eitaa logo
علی‌شناسی
92 دنبال‌کننده
95 عکس
446 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
15.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فضائل (علیه السلام) در قرآن داستان معاویه و تفسیر ابن عباس 🌷میلاد مسعود امیر مؤمنان (علیه السلام) بر شما مبارک باد. @Alishenasi
🌱شما امروز می‌فهمید که ما به چقدر احتیاج داریم.🌱 📚 نهج‌البلاغه 📚در حقیقت شخصیت خطی و رسمی است؛ 💫 یعنی خود نهج‌البلاغه‌ی مجسم است 🌿 💫و این یکی دیگر از خصوصیات امیر مؤمنان است که آنچه می‌گوید عمل می‌کند.🌿💫 @Alishenasi
🌺ما مفتخریم که... کتاب البلاغه📚، که بعد از قرآن🌱بزرگ ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش🌠 بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه🛤️ نجات است از امام معصوم ماست💫» ✨@Alishenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖یا (علیه السلام)💖 یا علی با نام تو دل عشق بازی میڪند💖 شیعه با حبّ تو مولا سرفرازی میڪند💖 @Alishenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊خاک پای حیدرم 🌸🌿برای هر چیزی جوازی لازم است و جواز گذشتن از صراط محبت و عشق به است 🌸🎊فرخنده میلاد با سعادت یعسوب الدین، امام المتقین فاتح باب خیبر اسد الله الغالب حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و همچنین‌ روز مرد و پدر را خدمت بهترین بابای دنیا (ارواحناله فداه) و ، و همه پدران سرزمینمان و همچنین پدر قرآنی استاد جهانگرد بزرگوار 🌹تبریک عرض می نماییم. در پناه حضرت حق و در سایه محبت مولا علی (علیه‌السّلام) باشید💐💐💐💐 @Alishenasi
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. ✍پس راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ *چه چیزاست که از آن خدا نیست؟* 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ *چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟* 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ *آن چیست که خدا آن را نمیداند؟* پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (علیه السلام)رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی(علیه السلام)بهمراه پسرانش امام حسن (علیه السلام)و امام حسین (علیه السلام)میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (علیه السلام) بپرس! راهب رو به امام علی (علیه السلام) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (علیه السلام) فرمودند: نامم نزد یهودیان *"الیا"* نزد مسیحیان *"ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *"حیدر"* است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (صلی الله وعلیه واله وسلم) چیست؟ ✍امام (علیه السلام )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (علیه السلام) پاسخ دادند: . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 *آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.* 🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است* 🔹 *و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است* پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (علیه السلام) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. *عزيزان !! تا حد امکان نشر دهید؛ زیرا: ⬅️ *پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند* 📙کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @Alishenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️به سخنان این عالم تازه شده دقیق گوش کنید، او عین حقیقت تاریخ تحریف نشده را که در تواریخ اهل سنت حدود ۱۴۰۰ سال است تحریف شده، مستند و مستدل با تکیه بر برهان و قرآن، بیان می کند و همهٔ اهل سنت را به بیعت با امام اعظم (علیه السلام) فرا می خواند👈جهان باید بداند👈 «تشیع سرخ علوی اولین و آخرین ایستگاه ایمانی انسان معاصر است👉چه بخواهد و چه نخواهد👈تقدیر الهی اینست که:👈با ظهور آخرین منجی عالم بشریت،حضرت بقیةالله الاعظم، ارواحنا له الفداء محقق خواهد شد👈این سنت لایتغیر الهی است و تغییر و تبدیلی در آن راه ندارد👈و حکومت ولیِ فقیهِ عادل عالم به زمان و شجاع و مدیر و مدبرِ، قطعا مقدمهٔ ظهور دولت کریمه و نهایی است👈چه دشمنان عنود و خبیث و جاهل داخلی و خارجی علیه آن قیام کنند یا نکنند،👈این وعده ی تخلف ناپذیر خدای حکیم و قدیر است و خواهد شد، ان شاء الله((کُن،فیکون))».👊👊👊 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 @Alishenasi
🌸🍃🌸🍃 عمار بن یاسر گوید: ➖ در یکی از جنگ ها با بودم که به سرزمین مورچگان رسیدیم. آن زمین پر از مورچه بود. گفتم: یا ، فکر می کنی از خلق خداوند کسی هست که تعداد این مورچه ها را بداند؟ حضرت فرمود: آری ای عمار، من مردی را می شناسم که تعداد آنها را می داند، و می داند چند عدد از آنها نر و چند عدد از آنها ماده است گفتم کیست؟ ➖ فرمود: ای عمار آیا در سوره نخوانده ای «و کل شی ء احصیناه فی امام مبین» ما همه چیز را در امام مبین جمع کرده ایم. عرض کردم آری ای مولای من خوانده ام. فرمود منم آن امام مبین 📚بحارالانوار، ج40 ص176 ینابیع المودة ص77 کمیل گفت از پرسیدم حقیقت چیست؟ امام فرمودند: تو را با حقیقت چه کار. کمیل گفت: آیا من صاحب سرّ شما نیستم؟ امام فرمودند: آری هستی، ولی ترشحی از کفِ سرریز از دیگ سینه ام به تو می رسد 📚منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغة (خوئى)‏ 19/247 @Alishenasi
🌸🍃🌸🍃 ✍ماجرای شعر معروف شهریار درباره (علیه السلام) مرحوم آیت الله العظمی فرمودند: شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب، دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته‌ام و وجود مبارک (علیه السلام) با جمعی حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند فرمودند: شاعران فارسی‌ زبان را نیز بیاورید. آن‌گاه محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار ما کجاست شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان شهریار این شعر را خواند: « ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه‌ هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ بین به شناختم من، به خدا قسم خدا را وقتی شعر شهریار تمام شد، از خواب بیدار شدم. چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می‌کند. گفتم: از جانب من او را دعوت کنید که به قم نزد من بیاید. چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور (علیه السلام) دیده‌ام از او پرسیدم: این شعر « ای همای رحمت» را کی ساخته‌ای.... شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد: که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته‌ام چون من نه این شعر را به کسی داده‌ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده‌ام گفتم: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت (علیه السلام) تشریف دارند.و كل خواب را برايش تعريف كردم، شهریار بعد از شنیدن این خواب، فوق‌العاده منقلب شد و گفت: من فلان شب این شعر را ساخته‌ام و همان‌طور که قبلا عرض کردم تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده‌ام. وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده، من آن خواب را دیده‌ام. یقیناً در سرودن این غزل، به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی با این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است روحش شاد @Alishenasi
فتح دژهای خيبر توسط (علیه السلام) فتح دژهای يهود همواره در جزيرةالعرب خطر بزرگی، به شمار مي‏ آمدند. آنان‏ در دژهايی که در مکانهايی مناسب بنا می‌کردند، سکنی می گزيدند. عهد خود را با پيامبر زير پا نهادند و در جنگ احزاب همراه با مشرکان بر عليه مسلمانان وارد کار شدند. چون مسلمانان، به سبب انعقاد پيمان ‏_حديبيه از شرّ قريش آسوده خاطر شدند، پيامبر با يارانشان به طرف‏ بزرگترين دژ يهوديان در خيبر حرکت و آن را محاصره کردند. پيامبر هر روز يکی از فرماندهان را برای فتح آن دژ می‌فرستادند، امّا آنان ناکام‏ باز می گشتند. ابن اسحاق روايت کرده است که پيامبر (صلی الله عليه و آله و سلم) ابوبکر و سپس‏ عمر را برای فتح دژ فرستادند امّا آنان کاری از پيش‏ نبردند. آن‏ حضرت کسان ديگر را گسيل داشتند که آنان هم نتوانستند قلعه را فتح کنند. آنگاه بود که پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) اين سخن معروف خود را فرمود: به خدای سوگند! فردا پرچم را به مردی خواهم داد که خداو رسولش را دوست میدارد و خدا و رسول هم او را دوست مي‏دارند. هر يک از مسلمانان آرزو می کرد که ای کاش اين کس خود او باشد! زيرا می دانستند که به درد چشم مبتلاست. امّا فردا پيامبر صدا زد: کجاست؟ (عليه السلام) آمد در حالی که چشمانش را از شدّت‏ درد بسته بود. پيامبر بر چشمانش دست کشيد و خداوند درد آنها را بر طرف کرد. در حالی که پرچم را بر دوش می کشيد، عازم ميدان نبرد شد و با طلايه‏ داران سپاه يهود جنگيد و پهلوان نام‏ آور آنان به نام مرحب‏ را با ضربه‏‌ای صاعقه‏ وار از پاي در آورد. شمشير آن ‏حضرت، کلاه خود مرحب را شکافت و تا دندانهايش فرو رفت. يهود با ديدن اين صحنه‏ پشت به ميدان جنگ کردند و شکست خورده به سوی دژهايی که ‏_علی آنها را فتح کرده بود، گريختند. همچنين درِ بزرگ خيبر را از جای کند و آن را سپر خود کرد. اين يکی از نشانه‏ های پيروزی الهی بود که‏ به دست (عليه السلام) تجلّی يافت. eitaa.com/fatemiioon_news
🌸چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند 🍃بردند به میزان عمل سنجیدند 🌸بیش از همه کس گناه ما بود ولی 🍃ما را به محبت بخشیدند @Alishenasi
•°🎊🎉°• 🌷در محضر معصوم نشستم به ادب 🌷تا کسب شرف کنم در آن بیتِ شرف 🌷گفتم شب مبعث به کجا باید رفت 🌷فـرمـــود برو دیدنِ ایوانِ نجف😍 @Alishenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 حب شما شیره ی ایمان من است 🍃سیره و سنت تو معنی قرآن من است 🌷من گدایی ز گدایان تو هستم آقا 🍃خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است ❤️ @Alishenasi
🌷 (علیه السلام) 🌷 @Alishenasi
❣گهی رحمان و گه جبار میشد ❣گهی غفار و گه قهار میشد ❣عبایش را که می پوشید ❣خودش یک کعبه ی سیار میشد 💐 💐 @Alishenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸از عمق دل خویش جلی می گوییم 🍃با نغمه ی بین المللی می گوییم 🌸یک روز می آید که به گرد کعبه 🍃کوری عدو می گوییم ❤️ @Alishenasi