13.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختران #عصر_ظهوری
😍قرن جدید ؛ راه جدید 😍
📣ثبت نام حوزه علمیه خواهران
از ۱۵ فروردین
ثبتنام از طریق:👇
✅ سایت:
www.paziresh.whc.ir
✅یا از طریق آیدی:
https://eitaa.com/Gangiii
✅یا شماره:
09387987438
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐﷽💐
#دعای_افتتاح
هدیه رمضانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
علامه مجلسی در کتاب زادالمعاد خود نوشته از امام زمان (عج) است که هر کسی
👈دعای افتتاح👉
را بخواند، فرشتگان دعای او را می شنوند و برایش طلب استغفار می کنند.
وَ رُوِيَ بِسَنَدٍ مُعْتَبَرٍ عَنْ صَاحِبِ الْأَمْرِ (عَجَّ) أَنَّهُ كَتَبَ لِشِيعَتِهِ أَنْ يَقْرَءُوا فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مِنْ لَيَالِي رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ، فَإِنَّ الْمَلَائِكَةَ تَسْمَعُ دُعَاءَ هَذَا الشَّهْرِ وَ تَسْتَغْفِرُ لِصَاحِبِهِ
📚زاد المعاد، ج ۱ ،ص ۸۶
#التماس_دعای_فـرج🤲
#ماه_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐﷽💐
هركه اين دعا را در هر شب ماه رمضان بخواند، گناهان چهل سال او آمرزيده مي شود.👆
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐﷽💐
توصیه ای مهم برای شب های
#ماه_مبارک_رمضان
#سوره_فتح
🌹خاطره تکان دهنده یک آزاده از زندان صدام
بخاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه ۸۱ پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغدانی بود. وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، میبایست به حالت خمیده در آن قرار میگرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیههایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شدهبود. با پا محكم به در سلول كوبیدم. نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد میزنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید كه كلیهام درد میكند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم میمیرم. او در سلول را باز كرد و چندمتر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم.
در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كردهبود، به چشمانم زل زد.
بیمقدمه پرسید: ایرانی هستی؟
جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد.
گفتم : آره، چه كار داری؟
پرسید : مرا میشناسی؟
گفتم : نه از كجا بشناسم؟
گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا میشناسی.
گفتم : اتفاقاً ایرانیام؛ ولی تو را نمیشناسم.
پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟
گفتم : نمیدانم.
گفت: *نام محمدجواد تندگویان را نشنیدهای؟*
گفتم: آری، شنیدهام.
پرسید: كجاست؟
گفتم: احتمالاً شهید شده.
سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید میشد.
دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش میكردم.
نگاه به *بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...*
گفتم : اگر پیامی داری بهم بگو.
گفت: این سیاهچال، طبقه زیرین پادگان هوانیروز الرشید است...
گفت :
*پیام من مرزداری از وطن است.*
*صبوری من است.*
*نگذارید وطن بدست نااهلان بیفتد.*
*نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند.*
*استقامت، تنها راه نجات ملت ماست.*
*بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد.*
گفتم : *بخدا قسم... پیامت را به ایرانیان میرسانم.* خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت...
🌹روح شهیدمحمد جواد تند گویان وزیر نفت دولت شهید رجایی شاد
منبع : (راوی- عیسی عبدی) رجوع کنید به کتاب ساعت به وقت بغداد، ج۱، ص۸۹
🔴افطاری مورد علاقهی رهبر انقلاب
🔹رهبر انقلاب نقل میکنند ماه رمضان ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادیآور سر سفره افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. خوردنیهای سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه #ماقوت مختص خود را(غذای معروف مشهدیها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه میشود و به شیوه خاصی آن را میپزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است.
🔹ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوعتر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. روز دوم، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت.
🔹این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
📙 کتاب خون دلی که لعل شد
🛑 دعای روز سوم #ماه_مبارک_رمضان
✨اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِيهَ وَ بَاعِدْنِي فِيهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِيهِ وَ اجْعَلْ لِي نَصِيبا مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزِلُ فِيهِ بِجُودِكَ يَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ
🔹خدايا در اين ماه به من تيزهوشى و بيدارى عنايت فرما، و از بى خردى و اشتباه دورم ساز، و از هر خيرى كه در اين ماه نازل مى كنى، برايم بهره اى قرار ده، به جود و بخششت، ای بخشنده ترین بخشندگان.
سلام علیکم
سی و سومین روز از چله سی و دوم✨ ( #انس_شهدا_با_اهل_بیت)✨
سر سفره شهید 🍃🌷 بهمن درولی🌷🍃 هستیم
#هر_روز_با_وصیتنامه_شهدا
در میان گلزار بهشت دزفول، تنها یک قبر وجود دارد که بینام، ساده و همسطح زمین است و آن مزار عارف وارسته فرمانده شهید بهمن(محمد جواد) دُرولی است.
بهمن دُرولی دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود اما رفتن به دانشگاه را به تعویق انداخت و گفت مسئله اصلی امروز جنگ است. شهید درولی شهیدی است که وصیت کرد: قبرم را ساده و هم سطح زمین درست کنید و با اندکی سیمان روی آن را بپوشانید و فقط با انگشت روی آن بنویسد: «پر کاهی تقدیم به آستان قدس الهی».