eitaa logo
علامه ذوالفنون (حضرت علامه حسن حسن زاده آملی رفع الله درجاته)
5.1هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1هزار ویدیو
35 فایل
الهی! همه گویند خدا کو؟! حسن گوید جز خدا کو؟!... 🔰متن دروس و شرح دستور‌العمل‌های اخلاقی و عرفانیِ سیر و سلوک در کلام علامه ذوالفنون ✨ 🔰قرار عاشقی ۸ صبح و ۸ شب به نیت امام هشتم 🕗 🔰نشر آثار علامه ذوالفنون حضرت علامه حسن حسن زاده آملی🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه خواندنی از سالک توحیدی عارف کامل حضرت علامه حسن‌زاده آملی رفع الله درجاته در معرفی خودشان قسمت سیزدهم: رویای رضوی در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف ايام در اسم و فعل و حرف بودم و محو در فرا گرفتن صرف و نحو. ✔️ در سحر خيزى و تهجد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم. در رؤياى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كرده‌ام و به زيارت جمال دل آراى ولى الله اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا عليه و على آبائه و ابنائه آلاف التحية و الثناء نائل شده ام. در آن ليله مباركه قبل از آنكه به حضور باهر النور امام عليه السلام مشرف شوم مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبيبى از احباء الله بود و به من فرمودند در كنار اين تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه برآورده است. من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم. سپس به پيشگاه والاى امام هشتم سلطان دين رضا روحى لتربته الفداء و خاك درش تاج سرم رسيدم و عرض ادب نمودم بدون اينكه سخنى بگويم. امام كه آگاه به سر من بود و اشتياق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصيل آب حيات علم مى دانست، فرمود: نزديك بيا. نزديك رفتم و چشم به روى امام گشودم ديدم با دهانش آب دهانش را جمع كرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود كه بنوش. ادامه در پست بعد 👇👇👇
امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع كه گويى خواستم لب‌هاى امام را بخورم، از كوثر دهانش آن آب حيات را نوشيدم و در همان حال به قلبم خطور كرد كه اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود: پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم كه هزار در علم و از هر درى هزار در ديگر به روى من گشوده شد. پس از آن امام عليه السلام طى الارض را عملا به من بنمود كه از آن خواب نوشين شيرين كه از هزاران سال بيدارى من بهتر بود بدر آمدم. https://eitaa.com/noortowhid
«متنی که علامه حسن‌زاده آملی برای سنگ قبر همسرش نوشت» (بخشی از گفتگو با دکتر محسن اسماعیلی) برنامه کلمه - قسمت ۲۹ بخشی از کلام ایشان در کلیپ صحیح نیست؛ چرا که تخلص شعری علامه، «حَسَن» بوده نه «الهی». ایشان می‌گویند که علامه روی سنگ مزار همسرشان نوشته اند: «جنّتِ نعیمِ الهی»؛ که منظور از «الهی» هم خود علامه هستند. درحالیکه ایشان نوشتۀ قبر را اشتباه متوجه شده اند، چراکه کلمۀ «الهی» از عبارت قبلش کاملاً جداست و بخشی از الهی نامه است. عبارت صحیح سنگ قبر چنین است: روضة من ریاض الجنة. روح و ریحان و جنت نعیم. الهی، موج از دریا خیزد و...(الی آخر) https://eitaa.com/noortowhid
تکمیلی تخلّص شعری حضرت علامه حسن‌زاده رفع الله درجاته در دیوان اشعار (آملی/ حَسَن/ نجم) است.
☫﷽☫ انسان در مسير استكمال و تعالى روحى بر اثر مراقبت تام و مجاورت با عالم قدس ملكوت و اقتضا و تأدب از اين مأدبه الهى به كمال مى رسد و فعليت مى يابد و آنگاه مى بيند چشمه هاى حكمت  از جان او مى جوشد و به حرف مى آيد و گويا مى شود اين جوشش خوب است انسان چاهى حفر كند و به آب  نرسد از خارج سطل سطل در آن آب  بريزد و ذخيره كند بالاخره اين چاه آب  نمى شود اين چاه، چاه نيست چاه آنست كه به چشمه آب برسد و آب  از خود او بجوشد بناى حكماى پيشين براين بود كه همه كس را حكيم نمى گفتند. يعنى انسان تا به فعليتى نائل نمى شد كه از خود او حكمت  بجوشد او را حكيم نمى گفتند او را فيلسوف مى خواندند يعنى محب حكمت نه حكيم. تا شخص در راه دانشجوئى و دانش پژوهى بود تا در مسير طلبگى و تحصيل علم و استكمال بود او را فيلسوف مى ناميدند كه طالب  و عاشق و شائق حكمت  است. و چون بدانجا مى رسيد كه ملكه استنباط بدست  مى آورد و مجتهد در فن مى شد و خودش به حرف  مى آمد و از قال فلان و قال بهمان خلاصى مى يافت  كه به آب  رسيده بود و خودش چشمه شده بود و از خود او آب حيات  و حكمت مى جوشيد حالا او را حكيم مى گفتند آرى انسان بجائى مى رسد كه خودش منبع مى شود از خود او مى جوشد اين جوشش خوب  است هم از زبان ائمه ما عليهم السلام روايت  شده است و هم از زبان حضرت  عيسى عليه السلام باين مضمون كه نگوئيد علم در دل زمين است  چه كسى مى تواند زمين را بكاود تا به علم برسد و نگوئيد علم درآنسوى درياها است  چه كسى مى تواند اين اقيانوسها را سير كند تا در آنطرف  درياها به علم دست  بيابد و نگوئيد علم در آسمانها است  چه كسى مى تواند صعود كند بالا برود تا به علم برسد علم در ذات  شما عجين شده است علم را از نهاد خودتان بجوئيد علم را از كانال وجودى خويش تحصيل كنيد به چه نحو؟ فرمودند: به آداب  الهى متأدب  بشويد تا از شش جهت  ذات  شما علم بجوشد كه غرق در علم بشويد. 📚مجموعه مقالات ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid
☫﷽☫ مگذارید حسرت اوقات گذشته زندگانی گریبان گیرتان شود.از لحظه لحظه عمرتان جرعه جرعه معرفت بجویید وبنوشید. ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid
☫﷽☫ نفس را عادت ندهيد كه خلاف فكر كند و خلاف بينديشد و دروغ بگويد، ولو به مطايبه باشد، زيرا به همين اندازه كه به خلاف گرايش پيدا كرد، در كارش و خوابش اثر میگذارد، و خوابهايش پريشان میشود، و هرچه افكار آلوده شود، و انسان نيات كج و معوج داشته باشد، در وى اثر میگذارد. شرح اسفار ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid
☫﷽☫ هو دين متن صراط مستقيم است كه مسير تكامل انسانى و عين صراط الله و صراط الى الله است و هر كه از آن تجاوز كرده است بر خويشتن ستم كرد و از سير تكامل انسانى و حركت استكمالى الى الله تعالى بازماند وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ‏ (طلاق آيه دوم) وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‏ (بقره 229). و امام بفتواى عقل كسى است كه در متن صراط مستقيم باشد بلكه بتحقيق بهتر و بيشتر وجود امام كه انسان كامل است خود صراط مستقيم است و عين دين است و خود صراط الله است و كسى اگر در برهه از زمان خارج از متن اين صراط باشد از مسير دين بدر بود و آنكه بدر بود متعدى از حدود الله بود و متعدى ظالم است و خداوند متعالى فرمود: وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ‏ (بقره 125) عهد خداوند امامت است چنانكه صدر آيه بر آن دلالت دارد پس متعدى از حدود الله كه ظالم است امام نخواهد بود پس امام بايد در تمام مدت عمر معصوم از تجاوز از حدود الله باشد و بر اين معنى صيغه مشتق اسم فاعلى ظالمين نيز بخوبى دلالت دارد. هزار و یک نکته/نکته ی ۸۴ ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid
☫﷽☫ مگذارید حسرت اوقات گذشته زندگانی گریبان گیرتان شود.از لحظه لحظه عمرتان جرعه جرعه معرفت بجویید وبنوشید. ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid
☫﷽☫ اینکه خداوند سبحان فرمود: «إلیہ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّب و العَمَلُ الصَّالحُ یَرفَعُهُ»سورة فاطر/10 تفسیر اصیل آن چنانست که جناب صدرالمتألّهین در آخر مرحله چهارم حکمت متعالیه که معروف به اسفار است فرموده است: «کلمـة طیّب» ،روح مؤمن است و «عمل صــالح» ،معارف عقلیّه که او را ارتقاء مي دهند و بدانجا مي کشانند این تفسیر بر این اساس قویم است که علم و عمل دو گوهر انسان سازند تازیانه سلوک ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid
☫﷽☫ رساله‌‌ی عشقِ شیخ، (بوعلی سینا) با شش رساله‌‌ی دیگر وی، و سه نَمَط آخر اشارات با ترجمه‌‌ی به فرانسه در لندن به طبع رسیده است و مجموعه‌‌ای بسیار مفید و مُغتَنم است. شیخ در این مسئله (عشق) از مَشّاء فاصله گرفته است، چه همه‌‌ی آن‌‌ها (مَشّاء) قائل نیستند که همه‌‌ی اشیاء را ادراکات است. صدرالْمتألّهین از فصل هفدهم موقِف هشتم الهیّاتِ اسفار تا آخر آن، در هفت فصل به تفصیل در عشق و محبِت بحث فرموده است. و همه‌‌ی مطالبِ رساله‌‌ی عشقِ شیخ، در آن هفت فصل مُندرج است. و فصلِ بیستمِ آن، مُعَنْوَن (=عنوان، مقدمه) به عنوانِ فصلِ پنجم رساله‌‌ی عشقِ شیخ است. و در آخر این فصل، بحثی بسیار محقّقانه در اتّحاد دارد که افرادِ ظاهربینِ مُتَقَشِّف (= زاهد مسلک)، از مغز و معنیِ آن، آگاهی ندارند و غرضِ اصلیِ آن جناب را؛ در این‌‌که وِصالِ نَفسانی و روحانی، اتّحاد است، و این معنی در جسمانی حاصل نمی‌‌شود، متوجه نمی‌‌شوند و به ژاژخوایی (= بیهوده‌‌گویی، سخن بی‌‌معنی) و یاوه‌‌سرایی دهان می‌‌گشایند. و گفتار آخوند همان است که خواجه زین‌‌الدّین فرمود و در رسائلِ باباافضل، با تعبیر دیگر آمده است: هر محبوب که بُوَد، در نَفْسِ مُحِبّ باشد و هیچ مُواصِلَت (= اتّصال، پیوستگی) قوی‌‌تر از آن نیست. این مُواصلَت که در صورت طلبیده شود، آن است که جَسدِ محبوب، با جَسدِ مُحِب مُتجاوِر شود و مُتداخِل نتواند شد. و در نَفْس چه جای مُتداخِل، که متّحد گردند؛ و چون اتّحاد، خرسند و خشنود نمی‌‌کند، به مجاوِرَتِ اجساد کِی قناعت اُفتد؟! و این اسباب که از بیرون می‌‌جویند، سببِ زیادتیِ بی‌‌خبری و بی‌‌خودی و تَفرَقَت، و غایتِ ضِلالَت است. این کلامِ خواجه در غایتِ اِستواء و متانت است. و فرمایش جناب صدرالْمتألّهین بر این اساسِ رَصین (=محکم، استوار) و قَویم (=نیکو، درست) است برای توضیح و تبیینِ بیشتر، به کتاب دروس اتّحاد "عاقل به معقول" بخصوص درس هفدهمِ آن، رجوع شود. منبع: هزار و یک نکته، ، صفحه ۳۳۹ ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☫﷽☫ ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون ســــالک توحی‍ــــدی عــــــال‍ـــم رب‍ــــّـانی ن‍ــــــــــــادرۀ دوران حـضــرت آیــت‌الله حســـن زاده آمــلی رفـــع الله درجـاته https://eitaa.com/noortowhid