۱۹ فروردین ۱۴۰۳
اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله)
#چهل_روز_سرسفره_شهداء
#مراقبتهای_چله_چهلم
اهتمام به اعمال ماه رمضان (تلاوت و دعا و مناجات و. ...)
#استغفار_هفتاد_بند ، امیرالمؤمنین علیه السلام در طول 40 روز
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ را
سلام علیکم 💐
✅ بیست و هفتمین روز از #چله_چهلم مهمان سفره شهید
🍃🌷 محمدحسین مومنی 🌷🍃 هستیم.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
🔸محمد حسین سال ۱۳۷۲📆 در خانوادهای مذهبی از اهالی #کراچی_پاکستان و در شب ولادت حضرت زهرا(س)🎊 به دنیا آمد.
🔹2 ساله بود که به همراه خانواده به #ایران نقل مکان کرد و تا هنگام اعزام🚌 به #سوریه، در ایران🇮🇷 ساکن بود.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
محمدحسین میتوانست در قالب تیپ زینبیون نیز به سوریه اعزام شود، اما از طریق لشکر فاطمیون به جبهه رفت.
مادر شهید در این خصوص گفت: نیت و هدف اصلی فرزندم دفاع از حرم بود که و حضور در هر یک از دو لشکر برایش تفاوتی نمیکرد؛ ولی چون شهید به زبان فارسی مسلط بود، برای ارتباط برقرار کردن با همرزمان خود در گروه فاطمیون احساس راحتی بیشتری میکرد.
مادر شهید با اشاره به روز اعزام فرزندش به سوریه، اظهار داشت: احساس غریبی داشتم؛ هم خوشحال و هم نگران بودم؛ خوشحالی از این بابت که جوان برومندم برای دفاع از حرم بی بی میرفت و از سوی دیگر آنقدر بزرگ شده که خودش راه صحیح و غلط را انتخاب کند. همچنین نگران از دوری، بیخبری و اتفاقات دیگر بودم. فقط مادر است که میتواند اینگونه احساسات خود را مدیریت و کنترل کند.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
🔻راوی: مادر شهید
🔰محمد حسین پسری بسیار #آرام و کمصحبت، صادق و خوش اخلاق بود👌 در تمام طول زندگی به یاد ندارم در هیچگونه #مشاجرهای شرکت کند❌ و احترام زیادی به پدر و مادرش می گذاشت✔️
🔰بسیار #علاقهمند به درس بود. در کنار درس📚 به کلاسهای #حفظ_قرآن و کلاسهای ورزشی🏋 علاقه داشت و آن را دنبال میکرد. وی #حافظ سه جزء از قرآن کریم بود و در ورزشهای پینگ پنگ🏓 و فوتبال مهارت بسیاری داشت.
🔰پسرم در خانوادهای #روحانی به دنیا آمد. روحانیت جدای از ولایت فقیه نیست🚫 و مسئله #ولایت_فقیه از خردسالی در زندگی وی جریان داشت. طبیعتا در نوجوانی نیز #داوطلبانه رهرو راه ولایت فقیه شد.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
پسرم به عنوان روحانیِ گردان اعزام شد. اولین بار که به عنوان روحانی اعزام شد، عملیاتی صورت نگرفت. وقتی به ایران برگشت خیلی از این مساله ناراحت بود، به همین جهت گفت: «برای بار دوم به عنوان روحانی نمیروم؛ چون نمیتوانم آنجا باشم و عملیات نروم»؛ ولی قسمت بود که بار دوم نیز به عنوان روحانی برود. شهادتش به نقل از دوستان و همرزمانش اینطور بود که چون اجازه رفتن نداشت، شب عملیات صورت خود را میپوشاند و همراه باقی همسنگران وارد عملیات میشود که با اصابت سه تیر به سینه مجروح میشود و سپس به شهادت میرسد.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
مهمترین وصیت فرزندش گفت: در وصیتنامهاش تاکید داشت که از امر به معروف و نهی از منکر غافل نشویم.
مادر شهید مومنی در خصوص نحوه تربیت فرزندش تصریح کرد: ما همیشه یک زندگی ساده و بیآلایش داشتیم و سعی کردیم حداقل اصلیترین مسائل و واجبات دین را رعایت کنیم. سعی کردم به فرزندانم همین مسائل را آموزش دهم، که امیدوارم موفق بوده باشم.
این مادر شهید با بیان این نکته که محمدحسین علاقه خاصی به شهید زین الدین داشت، افزود: شهادت محمد برای من بسیار سنگین بود، روزها و شبهای اول شهادت بیقراری و گریههای من پایان نداشت. یک شب که محمد حسین به خوابم آمد، گفت «مادر میدانی با اشکهایی که میریزی من چقدر عذاب میکشم؟ میدانی چقدر ناراحتم که اینقدر بیقراری؟» اگرچه دلتنگیهای من پایانی نخواهد داشت، ولی به خاطر محمدم بر شهادت و دوری از او صبوری میکنم.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
بازگشت پیکر مطهر شهید پاکستانی مدافع حرم پس از دو سال مفقودیت باز هم عطر دل انگیز بهشت را به شهر مقدس قم بازگرداند.
۱۹ فروردین ۱۴۰۳