5.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و صلوات خداوند بر
مظلوم ترین بانوی اسلام
#غریب
#مظلوم
#گمنام
مظلومیت تاریخی حضرت خدیجه سلام الله علیها
حضرت خدیجه سلام الله علیها به همان اندازه که در فضایل بی همتاست، گمنام است؛
گمنام نه از آن رو که یادی از او نمی شود، بلکه از آن جهت که آن گونه که شایسته است از او یاد نمی شود. این بزرگ بانو را آن گونه که باید، نشناخته و نشناسانده ایم.
تکاپوی مورخان و محدثان ، برای انکار و تحریف فضایل حضرت خدیجه (س) تنها با پافشاری آنان برای انکار ایمان ابوطالب (ع) قابل قیاس است . از روایات استفاده می شود که حضرت خدیجه (س) در روزگار امامان شیعه (ع) و پیش از تدوین روایات و تاریخ اسلام ، در میان عموم مردم از منزلت بسیار بالایی برخوردا بوده و جایگان ایشان به مرور زمان و به دلیلی تلاش مورخان و محدثان وابسته به زمانداران ، تضعیف شده و کم رنگ جلوه داده شده است .
باید پرسید چرا هفت سال زندگی عایشه در کنار سایر همسران پیامبر (ص) او را به یکی از هفت فقیه و راوی بزرگ مبدل کرده ، اما از خدیجه (ع) که بیست و پنج سال تنها همسر پیامبر (ص) و پیش از بعثت از فرزانگان دین حنیف و سال ها تنها هم نشین پیامبر (ص) بوده ، جز یک روایت مرسل نقل نشده است ؟!
به گفته دکتر دنیس اسپیلبرگ ، بالابردن جایگاه عایشه اهمیت زیادی در تایید خلفا داشته است .
👈در واقع گمنامی حضرت خدیجه (س) بهای شکوه و مانایی تاج و تخت کسانی است که جایگاه خود را در گرو خاموشی یاد او و ارائه تصویری مبهم از زندگی و شخصیت او دیده اند !
وگزیده ای ازآنچه باید درباره
حضرت ام المومنین خدیجه کبری
سلام الله علیها بدانیم👇
۱- به خاطر شدت پاکی و عفت در دوران جاهلیت ، به ایشان طاهره و سیده قریش میگفتند .
آن حضرت (س) پیش از ظهور اسلام از زنان بر جسته قریش محسوب میشد و به او «طاهره»، «مبارکه»، «سیده زنان قریش»، «بانوی دوراندیش و خردمند» و «بانوی عاقل» میگفتند که نشان دهنده جایگاه بالای او در میان مردم است.
او بانویی وزین و با وقار، عفیف و پاکدامن، پرهیزکار و مورد احترام، و انسانی روشن بین و دور اندیش، علاقمند به معنویات، با سخاوت، معتقد به حق و حقیقت، و متمایل به اخبار آسمانی بود.
آن حضرت (س) علاوه بر کثرت اموال و املاک، از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق العاده ای داشت و او را «ملکه بطحاء» می گفتند.
حضرت خدیجه (س) در دوران جوانی با تشکیل کاروانهای تجاری و با مدیریت و درایتی قوی، و به دور از رسم تاجران آن زمان که از طریق رباخواری ثروت اندوزی میکردند، به تجارت و کسب درآمد روی آورد. چندین شتر در دست کارگزاران او بود که در اطراف کشورهایی مثل شام، مصر و حبشه، رفت و آمد و داد و ستد میکردند.
خدیجه کبری (س) از ثروتمندترین افراد مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانهاش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناهگاه نیازمندان بود.
۲- خواستگاران بسیار از بزرگان قریش داشت که با هیچ کدام ازدواج نکرد و برای ازدواج ، خود ، رسول خدا را انتخاب کرد .
تحریف دیگری که در زمینه زندگی خدیجه کبری وجود دارد، مسأله ازدواجهای پیشین ایشان است.
که با واقعیت زندگی ام المؤمنین خدیجه فاصله بسیاری دارد و از لحاظ تاریخی نیز فاقد وجاهت و اعتبار کافی می باشد
احمد بلاذری و ابو القاسم کوفی در کتابهای خود و سید مرتضی در کتاب شافی و شیخ ابو جعفر طوسی در کتاب تلخیص روایت کرده اند که هنگامی که رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) با خدیجه ازدواج کرد آن بانوی محترمه باکره بود، و تایید این گفتار مطلب دیگری است که در کتابهای الانوار و البدع روایت شده که رقیه و زینب دختران «هاله» خواهر خدیجه بوده اند نه خود خدیجه.
فرزندان منسوب به او، خواهرزادگان ایشان بوده که حضرت خدیجه(س) آنان را به فرزندخواندگی بر پایه رسوم آن زمان گرفته بود و به همین سبب ملقب به
«ام الایتام؛ مادریتیمان» بود.
فرزندخواندگی امری طبیعی در جاهلیت بود و شخص، فرزندان خویشان یا کسان دیگر را به عنوان فرزند خوانده میگرفت و کودک به نام همان شخص خوانده و معرفی میشد. مثلا میگفتند زینب دختر خدیجه.
این رسم تا سالها پس از اسلام وجود داشت و در مدینه و اواخر رسالت این رسم برداشته شد؛ زیرا قانون الهی مبنی بر نسبت دادن فرزند خوانده ها به والدین اصلی نازل شد (احزاب، آیه 4)
با بیان حکم الهی، امکان ازدواج با زن فرزندخوانده پس از طلاق زن از سوی فرزند خوانده نیز مجاز دانسته شد و پیامبر(ص) خود به این قانون عمل کرد تا هر گونه شبههای را بزداید و اجازه بازگشت به رسوم جاهلی را در عمل سلب نماید. (احزاب، آیه 37)
پس انتساب دخترانی به حضرت خدیجه(س) بر اساس همین قانون و رسوم بوده که در اذهان مانده و به تاریخ کشیده و نوشته شده؛ این در حالی بود که حضرت خدیجه (س) پیش از ازدواج با پیامبر(ص) نه ازدواج داشته و نه فرزندی.
۳- ازدواج ایشان در حالی بود که پیامبر در سن بیست و پنج سالگی و حضرت خدیجه در سن ۲۵ یا ۲۸ سالگی بودند.
اکثر محققین و مورخین سن ایشان را در زمان ازدواج بیست و هشت سال می دانند.
قول مقبول، آن است که حضرت خدیجه به هنگام ازدواج با پیامبر بیست و پنج ساله و حداکثر بیست و هشت ساله بوده است و قول چهل سال، قولی شاذ است که به دروغ و به دست وقایع نگاران اموی وارد زندگی حضرت شده است تا پرده ای بر روی فضایل و مناقب والای حضرت انداخته و ایشان را زنی سالخورده معرفی کنند تا به زعم خویش مبادا رقیبی برای بعضی از همسران پیامبر پیدا شود.
۴- مهریه ازدواج حضرت خدیجه معادل پانصد درهم نقره بود که همان را هم خود حضرت خدیجه به عهده گرفت.
این ازدواج مبارک، ۱۵ سال قبل از بعثت پیامبر (ص) صورت گرفت .
مراسم عقد آنها با حضور عموهای پیامبر (ص) و بستگان خدیجه (س) که از همه مشهورتر پسر عموی او ورقه بن نوفل بود، انجام و خطبه عقد توسط ابوطالب که بزرگ بنی هاشم و عمو و کفیل پیامبر (ص) بود، اجرا شد و بر خلاف سنتهای ازدواج در میان اعراب جاهلی آن زمان، خدیجه (س) بخش زیادی از مال و ثروت و دارایی خود را به حضرت محمد (ص) هدیه کرد.
مهریه حضرت خدیجه (س) بنا بر برخی نقلها، ۲۰ شتر و بنا بر نقل بعضی ۱۲ اوقیه و نیم که ۵۰۰ درهم میشود، بود.
این جریان باعث شد زنان مکه رابطه شان را با خدیجه (س) قطع کنند و او را تنها بگذارند.
۵- حضرت خدیجه اولین بانوی مسلمان است که بلافاصله در همان شب آغاز رسالت اظهار اسلام کرد و پیش از آن نیز هرگز کافر نبود بلکه به دین حنیف معتقد بود.
رسول خدا ص در وصف خدیجه کبری فرمودند :
به خدا سوگند بهتر از خدیجه خدا همسری به من نداده است، او روزی به من ایمان آورد که تمام مردم به من کفر میورزیدند و روزی مرا تصدیق کرد که مردم مرا تکذیب میکردند و آن روز تمام ثروتش را در اختیار من گذاشت که مردم از هرگونه معامله و مساعدت با من دریغ میکردند خدای عالم تنها فقط از حضرت خدیجه به من اولاد داد .....
اسدالغابه، ج 7، ص 86 ؛ الاصابه، ج 8، ص 103
۶.حضرت خدیجه اولین بیعت کننده با امیر المومنین علیه السلام است .
پیامبر خدا(ص) پس از این که به رسالت مبعوث گردیدند و بعد از اینکه امیر المومنین(ع) و خدیجه کبری(س) به وی در همان ابتدا ایمان آوردند از خدیجه(س) به ولایت علی(ع) بعد خود اقرار گرفت.
پیامبر(ص) فرمود:...ای خدیجه! دستت را بر روی دست علی بگذار و با او بیعت کن. -پس خدیجه آن گونه کرد- و خدیجه همان گونه که علی (ع) با پیامبر بیعت نموده بود با ایشان بیعت کرد لکن با این فرق که جهاد بر وی واجب نگردید.
سپس پیامبر(ص) فرمودند: ای خدیجه! این علی است مولای تو و مولا و امام مومنین بعد از من. خدیجه فرمود: راست فرمودی ای رسول خدا! همانا من همان گونه که شما فرمودی با او بیعت کردم؛ خداوند و تو را –بر این کار-شاهد می گیرم و همانا برای شهادت خداوند گواه و دانا کفایت می کند.
...یَا خَدِیجَةُ ضَعِی یَدَكَ فَوْقَ یَدِ عَلِیٍّ فَبَایِعِی لَهُ فَبَایَعَتْ عَلَى مِثْلِ مَا بَایَعَ عَلَیْهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع عَلَى أَنَّهُ لَا جِهَادَ عَلَیْهَا ثُمَّ قَالَ یَا خَدِیجَةُ هَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاكِ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُهُمْ بَعْدِی قَالَتْ صَدَقْتَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بَایَعْتُهُ عَلَى مَا قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكَ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً عَلِیماً.
بحارالأنوار ج : 18 ص : 234
۷.بشارت به بهشت
خدیجه در دوران عبادت و اعتکاف پیامبر(ص) در غار حراء از مسجدالحرام پای پیاده به جبل النور می رفت و غذا و آب برای آن حضرت می برد.
روزی جبرئیل از غذا آوردن حضرت خدیجه(س) برای پیامبر(ص) خبر داد و گفت: زمانی که او نزد شما آمد به او از جانب پروردگارش و من سلام برسان و به او از آینده اش در بهشت خبر بده.
بحارالانوار، ج۱۶، ص۸