يک خانمي آمد و همينطور به #تصوير شهيد نگاه ميكرد و #اشك ميريخت. كسي هم او را نميشناخت.
بعد جلو آمد و گفت: با خانواده ي شهيد كار دارم.
برادر شهيد جلو رفت. من فكر كردم از بستگان شهيد هادي است، اما برادر شهيد هم او را نميشناخت.
اين خانم رو به ما كرد و گفت: چند سال قبل، ما اوضاع مالي خوبي نداشتيم. خيلي #گرفتار بوديم. برادر شما خيلي به ما
#کمک کرد.
براي ما عجيب بود. همه جور از هادي شنيده بوديم اما نميدانستيم مخفيانه
اين خانواده را تحت #پوشش داشته!
حتي زماني كه هادي در عراق و شهر #نجف اقامت داشت، اين سنت الهي را رها نكرد.
در مراسم تشييع هادي، افراد زيادي آمده بودند كه ما آنها را نميشناختيم.
بعدها فهميديم كه هادي گره از كار بسياري از آنان گشوده بود.
🌹در کدام #تصویر #آرامتر خوابیده ای #برادر؟
قد و قواره ات که در هر دو #تصویر یکی است ...
.
🔸یقین دارم آن روز که عکاس اول؛ تصویر خوابِ آرامت را در آن اتاق ساده و نمور با لبخند ثبت می کرد؛ هیچگاه تصور نمی کرد قریب شصت سال بعد عکاس دیگری قرار است تصویری از خواب ابدی و آرامش بی نهایت تو را با بغض؛ برای تاریخ ثبت کند.
با همان قد و قواره! با همان آرامش.
با همان زیبایی؛ با همان روحبخشی و با همان دلنشینی ...
.
🔹چه روحی دارد تصویر خوابِ آرامش بخشِ کودکی ات و چقدر زنده و زاینده است تصویر این خواب ابدی ات .من که در این دو تصویر تفاوتی نمی بینم؛ مگر یک اختلاف .اینکه در تصویر اول؛ مادری برای لای لای کردن بود , و در تصویر دوم؛ مادری برای لای لای کردن نیست ...
.
📷 لازم به ذکر است که تصاویر فـوق مربوط به دوران کودکی و تفحص پیکر پاک و مطهر #شهید_غلامعلی_عشیری_لیوسی است که در تاریخ ۲۱ بهمن ماه سال ۱۳۶۱ در #عملیات_والفجر_مقدماتی در منطقه #فکه جاویدالاثر شد و هفته گذشته همزمان با سالروز شهادت امام صادق(ع) در دزفول تشییع و در گلزار شهدای آن شهر آرام گرفت.