eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
8.9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 ذبیح فاطمیون🌷 سرش رو هم داد....✌
شهربانو سابقی فضلی مادر شهید است؛ ایرانی است، همسرش را 13 سال پیش از دست داده و در این سال ها برای دو فرزندش هم مادر بوده هم پدر. روبه رویش که می نشینیم ، می بینیم مثل خیلی از مادران شهدا، هم یک دل بزرگ دارد و هم یک ایمان محکم، آنقدر که طاقت آورده این همه مدت، دوری تنها پسرش را...فرزندی که «اولین ذبیح فاطمیون» لقب گرفته است؛ بله...درست حدس زدید...رضا جوانی است که بدون سر به آغوش مادر بازگشته؛ سرش، به دست نیروهای جلاد تکفیری مظلومانه از بدن جدا شده تا پیکر رضا ، بدون سر برگردد و بشود یکی از گل های خوشبوی بهشت رضای مشهد. خانم سابقی فضلی ، فکر می کنید چرا رضا راه شهدا را انتخاب کرد؟ شهادت در خانواده ما موروثی است؛ برادر من 30 ساله بود که در عملیات آزادسازی پل خرمشهر شهید شد، دوتا خاله هم دارم که هر کدام یک شهید تقدیم کشورکرده اند. رضا هم همان راه را رفت. پدر رضا مهاجر بود؟ بله همسرم ، با اینکه اهل افغانستان بود اما در همین مشهد به دنیا آمده بود، هردو فرزند من هم همینجا به دنیا آمدند، آقا رضا بچه اولم بود که 26 مهر 71 به دنیا آمد. خیلی هم پرشروشور بود، حتی دیپلمش را نگرفت، اینکه در اینترنت نوشته اند دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بوده درست نیست. اینکه نوشته اند سنی بوده، درست نیست رضا شیعه بود.
اولین بار که اعزام شد 19 ساله بود. وقتی شهید شد 21 ساله بود. با رفتنش مخالفت نکردید؟ نه...دیدم میلش به رفتن است، دلش آنجاست... فقط یک بار برگشتم گفتم نمی شود نروی؟گفت مادر تو خودت خواهر شهیدی، چطور چنین چیزی از من می خواهی؟ همانجا دهانم بسته شد... دیگر چیزی نگفتم. تا جایی که به من گفته اند ، رضا در شهرک زمانیه شهید شده، این شهرک یکی از منطقه های شیعه نشین سوریه است. در این منطقه شب ها تکفیری ها پیشروی می کردند ،به همین دلیل شیعه ها تمام چراغ ها را خاموش می کردند تا هیچ نوری نباشد . بعد در یکی از همین شب ها که تاریکی مطلق بوده، شهید مجتبی واعظی یکی از نیروهای جوانی که تازه به سوریه اعزام شده بوده و حالا هم جاویدالاثر است، برای رساندن یک پیام از خیبر 8 به خیبر 9 اعزام می شود، اما چون فاصله شان ازمنطقه دشمن خیلی کم بوده، به خاطر تاریکی هوا از خیبر 9 رد می شود، رضا این صحنه را می بیند و خودش دنبالش می رود تا او را برگرداند. هرچقدر هم که دوستانش می گویند نرو خطرناک است، تو هم اسیر می شوی گوش نمی کند. بعد انگار هر دو وارد منطقه داعشی ها می شوند. رضا تا جایی که مهمات داشته از خودش دفاع می کند، بعد که مهماتش تمام می شوند اسیر می شود. انگار داعشی ها از روی عمد بیسیم رضا را روشن می گذارند که دوستانش صدایش را بشنوند و بترسند، بعد اول مجتبی واعظی را شکنجه و شهید می کنند و بعد می آیند سراغ رضا. فقط چون فهمیده بودند که رضا فرمانده انگار داعشی ها از روی عمد بیسیم رضا را روشن می گذارند که دوستانش صدایش را بشنوند و بترسند، بعد اول مجتبی واعظی را شکنجه و شهید می کنند و بعد می آیند سراغ رضا. فقط چون فهمیده بودند که رضا فرمانده اطلاعات عملیات فاطمیون است، چند بار از او می پرسند که برای چه اینجا آمدی؟ رضا هم می گوید:به خاطر حضرت زینب (س).. آنها هم می گویند، اگر به مقدساتی که به آنها معتقدی پشت بکنی ، ما تو را آزاد می کنیم . اما رضا می گوید من به خاطر حضرت زینب(س) آمده ام سرم را هم بدهم؛ محال است به اعتقاداتم پشت کنم. بعد هم داعشی ها، درحالی که رضا مدام یا علی، یا زینب می گفته او را شهید می کنند... ذبح می کنند. همرزمان رضا که صدای او را می شنوند ، طاقت نمی آورند، یک گروه تشکیل می دهند و می روند شهرک زمانیه را پس می گیرند، پیکر رضا را هم پیدا می کنند اما انگار داعشی ها که فهمیده بودند او فرمانده است، سرش را بعنوان جایزه موقع عقب نشینی با خودشان برده بودند...بعدها عکس سر رضا را منتشر کردند.  
چهلمین روز بعد از خاکسپاری اش بود. وقتی پیکر رضا برگشت ما نمی دانستیم که سر ندارد، کفنش را هم به خاطر شلوغی جمعیت و ...باز نکردند. اما وقتی مراسم چهلم سر مزارش برگزار می شد، اعلام کردند که این شهید بی سر برگشته...من همانجا اولین بار شنیدم و از حال رفتم.من را بردند بیمارستان... بعد هم دریکی از شبکه های تلویزیون فکر می کنم شبکه افق بود که درباره مدافعان حرم گزارش پخش می کردند، یک مستند برای رضا ساخته بودند، اقوام به من زنگ زدند که زندگی رضا ازتلویزیون پخش می شود. من تا تلویزیون را روشن کردم، صحنه سر بریده رضا را در جعبه نشان می داد که داعشی ها بعد از شهادتش پخش کرده بودند، این را که دیدم دوباره از حال رفتم... یادم است همیشه خواهرش می گفت رضا از شهادت نمی ترسی؟ رضا هم می گفت:نه...فقط نگران یک چیز هستم، در اینترنت دیده ام که این داعشی ها سر مسلمان ها را از تن شان جدا می کنند، فکر می کنم چقدر سخت است، چقدر دردناک است... اینها یک ذره انسانیت ندارند که اینطورمی کنند؟! همیشه می گفت:دعا کنید من اسیر نشوم...
بعد که نحوه شهادتش را شنیدم خیلی ناراحت شدم، تا یک مدتی ازنظر روحی بهم ریخته بودم تا اینکه یکی از همرزمانش از سوریه به خانه ما آمد و حرفی زد که آرام شدم. چه گفت؟ گفت که رضا شب قبل از شهادتش یک خوابی دیده بود و همه را بیدار کرده بود. گفته بود بیدار شوید، بیدارشوید من می خواهم شهید بشوم... دوستانش گفته بودند که حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! کو شهادت؟ گفته بود من خواب دیدم امام حسین(ع) به خوابم آمد و گفت رضا تو شهید می شوی، اگر سرت را بریدند، نترس ، درد ندارد... وقتی من این را شنیدم واقعا آرام شدم... تسلی پیدا کردم...مطمئنم که خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدیه به ارواح طیبه ی شهدا ی کربلا🌷 شهید بی سر رضا اسماعیلی🌷 صلوات
♦️از یه بنده خدایی پرسیدم ان شاءالله اگه بخوام باید چه کارهای اداری رو انجام بدم⁉️ ⚜گفت: اول میری پاسپورتت رو از (ع) میگیری😊 ⚜بعد میدی به (علیها السلام) پاراف میکنه ⚜بعد ميدي به (عليه السلام) امضاء✍ ميكنه ⚜بعد از اون میبری دبیرخونه (س) ثبت📝 میکنه ⚜وآخرین مرحله ممهور به مهر (س) میشه و تمام✋ . . . ♦️گفتم راهی نداره که زودتر انجام بشه⁉️ ⚜گفت: چرا یه راه وجود داره اونم اینه که ... ⚜بری در خونه (سلام الله عليها) رو بزني و با ايشون صحبت كنی💔.... 🍂گر دخترکی پیش ناز کند 🍂گره ی همه را باز کند✅ (سلام الله علیها) شاالله
پَنجُم صَفرالخَیرالحُزن وقایع: ـ قبل از زوال صبح خاکسپاری واقامه نمازتوسط سیدنازین العابدین(سلام الله علیه) برای حضرت سیدتی ومولاتی رقیه(سلام الله علیها)... ـ عزاداری و نوحه مخدرات وآل الله(علیهم السلام) درمصائب آن نازدانه... ـ نصب رأس مقدسه سیدنااباعبدالله(سلام الله علیه) بر در قصر یزیدلعین! ـ ورود آل الله(علیهم السلام) به اندرونی کاخ و خلاصی از خرابه... ـ اکرام و احترام هند زوجه یزیدلعین به آل الله(علیهم السلام) و در منزل کردن آنها در حجرهای خاص بدون غل و زنجیر و حارسان و نگهبانان... ـ دیدارحضرت سیدنازین العابدین(سلام الله علیه) بامنهال بن عمرو، و بیان مصائب و حوادث... منابع: ناسخ التواریخ:ج۳،ص۱۸۵ انوارالنعمانیه:ج۳،ص۲۵۲ ریاض القدس:ج۲،ص۳۳۰ ۱۵روزتااربعین
هدایت شده از پست ویژه✅
Panahian-Clip-BarayeZovazeHoseinKamNazarid.mp3
999.2K
🎵برای زوار حسین(ع) کم نگذارید! ➕یک پیشنهاد ویژه برای کسانی که نمیتونن در اربعین شرکت کنن