eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
8.4هزار ویدیو
232 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
#امام_زمان_را_فراموش_نکنیم. 💠امام خامنه ای حفظه الله : 🍃🌸 امام زمان را فراموش نکنیم.! مملکت ما، مملکت امام زمان است. انقلابِ ما، انقلاب امام زمان است، زیرا #انقلابِ_اسلام است. یاد ولیّ الله اعظم را در دل های خودتان داشته باشید. دعای《اللّهمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلیکَ فی دَولهِ کَریمَه》را با همه دل و با نیاز کامل بخوانید. 🍃🌸هم روحتان در #انتظار_مهدی باشد، هم نیروی جسمی تان در این راه حرکت بکند. هر قدمی که در راه استواری این انقلاب اسلامی برمیدارید، یک قدم به #ظهور مهدی نزدیک تر می شوید.
🥀 #شنا با دستان بسته، هدیه به ۱۷۵ #غواص_شهید 🥀 «هر دقیقه را به نیت یک نفرشان شنا کردم💔. زمان به من اعلام می‌شد. هربار که حس می‌کردم دست و کمرم کرخ شده یاد نفر بعدی، توان دوباره به من می‌داد» این‌ها را «اکرم کناری» می‌گوید، بانویی که رکورد ۱۷۵ دقیقه #شنا با #دستان_بسته‌اش را به #شهدای_غواص تقدیم کرد.✨🌹 دست‌هایم را ببندید!!! 🔻اکرم کناری بانوی شناگری ساکن امیدیه خوزستان است که 175 دقیقه در مسافت 5 هزار و 65 متر با دستانی که از پشت بسته بود، به یاد #شهدای_غواص شنا کرد. بانویی جوان که می‌گوید: «مگر می‌شود در خوزستان زندگی کرد و هرروز یاد جنگ، شهدا و جانبازان نیفتاد😔. گره‌خورده با جنگ، خوزستان.» این بانوی جوان تلاش می‌کند، 6 ماه دیگر این رکورد را با همین زمان و عنوان در کتاب گینس ثبت کند👌. دستانش را می‌توانستند از جلو ببندند و شنا به این شکل نسبت به دستان بسته از پشت راحت‌تر بود اما می‌گوید: «باید حق مطلب ادا می‌شد، جوان‌های رعنای #غواص ما همین‌طور #شهید شدند.»💔🕊 #شهدای_غواص #بانوی‌_ایرانی💗 #عملیات_کربلای4 #یادشان_با_صلوات🕊 @Modafeaneharaam
بسْمِﺍللهﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢِ #پیام_شهدا این است که نترسید و ناامید نشوید🌷 💠رَهبَرَم سَیِّد عَلی💠
سلام و صلوات خداوند بر ⁦❣️⁩ حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نیابت از ⁦☀️⁩ رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم و ⁦☀️⁩ حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها #شنبه_های_محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#دعای_مادرانه #شنبه « خداوندا! خزینه های رحمتت را بر ما بگشای، و خدایا بر ما رحمتی ارزانی دار که پس از آن در دنیا و آخرت ما را عذاب نفرمائی و از فضل گسترده ات،‌ رزقی ما را روزی فرما حلال و پاک، و ما را حاجتمند و نیازمند به غیر خود مکن، بر شکر ما به خود بیافزا و فقر و نیاز ما را نسبت به خود افزون فرما، و ما را از غیر خود بی نیاز نما . خداوندا! رحمت خویش را در دنیا بر ما بگستران . خدایا به تو پناه می بریم از این که در هر حالی، رویت را از ما برگردانی در حالی که ما روی به سوی تو و میل به تو داریم . خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست، و آنچه دوست می داری به ما عطا فرما، و آن را عامل قدرت،‌ و توانایی ما را در آنچه که دوست می داری قرار ده! ای مهربانترین مهربانان.»
💥رفقا خبر دارید... 🌴هنوز که هنوز است #حمید_باکری از عملیات فاتحانه خیبر برنگشته🚷 ⇜خبر دارید که #غلامحسین_توسلی آن دلیرمرد خطه جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد😔 و برنگشت. 🌴از #ابراهیم_هادی خبری دارید⁉️ بعد از اینکه یارانش را از #کانال_کمیل به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید ⇜از جوانانی که خوراک #کوسه های اروند شدند خبری دارید❓ 🌾هنوز از #شلمچه صدای اذان بچه ها می آید 🌾هنوز صدای #مناجات رزمندگان از حسینیه🔊 حاج همت به گوش می رسد 🌾هنوز وصیت نامه📜 شهدا خشک نشده؛↵خواهرم #حجابت، ↵برادرم #نگاهت 🌾هنوزکه هنوز است #شهدا نگرانند از اینکه رهبر رو تنها👤 بگذاریم 🌾و هنوز که هنوز است شهدا🌷 بند پوتین هایشان را باز نکرده اند و منتظر #منتقم_حسین(علیه السلام) هستند تا دوباره در رکابش #شهید شوند 🌾و هنوز که هنوز است #مادرانی چشم انتظار جـــــــ♥️ــــــگرگوشه هایشان هستند😔 #مدیون_شهداییم #شهدا را یاد کنید با ذکر #صلوات💐
سلام علیکم 💐 هشتمين روز از 🌟 چله نوزدهم 🌟 مهمان سفره شهید🌷غلامحسين توسلی 🌷هستیم.
⇜خبر دارید که #غلامحسین_توسلی آن دلیرمرد خطه جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد😔 و برنگشت. 👇👇👇👇 آخرین شب حضور در منزل از مهم‌ترين خاطراتي كه از فرزند شهيدم در ذهنم مانده و همواره آن را در ذهنم زنده نگه‌خواهم داشت، مربوط است به آخرين شب حضورش در منزل. در آن شب، كه فرداي آن به نبرد با آمريكايي‌ها رفت و بعد از آن ديگر هرگز به خانه بازنگشت، همراه با يكي از دوستانش به منزل آمد. من در آن شب، برنج و ماهي سرخ‌شده را براي شام، آماده كرده بودم. سفره را چـيدم و آن دو سر سفره نشستند. هنگامي‌كه غلامحسين نگاهش به ماهي‌ها افتاد، انگار كه دلش از فردايي پرحادثه خبردار شده باشد، با حالتي خاص و به لهجة شيرين محلي، خطاب به ماهي‌ها گفت: «اي ماهي‌ها! امشب ما شما را مي‌خوريم و چه بسا فردا، شما ما را بخوريد!» راوي هر دو خاطره: مادر شهيد
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
⇜خبر دارید که #غلامحسین_توسلی آن دلیرمرد خطه جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد😔 و برنگشت. 👇👇👇👇
سردار رشيد اسلام، پاسدار شهيد غلامحسين توسّلي فرزند محمّدحسن و بدري‌خانم به شمارة شناسنامة 185، در تاريخ 14/11/1344 در خانواده‌اي متدين و پرهيزكار به عنوان ششمين و آخرين فرزند خانواده، در روستاي بحـيري ديده به جهان گشود. شهيد در كودكي بسيار پر جنب و جوش بود و بهره بالايي از هوش و كياست داشت و تحت تأثير تربيت ارجمند خانوادگي، خلقيات فردي و اجتماعي‌اش منطبق بر آموزه‌هاي ارزندة اسلامي، ساخته و پرداخته گرديد. او در سال 1351 راهي دبستان شفيق شهرياريِ زادگاه خود شد و تحصيلات ابتدايي را در شهريورماه سال 1358، به پايان رسانيد. به دليل عدم وجود مدرسة راهنمايي در روستاي بحـيري، او ناگزير شد جهت ادامة تحصيل، در مدرسة راهنمايي شهيد آستروتين خورموج ثبت نام نمايد. وي به مدت دو سال، پايه‌هاي اول و دوم راهنمايي را با رفت و آمدِ روزانه از بحـيري تا شهر خورموج و فقر شديد مالي گذرانيد. پس از آن عليرغم اشتياق فراوان به علم‌آموزي، غالباً به دليل عدم توانايي در تأمين مخارج تحصيل و مشكلات خاصّ تحصيل در خارج از روستاي محل سكونت، به ناچار ترك تحصيل نمود.
شهيد پس از ترك تحصيل، بيشتر از پيش به خصوص در كار كشاورزي به كمك پدرش پرداخت و بدين ترتيب توانست او را در تأمين معيشت زندگي، به نحو مؤثّري ياري رساند. در اين هنگام او نوجواني شانزده ساله بود و وقايع زمان خود به خصوص پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و تحميل جنگ ظالمانة عراق عليه ميهن عزيز اسلاميمان را به خوبي درك مي‌كرد؛ لذا در حالي‌كه فقط شانزده سال داشت، تصميم به حضور در ميدان‌هاي نبرد حق عليه باطل گرفت؛ به همين خاطر در تاريخ 14/12/1360 عازم كازرون شد و به مدّت پانزده روز آموزش جبهه را در پادگان آموزشي شهيد دستغيب اين شهر گذرانيد. سپس از تاريخ 01/01/1361 تا 12/01/1361 در جبهة شوش حضور يافت و آموزش‌هاي عملي نبرد جنگي را نيز به خوبي آموخت. پس از پايان آموزش كه مجموعاً 28 روز به طول انجاميد، بدون اين‌كه جهت مرخّصي به منزل بازگردد، مستقيماً از كازرون عازم جبهه و مناطق عملياتي فتح المبين شد و در اين عمليات پيروزمندانه، به عنوان تك‌تيرانداز شركت كرد. شهيد پس از گذشت نزديك به چهار ماه دوري از خانه، در مورّخة 20/03/1361 به خانه بازگشت. پس از بازگشت از جبهه، با علاقه و اشتياق فراواني كه به سپاه داشت، به عنوان نيروي ويژه، وارد اين نهاد مقدّسِ انقلابي گرديد. سپس براي دومين بار، در قالب طرح لبيك يا امام، در مورّخة 29/04/1361، عازم جبهه شد و تا مورّخة 11/07/1361 به عنوان تك‌تيرانداز در جزيرة مجنون، دوشادوش رزمندگان اسلام با دشمنان جنگيد. پس از آن به خورموج بازگشت. در اين هنگام نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در حال شكل‌گـيري بود و شهيد توسّلي مقارن با تشكيل اين نيرو، جهت گذراندن آموزش‌هاي ويژة مبارزه با قاچاقچيان، به جزاير شمالي خليج‌فارس و بندرعبّاس اعزام شد و مدتي را نيز در آنجا به انجام خدمت پرداخت.
با شروع عمليات عاشوراي 4، به عنوان قايقران در آن شركت كرد و پس از پايان عمليات، جهت آموزش مربيگري نظامي به تهران اعزام گرديد و به مدت سه ماه اين دوره را نيز با موفّقيت سپري نمود. پس از اتمام دورة مذكور، تنها به مدت 24 ساعت جهت مرخّصي به خانه بازگشت و مجدّداً راهي ميدان‌هاي نبرد حق عليه باطل شد و به عنوان فرماندة گروهان در محور عملياتي درياچة نمك، در عمليات پيروزمندانة والفجــر8 شركت جست. در اين عمليات به محاصرة نيروهاي عراقي درآمد و تا سرحد شهادت پيش رفت اما با رشادت و مردانگي تمام، موفّق شد محاصرة دشمن را شكسته، خود را نجات دهد. شهيد توسّلي، در عرصة جنگ‌هاي دريايي حالا ديگر به تجربيات ارزنده‌اي دست يافته بود لذا به عنوان مربّی، در موضوعاتی چون تاكتيك‌هاي نظامي، تخريب، نقشه‌خواني و قطب‌نما، به آموزش نيروهاي اسلام می‌پرداخت و به آنان اصول و مباني يك جنگ دريايي را می‌آموخت. اندكي بعد از آموزش دادن نيروها، عمليات كربلاي4 آغاز گرديد و شهيد در معیت گروهان ضد زره و با مسئوليت آرپي‌جي‌زن در آن عملیات شركت نمود. او در اين عمليات با شجاعت و مهارت تمام، سنگرها و تانك‌هاي دشمن را منهدم و تجمّعات آنان را تار و مار مي‌كرد؛ تا اينكه در همين عمليات و در منطقة فاو، دچار موج‌گرفتگي ناشي از انفجار خمپاره شد و بر اثر اصابت تركش خمپاره، شديداً مجروح و به بيمارستان شهيد بقايي اهواز منتقل شد و مدتي را جهت مداوا در آنجا گذرانيد. پس از كسب بهبودي نسبي، بار ديگر راهي ميدان‌هاي نبرد شد و به رزم بي‌امان خود، عليه دشمنِ متجاوز ادامه داد. در اواخر شهريورماه 1365 بود كه از جبهه‌هاي جنوب به جزيرة مهم و استراتژيك خارك منتقل گرديد و در آن‌جا به آموزش نيروهاي بسيجي در زمينة جنگ دريايي پرداخت.
پس از آن به ويژه از تاريخ 28/6/1365 به بعد، به ناوگروه 21 رعد پیوست و در کنار سردار شهید مهدوی قرار گرفت. او همواره در کنار شهید مهدوی بود و به عنوان مسئول موتوری انجام وظیفه می‌کرد. این شهید عزیز به گفتة برادر ناصر دهقان، رشته‌اش مکانیک بود اما معمولاً در امر سکان‌داری قایق‌‌ها هم فعالیت می‌کرد. در جريان انفجار نفت‌كش كويتي بريجتون، از هم‌رزمان و همراهان سردار شهيد مهدوي بود و پس از اين رخداد بود كه به زيارت امام امّت (ره) نائل آمد.
شهيد توسلي در شامگاه روز 16/7/1366 كه به عنوان مسئول موتوری ناوچة طارق و به فرماندهي سردار شهيد نادر مهدوي در عمليات مقابله به مثل با متجاوزان آمريكايي شركت كرده بود، پس از حدود پانزده دقيقه نبرد جانانه، هدف اصابت موشک شلیک شده از بالگردهاي آمريكايي قرار گرفت و جسم پاك و مطهرش به ابديت دريا پيوست و روح بيقرار و متلاطمش در جوار قرب الهي آرام گرفت. در جريان تشييع جنازة سردار شهيد نادر مهدوي، لباس پاسداري شهيد توسلي به عنوان يادگار جسمِ به ابديت‌پيوسته‌اش در مزاري نمادين، به صدف خاك سپرده شد.
شهيدتوسلي، به خواندن نماز وقت، بسيار مقيد بود. اين خصلتِ شهيد، آن‌چنان بارز بود كه به خاطر آن، نزد خانواده، دوستان و همكاران، زبانزد شده بود. با اينكه در كسوت پاسدارِ رسمي، مشغوليت‌هاي فراواني داشت و همواره پرمشغله بود، اما موقع فرا رسيدن وقت نماز، دست از هر كار و فعاليتي مي‌كشيد و با روحيه‌اي شادمان و بشّاش، به اداي اين فريضة بزرگ دين مي‌پرداخت. يكي از همكارانش در سپاه ناحية دشتي مي‌گويد: «يادم هست زماني كه شهيدتوسلي در واحد بسيج سپاه خورموج، خدمت مي‌كرد، مسئوليت تبليغات را به عهده داشت و اكثر اوقات، در كنار دستگاه تكثـير ديده مي‌شد. در تمام مدتي كه همكار او بودم، به ياد ندارم كه حتي يك‌بار، نمازش را به خاطر كار به تأخـير انداخته باشد؛ به عنوان مثال، مواقعي‌كه مشغول تكثير بود، اگر حتي در وسط كار، صداي اذان را مي‌شنيد، بي‌هيچ اتلاف وقت، دست از كار مي‌كشيد و خود را جهت اداي فريضة نماز آماده مي‌كرد.» جناب آقاي حاج‌حيدر توسلي، برادر شهيد نيز در اين‌باره مي‌گويد: «برادرم هميشه نماز را اول وقت و در مسجد به جاي مي‌آورد و به ما نيز كراراً توصيه مي‌نمود كه اين‌گونه باشيم.» مادر شهيد هم دراين‌باره مي‌گويد: «فرزندم داراي روحيات مذهبي بزرگي بود. او نماز را در مسجد مي‌خواند و تقيد بالايي به خواندن نماز اول وقت داشت.»
عشق به انقلاب و امام (ره) شهيد، تمام زندگي خود را وقف خدمت به انقلاب، امام و ارزش‌هاي والاي انقلاب اسلامي كرد. از خدمت در سپاه، احساس رضايت و آرامش خاصي مي‌نمود و تمام مشكلات و خستگي‌ها را در اين‌راه، با همة وجود به جان مي‌خريد. او از روزي‌كه به عضويت بسيج درآمد، تا روزي كه به شهادت رسيد، لحظه‌اي از انجام فعاليت‌هاي انقلابي نياسود. حضرت امام (ره) را به عنوان الگو و مراد خود مي‌دانست و سمت و سوي زندگي خود را متناسب با منويات آن بزرگوار تنظيم مي‌كرد. بعد پيروزي انقلاب تا زمان شهادت، از مهم‌ترين معيارهاي دوستي و رفاقتش با افراد، ميزان وفاداري آنان به امام و انقلاب بود و از كساني‌كه ميانة درستي با انقلاب اسلامي و ارزش‌ها و آرمان‌هاي والاي آن نداشتند، دوري مي‌جست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹امام خامنه ای: آنچه که مهـم است حفظ راه شهـداست یعنی پاسداری از خون شهدا. این وظیفه اول ماست. در قبال شهدا همه هم موظّفیم نه این که بعضی وظیفه دارند و بعضی نه. 🌺شادی روح مطهر شهیدان صلوات🌺
سلام و صلوات خداوند بر ⁦❣️⁩ حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نیابت از ⁦☀️⁩امیرالمؤمنین علیه السلام #یکشنبه_های_علوی_و_فاطمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#دعای_مادرانه #یکشنبه
سلام علیکم 💐 نهمین روز از 🌟 چله نوزدهم 🌟 مهمان سفره شهید🌷قاسم تیموری 🌷هستیم.
✍ فرازی از وصیت‌نامه : 🍃اگرمی‌خواهید عزت داشته باشید تا دشمـن هـم از شمـا بترسد #امربه‌معروف_ونهی‌ازمنکر کنید وگرنه دشمن هم ‌از شما حساب نمی‌برد😓 آنوقت است که ذلت شروع می‌شود ، گوشتان به دهان #رهبری باشد و بدانید که هرگز ذلت و ضرری در آن نیست.☝️ 🥀🕊#شهید_قاسم_تیموری #جانباز_دفاع_مقدس #پاسدار_مدافع_حرم
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
✍ فرازی از وصیت‌نامه : 🍃اگرمی‌خواهید عزت داشته باشید تا دشمـن هـم از شمـا بترسد #امربه‌معروف_ونهی
قاسم تیموری در سال 1348 خورشیدی در روستای شموشک علیا از توابع شهرستان گرگان در خانواده ای مذهبی و انقلابی چشم به جهان گشود.پدر ایشان از رجال انقلابی و مبارز بر علیه حکومت ستمشاهی در گرگان بودند . قاسم تیموری در حالیکه فقط هفت سال داشتند پدرشان را از دست دادند و به همراه چهار برادر و سه خواهر در کنار مادربزرگشان زندگی میکردند. قبل از اعزام به جبهه های جنگ با سن کم برای کمک به امرار معاش خانواده در کارگاه چوب بری کار میکردند. وی نوجوانی اش را همزمان با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سپری کرد و در سال 1364 در سن 16سالگی به عنوان نیروی بسیجی به جبهه‌های غرب کشور اعزام شد.
قاسم تیموری در تاریخ بیست و پنجم اسفند 1366 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و جمعا به مدت 43ماه و 5روز در جبهه حق علیه باطل حضور داشتند. شهید قاسم تیموری در سال 1365در منطقه عملیاتی مهران بر اثر اصابت ترکش به پهلوی چپ و قسمت ران پای راست مجروح شدند. در تاریخ ششم فروردین 1365 به منطقه جنوب اعزام و در عملیات های والفجر مقدماتی ،مرحله سوم والفجر 8،کارخانه نمک فاو _کندن تونل شرکت داشته و در عملیات مهم کربلای یک قله آویزان،کربلای 4،کربلای 5،و تک شلمچه حضور موثر داشتند. ایشان پس از جنگ در گردان حضرت ابوالفضل تیپ 45مهندسی رزمی جوادالائمه ع مشغول به کار شدند. در تاریخ بیست و چهارم آبان 1377 در شهر بانه کردستان در میدان مین مشغول پاکسازی و جمع آوری مین های به جا مانده از جنگ بودن که بر اثر انفجار مین گوجه ای پای راستشان به شدت مجروح شدند.قاسم تیموری سومین مجروحیت خود را در تاریخ بیست و چهارم آبان 1389 در میدان مین تجربه کردند اما اینبار پای راستشان را از زیر زانو از دست داده و جانباز راه امام حسین شدند.