🔸تبعیت از کلیشههای اجتماعی و تقلید از جامعه
در همه ابعاد؛ مثل سیاست، اقتصاد، اجتماعیات، شیوه، مکان و الگوهای زیست، بینش های انسانی و تقریبا هر چیزی که به انسان مربوط میشود.
ادامه دارد...
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
عظمت کَرب و مشکلی که در انسان هست به ظرفیت، تقدیر و انتخاب انسان بستگی دارد. هرکسی از انسانهای متوسطی همچون ما تا انبیاء عظام و انبیاء اولوالعزم برای خودشان سختیهایی به تناسب خودشان داشتهاند. همهی اینها برای رسیدن به مرتبهای است که خودمان انتخاب و آرزو و درخواست کردهایم. این "کَرب" سختی مسیر است، برای رسیدن به قلهای که انسان انتخاب کرده. اگرچه جهان پر از افرادی است که آیات خداوند را تکذیب کردهاند اما این مشکلاتی که انسان گرفتارش میشود برای رسیدن به مسیر و وصول به آن هدف خودش است و نه چیز دیگری. خداوند این مسیر را برای انسان تدارک میبیند تا او بتواند به جایی که باید، برسد و زمانی که لازم باشد این کَرب و سختی را برمیدارد. این سختی وقتی که برداشته شود انسان میبیند که تمام مشکلات و سختیهایی که در مسیر داشته، ناگهان مانند یخی در دست انسان آب میشود.
🔸فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ(۷۷)
هیچ چیزی از آنها باقی نمیماند ولی تا وقتی که آن زمان فرابرسد، این ابتلا برای انسان ضروری است و تا این نباشد انسان به جایی نمیرسد. ولی در این مدت انواع کمکهای الهی برای انسان صادر میشود.
🔸️وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ (۷۸)
این مشکلات عملی و نظری که برای انسان پیدا میشود در نظارت خداوند است و خداوند در زمان لازم آن چیزی که برای انسان لازم است به انسان میفهماند؛
🔸فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً(۷۹)
تمام این حکمت [دانستن آن کاری که باید انجام دهد،دانستن بایدها و نبایدها] و علم [دانستن نظری انسان].
🔸وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ وَ كُنَّا فاعِلِينَ(۷۹)
این فعل خداوند است و او فاعل است و برای او انفعالی وجود ندارد. اگرچه ما میدانیم که انفعال برای خداوند نیست و بخشی از اعتقادمان است اما در زندگی عملی پیوسته فکر میکنیم که این مسیر الهی دچار گرفتاری شده و گرفتاری ناشی از این است که مسیر به بنبست رسیده اما حکمت و علم پیوسته به ما فهمانده میشود. آسمان و زمین و کوهها و تمام وقایع با ثبات و طَیر (هر چیزی که در حال حرکت است) در تسخیر خداوند است و آن را همراه با انسان تسخیر کرده.
🔸️وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ (۸۰)
انواع صنعتهایی که به انسان کمک میکند که در این زندگی اجتماعی به حیاتش کمک کند. این صناعتها و تکنیکها و روشهایی که برای انسان باز میشود تا از خودش در مقابل همنوعش دفاع کند و حتی نیروهای باطل، تمام آن ظَلَمهای که به خیال خودشان در حال سد کردن راه خداوند هستند؛ اما این مهندسی کائنات به نوعی است که آنها هم کمک میکنند تا انسان به مسیر خودش برسد، حتی شیاطین!
🔸وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ (۸۲)
خداوند، نگهبان انسان از شیاطین است. همهی این مشکلات و آسیبهایی که به انسان میرسد برای این است که این مسیر را طی کند و زمانش فرا برسد تا کشف "ضُر" اتفاق بیفتد.
🔸️فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ (۸۴)
️وقتی زمان استجابت فرا برسد ناگهان تمام مشکلات و سختیها برداشته میشود و وقتی برداشته شود نه تنها همهی آنها جبران میشود بلکه از آن به انسان در دنیا و آخرت داده میشود.
همه اینها به دلیل ذات الهی است و نه به دلیل عمل ما و نه برای اینکه ما زحمت کشیدیم بلکه به دلیل رحمت الهی است.
🔸رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِكْرى لِلْعابِدِينَ (۸۴)
همهی اینها برای این است که رحمت الهی شامل انسان شود و انسان به جایی برسد که باید برسد.
️
🔸️وَ ذِكْرى لِلْعابِدِينَ (۸۴)
عابدین؛ کسانی که قصد طی کردن این مسیر را دارند(مسیر ذاتی خودشان) و تصمیم گرفتهاند به جایی و قلهای برسند و تصمیم گرفتهاند این کویر و برهوت و مسیر را طی بکنند و از این کویر تنهایی و تبعیدی انسان با حرکت خودشان عبور کنند و با آن راهی که در این کویر خشک طی میکنند، این کویر را دو شقه کنند تا به آنجایی برسند که خودشان انتخاب کردهاند. این شرایط و این نمایش و همهی این مشکلات و کشف ضُر و همهی چیزهایی که رخ میدهد، حتی غرق ظالمین و کمک شیاطین(بر خلاف میلشان)، همهی اینها را ایجاد کردیم تا ببینند و این مسیر برایشان باز شود و فکر نکنند در این کویر و برهوت تنها هستند. انسانها در این تبعید تنها نیستند. این تنهایی، توهم انسان است. انسان از طریق حضورش در این جهان برای مسیری آماده شده، برای قلهای که ملائک هم تا یک جایی بیشتر نمیتوانند همراه او بیایند و بقیهی راه را خودش میتواند طی کند و این طی کردن ارادهی اوست و خداوند با رحمتی که دارد همراه اوست و همهی اینها وضعیت انسان است، این انسانی که میخواهد به "مسیری" برود.
🔸️وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ (۸۵)
همهی انبیاء و اولیاء و همه مومنین و همهی انسانهایی که از اینها هم پایینترند و هر کسی که میخواهد قدمی بردارد.
🔸️كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ (۸۵)
این "صبر" انسان را میرساند به جایی که باید برساند.
#سوره_انبیاء
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸حب و بغض؛
🔹حب، يا همان علاقه وافر انسان به یک سوژه، میتواند مانع جدى در راه مشاهده خويشتن باشد؛ تفاوتی ندارد که این سوژه یک فرد، شخصیت حقیقی یا حقوقی یا امر شخصی یا اجتماعی باشد. افراط در عشق یک سوژه، بینش انسان و در نتیجه جهان او را قناس و کاریکاتوری میکند و هویت او را از جایگاهش خارج میسازد.
روشن است که مراد در اینجا عشق غیر واقعی و نامتناسب با عقل جامع –و نه عقل خشک منطقی- است و جهان واقعی و هویت انسان میتواند انواع عشقهای زمینی و آسمانی را در خود جای دهند و این منافاتی با این مطلب ندارد.
🔹بغض، کینه، و عصبانيت و خشمى كه بر انسان مسلط شده، خاطراتی که فراموش نمیشود و میل تصفیه حساب با اشخاص، گروه ها، حکومتها و کشورها و هر احساس منفی بازدارنده، مانع دیگرى است كه تا حل شدن آن امکان توجه به هویت خود وجود ندارد.
روشن است که در اینجا نیز مراد، انواع احساسات منفی است که از مدار انسانی خارج شده است.
#حب #عشق
#بغض #خشم
#مشاهده_خويشتن
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خشم یکی از حالات رائج زمان ماست و مخصوصاً در سرزمین ایران به دلائل گوناگونی این خشم فراگیر و در حد یک اپیدمی است و کمتر موضوعی به اندازه آن، بر روح و روان و مادیت و معنویت مردم خسارت وارد میکند.
✅ خشم را مى توان از جهاتى در سه دسته قرار داد؛
الف) غضب هاى انسانی؛
که حالت تعادل انسان را بر هم نزده و راهی منطقی-به تناسب این غضب-برای او ایجاد مى نمايد تا به سوی تغییر محیط و فضای زیست رود.
ب)غضب، بغض و عصبانیت برآمده و عملی شده؛
غضبهایی که ممکن است شدید یا ضعیف، و حق یا باطل باشند اما فرد راهی برای اقدام در جهت آن پیدا میکند. يا در صورت ضعف و ناتوانی از اقدام، توجیه کافی برای عدم اقدام خود در این مورد دارد و رفتاری عقلانی از خود نشان میدهد.
ج)خشم فروخفته و انباشته؛ که ظرفیت فرد را به خود مشغول نموده و او عموما راهی برای برونرفت و اقدام -به اندازه و متناسب با خود- را پیدا نمیکند. در نتیجه اين خشم ها تبدیل به هیجانات رسوب کرده و قدرتمندی میشود که راهی برای اقناع و ارضاء آنها نیست.
اين نوع سوم از خشم معمولا مانعى جدى براى نگاه متعادل به هويت خويشتن مى شود.
ادامه دارد...
#خشم
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖋️بلند شو! برا خشماى فروخفته ت يه كارى بكن...
🔸ريشه يابى
خشمهای منفی و فروخفته عموما ناشى از نوع نگاه و باور انسان است. تا وقتی که این بنیان اصلاح نشود، درمان واقعی صورت نگرفته و هر عملی در قبالش، حالت موقتى و مُسّکن را دارد و اين خشم ها همچنان بعنوان مانعى در برابر زندگی متعادل و حرکت انسانی و مشاهده خويشتن باقى مى مانند.
این نقص، عموماً به اشتباهات فکری، از نوع "برداشت نادرست، از واقعیتهای درست"، باز میگردد. در این مواقع، باورها، نگاهها و تصوراتی بر انسان غالب مى شود و روح و روان او را در برمى گيرد و به موازاتش، فضای اجتماعی، ناصحان خام و مربیان ناآزموده، دستور سرکوب آن را به انسان میدهند و او را مجبور بر سرپوش گذاشتن بر این موارد مینمایند! این برداشتها، منجر به شکل گرفتن خشمی نهانی، عمیق، ناشناخته و غیر قابل دسترس میشود که زندگى مادى و معنوى انسان را تحت تاثیر قرار داده و حرکت انسانى را مختل مینماید.
🔸بسترسازى
درمان اين نگاه و باور، بدون یک کار درازمدت مقدور نیست. لذا لازم است بستر لازم برای این پروسه درازمدت آماده گردد؛ بدين صورت كه انسان باید نوعى سد دفاعی برای خود ترسیم و ایجاد نمايد تا امکان عمل درونی برايش فراهم گردد. منظور از سد دفاعی تصمیماتی است که فرد مى گيرد تا خود را در فضایی قرار دهد که اين خشمها، حداقل آرامش او را از بین نبرند. اين سد دفاعى، ممکن است کنارهگیری، سکوت، جواب دفاعی دادن، عمل خاصی را انجام دادن و حتی تهاجم و انتقام باشد. گاهی تهاجم و جواب به دیگری بیشتر انسان را حرکت میدهد تا سکوت و کنارهگیری.
🔸درمان و اصلاح
بعد از اين بستر سازى نوبت به اصل کار مى رسد، که
همان شناخت و بازبينى نگاه و باورى است كه منشا اين خشم مى شود؛ توسط كاوش وجودى و بدين صورت كه بايد ارکان حرکت انسانی را (وقت زنده تخصيص دادن/ نظم/ استمرار/ كتابت/ رفاقت) در قبالش رعایت كرد تا
این نگاه و باور از محیط پنهان و تاریک درون، خارج شود. در اغلب موارد به محض آنکه روشنایی بر اين باور نادرست بتابد و آن را از حالت منجمد و امن خود بیرون راند، به تدریج از بین میرود. درواقع برای بازسازی آن نیاز به هیچ کاری نیست مگر دیدن و مشاهده کامل و با اقتدارش... آنگاه بازشناسی، تبدیل به بازآفرینی و اصلاحات مى شود.
باید توجه داشت که ریشه و بنیان یک خشم مى تواند به امور بسیار متفاوت و غیر قابل پیشبینی باز گردد. در بسیاری از موارد حدس انسان برای ریشهیابی کاملا سطحی و ابتدایی است و بدون تامل و استمرار و طی مراحل نمی توان به نتیجه اصلی دست یافت.
#خشم_فروخورده
#باور
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
46.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#وفات_حضرت_معصومه_ علیهاالسلام
▪️ *السّلام عليكِ يا بِنتَ ولیّ الله*
▪️ *السّلام عليكِ يا اُختَ ولیّ الله*
▪️ *السّلام عليكِ يا عمّة ولیّ الله*
سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها را خدمت حضرت ولیعصر(عج) و شیعیان و محبین حضرتش تسلیت عرض مینماييم.
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
تلگرام | اینستاگرام | ایتا | بله | آپارات
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 بخشش دروغين يا واقعى؟!
در شرایط امروز جامعه ما متاسفانه، بخشیدن، فضیلتی تخیلی شده که برخلاف نام و ظاهر پرجاذبه آن حقیقتی متضاد با نام خود را دربردارد. در بسیاری از موارد -که تا حدی فراگیر است- بخشیدنِ دیگری عملی است که در قالب آن اثبات حق خود و قضاوت بر علیه دیگران شکل گرفته و با این بخشیدن -به خیال خود- حق جدیدی برای خود -علاوه بر حقوق تخیلی قبلی- اضافه میکند و سقوط روحی خود، در این موضوع را تسریع میبخشد. بخشیدن واقعی و حقیقی فضیلتی غیرقابل انکار است و علائم مهمی دارد که مهمترين آن این است که بخشش با فراموشی و ندیدن فضیلت، همراه است. کسی که واقعا میبخشد هرگز عمل خود را نمیبیند و فضیلتی برای خود قائل نیست و حتی اگر کسی از او تعریف کند با صداقت -و نه تصنعی و ظاهری- انکار میکند...
#بخشش
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜سوره مبارکه زخرف
🔸️يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (زخرف:۶۸)
خوف و حزن ناشی از انسان است و نه ناشی از جهان بیرونی؛
▪️خوف از آیندهای که هنوز نیامده و
▪️حزن از گذشتهای که دیگر گذشته و انسان پیوسته محزون آن است.
این هر دو ناشی از خود انسان است و راه رهایی از آن این است که انسان به آن حقیقتی که درونش هست توجه كند؛ حقيقتى كه او را تا بینهایت پیش میبرد و به مرحلهای میرساند که درک میکند خداوند از رگ گردن به او نزدیکتر است و با تمام کائنات متحدش میکند و به آن وحدت حقیقی جهان میرساند. انسان چنان به این حقیقت نزدیک میشود که:
فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى (نجم:۹)
در حقیقت این جهان و در حقیقت انسان، خوف و حزنی نیست مگر زمانی که در محدودیتهايى گرفتار میشود كه به خود تحميل كرده است و توجه انسان به این بینهایت است که خوف و حزن را برمیدارد.
🔸️در مقابل، کسانی که به راههای توجه به بینهایت ایمان میآورند و در مقابل آن تسلیم هستند و عناد و لجاجت ندارند و با رها شدن از این گرفتاریها و با انکار این محدودیتها و با پس زدن این مشکلاتی که انسان برای خودش درست میکند، به حقیقت ایمان میرسند، اینها خوف و حزنی ندارند و زمانی که پردهها برداشته بشود به آنها خطاب میشود :
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (زخرف:۷۰)
شما و کسانیکه در سلوک همراه شما بودند و همسرانتان بدون هیچ حزن و ناراحتی و در نهایتِ شادمانی وارد بهشت شوید.
🔸این بهشت اگرچه بهشت نهایی و حقیقت این جهان است و زمانی که قیامت برپا شود به انسان نشان داده میشود اما مراتب و مراحلی از آن در این زندگی ما قابل درک است. از هر مرحلهای که در این دنیا گذر میکنیم و به مرگی از یک مرحله نائل میشویم بلافاصله آن جنت برای ما نشان داده میشود.
ما و ازواج، همسران؛ همسرانی که گاهی همسران واقعی انسان هستند و زمانی همسران عدمی انسان و گاهی هر چیزی که انسان در این جهان همراه آن است. قیمت این "تُحبرون" و شادمانی و این همراهی، تحمل این رنجی است که انسان در این جهان برای همراهی کشیده و بدون این امکان ندارد. همراهان گاهی همسر واقعی انسانند و زمانی تحمل انسان برای بیهمسری و این دوگانگی [دوگانگی عدمی] که گاهی حقیقتش برای انسان نامعلوم است و رنجی که در بود یا نبود آن انسان باید تحمل کند.
🔸️ انسان پیوسته در مقابل رنج مقاومت میکند؛ برای اینکه به این رنج توجه نکند و آن را تحمل نکند، آن حقیقتی که ورای این همراهی است را نبیند، به دنبال چیزهایی میرود که در این جهان برایش ارزش است. انواع پیشرفتهای ظاهری، منزلتهای اجتماعی، راحتی و رنج نکشیدن و هر چیزی که در مقابل این همراهی برایش ارزش دارد و میخواهد که تنها باشد تا به امور توهمی و تخیلی خودش برسد. همراهی با آنچه که برای او به صورت یک دوگانگی [وجودی و یا عدمی] مصلحت دیده شده و کائنات او را به سوی آن راه بردهاند و مسیر را برایش فراهم کردهاند تا او به انتخاب بنیادینی که کرده، برسد.
🔸️این رنجی که در مقابل او هست، پیوسته برایش سخت و طاقتفرساست و سعی میکند که از آن فرار کند ولی آن کسی که میپذیرد و میداند که ورای این رنج حقیقت و ارزشی هست، چه زوجیت وجودی و چه زوجیت عدمی، چه سختی، چه راحتی و هر چیزی که در راهش قرار داده شده و یا از آن محروم شده و یا بعد از به دست آوردن از او گرفته میشود و یا زمانی که چیزی را نداشته و به او میدهند یا هر هرچیزی که از این دوگانگی باید در این جهان رنجش را تحمل کند، این تحمل است که او را به مرحلهای میرساند که وقتی حقیقت این جهان پیدا شد، خطابی به او میرسد:
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (زخرف: ۷۰)
آن زمانیکه انسان این شادمانی و پیشرفت و اوج را درک میکند در نهایت شادمانی است. وقتی که این اوج را درک کرد، میفهمد این رنجی که کشیده هزاران برابر برایش ارزش و فایده و ثمره دارد. این لحظه زمانی است که اگر به او بگویند حاضری لحظهای از این رنج کم کنی او حاضر نیست!
🔸این حقیقتی است که در همین جهان هم قابل تجربه است و نیازی نیست که انسان از روی اعتقاد انجامش دهد. فقط کافی است چشمانش را باز کند تا این تجربه را در این جهان ببیند و ببیند این رنج چه ارزشی دارد و چه چیزی به انسان میدهد. ارزشی که هرگز در چیز دیگری نیست هرگز در پیشرفتهای ظاهری و در چیزهایی که فکر میکند رشد معنوی است، پیدا نمیشود. با همراهی در رنجی که برای انسان سخت است و دوگانگیای که کائنات برای انسان آماده میکنند، آن وقت است که هرگز حاضر نیست لحظهای برای آن جانشین شود حتی اگر کائنات را به او بدهند. این چیزی است که اگر شما چشم باز کنید در دیگرانی که گاهی نزدیک هستند و گاهی دور ولی سرگذشتشان به ما میرسد خواهیم دید. کسانی که رنجهای سخت و طاقتفرسا کشیدند
ولی حاضر نبودند لحظهای از آن رنج فاصله بگیرند نه به دلیل اعتقاد و نه به دلیل تفکرات و نظریات بلکه به دلیل آن آثار عظيمى که در این همراهی دیدند.
🔸 "تحبرون" را درک کردند؛ آثار عظیم، معارفی است که بیحساب بر آنها باریده تا جایی که خودشان تعجب میکنند اینهمه معارف از کجاست.
يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ و أَكْوابٍ(زخرف:۷۱)
آن ظرفهای طلایی و جامهای زرینی که پر از شراب طهور است که بخشی از آن در همین جهان قابل تجربه و وصول است و همه چیزش برای آن جهان نیست بلکه نهایتش در آن جهان است. در همین عالم بخشی از آن را به انسان عطا میکنند و انسان میرسد.
وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ (زخرف: ۷۱)
آن دسته از انسانهایی که میفهمند، آن اشتهای اَنفسی، چیزی که انسان خوشش میآید و لذت چشم و گوش و اشتها برای آن مرحله است و در این مرحله باید اندکی تحمل کند. وقتی که این را تحمل کرد، آنوقت به آنجا میرسد.
فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ.
کسی که تحمل ندارد، هرگز به آن نمیرسد.
اما کسی که تحمل کرد
وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ(زخرف:۷۱)
🔸️وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(زخرف:۷۲)
این جنتی است که از عمل و نتیجه و تسلیم خود انسان، به وراثت به او میرسد. از تسلیم به آن چیزی که کائنات برای او ترسیم کردند، برای رسیدن انسان به انتخاب بنیادینش. هیچ چیزی اجبار نیست. همه چیز به انتخاب خود انسان است. اگرچه انسان وقتی که زحمات آن رنجها را میبیند داد و فریادش به آسمان میرود اما باز هم از آن انتخاب بنیادینش باز نمیگردد.
#سوره_زخرف
#رنج
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊️غزلى زيبا از علامه طباطبايى(ره)
مهرخوبان دل و دین از همه بی پَـــروا برد
رُخ شَــطرنج نبُرد آنــچه رخ زیبـــا برد
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
از سَمَک تا به سُهایش کشش لیلی برد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذرٌه یی بودم و مِهــــر تو مــرا بالا برد
من خَس بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هـــم به دل دریا برد
جام صَهبا ز کجا بود مگر دست که بود
که درین بزم بگردید و دل شیـــدا برد؟
خَمِ ابروی تو بود و کف مینوی تو بود
که به یک جلوه زمن نام و نشان یکجا برد
خودت آموختِیَم مِهر و خودتِ سوختِیَم
با برافروختــه رویی که قــرار از ما بــرد
همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
خـــم ابروت مــرا دید و زمن یغمـا برد
همه دل باخته بودیم وهراسان که غمت
همه را پشت سـر انداخت مرا تنـها برد
#سلوك #غزل
#علامه_طباطبايى
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 بايد باور كنيم كه مهمترين تعيين كنندگى در زندگى انسان و بالاترين قدرت و امكان انتخاب و اختيار انسان، در موارد پر سر و صدا، شعاری و تقلیدی نيست بلكه عموما در مورد امور دم دستى و زواياى کوچک و پیشپا افتادهای در زندگى است که در حالت عادی، به چشم انسان نمیآیند و آن ها را به حساب نمیآورد،
اما
به صورت خاموش، پيوسته مسیر زندگی را به سمتى میبرند که تنها پس از مدتها، نتايج عظيم آن معلوم میشود.
تغییر این زوایا، ابتدا نیازمند مقدماتی است؛
🔸بايد با اتكا به اركان ٥ گانه سلوك انسانى(خلوت و تمركز و وقت گذارى زنده، منظم و مستمر، و بهره گيرى از كتابت و رفاقت) این نقاط کوچک و در ظاهر کماهمیت را برای خود روشن كرد.
🔸بعد از در آوردن اين امور و زواياى ديد داراى نقص از تاريكى، بايد به آنها نور تاباند و توجه كرد.
🔸و در جهت تغييرشان برنامه ريخت و اقدامات مستمر انجام داد...
#امور_كوچك_سرنوشت_ساز
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 از احساس جبر به سوى انتخاب
🔸در عالم حقیقت، اصل ورود انسان به این جهان، همه مشخصات زندگی اش و حتی "قدرت انتخاب و آزادی" اش، به تمامی، انتخاب خود اوست. اما انسان در زندگی روزمره و لابلاى مشغولیتهای خود، اين قدرت آزادى و انتخاب را فراموش میکند! لذا اکثر انسانها همانطور که احساس جبر کامل نمیکنند، از احساس آزادی کامل نیز برخوردار نیستند.
🔸آنچه كه اهمیت دارد، فاصله گرفتن از مرز جبر در حدی است که میدان آزاد انتخاب بتواند "حساسترین و حیاتیترین انتخابها و دوراهیها"ی انسان را در بر بگیرد. در اين صورت احساس آزادی و قدرت انتخاب، بر زندگی فرد سایه میافکند.
🔸در واقع در اکثر انسانها، آنچه که مانع عمل صحیح است، برخلاف تصور خودشان، بیانگیزه بودن، بیارادگی، تنبلی و بد بودن نیست. بلكه بیشترِ آن ناشی از اين است كه احساس آزادى و قدرت انتخاب ندارند؛ این احساس است که انگیزهها را از انسان میگیرد و ناامیدی، حالات انحرافى، بیحرکتی را بر او مستولی میکند و زمینگیرش مى كند.
🔸احساس آزادی در انتخاب هاى زندگى انسان، بايد برای او خودآگاه و قابل درک شود و ببيند، و بداند و بتواند در عرصه آن گام بردارد. اين درک، برای بسیاری، خود، بخش مهمی از مسیر است كه پس از آن، مابقی راه با سهولت بسیار بیشتری به نتیجه میرسد.
#محمد_حسین_قدوسى
#در_مكتب_علامه_طباطبايى
برای انسان، رفتار مردمانی که زمان نزول رسالت بودند و عذاب را دروغ میدانستند و پیوسته به پیامبران میگفتند اگر راست میگویید عذاب را نازل کنید و به افکار خود مطمئن بودند عجیب است. اما این رویهی همیشگی انسان است، از جمله خود ما! ما که با عجله و تمرکز به سوی سیئات، امور منفی، افکار نادرست و ناامیدیها میرویم و به مغفرت، رحمت، هدایت، امید و همهی چیزهای مثبتی که جلوی رویمان روشن و آشکار و نقد هست بیتوجه هستیم. بعد دچار اینهمه اضطراب، تشویش، ناراحتی و یأس میشویم و نمیدانیم چهکار کنیم. این ما هستیم که با این افکار منفی با عجله پیش میرویم: يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ(۶)
🔸در اطراف ما حسنات پیوسته فراوان و نقد و در دسترس و کنار گوشمان و جلوی چشممان و جلوی پایمان روشن و واضح و آشکار است. اما ما افکار شیطانی و منفی پشت سرهم، تردیدها، این در و آن در زدنها، توهمات و ناامیدیها را میبینیم! این روحیهی ماست که عجله میکنیم و به سمت سیئات و ناامیدیها و افکار منفی میرویم و همهی عبرتها و حوادثی که در زندگی برای ما پیدا شده و میتواند ما را راهنمایی کند که جهان اینقدر منفی نیست، زندگی اینقدر ناامید نیست و مسیر اینقدر سخت نیست را نمیبینیم!
🔸️وقتی خداوند به نوعی این (مَثُلاتُ) را به ما یادآوری میکند، آن چیزهایی که گذشته، آن عبرتها و همهی آن اموری که بر خود ما جاری شده و وقتی بعد از این یادآوری، ما لحظهای توجه میکنیم و هوشیار میشویم، آنگاه به سمت مسیر صحیح میرویم ولی دو قدم و دو روز و دو هفته و دو مرحلهی دیگر دوباره استعجال به سیئات میکنیم!
اما با این حال: إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ(۶)
خداوند پیوسته به این استعجال ما بیتوجهی میکند؛ ما از او منفیها را میخواهیم، اما او به ما مثبتها را میدهد. اما اگر کسی بازهم خودداری نکرد و به سمت عِقاب خدایی رفت، عِقابی که ناشى از خودش است و به دلیل بیتوجهی به اینهمه راه صحیح است، دیگر تقصیر کسی نیست. این انسان است که مسیرهای صحیح را نسیه میپندارد و مسیرهای منفی را نقد.
🔸️وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ
مِنْ رَبِّهِ(۷)
وقتی که صحبت مسیر است، مسیر هدایتی است که جلوی روی انسان است، همهی اموری که او را هدایت میکند، اما او همهی اینها را مبهم و غبار آلود و مجهول تصور میکند و بعد دنبال نشانههای دیگری است! چیزی که آشکار و روشن است و جلوی چشمهایش هست را نمیبیند و چشمانش را میبندد و به منفیها نگاه میکند و بعد میگوید حالا نشانه به من نشان دهید.
🔸️إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ (۷)
نیازی به این آیات نیست و همه چیز روشن است و پیامبر و رسولان درونی و بیرونی برای این میآیند که این هدایت را به انسان دوباره یادآوری کنند و برای هر انسانی و هر گروهی هدایت کنندهای است و بدون هدایت کننده امکان ندارد.
اللَّـهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ (۸)
خداوند همه چیز را میداند، اختیار جهان بینهایت است اما كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ(۸)
این مسیر باید از راه خودش برود تا انسان به کمال برسد. انسان خودش پذیرفته به این جهان برگردد تا به این مراحل برسد. اینهمه داد و بیداد و فغان از انتخابی که خودش کرده؟! انسان به عالمی آمده که با مقدار است با تقدیر و حساب و کتاب است و از راهش باید رفت.
🔸️عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ(۹)
این خداوند نیست که چیزی را از ما دریغ میکند او عالمِ غیب و شهادة و بزرگ و بلندمرتبه است.
🔸️لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ (۱۴)
او ما را به مسیری دعوت میکند که حق مطلق است. همهی این نگاههای باطل ما در آن جواب داده میشود و راه صحیح است، راهی است که خیر دنیا و آخرت و همهی آرزوها و رویاها و درخواستهای انسان به حق و حقیقت در آن جواب داده میشود. خداوند این دعوت را دارد، دعوتی حق و کامل و تمام عیار است و ذرهای باطل و شائبه در آن نیست. اما وقتی انسان توجهاش را از این دعوت برمیگرداند
الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ (۱۴)
هیچ چیزی برای آنها در این بازگشتشان نیست.
إِلاَّ كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ (۱۴)
همچون انسانی که از دریای خروشان، از اقیانوس آب زلال، از اینهمه اموری که در دسترس انسان است، به کف آبی اکتفا میکند و سعی میکند با این کف آب ذرهای آب بنوشد و این آب را به دهانش برساند.
وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ (۱۴)
اما همان یک ذره هم به او نمیرسد.
🔸️وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلالٍ (۱۴)
انسانی که از اینهمه حق و حقیقتی که در مقابلش هست روی برمیگرداند و به امور باطل و ناامیدیها و توهمات توجه میکند، به تخیلات و به چیزهایی که ثمره و فایدهای ندارد، به اموری که هزاران بار آنها را تجربه کرده، به بازگشت به اموری که میداند ثمره و فایدهای ندارد اما در جواب وجدان خودش مدام انتظار نشانهی جدیدی دارد، نشانه پس از نشانه! اما کسی که اینگونه رفتار میکند هیچ نتیجهای نمیگیرد ولی هر موقع که بازگردد، همین لحظه، بلافاصله نتیجه برای او واضح و آشکار میشود.
🔸️لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ (۱۴)
این حق و حقیقت، کُنه حقیقتی است که پیش انسان حاضر و ظاهر و آشکار و آماده است. هر لحظه که برگردد جواب میگیرد و نیاز به هیچ چیز دیگری نیست.
#سوره_رعد
#عجله
#محمد_حسین_قدوسی
#در_مكتب_علامه_طباطبايى