هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_پنجم👇👇👇👇
✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج
✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام
✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند
✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام
#مراقبه_عملی👇
✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها
همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم
یازدهمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ از اصحاب الحسین سر سفره
💫 حر بن یزید ریاحی 💫 هستیم.
حر بن یزید ریاحی از بزرگان اهل کوفه بود و در سال ۶۰، یکی از شناخته شدهترین جنگاوران کوفه بهشمار میرفت.
چون عبیدالله بن زیاد از حرکت امام حسین به سوی عراق خبر یافت، حُصَینبن تمیم، صاحب شرطه کوفه، را به قادسیه فرستاد. حصین نیز حرّ را با هزار سپاهی، به منزله مقدمه سپاه، از قادسیه روانه کرد. عمر سعد نیز در روز عاشورا او را فرمانده قبایل «تمیم» و «همدان» قرار داد
سید بن طاووس (رحمةاللهعلیه) توبهٔ حر را پس از ندای «...هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله» از جانب امام حسین (علیهالسّلام) نقل میکند. چون در روز عاشورا امام فریاد برآورد: «اما مِنْ مُغيثٍ يغيثُنا لِوَجْهِ اللَّهِ تَعالى؟ اما مِنْ ذابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؛ آیا فریادرسی هست که به فریاد ما رسد و از خدا جزای خیر بطلبد؟ و آیا کسی هست که شرّ این قوم را از حرم رسول خدا باز دارد؟»
حرّ بن یزید ریاحی (رحمةاللهعلیه) با شنیدن فریاد امام، قلبش مضطرب و اشک از چشمان او جاری شد. نزد به عمر بن سعد (لعنةاللهعلیه) آمد و گفت: ای عمر، تو با این مرد نبرد خواهی کرد؟ گفت: آری، به خدا سوگند، چنان جنگی که کمترین آن، افتادن سرها و قلم شدن دستها باشد. حر گفت: آیا به یکی از آن کارهایی که به شما پیشنهاد کرد راضی نمیشوید؟ ابن سعد گفت: به خدا قسم، اگر کار به دست من بود میپذیرفتم، ولی امیر تو ابن زیاد (لعنةاللهعلیه) نمیپذیرد.
حر خود را از لشکر بیرون کشید و به کناری رفت.مردی از قوم او به نام « قرة بن قیس» همراه او بود. حر گفت: ای قرة، آیا امروز به اسبت آب دادهای؟ گفت: خیر.گفت: میخواهی آبش دهی؟ قرة میگوید: گمان کردم که میخواهد کنارهگیری کند و در نبرد حضور نداشته باشد، و دوست ندارد که من شاهد کار او باشم، و بیم دارد که من قصهٔ او را به دیگران خبر دهم. لذا گفتم: اسبم را آب ندادهام و میروم که به آن آب دهیم. قرة میگوید: بدین ترتیب، من از آن مکانی که حر بود دور گشتم. به خدا سوگند، اگر او مرا از قصد خود آگاه میکرد، به همراه او نزد حسین میرفتم. قرة گوید: حر اندکاندک خود را به حسین نزدیک میکرد. یکی از مردان قبیلهٔ حر به نام مهاجر بن اوس، به او گفت: ای حر بن یزید، چهاندیشهای داری؟ آیا میخواهی به حسین حمله کنی؟ حر سکوت کرد و گویا بیماری رعشه او را فراگرفته بود به خود میلرزید.مهاجر گفت: ای پسر یزید، در کار تو سخت حیرانم. به خدا سوگند، در هیچ آوردگاهی تو را اینگونه ندیده بودم. اگر از من سراغ دلیرترین مردان کوفه را میگرفتند، غیر تو را نشان نمیدادم؛ پس این چه رفتاری است که از تو میبینم. حر گفت: به خدا سوگند، خودم را میان بهشت و دوزخ مخیر میبینم، و من چیزی را بر بهشت ترجیح نمیدهم، هرچند مرا قطعه قطعه کنند و بسوزانند. آنگاه به اسب خود رکاب زد و به اردوی امام حسین ملحق شد. (انی والله اخیر نفسی بین الجنة و النار فوالله لا اختار علی الجنة شیئاً ولو قطعت و حرقت ثم ضرب فرسه فلحق بحسین)حر هنگامی که به یاران امام حسین (علیهالسّلام) نزدیک شد، سپرش را واژگون کرد و به آنان سلام گفت.
شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه) در کتاب الامالی درباره چگونگی آمدن حربن یزید ریاحی (رحمةاللهعلیه) نزد امام حسین (علیهالسّلام)، چنین آورده است: حر بن یزید به اسبش رکاب زد و از لشکر عمر بن سعد (لعنةاللهعلیه) جدا شد و به سوی لشکر امام حسین (علیهالسّلام) آمد، در حالی که دستان خود را روی سرش نهاده بود و میگفت: خداوندا، به سوی تو بازگشتهام، پس توبه مرا بپذیر؛ من دل دوستانت و دل فرزندان پیامبرت را ترساندم.
چون حربن یزید ریاحی (رحمةاللهعلیه) در پیشگاه امام حسین (علیهالسّلام) قرار گرفت، عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، جانم فدایت باد. من همانم که راه را بر تو بستم و نگذاشتم که بازگردی، و سایه به سایه با تو آمدم تا در این سرزمین بی آب و علف فرودت آوردم.به خدایی که جز او خدایی نیست سوگند، گمان نمیکردم که این گروه تمام پیشنهادهای تو را رد کنند و کار به اینجا بکشد.با خود گفتم: باکی نیست که برخی از دستورهای این قوم را اطاعت کنم تا گمان نکنند که از اطاعتشان بیرون رفتهام و بالاخره آنها یکی از پیشنهادهای حسین را میپذیرند. به خدا سوگند، اگر گمان میبردم که هیچ پیشنهادی را از شما نمیپذیرند، هرگز چنین کاری نمیکردم؛ و اکنون آمدهام تا از آنچه انجام دادهام به درگاه پروردگارم توبه کنم و جان خود را تقدیم کنم و در پیشگاهت کشته شوم. آیا این کار برای من توبه محسوب میشود؟ حضرت فرمود: آری، خدا توبهٔ تو را میپذیرد و تو را میآمرزد. نامت چیست؟ گفت: من حر بن یزید هستم. حضرت فرمود «انت الحر کما سمتک امک، انت الحر ان شاء الله فی الدنیا والاخرة انزل؛ تو حر (آزاده) هستی همان طور که مادرت این نام را بر تو نهاده است. تو در دنیا و آخرت آزادهای، از مرکب فرود آی.» حر گفت: سواره بودنم برایت بهتر از پیاده بودن است. ساعتی سواره میجنگم، که البته فرجام کارم به فرود آمدن میانجامد. امام فرمود: هرچه میخواهی انجام بده؛ خدا تو را رحمت کند.
شیخ صدوق به اسناد خود روایت میکند که حر گفت: وقتی که از منزل به سوی حسین (علیهالسّلام) حرکت کردم، ندایی شنیدم که سه بار گفت: «ای حر، تو را به بهشت بشارت باد»؛ برگشتم، ولی کسی را ندیدم. با خود گفتم: مادر حر به عزایش بنشیند، به جنگ فرزند رسول خدا میرود و به بهشت بشارت داده میشود
حر بن یزید ریاحی با هزار نفر، اولین کسی بود که راه را بر امام حسین علیهالسلام بست و اجازه نداد به سمتی حرکت کند. آنگاه که بر امام به دستور ابن زیاد سخت گرفت امام به او فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند!» حر سر به زیر افکند و عرض کرد: «اگر غیر از شما در عرب کسی نام مادرم را میبرد پاسخ میدادم، اما چه کنم که مادر شما فاطمه علیهاسلام است.»
در کتاب «تنقیح المَقال» مامَقانی نقل می کند از حائری از سیّد نعمة الله جزائری در کتاب «أنوار نعمانیّه» که او می گوید: جماعتی از مردمان معتمد و موثّق برای من نقل کردند که چون شاه إسماعیل بغداد را به تصرّف خود درآورد برای زیارت قبر حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام به کربلا آمد و چون از بعضی از مردم شنیده بود که به حرّبن یزید ریاحی طعن می زنند، به سمت قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش کنند.
چون قبر حرّ را نبش کردند، دیدند که به همان هیئت و کیفیّتی که کشته شده است خوابیده است، و بر سر او دستمالی دیدند که با آن سر حرّ بسته شده بود.
شاه اسماعیل در کتب تاریخی خوانده بود که در واقعه کربلا که سر حرّ مورد اصابت قرار گرفت و حضرت سید الشهدا علیه السلام دستمال خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان دستمال دفن شده است، برای باز کردن و برداشتن دستمال تصمیم گرفت. چون آن دستمال را باز کردند خون از سر حرّ جاری شد بطوریکه از آن خون قبر پُر شد و چون دستمال را بستند خون باز ایستاد و چون دوباره باز کردند خون جاری شد. و هر چه کردند که بتوانند آن خون را به غیر از همان دستمال بندبیاورند و از جریانش جلوگیری کنند میسّر نشد. و از اینجا دانستند که این قضیّه موهبت الهی است که نصیب حرّ شده است. شاه إسمعیل دستور داد قبّهای بر مزار او بنا کردند و خادمی را بر آن گماشت تا آن بقعه را خدمت کند.
بعد از توبه حر بن ریاحی اذن میدان از امام حسین (ع) گرفت و بعد از جنگ نمایانی ضربه ای خورد و برروی زمین افتاد، حر برعکس تمام اصحاب روی صدا زدن امام را نداشت اما امام زمانش در آخرین لحظات عمرش بالای سرش حاضر شد و به او مدال داد که هم در دنیا و آخرت حر است، آرزویی که همه شیعیان دارند تا در لحظه مگ امام زمانشان بر بالیانشان حاضر شود.
بعد از این توبه حر به جایگاهی رسید تا امام مهدی (عج) در زیارت ناحیه مقدسه از وی نام بردند و فرمودند: «السلام علیک یا حربن یزید ریاحی»
جایگاه دیگر نیز نسل با برکت پس از حر بن ریاحی است که افراد نام داری چون حمدالله مستوفی و شیخ حر عاملی از نسل حر بن ریاحی تربیت شدند.
ما نیز اگر گناهکار و خطاکار باشیم می توانیم با توبه به مسیراصلی برگردیم و مورد لطف و نظر امام زمان (عج) قرار گیریم و ان شاء الله در زمره یاران حضرت باشیم و نسلی با برکت نیز از خود به جای بگذاریم.
http://www.arbaeenforall.com
لینک پیوستن به کمپین #اربعین_حق_ماست
لطفا مراجعه و امضاء الکتروتیکی فرمائید و لینک را نشر دهید
اجرتون با اباعبدالله علیه السلام
#اربعین_حقنا
2ImYZ_-1599687590452.m4a
1.12M
ان شاء الله با ظهور صاحب الزمان🖤
کنار نایبش ولی دوران
ما بزنیم گردن این نامردان 😡
🎤 مداحی حسین موسوی در مورد اهانت نشریه فرانسوی به پیامبر(ص)
#من_حضرت_محمد(ص) را_دوست_دارم
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
درخواست احضار سفیر فرانسه به وزارت خارجه -
https://www.farsnews.ir/my/c/40090
حمایت و امضای این درخواست حداقل کاری است که میتوان انجام داد
#من_محمد_را_دوست_دارم
نشر حداکثری...
⭕️ روحانی و ظریف نه فقط الان که سال ۹۳ هم وقتی شارلی ابدو به پیامبر اسلام(صلیه الله علیه وآله) توهین کرد و دولت فرانسه از آن حمایت کرد، سکوت کردند!
توهینهای تکراری، نتیجه سکوت عمامه به سرهای غربزده است، یا در لباس مرجعیت یا در لباس ریاست
مشکل از درون است.
👤 حمید رسایی
آجرک الله یا صاحب الرمان(عج)....
همین که سینهی تنگم توان آه ندارد
مشخص است به داغ دل تو راه ندارد
مرا بخر به غلامی در این رکودی بازار
که گفته یوسف من بردهی سیاه ندارد؟
اسیر خال سیاهت شدم خدا را شکر
همین که صورت عاشق نظر به ماه ندارد
خجالت از تو کشیدم که از تو دست کشیدم
به جز تو این دل آواره تکیهگاه ندارد
خرابه است سرایم جهنم است بهشتم
اگر که چشم من اشکی در این دو ماه ندارد
به یُمن رزق تو رزقم زیاد بوده همیشه
مگر که فاطمه بر نوکرت نگاه ندارد؟
مرا کنار حبیب و حسینِ فاطمه بنشان
چه سفرهایست محرم گدا و شاه ندارد
دوباره آبرویت را گذاشتی و نوشتی
گدای کوی اباالفضل اشتباه ندارد
حوالهاش نده جایی به غیر روضهی زینب
کسی که غیر حریم تو سرپناه ندارد
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
همین شده که مسیری به قتلهگاه ندارد
میان حلقهی زنجیر، کاروان میرفت
برای اینکه بگوید حسین گناه ندارد
به دست بسته و پای شکسته جنگیدم
که این سپاه نگوید حسین سپاه ندارد
گرگان شامیان بدریدند یوسفم
یک پیرهن نشانه فقط برم مادرم
(دعا بفرمایید)
🔻حضرت آیت الله سید عبدالهادی شیرازی روز پنجشنبه ای بود که مجلس عزاداری امام حسین اقامه کرده بودند. یکی از مداحان که سر آمد تمام مداحان به شمار میرفت و از تهران آمده بود به منبر رفت و چنان جذاب و باحال خواند که همه افراد مجلس را به گریه انداخت. منجمله خود آقا که گریه بسیاری کردند. درضمن یک نفر بود که افراد ممتاز مجلس را خدمت آقا معرفی میکرد آن شخص خدمت آقا عرض کرد این مداح آقای حاج نوایی میباشند و از تهران آمدهاند. حضرت آیت الله سید عبدالهادی دست او را گرفتند و فرمودند: خدا طول عمر به شما دهد به ما حالی دادی. بعد فرمودند :حاضری با من یک معامله بکنی، عرض کرد: آقا من چه قابل، بلکه من مقلد شما هستم. آقا فرمود:علی التحقیق من ۶۰ سال است که به مذهب حضرت امام صادق خدمت می کنم یا به سبب تحصیل و تدریس و امثال اینها. ثواب نصف این شصت سال را به تو میدهم در مقابل شما ثواب نصف این ذکر مصیبتی که کردی به من بده. چون این جمله را فرمودندجمعیت حاضر همه گریه کردند.
#روضه_های_خانگی
#روضه_های_خانوادگی
#هر_خانه_یک_حسینیه
┈┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🍁کانون فرهنگی تبلیغی سفینة النجاة
(ستاد مردمی احیای روضه های خانگی)👇
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
🔹عضو ستاد کرونای عراق :
مراسم عزاداری روز عاشورا موارد ابتلا به کرونا را افزایش نداد، عراق در حال آمادگی کامل برای مراسم اربعین است .
منبع :
https://baghdadtoday.news/ar/news/130481
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
🌹 #شهیدانه 🌹
#خدایاهیچ نسبتی با #شهدا ندارم...
اما دلم به دلـشانـ بند است
خون سرخشـان بد جوری پاگیرم کرده...
میدانم لایق #شهادت نیستم
اما آرزویش را داشـتن که عیب نیست.
فریاد مـــــیزنم تورا
در لابلای نوشته هایم
شاید انعکاسـش جواب تو باشد
اما میدانم پاســـــخم را میدهی
وقتی شرمنده تر از همیشه بگویم
🌹 #شهدا_شرمنده_ام 🌹
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات