است، بدرد جایی می خورد که مثلا در محضر یک عالم باشید و یا یک روانشناس، برای مشاوره درمورد اعمال خودتان، و او عنوان می کند که بنیه تغییر در رفتار شما، تغییر در اعتقادات شماست، لذا برای اصلاح رفتار باید اعتقادت را تصحیح کنی. 🟩اما در جامعه، موضوع ما تنها رفتار افراد از روی اختیار و اعتقاد نیست، هر چند مطلوب ما این است که همه افراد جامعه یک عمل را از روی اختیار انجام بدهند اما ! اما این یک واقعیت تلخ است که در هیچ جامعه ای، همه افراد آن جامعه رفتار خود را صرفا از روی اعتقاد بروز نمی دهند، بلکه تنظیم گرهایی در جامعه هست، که طبق آن رفتار افراد در یک حد تعادل قرار می گیرد. این تنظیم گرها می توانند سنت، قانون، فرهنگ یا چیزی مانند اینها باشند، که در مجموع برای آن جامعه ایجاد یک هویت رفتاری می کند، همه افراد جامعه می دانند با خارج شدن از چارچوب خاصی بواسطه اینکه به هویت جامعه خدشه وارد کرده اند قابل مذمت یا مجازات هستند. ⬜شکستن این هویت همان چیزی است که در ادبیات شرعی به شکستن"قبح" یک کار تعبیر میشود و "عرف" رفتار خود را در بسیاری مواقع با آن تنظیم می کند و خود منشاء تربیت اشخاص جامعه است، و فعل بر خلاف آن " هتک" خوانده میشود، یا به تعبیر قرآن "شیوع فاحشه(کار زشت)" است و موجب لعنت. همان چیزی که بودنش گاهی از آن تعبیر به شعائر میشود و به قول قرآن بودنش موجب تقویت قلوب است، همان کاری که در عزاداری های محرم و صَفَر با سیاه پوش کردن به دنبالش هستیم، و می گوییم این کار تعظیم شعائر است! ⬜تعظیم شعائر چه می کند؟ اگر یک سال تصیمم بگیریم برای امام حسین عزاداری کنیم اما هیچ جا را سیاه پوش نکنیم چه میشود؟ یا فرض کنید یک مدت به مساجد بگوئیم صدای اذان را پخش نکنند! اصلا همین پوشیدن لباس روحانیت در جامعه برای چیست؟ نمیشود جامعه روحانیت از فردا مانند افراد عادی لباس معمولی و طبق عرف جامعه بپوشد؟ و کار خود را هم همانند روزهای قبل انجام بدهد؟ همه این موارد مصادیقی هستند که با چهره و حس و هویت جامعه سر و کار دارد. حالا این چهره خود مهم است یا خیر؟ فرض کنیم عده ای ماه محرم و روز عاشورا شروع کنند به سوت و کف زدن، چون اعتقادی به این چیزها ندارند، یا اصلا فرض کنید قصد دشمنی با دین را ندارند اصلا نماز خوان هم هستند اما می خواهند روز عاشورا بیایند و مراسم جشنی بر پا کنند اصلا برای شادی دل مومنین شیرینی پخش کنند! آیا می گویید کاری به کارشان نداشته باشید، باید عزاداری یک امر اعتقادی باشد؟ مساله شما عزاداری کردن آنهاست؟ یا خدشه وارد کردن به چهره عاشورایی جامعه؟! 🟥همین مساله در مورد مقوله حجاب هم صادق است، جدای از ایجاد یک رفتار در افراد فاقد حجاب، ما در مساله حجاب در جامعه به دنبال حفظ چهره و هویت بصری در جامعه هستیم، به دنبال نگه داشتن یک شعار دینی، یک چهره و هویت رفتاری در جامعه ایرانی هستیم، به دنبال حفظ قبح یک رفتار زشت هستیم، آیا باید صبر کرد و این تغییر چهره را به بهانه تربیت دراز مدت به تعویق انداخت؟ اشکالی ندارد شما برنامه تربیتی هم داشته باشی، اما آیا حفظ این چهره فوریت ندارد؟ چهره ای که خود منشاء تنظیم رفتاری برای قشر کثیری از افراد جامعه میشود! ‼راه کار صرفا تربیتی در شرایط فعلی نه تنها ناقص و فردگرایانه است، بلکه تاکید افراطی بر آن در فضای فعلی یک عامل اخلالگر برای رسیدن به یک چارچوب درست در حفظ هویت حجاب در جامعه از طریق قانونی نیز خواهد بود، که از قضا می بینیم که همین روش از سوی جریانات داخلی و خارجی مخالف با هویت حجاب در جامعه ایرانی، مورد سوء استفاده قرار می گیرد، و برای اخلال در مقاوم سازی هویت اجتماعی جامعه از طریق قانون و ضابطه، شعار " تربیت فردی" را بر سر نی می کنند! این تزویر است و فریب! 🔰سعید اسماعیل دخت، دانش آموخته حوزه و دانشگاه https://eitaa.com/Alamesorkh

#روایت_اربعین پنج شش سال پیش بود که برای زهرا(خواهرم) چند تا خواستگار اومده بود و بنا بر دلایل مختلفی جور نشد، اون موقع برای رفتن دختران مجرد سخت گیری هایی بود که برای متاهلان نبود، نزدیک های تابستون که شد، زهرا خیلی با جدیت گفت که تابستون ازدواج میکنم و به امید خدا اربعین امسال رو میرم! گویی خدا وکیلی اصلا یکی از انگیزه های اصلی اش برای جواب بله گفتن به علی آقا، که پسر خوبی بود اما هنوز شغلش مشخص و معلوم نبود، همین رفتنش به کربلا بود! انصافا هم بهونه خوبی بود، و از اون موقع حالا هر سال با هم، و البته با کوچولوهاشون برای اربعین می رند کربلا! و الحمدلله به لطف این بهانه زیبا برای ازدواج، خدا هم گره های زندگیشون رو باز می کنه. 🔰سعید اسماعیل دخت https://eitaa.com/Alamesorkh

#روایت_اربعین تازه رفته بودم پایه هفتم حوزه ، همون اولین کلاس ها دنبال هم مباحثه ای می گشتم، یکی از بچه های معصومیه که در دروس اصول مقدمات بچه فعالی بود رو دیدم، بچه کرمان بود، چند قدمی بیرون مدرسه آیت الله گلپایگانی که با هم قدم زدیم به بنده خدایی برخورد، ما دو تا رو برای درس به هم معرفی کرد. و این آغاز دوستی من و مصطفی، یکی از بچه های خوب سیستان بود. ماه ها با هم بحث و درس داشتیم، مصطفی با اینکه خانواده داشت و اومدنش به قم براش موانعی رو رقم زده بود اما با این حال معمولا در مباحثه شرکت میکرد و مباحثه هامون تقریبا مرتب بود. تا اینکه سال بعد شد و رسیدیم به ایام اربعین، من وسیله برام مقدور نبود و کرایه تا مرز هم بخش مهم از هزینه ها بود، مصطفی که متوجه این مطلب در صحبتها شد، گفت من خودم شما رو می رسونم، دو تا از بچه های دیگه هم هستند، اما گفت خودش بخاطر خانواده امکان اومدن با ماشین براش فراهم نیست. من که دلم رضا نمی شد مصطفی بخاطر ما تا مرز بیاد و برگرده قبول نمی کردم. چند روز بعد از انکارها، مصطفی گفت همون موقعی که به شما پیشنهاد دادم، کربلای من و خانواده هم جوز شد! یکی از آشناهای نزدیکش هزینه سفر هوایی رو براشون فراهم کرده بود تا بتونند بروند! برای همین مصطفی گفت من تقریبا اطمینان دارم این جور شدن قضایا برای خانواده ما بخاطر تصمیم به کمک به شما برای رساندتون به مرز هست! و بالاخره روز موعود، من، سید محمد(از دوستان مصطفی) و یکی از بچه های مدرسه معصومیه با رانندگی مصطفی زدیم به راه، مصطفی زحمت رساندن ما رو به چزابه کشید، هر چند توی راه هم خودروش نقصی پیدا کرد، اما چون کلا آدم فنی ای بود خودش تعمیرش کرد، البته رانندگیش مرگ بار بود و سر آدم گیج میرفت!😄خدا خیرش بده. از اون طرف هم از مرز که رد شدیم سوار کانتینر های باری شدیم و رفتیم تا العماره، در العماره با کمی استراحت و ناهار، داخل یک ماشین یخچال رفتیم به سمت نجف؛ از قم تا نجف رو مجانی اومده بودیم به لطف خدا. 🔰سعید اسماعیل دخت https://eitaa.com/Alamesorkh