#تک_بیت
یا رو به مشهدند و یا رو به کاظمین
با هر نگاه قبلهی درماندگان یکیست
#علی_کاوند
#امام_زمان
#امام_جواد
پ.ن :
تابلوی نقاشی جدید و بسیار زیبای
"روح الرضا " اثر استاد روح الامین
@Alikavand333
May 11
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم
#یکی
در خانه اي که سائل و سلطان در آن یکی ست
لطف کریم موقع احسان نان یکی ست
بیت الجواد جلوه ی بیت الحسن شده است
زیرا که نان سفره ی این خاندان یکی ست
دست نیاز بر در آن آستان زیاد...
عرض نیاز بر در اين آستان یکی ست
با دست خالی از حرمش هیچ کس نرفت
در ملک او غزال و سگ پاسبان یکی ست
یا رو به مشهدند و یا رو به کاظمین
با هر نگاه قبله ی درماندگان یکی ست
باب الحسین در همه جا دیده ام ولي
باب الجواد در همه عالم همان یکی ست
روضه همیشه کرب و بلا می رود ولی
اینجا گریز روضه ی هر روضه خوان یکی ست
زانو و سر دو تا و پدر با پسر دو تا
داغ علی ست آنچه در این داستان یکی ست
دقت کنید موقع آوردن عبا
قد ّعلی اکبر و اصغر در آن یکی ست
#علی_کاوند
#امام_جواد_علیهالسلام
@Yaqoote_sorkh
@shahzade_moazzen333
بیا و " کَیلِ " مرا هم " تصدقاً " پر کن
" بضاعتی " هم اگر هست بی تو " مزجاه" است
#علی_کاوند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Alikavand333
هدایت شده از یاقوت سرخ
بر سفره ای که سائل و سلطان در آن یکی ست.mp3
20.73M
#حاج_مجید_کاشانی
#مرثیه
بر سفره ای که سائل و سلطان بر آن یکیست
#علی_کاوند
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
عاقد شده پیغمبر و داماد ولی
زَوّجتُک نفسی به لبش بود علی
شد هلهلهی اهل سماوات بلند
فرمود قَبِلّتُ " فاطمه گفت بلی"
#علی_کاوند
#ازدواج
#امام_زمان
@Alikavand333
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم
دلنگران
به انتهای مسیرش رسید دلنگران
گذشت از دل قومی پلید دل نگران
قدم گذاشت به دارالخلافه با هیبت
قدم گذاشت یل موسپید دلنگران
میان کوفه قدم میزد اینچنین مسلم
غریب ، تشنهجگر ، ناامید ، دل نگران
به پای بندی مردان کوفه دلبسته است
مراد عازم شهر و مرید دلنگران
بگو به غیرت تاریخ کوفه بر بخورد
سفیر نامهبرش شد شهید دل نگران
نوشتهاند که در لحظهی شهادت بود
حسین بابت خیمه شدید دلنگران
#علی_کاوند
#مسلم_بن_عقیل
#غزل
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم
موی تو به پیچ و تاب خفته
شب در پس این حجاب خفته
پس موی سیاه را بزن پس
{خورشید} پسِ نقاب خفته
در مردمک چشم تو دیدم
شیخی وسط شراب خفته
شمشیر دو سر به حالتی مست
در دست ابوتراب خفته
در معرکه بین ابروانت
ما بین گره عذاب خفته
در معرکه تا خودی نشان داد
شمشیر تو کوه را تکان داد
از مدح تو سیم و زر گرفتیم
جبریل شدیم و پر گرفتیم
ما دست تهی دراز کردیم
از دامن تو گهر گرفتیم
در محضر تیغ ابروی تو
یک عمر بهدست ، سر گرفتیم
لبخند زدی تضاد رخ داد
کوه نمک از شکر گرفتیم
در طرح ضریح چشم و مژگان
از فرشچیان نظر گرفتیم
یک شیشه گلاب ناب قمصر
در پاسخ این اثر گرفتیم
مستي شراب و ساغر عشق است
انگور ضریح حیدر عشق است
ای خال لبت خراج بغداد
قد قامت قامت تو شمشاد
سرچشمه گرفته از دو چشمت
مجموعه ی آب های آزاد
در هیچ کجای قلب قرآن
اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد
این کوفی خط گیسوانت
تمرین سیاه مشق استاد
در فلسفه ی چشم تو ماندند
فارابی و شیخ و " میرداماد"
نقاشی گیسوی تو بگذاشت
حسرت به دل جناب " بهزاد "
مست دم ذوالفقار گردید
مانند دلم خمار گردید
از اول ماجرا نوشتیم
بر تارک ماسوا نوشتیم
ای نام تو نقطه اول خط
تا آخر خط تو را نوشتیم
گفتند خدا علی شنیدیم
گفتند علی خدا نوشتیم
یک روز تو را خدا سرودیم
یک روز دگر جدا نوشتیم
سنگینی نام تو سبب شد
اینقدر هجا هجا نوشتیم
تنها به خدا ظهر تو هستی
"کیف بشر" بشر تو هستی
#علي_کاوند
#ترکیب_بند
#مدح
#غدیر_خم
#امیرالمومنین_علیهالسلام
#امام_زمان
@yaqoote_sorkh
@Alikavand333